در حال نمایش یک نتیجه

نمایش 40 60 80

نوع بشر

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده:روبر آنتلم

مترجم: قاسم روبین

انتشارات:مرکز

سال انتشار:1396

کد شابک: 9789642133451

درباره کتاب

روبر آنتلم در نوشتن خاطرات ایام سپری کرده‌اش در اردوگاه‌های نازی بر آن بوده تا از داوری و حتی محکوم کردن فردی حذر کند، قضاوت را بگذارد به عهده تاریخ. می‌شود گفت که دقیق‌ترین رویکرد تحلیلی به این اثر (خاطرات-رمان) مشخصا از جانب مریش بلانشو صورت گرفته؛ جالب این که در مواردی رمان درد (نوشته مارگرت دوراس، همسر آنتلم) را آن روی سکه نوع بشر دانسته است: دو قوس مکمل یک دایره، یکی این‌سو و دیگری در آن سوی سیم خاردار. چکیده‌ای که در پی می‌آید موخره‌ای است که بلانشو برای نوع‌بشر نوشته است: وقتی انسان از سر نیاز مجبور شود که به حضیض آزمندی‌تن در دهد، وقتی از سر اجبار «زباله‌خوار» شود، دیگر می‌شود فهمید که چرا شده است موجودی محدود به خود، و با انکار آنانی که انکارش می‌کنند تنها نیازش این می‌شود که رابطه بشری را برساند به بدوی‌ترین شکل آن، البته نیاز به هر حال متغیر است و، به معنی دقیق کلمه، به نحوی بنیادی تبدیل می‌شود به نیازی بی‌زایند، ناکام مانده، بی‌درون‌مایه و به عبارتی رابطه‌ای عریان با زندگی عریان. نانی که از گلو پایین می‌رود صرفا پاسخی است که بی واسطه به ضرورت نیاز، و نیاز هم فی‌نفسه و بی‌واسطه نیاز به بقاست. لویناس در برخی از تحلیل‌هایش نشان داده اس که نیاز همواره لذت توامان است. در مواجهه با تجربه آنتلم-تجربه آدمی که رسیده بود به حضیض و به آخرین نقطه نقصان‌پذیری-با مقوله‌ای روبه‌رو می‌شوم که دربرگیرنده نیازی است بنیادین که مرا نه به خویشتنک سوق می‌دهد و نه به رضایت از خویش، بلکه هدایتم می‌کند به وجود ناب و بی‌غش بشری، به وجودی زیسته در بی‌نیازی. این قضیه بی‌شک ربط پیدا می‌کند به نوعی خودخواهی بدون خود، به حیطه‌ای که فرد مصر به بقا و نیز محکوم به بقا به شیوه‌ای متوسل می‌شود که باید اسمش را گذاشت رذالت زیستن، و اصرار به دوام زیستن. این وابستگی محمل نیازی است که هیچ سنخیتی با نیاز خود شخص ندار، نیازی است تهی و خنثی، و به صورت بالقوه در همگان هست. حرف آنتلم بیش و کم این است که «زیستن، بر این اساس، به تمامی مقدس است.» مریس بلانشو (از تجربه محدود)