هنر همیشه بر حق بودن
19,000 توماناطلاعات کتاب
نویسنده: آرتور شوپنهاور
مترجم: عرفان ثابتی
انتشارات: ققنوس
سال انتشار: 1400
کد شابک: 9789643116354
درباره کتاب
سقراط و افلاطون نسبت به سوفسطائیان دیدگاهی منفی داشتند و آنها را افرادی میدانستند که در قبال دریافت اجرت و بیتوجه به حقیقت و عدالت به دیگران میآموختند چگونه هر ناراستی را راست و هر راستی را ناراست جلوه دهند. بنابراین آنها از سفسطه به این معنا نفرت داشتند. چرا که خواهان دستیابی به خیر و حقیقت بودند. آیا مقصود آرتور شوپنهاور از نگارش کتاب «هنر همیشه بر حق بودن» تمرینی در باب تعریض بوده؟ این جستار توصیههای عملی نیشداری درباره چگونگی غلبه بر خصم در مجادله بیان میکند، توصیههایی که بیهیچ عذر و بهانهای ماکیاولیایی هستند.
هنر خوشبختی
51,000 توماننویسنده: آرتور شوپنهاور
مترجم: علی عبدالهی
نشر: مرکز
توضیحات: «هنر خوشبختی» 50 قاعده درباره زندگی و اصولی را شامل میشود که به روش فرانسویها تدوین شدهاند. شوپنهاور بیش از همه در دوران زندگی در برلین، پس از تلاش ناکام در رقابت با هگل برای استادی و ارائه درسگفتارهایش، تا زمان فرار ناگزیرش از بیماری وبا، تمایل زیادی به نگارش و تدوین رسالههای کوچک و کمحجم داشت که در آنها بر کاربرد عملی اندیشههایش و همچنین بدبختی خود تمرکز داشت. مشهورترین اثرش در این دوره، رساله «دیالکتیک جدلی» یا همان کتاب «هنر همیشه برحق بودن» است که پژوهشگران آن را از خلال نوشتههای بازمنده در مردهریگ او استخراج کردند که بعدها ویرایش و چاپ شد.
وجه تمایز مهم رساله «هنر خوشبختی» با «هنر بر حق جلوهدادن خود» این است که دستنوشتههای آن رساله کوچک، بعدها با مختصر تغییر و تصحیحی چاپ شد ولی «هنر خوشبخت بودن» در مراحل تدوین اولیه بوده و به خاطر پراکندگی مطالب آن در بخشهای مختلف و قطعهقطعه بودنش به حال خود رها شده بود. شوپنهاور 50 قاعده این کتاب را در زمانهای مختلف نوشت که به زحمت از لابهلای کتابها و نوشتههایش قابل بازیابی هستند.
عناوین اصلی این کتاب به ترتیب عبارتاند از: شوپنهاور و فلسفه خوشبختی، هنر خوشبختی یا حکمت زندگی، پنجاه قاعده زندگی توام با خوشبختی، فلسفه خوشبختی، برخی آثار شوپنهاور که به فارسی ترجمه شدهاند.
هنر حفظ آبرو
40,000 توماننویسنده: آرتور شوپنهاور
مترجم: علی عبدالهی
نشر: مرکز
توضیحات: موضوع این کتاب، احترام و آبروست: مفهومی در بادی امر بسیار عینی و به ظاهر روشن که به نظر میرسد در زیر مجموعه ی اخلاق همگانی، اصول زندگی و رفتار شناسی فردی و اجتماعی جای میگیرد، تا ذیل یکی از مقولات فلسفی. اما چون نیک بنگریم، در می یابیم که تعریف دقیق آن نه تنها به آن سادگی که می پنداریم نیست، بلکه هم مسئله آفرین است و هم شناخت دقیق مرز آن با مفاهیم مشابه یا حتی مترادف خود آن مفهوم، در یک زبان و فرهنگ چه مایه دشوار است.
آبرو یا احترام مفهومی بسیار گسترده است و در پیوند با سنت های جامعه، و تعامل فرد با خود و دیگری و جامعه، در نهایت، با جوامع و ملل دیگر، معنا می یابد. این مفهوم در زبان فارسی هم مانند زبان آلمانی مترادفات زیادی- شاید حتی بیشتر از زبان آلمانی- دارد، از قبیل پاس، حرمت، اعتبار، اکرام، بزرگداشت، تکریم، اعزاز، ارج، ملاحظه و…
هنر خودشناسی
52,000 توماننویسنده: آرتور شوپنهاور
مترجم:علی عبدالهی
نشر: مرکز
توضیحات:
سقراط از شاگردانش میخواست هر بامداد در آینه بنگرند تا خویشتن را بشناسند.
بنمایهی آینه، آنروی سکهی خودشناسی را آشکار میکند، زیرا خودبینی پیامدهای ناگواری بهبار میآورد. و خطای نارسیس (نماد خودشیفتگی)،درست همین است. آنکه شیفتهی زیبایی خود، مغرورانه بر تصویر آینگی خود خم میشود، فقط خودش را میبیند و قادر نیست هیچ خط و ربطی بین خود و واقعیت پیدا کند. فقط خویشتن خویش را شناختن، به معنای زندانی تصویر خود ماندن است.
مسئله بنیادین اخلاق
145,000 توماننویسنده: آرتور شوپنهاور
مترجم: رضا ولی یاری
نشر:مرکز
توضیحات: در باب آزادی اراده و در باب بنیان اخلاق در واقع شروح جداگانهی دوآموزهای هستند که اساسا در دفتر چهارم کتاب اصلی شوپهناور، یعنی جهان همچون اراده و تصور، آمدهاند ولی در آنجا به طور ترکیبی وپیشینی از متافیزیک او استنتاج شدهاند و اینجا، که قاعدتا پیش فرض گرفتن جایزه نبوده، به طور تحلیلی و پسینی بنیان گذاشته شدهاند. به همین دلیل آنچه در آن کتاب ابتدای کار بوده در این دو رساله انتهای کار قرار میگیرد. با این حال هردو آموزه، به دلیل آغاز کردن از نقطه نظری که میان همه مشترک است، و نیز به دلیل شرح جداگانهشان، در اینجا از حیث درکپذیری و قدرت اقناع و آشکار کردن معنایشان بسیار پربار شده اند. لذا باید دو مسئلهی بنیادین اخلاق را مکمل دفتر چهارم جهان همچون اراده و تصور قلمداد کرد.
هنر زنده ماندن
تماس بگیریدنویسنده: آرتور شوپنهاور
مترجم: علی عبداللهی
نشر: مرکز
توضیحات: … چنین کسی نه نیاز دارد که عبوس باشد و نه تباه و درهمشکسته، بلکه فقط نباید زاهد و سانیاسی (گوشهنشین) باشد. او با «استخوانهای پرتوان بر زمین استوار» میایستد، او با تمام قدرت به زندگی آری میگوید، او با شجاعت زیستن، تمام رنجها و مرارتهای زندگی را به جان میخرد، و فلسفهاش وی را تا بدانجا کشانده که مرگ را با بیتفاوتی، سوار بر بالهای زمان چون نمودی دروغین و شبحی ناتوان در نزدیکی خود مینگرد، شبحی که نمیتواند هیچ چیز را به هراس افکند، زیرا فرد یادشده نیک میداند که فقط «اکنون» در هیات لحظهی حاضر برای او هستی دارد…