ر ه ش
32,000 توماناطلاعات کتاب
نویسنده: رضا امیرخانی
انتشارات:افق
سال انتشار:1396
کد شابک:9786003533950
درباره کتاب
«تهران – با این نماهای رومی- شده است برشی از معادن سنگ! معدنِ سنگِ عمودیشدهی بیریختی است منطقهی یک تهران. حالا هگمتانه چه حرفی برای دانشجوی معماری دارد؟ بگذریم؛ اتوبوس که بین راه در لالجین ایستاد، رفتم و زیباترین بشقابها را انتخاب کردم. برای دورهی دانشجویی کمی گران بود و کسی از بچهها طرفشان نرفته بود. دو تا برداشتم. یکی از دخترها که همیشه مانتوی جین میپوشید، گفت: بهبه! شاهزادهی قصهی ما هم وقتی اسب سفیدش را پارک کرد دم در خانهی ویلاییِ لیا، برای کیک عصرانه بشقاب سفالی هم دارد!»
جانستان کابلستان
53,000 توماناطلاعات کتاب
نویسنده:رضا امیرخانی
انتشارات: افق
سال انتشار:1397
کد شابک:9789643697372
درباره کتاب
هربار وقتی از سفری به ایران برمیگردم، دوست دارم سر فرو بیافکنم و برخاک سرزمینم بوسهای بیافشانم. این اولین بار بود که چنین حسی نداشتم. برعکس، پارهای از تنم را جا گذاشته بودم پشت خطوط مرزی، خطوط بیراه و بیروح مرزی. خطوط «مید این بریطانیای کبیر»! پاره از از نگاه من، مانده بود در نگاه دختر هشت ماهه… بلاکش هندوکش…
قیدار
17,500 توماناطلاعات کتاب
نویسنده:رضا امیرخانی
انتشارات:افق
سال انتشار:1396
کد شابک:9789643698324
درباره کتاب
در قرآن، اسم بعضی پیامبران آمده است؛ اسم بعضی غیرپیامبران هم، چه صالح و چه طالح آمده است… صلحا عاشق حضرت باری هستند… اما حضرتِ حق، بعضی را خودش هم عاشق است… عاشقی خدا توفیر دارد با عاشقی ما… خدا عاشقی است که حتی دوست ندارد، اسم معشوقش را کسی بداند… به او میگوید، رجل! همین… مرد!… همین…
نفحات نفت
35,000 توماناطلاعات کتاب
نویسنده: رضا امیرخانی
انتشارات:افق
سال انتشار:1396
کد شابک:9789643695538
درباره کتاب
نفت همان دولت است و دولت همان نفت
شنیدهام که ستارهی دریایی اگر بازوش زیر سنگ گیر بیافتد، از خیر بازو میگذرد و آن را قطع میکند.
اما این مال وقتی است که ستاره بیم داشته باشد از خطر… دولت تا نفت دارد، خطری تهدیدش نمیکند! و اینگونه، اقتصاد دولتی و مدیر سهلتی ساخته میشود.
من او
تماس بگیریداطلاعات کتاب
نویسنده:رضا امیرخانی
انتشارات: افق
سال انتشار:1399
کد شابک:9789643697594
درباره کتاب
اولا یعنی پول خون پدرت، بالکل، به قیمت پشت جلد این کتاب است؟! این قدر ارزان است؟ اگر این جوری است که یکی دو تا استکان لبپر هم برای ما بریز! خودت هم بزن، روشن می شوی! کانه برادر بزرگهی برادران کارامازوف که ابویاش را نفله کرد! دستت درست…
ارمیا
تماس بگیریداطلاعات کتاب
نویسنده:رضا امیرخانی
انتشارات: افق
سال انتشار:1397
کد شابک:9789643697662
درباره کتاب
مصطفا کتاب را بست، عینکش را در آورد و آن را با دستمالی که در میان لباس های خاکی اش به طرز عجیبی تمیز مانده بود، پاک کرد. یکی از شیشه های عینک لق شده بود. آرام گفت:
– موجی شده.
و بعد باز هم بیاختیار نگاهش ارمیا را و نمازش را به عینک ترجیح داد…