نمایش 505–513 از 531 نتیجه

نمایش 40 60 80

گزارش به خاک یونان

195,000 تومان

نویسنده: نیکوس کازانتزاکیس
مترجم: صالح حسینی
نشر: نیلوفر
توضیحات:کازانتزاکیس فقط نیروی اجدادی را به سمت مبارزه ‏ای معنوی سوق می ‏دهد که در تمام زندگی به دنبال آن بود، و اقامتش در پاریس، برلین و مسکو تعیین کنندۀ مراحلی از آن بود. هرجا که آتشی آمادۀ جرقه زدن باشد، هرجا که شعله ‏ای و اندیشه ‏ای سر برآورد، کازانتزاکیس نیز حضور دارد. کنجکاوی خستگی ناپذیر او، عشقش به زندگی و طبیعت، که هر آن نیاز وی به ریاضت و مبارزه درگیر می ‏شود، موجب شده است که گزارش به خاک یونان به منزلۀ وصیت ‏نامۀ معنوی کازانتزاکیس باشد. او آن «نگاه کرتی» بی‏ پندار و امید را بر همه چیز می ‏اندازد، آن نگاهی که می ‏داند چگونه چشم در چشم مرگ دوزد. نویسنده در سرلوحۀ گزارش به خاک یونان چنین بیان می‏دارد: «تمامی روح من فریادی است، و تمامی اثر من تفسیر این فریاد.»

برخیز ای موسی

165,000 تومان

نویسنده: ویلیام فاکنر
مترجم: صالح حسینی
نشر: نیلوفر
توضیحات:
ویلیام فاکنر از اوایل دهه بیست میلادی تا شروع جنگ جهانی دوم، که به کالیفرنیا نقل مکان کرد، ۱۳ رمان و تعداد زیادی داستان کوتاه منتشر کرد. مجموعه این آثار پایه‌ی شهرت او شد و در نهایت منجر به دریافت جایزه نوبل در سن ۵۲ سالگیش شفاکنر در سال ۱۸۹۷ میلادی در نیو آلبانی، میسیسیپی به دنیا آمد. در ۱۹۰۲ خانواده‌اش به آکسفورد، مرکز دانشگاهی میسی‌سیپی، نقل مکان کرد.به دلیل وزن کم و قد کوتاه در ارتش ایالات متحده پذیرفته نشد ولی به عنوان دانشجوی دانشگاه افسری در یگان پرواز سلطنتی در تورنتوی کانادا نام نویسی کرد و در ۲ دسامبر ۱۹۱۸ به عنوان افتخاری ستوان دومی نایل شد. فاکنر وارد دانشگاه می سی‌سی پی شد و در سال ۱۹۲۴ از دانشگاه انصراف داد و در ۱۹۲۵ همراه با دوستش با یک کشتی باربری به ایتالیا رفت و از آنجا پای پیاده رهسپار آلمان و فرانسه شد.در ژوئن ۱۹۲۹ با استل اولدم ازدواج کرد. سفرهایی به هالیوود و نیویورک داشت و درین فاصله چندین فیلمنامه و نمایشنامه نوشت.مطالعات در مورد فاکنر در ۱۹۴۶ به صورت جدی توسط ملکم کاوی آغاز شد. در ۱۹۴۹ جایزه نوبل ادبیات به او داده شد و خطابهٔ مشهور خود را در آنجا خواند. بعداً نیز جایزه پولیتزر را برای کتاب شهر در سال ۱۹۵۷ دریافت نمود.

او در ۶ ژوئیه ۱۹۶۲، سه هفته بعد از آنکه از اسب افتاد، بر اثر سکته قلبی در بیهالیا، میسیسیپی در گذشت.د. این مجموعه مفصل، که محرک اصلی‌اش نیاز یک نویسنده ناشناخته به پول بود، مشهورترین آثار او را در بردارد: خشم و هیاهو (۱۹۲۹)، گوربه‌گور (۱۹۳۰)، روشنایی در ماه اوت (۱۹۳۲) و آبشالوم، آبشالوم!(۱۹۳۶). فاکنر در این دوره تعداد زیادی داستان کوتاه هم نوشت. نخستین مجموعه داستان کوتاه او این ۱۳ تا شامل بسیاری از داستان‌های تحسین‌شده او مانند یک گل سرخ برای امیلی، سرخ‌پوست می‌رود، خورشید آن عصر، و سپتامبر بی‌باران بود. بسیاری از رمان‌ها و داستان‌های کوتاه فاکنر در یوکناپاتافا روی می‌دهند که از نظر جغرافیایی تقریباً برابر بخش لافایت است که آکسفورد می‌سی‌سی‌پی، شهر محل تولد او، مرکز آن است. فاکنر یوکناپاتافا را چون تمبر پستی مخصوص خود می‌دانست و بسیاری از منتقدان مجموعه آثاری که آن را به نمایش می‌گذارد عظیم‌ترین آفرینش خیالی در ادبیات می‌دانند. سه رمان، هملت، شهر، و عمارت که با هم به عنوان سه‌گانه اسنوپس خوانده می‌شوند جزییات شهر جفرسن و محیط آن را شرح می‌دهند که خانواده‌ای به سرپرستی فلم اسنوپس خود را در زندگی و روح و روان مردم محل وارد می‌کنند. شهرت فاکنر به سبک تجربی او و توجه دقیقش به شیوه بیان و آهنگ نوشتار است. در مقابل شیوه مینیمالیستی نویسنده معاصرش، ارنست همینگوی، فاکنر در نوشته‌هایش مکرر از جریان سیال ذهن بهره می‌گیرد و اغلب داستان‌های عمیقاً عاطفی، ظریف، پیچیده، و گاه گوتیک با شخصیت‌های گوناگون شامل برده‌های آزادشده، یا اعقاب برده‌ها، سفیدپوستان تهیدست، جنوبی‌های طبقه کارگر و یا اعیان می‌نوشت.

نیه توچکا

185,000 تومان

نویسنده: فئودور داستایوفسکی
مترجم: محمد قاضی
نشر: نیلوفر
توضیحات:
من پدرم را به یاد نمی آورم. وقتی او مُرد من دو ساله بودم. مادرم دوباره شوهر کرد و این ازدواج دوم اگرچه با عشق و عاشقی سرگرفت، برای او مایۀ غم و رنج بسیار شد. ناپدری من، یعنی آن موسیقیدانی که شگفت انگیزترین سرنوشت ها را پیدا کرد، عجیب ترین مردی بود که من به عمر خود دیده و شناخته ام. تأثیر او در احساسات اولیۀ دوران کودکی من به قدری شدید بود که در باقی عمر نیز اثر گذاشت. برای آن که فهم سرگذشت من آسان تر گردد ناگزیر باید شرح حال او را در این جا بیاورم. من آن چه در این جا باز می گویم همان است که بعدها از آقای «ب» ویولن زن، که در دوران جوانی رفیق و ندیم صمیمی ناپدری من بود شنیده ام

تو خواهی کشت

225,000 تومان

گردآوری و ترجمه: امیر خانلو
نشر: نیلوفر
توضیحات:در اوایل قرن نوزدهم، مردی که به جرم قتل در فرانسه دادگاهی می شد، خطاب به حاضران گفت، لحظاتی در زندگی هست که چاره ای نداری جز اینکه یا خود را بکشی یا دیگری را!

از او پرسیدند، چرا خودت را نکشتی؟ پاسخ داد: از خود پرسیدم آیا قربانیِ خود هستم یا قربانی جامعه؟ قربانی خود نبودم!

آن گونه که پیدا بود او می خواست با این روش اعتراض خود را به جامعه اعلام کند و برای این کار به شیوه ای آنارشیستی در برابر جامعه قد علم کرده بود.

داستایفسکی این حکایت را در روزنامه خوانده و سال ها فکر او را مشغول کرده بود. او که زمانی به دلیل فعالیت های سیاسی ضد تزار به زندان افتاده بود، در این خیال بود که رمانی بر اساس این ماجرا بنویسد. به خصوص اینکه خلق وخوی چنین قهرمانی، با گرایشات آنارشیستی زمانه، برای واکنش اعتراضی به حکومت تزار، هم خوانی داشت. داستان او درباره مردی بود که می خواست داد خویش را از جامعه ای که قربانی اش کرده بود بستاند. بنابراین دست به قتل پیرزنی رباخوار زد. اما چرا پیرزنی رباخوار؟ لابد برای اینکه در آن لحظه او نماد فشاری بود که جامعه بر او وارد می ساخت. موجودی بی ارزش که از دید شخصیت اصلی رمان نبودنش لطفی به اجتماع بود.

آثار داستایفسکی اگرچه از بار روان شناختی عمیقی برخوردارند و او بر روح و ذهن آدم های داستانش بسیار متمرکز می شد اما این ها بدان معنا نبود که از مسائل اجتماعی و سیاسی پیرامونش غافل باشد. همین توجه باعث می شد که او به نوعی خود را قربانی اجتماع فرض کند؛ احساسی که راسکولنیکف نیز دچار آن شد و به همین دلیل نیز برای نشان دادن اعتراض خود دست به عصیان زد و پیرزن رباخوار را کشت.

داستایفسکی این داستان را نوشت اما حاصل کار او را راضی نکرد. می خواست مطمئن شود شیوه ای که انتخاب کرده ظرفیت ظهور و بروز همه آنچه را که می خواست در رمانش بیان کند داشته یا نه. از دیگر سو نمی شد نادیده گرفت که او از نویسندگانی بود به کم قانع نمی شد، بالا و بلند می پرید.

داستایفسکی در نظر داشت ماجرای مردی را بنویسد که تصورات خود از عدالت را به اجرا درمی آورد؛ دانشجویی به نام راسکولنیکف که پیرزنی رباخوار را می کشت، چرا که می پنداشت زندگی او هیچ ارزشی ندارد؛ به عبارت دیگر نبودنش به مراتب برای جامعه بهتر بود. او هنگام نوشتن این رمان، مدام آن را به اشکال مختلف بازنویسی می کرد و برای رسیدن به نسخه ایده آل خود از جنایات و مکافات، شیوه های متفاوت روایت و ساختارهای گوناگون را می آزمود. شیوه هایی که برخی از آن ها را هنگام نوشتن دیگر آثارش مورد استفاده قرار داده بود؛ از شکل خاطرات روزانه گرفته تا روایت اعتراف گونه و… . تا اینکه سرانجام آنچه می خواست، به بار نشست.

در سال ۱۸۶۸ در نامه ای به یکی از دوستانش نوشت: «از اینکه داستانم به راستی عالی نباشد بیزارم، داستان متوسط به چه کار می آید.» نویسندگان دیگری نیز بوده اند که از این قسم وسواس ها در سطح و شکل دیگر داشته اند. نمونه اش ارنست همینگوی که وسواس زیادی روی نثر و ساختمان جملات آثارش داشت و آن قدر روی آن ها کار می کرد که شکلی صیقل و محکم پیدا کنند. این وسواس ها ناشی از حس کمال گرایانه چنین نویسندگانی بود، البته از عهده این بلندپروازی ها هم برمی آمدند!

جنایات و مکافات یکی از شاهکارهای ادبیات داستانی قرن نوزدهم و از محبوب ترین رمان های داستایفسکی ست. اثری که به دلیل درون مایه خاص اش دستمایه ساخت فیلم ها و سریال های گوناگونی شده است و ازاین جهت برای مخاطبان عام نیز نام آشنا است.

بیش از صد و پنجاه سال از نگارش و انتشار جنایت و مکافات می گذرد. در طول این سال ها به این رمان بسیار پرداخته اند و به مناسبت های مختلف و به شیوه های گوناگون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. آثار گوناگونی آن را به لحاظ تماتیک و یا ساختاری تحلیل و یا حتی جهان بینی داستایفسکی را بررسی کرده اند.رمانی که آنقدر پرمایه هست که هنوز بتوان درباره اش حرف هایی تازه زد.

«تو نخواهی کشت (مقالاتی درباره رمان جنایت و مکافات)» که به همت مهدی امیرخانلو گردآوری و ترجمه شده است، دومین کتاب از سری «مناظر انتقادی» است که کتاب اول آن با عنوان «مونالیزای ادبیات (مقالاتی درباره ی هملت)» منتشر و با استقبال نسبتاً خوبی روبرو شد.

مقالات گردآمده این کتاب نه از سر اتفاق، بلکه به شکلی فکرشده کنار هم قرار گرفته اند. این مقالات آثاری هستند که از جنبه های مختلف جنایت و مکافات را موردتوجه قرار داده و می کوشند وجوه کمتر دیده شده این رمان را رمزگشایی کرده و پیش روی خواننده قرار دهند.

به عنوان آغازگر کتاب، امیرخانلو مطلبی جامع به عنوان مقدمه درباره جنایت و مکافات و داستایفسکی نوشته است. کتاب از نه فصل تشکیل شده است. از داستان بلند به رمان (جوزف فرانک)، داستایفسکی در جنایت و مکافات (فلیپ راف)، داستایفسکی شاعر کلان شهر کاپیتالیستی مدرن )جورج لوکاچ)، خصوصیات ژانر و عناصر تشکیل دهنده طرح در آثار داستایوفسکی )الا میرسون)، فاصله انداختن: غیریت و پیش گویی در تراژدی آتنی و جنایت و مکافات داستایفسکی (نائومی رود)، رستاخیز از لختی در جنایت و مکافات (میزا نپ)، مکالمه خطرناک آزادی: قرائت داستایفسکی در کنار کیرکگور (جورج تیپسن) و درباره تخیل مالیخولیایی (ژولیا کریستوآ.)

پایان بخش کتاب سال شمار زندگی داستایفسکی و نیز بخشی مشتمل بر نوشته هایی کوتاه برای معرفی نویسندگان مقالات است. سال شمار داستایفسکی از آن جهت موردنیاز است که در طول کتاب لابه لای مقالات ارجاعات گوناگونی به زندگی او شده است. کمی آگاهی از کم و کیف زندگی داستایفسکی می تواند به درک فضای شکل گیری این تغییر و تحول در کارنامه ادبی او کمک کند.

در نگاهی کلی مقالات این کتاب، چشم اندازی وسیع پیش روی خواننده می گذارند. گستره ای که مخاطب با ورود به آن می تواند با بازاندیشی در این اثر به دریافت های تازه ای درباره آن برسد.

کافکا عقیده داشت اگر یک کتاب همچون تلنگری بیدارمان نسازد، برای چه آن را می خوانیم؟ کتاب باید تیشه ای باشد برای شکستن دریای یخ زده درون ما (نقل به مضمون). جنایات و مکافات نوشته داستایوفسکی از این سنخ کتاب هاست؛ اثری عمیق بر جان خواننده می گذارد، به خواب نمی برد، بلکه چون شیپور بیدار می سازد.

موبی دیک یا نهنگ بحر

375,000 تومان

نویسنده: هومان ملویل
مترجم: صالح حسینی
هومان ملویل
توضیحات:موبی دیک قصۀ نبرد ناخدا آخاب با وال سفید است.

این گفتۀ موجز دربارۀ فوق العاده ترین اثر قرن نوزدهمی ادبیات آمریکا، ای بسا گویای همه چیز و هیچ چیز باشد.

موبی دیک چیست؟ قصۀ بزرگ دریاست. گزارش نامۀ بزرگی دربارۀ صنعت والگیری. سرودنامۀ بزرگی دربارۀ طبیعت و دسترنج و شأن و شوکت آدمی. اثر رمزی بزرگ دربارۀ سرنوشت بشری. پیشگویی رویدادهای قریب الوقوع در دوران ما. برشی عمیق در لایۀ معنوی و سیاسی ایالات متحده.

پس آنگاه وال سفید تناور از اقیانوس برمی خیزد، همان مطلوب و مخلوق آخاب، در جست و جوی کسی نه اما جاودانه شناور، همه جا حاضر و سرمدی در زمان. تهیگاهش بیشۀ نیزه و سنان؛ پیکر خط خطی اش به رنگ کفن؛ آرواره اش تاب خورده؛ پیشانی اش سفید و پرشکنج؛ کوهانش هرمی و سفید و مجرد و بی شکل و بری از خطا و فساد، پیکر عظیم جثۀ رنگی که شامل جمله رنگ هاست: رنگ بی رنگی…

ملویل ما را در برابر این معمّا قرار می دهد. گزین کنید – نویسندۀ موبی دیک این را به ما می گوید. بین خود و برادرانتان یکی را اختیار کنید. راه نخست، مزّین به نقش خودپرستیدن، به غیر حقیقت راه می برد، و به آوارگی عالم و آدم و خودت. راه دوم تو را از حالت مخاطره آمیزت به سمت رستگاری راستین می برد، به سمت شناخت عالم و آدم، به سمت اتکای تو به ایشان و اتکای ایشان به تو. این است نقطۀ عطف دوگانه ای که زندگی در اختیار دارد. گزین کن. این است خط مرزی استوا بر روی سکۀ طلا.

این است داستان نبرد ناخدا آخاب با موبی دیک، آن وال سفید.

بازار خودفروشی

390,000 تومان

نویسنده: ویلیام تکری
مترجم: منوچهر بدیعی
نشر: نیلوفر
توضیحات:
بازار خودفروشی داستان مردم عادی است نه داستان قهرمانی ها و رشادت ها و بزرگواری ها.

بازار خودفروشی شرح دردها و شادی ها و پاداش ها و کیفرهائی است که طبقات گوناگون به همان حالت طبیعی و با همان بداهتی جذب آنها می شوند که از آتش شعله به بالا می رود.

بازار خودفروشی میدان جنگ نیک و بد نیست بلکه تلاش مدام افراد بی روح مادی است برای آنکه در دنیای بی روح مادی به جائی برسند.

بازار خودفروشی انبوهی از نکته های خُرد است تا نشان دهد که آدم های درجه دهم همواره در کارند تا به درجه نهم برسند!

ماه الماس

285,000 تومان

نویسنده: ویلکی کالینز
مترجم: منوچهر بدیعی
نشر: نیلوفر
توضیحات:
«ماه الماس» اثر ویلکی کالینز تازه ترین اثری است که با ترجمه منوچهر بدیعی از سوی نشر نیلوفر راهی بازار کتاب شد. این کتاب یک رمان پلیسی بی نظیر محسوب می شود. تی. اس.الیوت، شاعر انگلیسی درباره این اثر گفته است که «ماه و الماس» نخستین و بزرگ ترین رمان پلیسی انگلیسی است. وقتی الیوت چنین حرفی می زند منظورش این است که ظاهر کتاب پلیسی و باطنش انتقادی اجتماعی به نظر می آید.

مترجم کتاب «چهره مرد هنرمند در جوانی» اثر جیمز جویس ادامه داد: کتاب «ماه و الماس» 160 سال پیش یعنی اواسط قرن نوزدهم نوشته شده است. من در یادداشت مترجم این کتاب که با عنوان «نخستین و بهترین» نوشته شده به جنبه های گوناگون این اثر پرداخته ام و به ساختار این اثر اشاره کرده ام که ویژگی های منحصر به فردی دارد. وی یادآور شد: طی سال های گذشته چند عنوان کتاب از من منتشر شده و در حال حاضر مشغول ترجمه اثری نیستم.

بدیعی در فروردین ماه 1318 در اصفهان متولد شد و تا کنون آثار چون «چهره مرد هنرمند در جوانی» اثر جیمز جویس، «جاده فلاندر» نوشته کلود سیمون، «آدم اول» اثر آلبر کامو، «ژان باروا» نوشته روژه مارتن دوگار، آثاری از آلن رب گریه و سینکلر لوئیس، و مهم تر از همه رمان بزرگ «اولیس» اثر جیمز جویس را به فارسی ترجمه کرده است.

وی تحصیلات خود در رشته ای نامرتبط با فن ترجمه ادامه داد و لیسانسش را گرفت . او درس های دوره دکترای همان رشته را نیز تمام کرد، اما چون رساله پایان دوره تحصیلی را نگذرانده است درجه و عنوان دکترا ندارد. مشاغلش همواره در همان زمینه تحصیلات دانشگاهی اش بوده و از این رو به ترجمه به عنوان یک شغل و حرفه نگاه نمی کند. کتاب «چهره مرد هنرمند در جوانی» ترجمه منوچهر بدیعی، در دوره بیستم انتخاب کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به عنوان کتاب سال برگزیده شد.

ژلوزی

75,000 تومان

نویسنده:آلن روب-گریه
مترجم:منوچهر بدیعی
نشر: نیلوفر
توضیح کتاب:
کتاب حاضر، رمانی از نویسندة آوانگارد فرانسوی است که یکی از چهرهای برجستة جنبش رمان نو است. او شخصیت‌پردازی و روایت را از رمان‌هایش حذف و تنها به ثبت آنی و لحظه‌ای رویدادها می‌پردازد. این رمان دربارة مردی است که از پشت کرکره رفتار همسر و دوستش را در یک کشتزار می‌بیند و آن‌ها را توصیف می‌کند. راوی قصه، همچون دوربین فیلم‌برداری بعد از ارائة نمایی از یک ساختمان حرکات شخصیتی به‌نام «آ» را که وارد اتاق می‌شود، تعقیب می‌کند. در داستان می‌خوانیم: اکنون «آ» از در داخلی که به راهروی میانی باز می‌شود وارد اتاق شده است. به پنجره که چهارطاق است نگاه نمی‌کند که اگر نگاه می‌کرد می‌توانست از دم در این گوشه ایوان را ببیند. اینک برگشته است به‌طرف در تا آن را ببندد. هنوز هم همان پیراهن یقه‌بسته بسیار چسبانی را پوشیده است که سر ناهار به تن داشت.

سگ آبی

200,000 تومان

نویسنده: محمد حسن علوان
مترجم: سید حمیدرضا مهاجرانی
نشر: روزنه
توضیح: سگ آبی رمانی است دیگر از محمد حسن علوان،خالق مرگی کوچک، که در آن با دیدی انتقادی و آمیخته به طنز جوامع بسته و دُگم را به سخره گرفته و با زدودن لعاب و برداشتن قشر نشسته بر ظاهر این جوامع که پوشانندۀ واقعیات موجود در آن است حقائق پنهانی شان را برملا می سازد.گرچه او در این داستان مشخصاً جامعه و کشور عربستان سعودی را مد نظر دارد،ولی با دقت در تک گوئی ها و سبک نگارشش به این حقیقت پی خواهیم برد که او تمام جوامعی که در آن عنصر ظاهر سازی و دین فریبی اصلی ترین ابزار دولتمردان آن محسوب می شود و ریاکاری کسب و کارشان است را به باد انتقاد گرفته.در این داستان پیام نویسنده تقدیس عنصر شریف آزادی ،آزاد اندیشی از یک سو و برقراری روابط خالی از رنگ و فریب میان دولتمردان و مردم از سوی دیگر است.او در این داستان بیان می دارد که سگ آبی با همان هیئت ظاهری که دارد در میان خلائق با همان پوست زمخت و دندانهای بر آمده و جثۀ بزرگ سربلند ظاهر می شود و با این کار خود به انسان چنین می آموزد :«تو باید به آنچه که داری و آنچه که هستی افتخار کنی نه به آن چیزی که نیستی و نداری یا تلاشت بر این است که آنها را به شکلی مصنوعی در خود ایجاد کنی».سگ آبی می گوید:«تحول به معنای ظاهر آرائی ، مردم فریبی،دروغگویی ، کتمان کاری و ابهام سازی نیست،بلکه تحول یعنی دگرگونی در حال،زندگی و جامعه».