دام گستر
40,000 توماننویسنده: اووه تیم
مترجم: حسین تهرانی
نشر: چشمه
توضیحات: اووه تیم ار در ادبیات امروز آلمان خَلَف «هاینریش بل» کبیر می دانند. بیشتر رمان های او در زمره ی بهترین رمان های ادبیات آلمان در سی سال اخیر قرار گرفته است. از جمله «سرخ»، «مثلا برادرم»، «کشف سوسیس کاری»، «شب تولد یحیای نبی» و …
«دام گستر» یکی از درخشان ترین آثار این نویسنده است که سال ۱۹۹۱ چاپ شد. رمان، روایت فساد و تباهی مردی است که تا گردن در شر فرو رفته. او به کودکی اش باز میگردد و ماجراهایی نفس گیر را که بر او و اطرافیانش رفته روایت می کند و از انتظار برای اتفاقی می گوید که در کمین اوست… رمان، مملو از آدم ها و رویدادهای عجیب است و شکواییه ای علیه فساد و اختلاس های هولناک مالی در آلمان سال های دهه ی هشتاد.
اووه تیم در این رمانش نیز تاریخ و سیاست و گذشته های فردی را به هم پیوند می زند.
او که دانشجوی معترض سال ۱۹۶۸ بود تبدیل به رمان نویسی شد که به ریشه های سقوط می پردازد، به ریشه های شر…
گزارش به کمیسر
85,000 توماننویسنده:جیمز میلز
مترجم: هادی آذری
نشر: بیدگل
توضیحات:در گزارش به کمیسر آدمها دو دستهاند. آنها که از پیش در نظم نمادین جامعه برای خودشان جایی پیدا کردهاند و آنها که از همان اول برای جذبشدن در این نظم مشکل دارند. در اینجا هم مثل هر رمان پلیسی دیگری تقابل میان نیک و بد شکلدهندهی درام اصلی داستان است. اما در شهری مدرن و در میان هیاهوی ماشینها و آدمها و تحت تصمیمات بوروکراتیک بالادستها تشخیص اینکه نیک کدام است و بد کدام برای آدمها ناممکن میشود…
| حتی آدمهایی پُرتعلیق و پُرکشش نیک در برابر نیک قرار میگیرد و بد در برابر بد و بدین ترتیب تشخیص مرز باریک و ظریف میان این دو سخت و سختتر میشود.
بی پر و بال
25,000 توماننویسنده: وودی الن
مترجم:نگار شاطریان
نشر: بیدگل
توضیحات: تئوی عزیز، من و گوگن دوباره دعوایمان شد و او قهر کرد رفت تاهیتی! وسط کشیدن دندان یکی از بیماران بود که صدایش کردم. زانویش را روی قفسه سینه آقای نات فلدمن گذاشته بود و با انبر دندان کرسی بالا، سمت راست را گرفته بود. طبق معمول در حال تقلا بود که من از اقبال بَدم وارد اتاق شدم و پرسیدم که آیا کلاه نمدی من را دیده یا نه. گوگن هم حواسش پرت شد و دندان از انبر در رفت، فلدمن هم از این موقعیت استفاده کرد و از روی صندلی پرید و از مطب فرار کرد. گوگن ناگهان دیوانه شد! کلهام را گرفت و ده دقیقه بیوقفه زیر دستگاه ایکسری گرفت. تا چندین ساعت نمیتوانستم همزمان با دو چشم پلک بزنم. الآن تنها شدهام.
ونسان
بزرگراه بزرگ
تماس بگیریدنویسنده: یوریک کریم مسیحی
نشر: بیدگل
توضیحات:
انتشارات بیدگل منتشر کرد: این کتاب سومین مجموعه ی داستان این نویسنده است که به گفته او، هر کدام از این داستان ها فضای خاص خودش را دارد و جهانی دیگر را می سازد …هنوز خیلی به پل مانده بود که در ماشین باز شد و چیزی ازش بیرون افتاد. سواری رفته بود و چیزی که ازش بیرون افتاده بود هنوز داشت غلت می خورد. رامین رسیده بود بالای سر دخترک، دختر قدبلند مدرسه ای. هوا کم کم داشت روشن می شد و از فاصله ای یک قدمی به وضوح داشت دختر بی حرکت را می دید. دخترک دمر افتاده بود کنار جوی آب، دراز به دراز. هیکلش توی خیابان بود و سرش توی جوی پرآب. کفش پاش نبود. یک پاش جوراب قرمز ساق کوتاه داشت و پای دیگرش لخت بود…
رز سیاه
30,000 توماننویسنده: نسرین قدیری( کافی )
نشر: البرز
توضیحات: کتاب رمانیست پرکشش که ماجرای هیبا، یکی از قربانیان رسم ختنه دختران در سودان را روایت میکند.
جنبههای تلخ رسوم بدوی و پیامدهای آن، در کنار روایت درگیرکننده و جذاب کتاب توسط نسرین قدیری به بهترین شکل پرداخت شده.
در قسمتی از کتاب میخوانید :
«او شش ساله بود و هیبا نام داشت.
سومین فرزند خانواده به شمار مى آمد.
تنها چیزى که باعث قوت قلب او مى شد،این بود که او در این ماجراى دردناک تنها نبود.
پانزده دختربچه دیگر که همگى،با یکى دو سال اختلاف،سن و سال او را داشتند،قربانى شده بودند.
قربانى یکى از رسومى که سال هاى طولانى و متمادى گرییان زنان آن دیار را گرفته بود و رها نمى کرد.
هیباى شش ساله، همراه با چهارده دختر دیگر را،مطابق آیین کهن و قدیمى سودان،ختنه کرده بودند…»
«مادر کمال مدام به آنان سر میزد و بیمحابا میپرسید: «پسرم چطوره؟ خوب رشد کرده؟ تکون میخوره؟»
و این پرسشهای او، به سان ماری در قلب هیبا فرو میرفت.
همه لباسهایی که برای نوزاد فراهم کردند، پسرانه بود. مادر هیبا در ظاهر میخندید، اما خدا میداند که در قلبش چه میگذشت.
مادر کمال، از عادتهای غذایی و چگونگی ویار هیبا، حدس زده بود بچه پسر است و این دلگرمی بزرگی برای هیبا و مادرش بود.
کمال میخندید، درحالیکه چشم در چشم هیبا میدوخت، میگفت: «ببینم میتونی یک پسر صحیح و سالم و قوی به من بدی یا…»
سپس اضافه میکرد: «حتما، حتما، میتونی، میتونی.»
هیبا به ظاهر میخندید و بغضش را فرو میداد.»
قیمت:۳۰۰۰۰ ت
باورم کن
65,000 توماننویسنده:جی.پی.دلانی
مترجم: فرانک سالاری
نشر: البرز
توضیحات: کتاب باورم کن یک تریلر روانشناختی جذاب و غیرقابل پیشبینی، یک بازیگر، هر دو سوی یک ماجرای قتل را روایت میکند.
کلر، بازیگری که بدون کارت اقامت، در ایالاتمتحده آمریکا ساکن است؛
برای گذران زندگی، نیاز به پول و کار دارد تا اینکه بالاخره موفق به یافتن هر دو میشود، اما هیچچیز آنطور که فکرش را کرده بود، پیش نمیرود.
کلر قبول میکند تا در یک شرکت حقوقی مربوط به طلاق، بهعنوان طعمه مشغول بهکار شود.
وظیفۀ او، به دامانداختن شوهران خطاکار است.
او باید آنها را اغوا کند، تا وکلا بتوانند از این مسئله بهره ببرند.
قانون اصلی کار این است که هیچگاه مستقیم وارد عمل نشود.
باید به مردها نشان دهد که در دسترس است، باید کاری کند که خود آنها بهسراغش بیایند.
وکلای شرکت فقط بهدنبال یافتن مدرک هستند و کسی هم که بیگناه باشد، چیزی برای مخفیکردن ندارد.
قسمتی از کتاب :
پس از لحظه ای، از جایی که دستش را گذاشته بود رنگ قرمزی روی ملحفه سفید نمایان شد.
حالا مطمئن شد که اتفاقی که افتاده، یک اتفاق خیلی بد است.
دوباره تخت را تکان داد.
این بار با انگشتش ملحفه را فشار داد.
دوباره ملحفه قرمز و قرمزتر شد.
کونسلا تمام شهامتش را جمع کرد و با دست چپ ملحفه را کنار زد.
از صحنه ای که می دید؛ شوکه شده بود.
میخواست با دست به پیشانیاش بکوبد که دستش را انداخت و جلوی دهانش را گرفت تا صدای جیغش را کسی نشنود.
نظرات در مورد کتاب :
از مطالعۀ این کتاب بیاندازه لذت بردم – سابین دورانت
کتابی روانشناختی و حتی ترسناک… نویسنده بهخوبی موفق شده است احساس را با تعلیق درهم آمیزد – دیلیمیل
یک تریلر روانشناختی که از همان صفحات اول شمارا میخکوب خواهد کرد – پابلیشرز ویکلی
این کتاب برای کسانیست که از مطالعۀ «دختر قبلی»،«دختری در قطار» و «زنی پشت پنجره» لذت بردهاند. – لایبرری ژورنال
همین حالا
70,000 توماننویسنده: گیوم موسو
مترجم: سعید بوغیری
نشر: البرز
توضیحات: کتاب همین حالا نشان مى دهد چرا گیوم موسو همچنان مهم ترین نویسنده در نظر فرانسوى هاست. رمانى هیجان آور با ساختارى متحیر کننده.
موسو یک بار دیگر خوانندگانش را مشوش و شیفته قلم خود کرد…
هیچ وقت نامزد نبودیم
145,000 توماننویسنده: رضا استادی
نشر: البرز
توضیحات: کتاب هیچ وقت نامزد نبودیم اثر رضا استادی می باشد. در بخشی از رمان می خوانیم: «همه آدمها روزی به دنیا میآیند و روزی میمیرند. بعضی آرام و بیدردسر زندگی میکنند؛ طوری که شاید خودشان هم گاهی حوصلهشان، از دست زندگیشان سر برود. در زندگی بعضی دیگر هم، هر روز حادثه و اتفاقی تازه رخ میدهد.
امروز که به گذشتهها فکر میکنم، باورم نمیشود همه سختیها و مشکلاتی را که تنها چندتایش میتوانست آدم را از پا بیندازد، تحمل کردهام. و حالا که میخواهم داستان زندگیام را بنویسم، نمیدانم از کجا باید شروع کنم. از روز به دنیا آمدنم که مادرم سر زا رفت؟ یا از روزی که با «مسعود» آشنا شدم و با هم ازدواج کردیم؟ یا از نخستین باری که «نصرت» را در راهپلههای اداره روزنامه دیدم…؟» لازم به ذکر می باشد، کتاب حاضر از انتشارات البرز بوده و در اختیار مخاطببن قرار می گیرد.
ماجرای ناپدید شدن ونکاراکول
تماس بگیریدنویسنده: گیوم موسو
مترجم: آریا نوری
نشر: البرز
توضیحات: گیوم موسو در کتاب ماجرای ناپدیدشدن ونکاراکول به خوبی توانسته است یک تریلر نفسگیر و جنایی را خلق کند که تا آخرین لحظه خواننده خود را میخکوب نگه دارد.
دربارۀ کتاب ماجرای ناپدیدشدن ونکاراکول :
زمستان ۱۹۹۲
ونکا راکول دختری نوزدهساله، جذاب و بینهایت زیبا، در دبیرستان سناگزوپری تحصیل میکند.
او در یک شب سرد زمستانی، درحالیکه پرنده در خوابگاهشان پر نمیزد، همراه الکسیس کلمان، معلم جوان فلسفه، از خوابگاه گریخت. چندوقتی میشد که ایشان باهم رابطهای مخفیانه برقرار کرده بودند. ونکا هم برای تحقق بخشیدن به عشق خود، از خوابگاه گریخت.
دیگر هیچکس او را ندید…
بهار ۲۰۱۷
فانی، توما و ماکسیم که در دوران دبیرستان، دوستانی بسیار صمیمی و نیز بهترین دوستان ونکا بودهاند، خیلیوقت است که دیگر از هم خبری ندارند. ایشان، در جریان مراسمی که دانشآموزان سابق مدرسه را گرد هم آورده، یکدیگر را ملاقات میکنند.
بیستوپنج سال پیشتر، در شرایطی وحشتناک، آنها مرتکب قتل شدهاند و جسد را در دیوار سالن ژیمناستیک مدرسه دفن کردهاند.
سالنی که حالا قرار است خراب شده و به بنایی جدید تبدیل شود.
حالا دیگر همهچیز دستبهدست هم داده تا حقیقت برملا شود.
حقیقتی تلخ و بسیار دردناک که زندگی خیلیها را از بین خواهد برد..
قسمتی از کتاب :
سرانجام، پساز آنکه کمی با خودم کلنجار رفتم، شماره را گرفتم. او هم وقتی گوشی را برداشت، تقریباً بلافاصله گفت:
«توما مقاله رو خوندی؟ »
«دقیقاً به همین خاطره که دارم بهت زنگ میزنم. »
«معنیش رو درک میکنی؟ »
صدایش رگههایی آشنا در خود داشت، ولی نه مثل گذشته. صدای او حالا بهواسطۀ شرایط، ترس و اضطراب، تغییر کرده بود.
بله مقاله را خوانده بودم و بهخوبی میدانستم میتواند چه معنایی داشته باشد.
میدانستم که زندگی ما، به شکلی که تا آن روز داشت، قرار بود برای همیشه تغییر کند. میدانستم که قرار است مابقی زندگیمان را پشت میلههای زندان سپری کنیم.
ماجرای ناپدیدشدن استفانی ملر
تماس بگیریدنویسنده: ژوئل دیکر
مترجم: آریا نوری
نشر: البرز
توضیحات:
کتاب ماجرای ناپدیدشدن استفانی ملر جدیدترین اثر خالق پروندۀ هری کِبِر و پروندۀ بالتیمور است.
دربارۀ داستان :
سیام ژوئیه ۱۹۹۴، اورفهآ، شهری کوچک و آرام در ایالات متحده
جنایتی هولناک باعث بهت و حیرت مردم شهر میشود. شهردار، همسر و فرزندش را در خانهشان به قتل رساندهاند.
زنی جوان که بهنظر میرسد شاهد قتلها بوده نیز با شلیک دو گلوله به قتل رسیده است.
جس روزنبرگ و دِرِک اسکات، از اعضای پلیس ایالتی، مسئولیت تحقیق درمورد پرونده را بهعهده میگیرند. آنها که انگیزههای زیادی برای اثبات خود دارند، موفق میشوند تا با مدارکی محکم، قاتل را شناسایی کرده و مورد تحسین همۀ شهر قرار بگیرند.
اوایل تابستان ۲۰۱۴:
بیست سال از آن زمان سپری شده است. روزنامهنگار جوانی به نامِ استفانی مِلِر بهسراغ جس روزنبرگ آمده و با ارائۀ مدارکی محکم، به جس روزنبرگ ثابت میکند که بیست سال پیش، آنها قاتل را اشتباهی دستگیر کردهاند. کمی بعد، استفانی در شرایطی مشکوک ناپدید شده و هیچکس ردی از او پیدا نمیکند.
چه اتفاقی برای استفانی مِلِر رخ داده است؟
او پی به چه رازی برده بود که باید از صحنه حذف میشد؟
شب سیام ژوئیه ۱۹۹۴، بهراستی چه اتفاقاتی در اورفهآ رخ داد؟
نظرات درمورد کتاب ماجرای ناپدیدشدن استفانی ملر :
نویسندۀ «پروندۀ هری کِبِر» یک بار دیگر توانایی مثالزدنی خود را در خلق تعلیق در داستان نشان داده است. (اکتوآلیته)
رمان جدید ژوئل دیکر تاحدی حالوهوایی پلیسی دارد و ماجرای آن در شهری کوچک در ایالات متحده رخ میدهد. شخصیتهای اصلی داستان باید پروندهای را از نو بررسی کنند که بیست سال پیش فکر میکردند آن را بستهاند. (کالچرباکس)
خالق «پروندۀ هری کِبِر» با تریلری جدید به دنیای ادبیات بازگشته. تریلری که همه را انگشتبهدهان خواهد کرد. (ژورنال دو کِبِک)
ژوئل دیکر پس از خلق «پروندۀ هری کبر»، یک بار دیگر توانایی خود را در روایت چندزمانی به تصویر کشیده است. (لوموند)
روایت داستانی این کتاب بهاندازهای قویست که ژان ژاک آنو از همین الان به فکر تهیۀ سریالی از آن افتاده است. (لوپوان)
در کلبه در جنگل
تماس بگیریدنویسنده: کاس گرین
مترجم: فیروزه مهرزاد
نشر: البرز
توضیحات: کتاب در کلبهای در جنگل از پرفروشترینهای نیویورکتایمز، یواسای تودی و ساندیتایمز از بهترین تریلرهای روان شناختی سال بوده است.
یک رویارویی عجیب …
یکشب نِیو، روی پل واترلو، با زنی عجیبوغریب بهنام ایزابل برخورد میکند.
ایزابل بستهای را به او میدهد و سپس از پل پایین میپرد و به زندگیاش پایان میدهد.
هدیهای غیرمنتظره …
دو هفتۀ بعد، زمانیکه زندگی نِیو در لندن به بنبست میرسد، هدیهای شرایطش را عوض میکند. ایزابل، کلبهای در یک جنگل را برایش به ارث گذاشته است.
رازی هولناک …
زمانیکه نِیو در تاریکی شب به کلبه میرسد، با کلبهای ترسناک مواجه میشود که همۀ پنجرههای آن را با میله پوشاندهاند. بهاینترتیب، خانۀ رؤیایی او به بدترین کابوس زندگیاش تبدیل میشود.
نیو باید با کلبهای دستوپنجه نرم کند که رازهایی تاریک را در خود جا داده است.
دختر خاموش
تماس بگیریدنویسنده:مایکل هورث،هانس روسنفلد
مترجم:فرنوش جزینی
نشر: البرز
توضیحات: خانهای زیبا و دلنواز در سوئد خانهای که در آن خانوادهای چهار نفره در روز روشن و در کمال خونسردی با شلیک گلوله به قتل رسیده اند.
قاتل پدر و مادر و دو فرزندشان را کشته و متواری شده است.
سباستین برگمن را برای حل این پرونده فراخواندهاند.
اما او هیچ مظنونی ندارد و به نظر می رسد همه راه ها به بن بست ختم می شوند.
تا اینکه متوجه می شوند دختری جوان شاهد ماجرا بوده است.
دختری که همه چیز را به چشم خود دیده و حالا ناپدید شده است.
برگمن باید پیش از انکه خیلی دیر شود این دختر را پیدا کند پیش از آنکه دست قاتل به او برسد.
قاتلی مصمم است تا کاری را که آغاز کرده است به پایان رساند …
شبکه آلیس
تماس بگیریدنویسنده: کیت کوئل
مترجم: فرنوش جزینی
نشر:البرز
توضیحات: در کتاب شبکه آلیس ماجرای دو زن روایت می شود.
یکی از آنان جاسوسیست که در جریان جنگ جهانی اول به خدمت شبکۀ آلیس (یک شبکه جاسوسی واقعی ) در میآید.
دیگری یک زن امریکایی است که در سال ۱۹۴۷ دختر خاله گمشدۀ خویش را جست و جو می کند.
سال ۱۹۴۷:
چارلی سنتکلر، دانشجوی امریکایی که بچهای را در شکم حمل میکند و خانوادهش قصد طرد کردن وی را دارند، امید دارد که دختر خالهاش رز، هنوز زنده باشد. رز در جریان نبرد فرانسه با آلمانها نازی، ناپدید شده بود. چارلی، به منظور یافتن دخترخالۀ گمشدۀ خود، با فرار از دست پدر و مادرش، رهسپار لندن میشود.
سال ۱۹۱۵:
ایو گاردنیر بهشکلی معجزهآسا این فرصت را پیدا میکند که در یک شبکۀ جاسوسی، بر ضد آلمانها وارد عمل شود.
وی را به فرانسۀ تحت اشغال آلمانها میفرستند. در آنجا لیلی، که شبکۀ جاسوسی گستردهای را بر ضد آلمانها هدایت میکند آموزشهای لازم را به او میدهد.
سی سال از آن زمان سپری میشود.
شبکۀ آلیس به دنبال خیانتی از هم پاشیده و حالا ایو به زنی دائمالخمر تبدیل شده است.
وی بهتنهایی در خانهای در لندن زندگی میکند. تا اینکه با ورود یک جوان آمریکایی به زندگی ایو، همهچیز تغییر میکند و آنان در کنار هم، به جستوجوی اسرار مدفون گذشته میروند.
زن کابین شماره ۱۰
تماس بگیریدنویسنده:روث ور
مترجم:سارا پیر علی
نشر: البرز
توضیحات:
در متن کتاب زن کابین شماره ۱۰ میخوانید :
«قرار بود سفری بینظیر باشد؛ سفری به مقصد نورسنلایت؛ سفری در یک کشتی مسافربری بسیار شیک. لو بلکلاک، روزنامهنگار، شانسی تازه به دست آورده بود تا حادثۀ تلخ دزدی از خانهاش را فراموش کند؛ ولی گویا قرار نبود هیچچیز طبق برنامه پیش برود.
لو نیمههای شب، با شنیدن صدای فریادی از خواب پرید. بهسرعت به سمت پنجرۀ کابینش رفت و چشمش به جسدی افتاد که از پنجرۀ کابین کناری، به بیرون پرتاب شده بود؛ ولی براساس اطلاعات ثبتشده، مسافر آن کابین هرگز وارد کشتی نشده بود و هیچیک از اعضای کشتی نیز گم نشده بودند. حالا لو مانده بود و افکارش. آیا نیمهشب توهم به سراغش آمده بود؟ یا بهراستی قاتلی در کشتی حضور داشت؟ او چگونه میتوانست حضور قاتل را ثابت کند وقتی هیچکس نمیخواست حرفش را باور کند؟»
«وقتی ضربهی روحی بهت وارد شده، هیچی مثل یه چای داغ و شیرین نیست.» بنابراین، نشستم. دستهای لرزانم به دور زانوهایم چفت شدهبود. او به سمت آشپزخانۀ کوچکش رفت و با دو لیوان در یک سینی بازگشت. نزدیکترین لیوان را برداشتم، جرعهای نوشیدم و گرمای لیوان زخم روی دستم را به درد آورد. آنقدر شیرین بود که طعم خون توی دهانم را که با آن قاطی شد حس نکردم که به گمانم خودش نعمتی بود. خانم جانسون چیزی نخورد، بلکه فقط مرا تماشا کرد. پیشانیاش از نگرانی چین خوردهبود. با لکنت گفت: «اون.. اون بهت آسیب رسوند؟»
انسان ذهن است و دیگر هیچ
230,000 توماننویسنده:دکتر پیمان آزاد
نشر: البرز
توضیحات: زمانه ما، زمانه عقلانیت انتقادی و تحولی و استفاده از تجربه گرایی و مشاهده ناب است. حواله به آینده دیگر ممکن نیست. بیرون از عالم تجربه هرچه هست، در زندگی فانکشال ما آنچنان تأثیری ندارد. مفت باختن در جهان امروز، یعنی ورشکستگی دایم و هیچکس به استقبال ورشکستگی نمی رود و نباید برود؛ مگر اینکه ذهن او را خواب کرده باشند که این کتاب، کتاب بیداری و هشیاری است.
بیگناه
تماس بگیریدنویسنده: دیوید بالداچی
مترجم: مهدی قراچه داغی
نشر: البرز
توضیحات:رابی انگشتش را روی لب های خودش گذاشت:« هیس.» زن دوباره جیغ کشید. صدا دوباره شنیده شد:« بهشان شلیک کن.» رابی به زن گفت:«ساکت باش وگرنه شلیک می کنم.» زن همچنان جیغ می کشید. رابی گلوله ای به بالش کنار زن شلیک کرد. پرهای بالش به اطراف پخش شدند..
جنگل سایه ها
110,000 توماننویسنده:فرانک تیلیه
مترجم:معصومه خطیبی بایگی
نشر: البرز
توضیحات: کتاب جنگل سایهها اثری از فرانک تیلیه نویسنده فرانسویست.
فرانک تیلیه مهندس کامپیوتر است. او در شهر پا-دو-کاله زندگی میکند. نخستین رمان او ترن دوزخ برای فرشتهٔ سرخ در سال ۲۰۰۴ نامزد دریافت جایزه خوانندگان رمانهای پلیسی فرانسه شد.
دربارۀ داستان کتاب جنگل سایهها :
درون هر انسانی، هیولایی وجود دارد!
زمستان ۲۰۰۶، در قلبِ یک جنگل سیاه…
برف، سرما و تنهایی… شرایطی کاملاً ایدهآل برای نوشتن دربارهٔ قاتلی سریالی که یک قرن پیش به دار آویخته شده است. قاتلی به نام جلاد شمارۀ ۱۲۵…
آرتور دوفر، مردی ثروتمند و فلج، قصد دارد این قاتل سریالی را به زندگی برگرداند. بنابراین نویسندهای به نام داوید میلر را استخدام میکند و یک ماه به وی فرصت میدهد تا داستانی دربارهٔ قاتل بنویسد. داوید میلر، بههمراه خانوادۀ خود، دوفر و همسر جوانش راهی کلبهای کوهستانی میشود تا کارش را به بهترین شکل ممکن انجام دهد. اما خیلی زود به اشتباه خود پی میبرد. اکنون دیگر هیچ راهی ندارد جز آنکه با ترسهای خود دستوپنجه نرم کند، عزمش را جزم کند و به نبردی مهلک با شیطان برود.
جنگل سایهها ما را وارد دنیایی از جنون و دیوانگی میکند.
در قسمتی از کتاب میخوانید :
همه چیز دور سرش شروع به چرخیدن کرد. کتی فقط توانست خودش را به دستشویی برساند تا بالا بیاورد.
داوید که در آزمایشگاه مانده بود، با نگاهش دوفررا تیرباران می کرد.
با عصبانیت گفت: «خدای من! این چه بازی مسخره ای است که راه انداخته اید؟ شما مریضید…؟ »
دوفر پاسخ داد: «علم، علم. این خود طبیعت است که صحنه های عجیب وغریب را خلق می کند، نه انسان…»
بیرون، در آخرین پرتوهای روشنایی روز، لاشه شش خوک در دومتری سطح زمین، از ته آویزان بود و درجات مختلف تجزیه جسد را نشان می داد. بعضی از لاشه ها تازه شروع به گندیدن کرده بودند. بقیه هم تکه پاره، تکیده و به وسیله خود استخوانها سوراخ سوراخ شده بودند. همگی پوشیده از شفیره های سفید کرم و لارو بود. گورستانی پر از لاشه های آویزان .
کودک را به من بده
تماس بگیریدنویسنده: مل مک گرات
مترجم: اصغر اندرودی
نشر : البرز
توضیحات:کتاب کودک را به من بده یک رمان روانشناختی بسیار مهیج با پیچش داستانیای فراموش نشدنی است.
تصور کنید نیمه شب زنگ در خانهتان را میزنند.
در را باز میکنید و میبینید پلیس پشت در است.
همراه آنها،
شوهر شما و دختر یازده سالۀ او که شما از وجود با خبر نبودید.
جسد مادر او را در آپارتمانی در جنوب لندن پیدا کردهاند. او هیچ جایی برای رفتن ندارد.
آیا دخترک را به داخل خانه راه میدهید؟
این کتاب از پرفروشترینهای یواسای تودی بوده جزو جذابترین تریلر روانشناختی سال انتشار خود بوده است.
فردا دیر است
59,000 توماننویسنده: انیس لودیگ
مترجم: آریا نوری
نشر: البرز
توضیحات: کتاب فردا دیر است روایت اریک و دخترکوچکش، آنانینا است که هفت سال میشود تنها زندگی میکنند و سوار بر گاری، از شهری به شهر دیگری میروند. این تنهایی را خودشان انتخاب کردهاند… تا اینکه شبی در ماه ژوئن، طوفان و تگرگ مجبورشان میکند در خانه زنی به نام ولانتین را بزنند. آیا این طوفان مسیر زندگی هر سه نفرشان را تغییر میدهد؟
انیس لودیگ، یک بار دیگر توانسته است با شیوه ای جدید، فضای کتاب کمی پیش از خوشبختی را تکرار کند و قدم به دریای پرتلاطم احساسات انسانی بگذارد. پس از موفقیت چشمگیر کمی پیش از خوشبختی، نویسنده باری دیگر بازگشته است تا به ما بگوید که اشتیاق و میل به زندگی میتواند بسیار قویتر از زخمها و ترسهای گذشته باشد.
در قسمتی از کتاب فردا دیر است میخوانیم:
– چطور باید مطمئن باشم که برمیگرده؟
– اصلا نمی تونی از این بابت مطمئن باشی. شاید شیرینی منتظر بودن هم یه وقت هایی همین باشه…
نظرات در مورد کتاب:
کتابی که شما را وارد عمق احساسات انسانی می کند – مترونیوز
دربارۀ نویسنده:
انیس لودیگ در طول پنج سال گذشته، به یکی از قویترین نویسندگان فرانسه در حوزۀ کتابهای رمانتیک تبدیل شده است. او توانسته با قلم شیوا و روان خود، خوانندگان بسیاری را جلب کند. وی در سال ۲۰۱۳ و با انتشار «کمی پیش از خوشبختی» جایزۀ خانۀ مطبوعات فرانسه را از آنِ خود کرد. سایر کتابهای این نویسنده همچون «با او برو»، «فردا دیر است» و «از تو خبر میگیرم» تا امروز به دوازده زبان زندۀ دنیا ترجمه شدهاند.
خاطرات
17,000 توماننویسنده: داوید قوئنکینوس
مترجم:معصومه خطیبی بایگی
نشر: البرز
توضیحات: کنارش روی صندلی نشسته بودم و احساس می کردم زمان نمی گذرد.
دقایق پر مدعا گویی ساعتها طول می کشید.
مردن آرام آرام اتفاق می افتاد.
به گوشی ام پیامکی آمد. سرگردان مانده و در تردیدی مسخره فرو رفته بودم، زیرا در دلم از این پیام خوشحال بودم؛ خوشحال بودم که برای یک لحظه هم که شده، حتی برای سطحی ترین دلایل از این رخوت رهایی می یافتم.
دیگر نمیدانم محتوای پیام چه بود، اما به یاد می آورم که بی درنگ به آن پاسخ دادم.
به این ترتیب، و برای همیشه، همین چند لحظه بی معنا، خاطره این لحظه مهم را در ذهنم خراب کرد.
از این ده واژهای که برای آن شخص بی اهمیت فرستادم، به شدت بیزارم.
من پدربزرگم را به سوی مرگ رهسپار میکردم و در همان حال به هر دری میزدم تا آنجا نباشم.
هر آنچه از درد و رنجم بگویم اهمیتی ندارد، حقیقت این است که روزمرگی مرا از پای در آورده بود.
آیا ما به تحمل رنجها عادت می کنیم؟ درد کشیدن واقعی، و پاسخ دادن به یک پیام در همان لحظه چه معنایی دارد؟
مردان قلعه یوسف
تماس بگیریدنویسنده:نویسنده: ابوالقاسم پزشکی
نشر:البرز
توضیحات:
آسمان در تابش خورشید رنگ آبی خود را به قرمز بدل می ساخت و در زمین، تا چشم کار می کرد، شن بود و بازتاب نور و حرارت خورشید و جدال زمین آفتاب. گرمای خورشید هرچه را در زمین یافت می شد می سوزاند و گیاه یارای سربلند کردن از درون شنهای سوزان را نداشت. دانه ها در نطفه بی حاصل مانده بودند، چون تابش آفتاب همه را عقیم کرده بود وشاید برهوت می ساخت دست دراز کند و به خورشید نزدیک شود و انتقام بی حاصل ماندن خود را از بگیرد. یوسف مغرورانه بادی در غبغب انداخت و برخاست و بیرون رفت و به آسمان نگاه کرد…
کاروانی در راه سفر، در برهوتی اسیر گشته و راه خروج بر آن بسته شد. وقتی مبارزه برای جستوجوی راههای خروج از این اسارت اجباری به شکست منتهی شد، مردم پذیرفتند که باید ماندگار شوند و برای خود مقررات و سرپرست انتخاب کنند. علی قلی بعد از مرگ پدرش توانست، شصت سال حاکم باشد و جان و مال و ناموس همه را در اختیار بگیرد. او از همسر آخرش فرزندی به نام یوسف داشت که او را بیشتر از فرزندان دیگر علاقمند بود.
اما از همسر یوسف «شهربانو» و فرزندان او احساس ناامنی و نگرانی میکرد. زیرا شایعه شده بود شهربانو، بیمهابا از شهر حرف میزند و چون مردم آنجا و همچنین علیقلی این افکار را بلند پروازانه و کفرآمیز میدانستند شهربانو و فرزندانش را منزوی کرده بودند. در طی حوادثی یوسف نیز خواستار رفتن به شهر میشود و علیقلی که خود سرسختانه از رفتن مردم به شهر جلوگیری میکند از در مخالفت با او برمیآید،اما این تصمیم و اصرار یوسف و خانوادهاش برای رفتن به شهر، آغازگر تحولی عظیم در این برهوت میشود که در این کتاب به تصویر کشیده شده است.
توضیحات:
آسمان در تابش خورشید رنگ آبی خود را به قرمز بدل می ساخت و در زمین، تا چشم کار می کرد، شن بود و بازتاب نور و حرارت خورشید و جدال زمین آفتاب. گرمای خورشید هرچه را در زمین یافت می شد می سوزاند و گیاه یارای سربلند کردن از درون شنهای سوزان را نداشت. دانه ها در نطفه بی حاصل مانده بودند، چون تابش آفتاب همه را عقیم کرده بود وشاید برهوت می ساخت دست دراز کند و به خورشید نزدیک شود و انتقام بی حاصل ماندن خود را از بگیرد. یوسف مغرورانه بادی در غبغب انداخت و برخاست و بیرون رفت و به آسمان نگاه کرد…
کاروانی در راه سفر، در برهوتی اسیر گشته و راه خروج بر آن بسته شد. وقتی مبارزه برای جستوجوی راههای خروج از این اسارت اجباری به شکست منتهی شد، مردم پذیرفتند که باید ماندگار شوند و برای خود مقررات و سرپرست انتخاب کنند. علی قلی بعد از مرگ پدرش توانست، شصت سال حاکم باشد و جان و مال و ناموس همه را در اختیار بگیرد. او از همسر آخرش فرزندی به نام یوسف داشت که او را بیشتر از فرزندان دیگر علاقمند بود.
اما از همسر یوسف «شهربانو» و فرزندان او احساس ناامنی و نگرانی میکرد. زیرا شایعه شده بود شهربانو، بیمهابا از شهر حرف میزند و چون مردم آنجا و همچنین علیقلی این افکار را بلند پروازانه و کفرآمیز میدانستند شهربانو و فرزندانش را منزوی کرده بودند. در طی حوادثی یوسف نیز خواستار رفتن به شهر میشود و علیقلی که خود سرسختانه از رفتن مردم به شهر جلوگیری میکند از در مخالفت با او برمیآید،اما این تصمیم و اصرار یوسف و خانوادهاش برای رفتن به شهر، آغازگر تحولی عظیم در این برهوت میشود که در این کتاب به تصویر کشیده شده است.
سایه
تماس بگیریدنویسنده: کارین ژیه بل
مترجم: آریا نوری
نشر: البرز
توضیحات: کتاب سایه از سوی منتقدین و خوانندگان بازخوردهای بسیار مثبتی دریافت کرد.
داستانی ترسناک و جذاب – فلورانس دالما (دولفینه لیبهره)
کارین ژیهبل یک بار دیگر توانایی مثالزدنی خود را در خلق فضایی تعلیقآمیز و آکنده از اضطراب نشان داده است. – ژورژ ورملین (مترو)
نویسنده با خلق این اثر موفق شده است فضای دلهرهآور و ترسناک را برای خواننده خلق کند. فضایی که شما را تا آخرین صفحات، همراه خود نگه میدارد و در نهایت پایانی را به شما نشان خواهد داد که به هیچ عنوان تصورش را هم نمیکنید. – (اکتوآلیته)
قسمتی از کتاب سایه :
کاترین خود را آماده می کند، اما چیزی برای مطرح شدن باقی نمانده است.
او کاشی لعابی سرد را محکم می گیرد و برای نگاه کردن در آینه، سرش را بالا می آورد.
چهره ای که از آینه به او می نگرد، چهره ای نیست که او با آن به بستر رفت.
او این چهره را پیش تر دیده است و امیدوار بود که دیگر هرگز آن را نبیند.
او در این نور شدید تازه با دقت به خود می نگرد، سپس لیفی حوله ای را خیس و با آن دهانش را پاک می کند و پس از آن بر چشمان خود فشارش می دهد، گویی می تواند آتش ترس درون آن ها را فرو نشاند.
« حالت خوبه؟ »
صدای شوهرش او را از جا می پراند.
کاترین امیدوار بود که شوهرش خواب باشد و او را تنها بگذارد.
کاترین به دروغ می گوید: « حالا بهترم. »
لامپ را خاموش می کند. سپس دوباره به دروغ می گوید : «بایستی مال غذای دیشب باشه که از بیرون خریدیم.»
رویش را به سوی شوهرش برمی گرداند، که سایه ای است در تاریکیِ نزدیک به بامداد.
او زیرلب زمزمه می کند: « برو توی رختخواب. »
شوهرش بیشتر خواب است تا بیدار، با این همه، دستش را دراز می کند و بر روی شانه کاترین می گذارد: « تو مطمئنی؟ »
کاترین می گوید: « مطمئنم. »
همه آنچه درباره اش اطمینان دارد آن است که نیاز دارد تنها باشد.
«رابرت، واقعا می گم. یه دقیقه دیگه می آم پیشت. »
حکومت ترس
29,500 توماننویسنده: مایکل کرایتون
مترجم: محمد عباس آبادی
نشر: البرز
توضیحات:
کتاب حکومت ترس نوشتهی مایکل کرایتون میباشد که محمد عباسآبادی آن را به فارسی ترجمه کرده است. این کتاب توسط انتشارات البرز چاپ و در 736 صفحه به بازار عرضه شده است.آخرین چاپ آن مربوط به سال 1392 بوده و میتوان به لحاظ موضوعبندی آن را در بخش داستان جهان قرار داد.
بیمار خاموش
390,000 توماننویسنده:الکس مایکلیدیس
مترجم:ساناز جهان بیگلری
نشر: البرز
توضیحات: داستان کتاب بیمار خاموش در مورد آلیشیا برنسون است که زندگیِ بهظاهر عالی و بینقصی دارد. او هنرمندی پرآوازه و همسر یک عکاس مدِ سرشناس است و در خانهای مجلل زندگی میکند که به یک پارک در بهترین محلۀ لندن مُشرِف است. یک شب همسرش گابریل، پس از یک روز پُرمشغلۀ کاری، دیروقت به خانه برمیگردد و آلیشیا با شلیک پنج گلوله به صورتش، او را به قتل میرساند و پس از آن دیگر حرف نمیزند…
سکوت آلیشیا این داستان را از یک تراژدی معمولیِ خانوادگی به اتفاقی بسیار جنجالی و رازآلود تبدیل میکند که بر سر زبانها میافتد و او را انگشتنمای خاص و عام میکند. ارزش تابلوهای نقاشیاش چند برابر میگردد و او، بیمار خاموش، به یک آسایشگاه روانی به نام گروو در شمال لندن فرستاده میشود.
تئو فیِبر، رواندرمانگر جنایی، مدتی است که بهدنبال فرصتی برای درمان آلیشیا میگردد. او قصد دارد آلیشیا را به حرف بیاورد تا راز قتل همسرش را برملا کند. اما در این میان به حقایقی دست پیدا میکند که زندگی خودش و افراد دیگری را نیز تحتالشعاع قرار میدهد.
در قسمتی از کتاب بیمار خاموش میخوانید :
آلیشیا برنسون در سی و سه سالگی شوهرش را به قتل رساند. هفت سال از زندگی مشترکشان میگذشت. هردو هنرمند بودند: آلیشیا نقاش بود و گابریل هم یک عکاس مد سرشناس. گابریل روش کار عجیبی داشت؛ او از مدل های لاغر و نیمه عریان در زوایای ناجور و ناخوشایند عکس می گرفت. از زمانی که فوت کرده، قیمت عکس هایش افزایشی نجومی داشته است. صادقانه بگویم، به نظرم کارهایش خیلی معمولی و سطحی بودند. آن ویژگی غریزی شاهکارهای آلیشیا را نداشتند. البته من شخصا اطلاعات هنری کافی ندارم که قضاوت کنم آلیشیا به عنوان یک نقاش سرشناس و موفق دوام خواهد آورد یا نه. او همیشه تحت الشعاع رسوایی اش خواهد بود و همین موضوع، کار را برای واقع گرایی و قضاوت بی غرض دیگران سخت می کند. شاید هم من را متهم کنید که جانب او را گرفته ام. به هرحال تنها کاری که از دستم برمی آید، ارائه نظر شخصی است. از نظر من آلیشیا تاحدی نابغه بود. جدا از مهارت فنی اش، آثارش هم توانایی عجیبی در جلب توجه مخاطب داشتند؛ گویی خرخره طرف را بگیرند و رهایش نکنند. گابریل برنسون شش سال پیش و در چهل و چهارسالگی به قتل رسید. او در روز بیست و پنجم ماه اوت و در گرم ترین روز سال کشته شد. اگر خاطرتان باشد، روز تابستانی بسیار گرمی بود و نوسان دمای هوا رکورد عجیبی زد.