نمایش 1–9 از 25 نتیجه

نمایش 40 60 80

دره علف هزار رنگ

212,000 تومان

نویسنده: بیژن الهی
نشر: بیدگل
توضیحات: جادوگر اول: کجا بودی تو، خواهر؟ جادوگر دوم: خوک می‌کشتم. جادوگر سوم: تو کجا، خواهر؟ ..

استاد سولنس معمار

28,000 تومان

نویسنده:هنریک ایبسن
مترجم:بهزاد قادری
نشر: بیدگل
توضیحات: ایبسن در دورۀ رئالیستی، به فرمان سبک کارش، ناچار بود از رمانتیسم فاصله بگیرد؛ اما چهارتاییِ پایانِ او کودتایی علیه سبک پیشین خودش است. پس از هدا گابلر، استاد سولنِس معمار پرشورترین خرقه‌سوزیِ ایبسن برای فرود در تئاتری با سبکی متفاوت و متناسب با مراحل پیشرفته‌تر آگاهی ذهن در تاریخ به شمار می‌رود. شخصیت‌پردازیِ متفاوت نخستین نشانه‌های سبک نو است که او با روی‌آوردن به اصول زیباشناسیکِ رمانتیسم به آن دست می‌یابد.

| اگر شلیک هدا به شقیقۀ خودش پایان دوره‌‌ای در کار ایبسن است، استاد سولنِس معمار باید بازگشت به آغاز باشد، آغازی نمادین و گویای «آشوب ازلی»، جهانی بدوی، و مذهبی آغازین. این اثر مرحلۀ نخستِ برون جستن از چنبر یا رهایی از «غار» و رفتن به سوی نور است که با نخستین مرحلۀ عروج ذهن در پدیدارشناسی هگل که «روی‌آوردن [ذهن] به آئین ستایش خورشید و نور در ایران باستان است» هم‌خوانی دارد

گزارش به کمیسر

85,000 تومان

نویسنده:جیمز میلز
مترجم: هادی آذری
نشر: بیدگل
توضیحات:در گزارش به کمیسر آدم‌ها دو دسته‌اند. آنها که از پیش در نظم نمادین جامعه برای خودشان جایی پیدا کرده‌اند و آنها که از همان اول برای جذب‌شدن در این نظم مشکل دارند. در اینجا هم مثل هر رمان پلیسی دیگری تقابل میان نیک و بد شکل‌دهنده‌ی درام اصلی داستان است. اما در شهری مدرن و در میان هیاهوی ماشین‌ها و آدم‌ها و تحت تصمیمات بوروکراتیک بالا‌دست‌ها تشخیص اینکه نیک کدام است و بد کدام برای آدم‌ها ناممکن می‌شود…

| حتی آدم‌هایی پُرتعلیق و پُرکشش نیک در برابر نیک قرار می‌گیرد و بد در برابر بد و بدین‌ ترتیب تشخیص مرز باریک و ظریف میان این دو سخت و سخت‌تر می‌شود.

بن بست نویسنده

تماس بگیرید

نویسنده: وودی الن
مترجم:محمدرضا اوزار
نشر: بیدگل
توضیحات: مکس: مادرزنم خاطراتش رو می‌نوشت، خیلی تصویری می‌نوشت رابطه­‌‌مون، بحثامون، اسم‌‌ها، همه‌ی اطلاعات، اون فکر می‌کرد کار رمانتیکی می‌کنه، یه شب زنم بهش گفت که داره برای تعطیلات می‌­ره مسافرت و یه کتاب برای ساحل می‌­خواد، اونم فکر کرد یه جلد از کتاب هِنری جیمز رو که جلد چرمی داشت بهش داده ولی اشتباهاً دفترچه‌ی خاطراتش که جلد چرمی داشته رو بهش داده بود، من باهاش بودم وقتی اونو توی ساحل خوند، یه تغییری درش به وجود اومد، یه تغییر فیزیکی، مثل وقتی که ماه کامل توی فیلم­های مرد گرگ­ نما بیرون می‌­آد. اون سعی کرد خودشو غرق کنه، دوید سمت اقیانوس ولی فقط موفق شد مورد حمله­‌ی یه عروس دریایی قرار بگیره، نیشش زد، باعث شد لباش باد کنه، یک دفعه با اون لب­‌‌ها خیلی جذاب به نظر رسید، و من دوباره عاشقش شدم، البته که وقتی باد لبش خوابید، دوباره بهش حساس شدم.

شکار مرگ

تماس بگیرید

نویسنده: آیرا لوین
مترجم: شهرام برزگر
نشر: بیدگل
توضیحات: شکار مرگ مشهورترین نمایشنامۀ آیرا لوین است. این نمایشنامه در سال 1978 به روی صحنه رفت و چهار سال پیاپی ( 1793 اجرا) در برادوی رو صحنه بود و اجرا می‌شد. از این نظر شکار مرگ در میان نمایشنامه‌های کمدی-تریلر رکورددار محسوب می‌شود. شکار مرگ روایتی تودرتو دارد و به شکل نمایش در نمایش نوشته شده و آکنده از لحظات غافلگیر کننده و سرشار از شوخ‌طبعی است. داستان آن روایت کشمکش سیدنی برولِ میان‌سال با جوانی تهدیدگر بر سر کسب موفقیت در حرفۀ نویسندگی است. سیدنی لومت در 1982 بر اساس شکار مرگ فیلمی با همین نام ساخت. شکار مرگ در سال 1978 نامزد جایزۀ تونی شد و همچنین جایزۀ ادگار را برای لوین به ارمغان آورد.

فعل

110,000 تومان

نویسنده:محمد رضایی راد
نشر: بیدگل
توضیحات:در جایی از نمایشنامه یکی از آدم‌ها می‌گوید: «انسان نخستین نمی‌گفت می‌رم، می‌رفت. نمی‌گفت بده، می‌گرفت. نمی‌گفت می‌خوام بخورم، می‌خواست و می‌خورد.»
نمایشنامۀ فعل شرحِ هبوطِ «فعل» به مثابه کُنش است در «فعل» به مثابه زبان. هبوطی که در آن عشق از کُنش به کلام تنزل می‌یابد و «فعل» از زندگی رخت بر می‌بندد. کوشش آدم اصلی نمایش برای فهم این معناست که آیا عشق را می‌توان از چارچوب زبان به کنش محض فرا برد و آن را تا نهایی‌ترین مرزهایش پیش برد؛ به جایی که زبان به انتها می‌رسد و تنها فعل ناب باقی می‌ماند. نمایشنامۀ فعل درامی عاشقانه است، اما به شکل یک جملۀ درهم‌ریختۀ طولانی که فعل‌هایش جابه جا شده‌اند.

صدای شکستن

تماس بگیرید

نویسنده: بهمن فرسی
نشر: بیدگل
توضیحات:صدای شکستن شرح دلدادگی، توفان احساس، کشمکش اندیشه‌‌های پرخاشگرانۀ جوانی ست. فرهاد، شخص اول نمایشنامه، که باید او را اول شخص غایب! نامید، به عللی معلوم و مجهول، که به گونه‌یی به زندگی خودش پایان داده‌است. او در میدان نمایش حضور جسمانی ندارد. اما تمامی گردونۀ نمایش با سر انگشت او می‌چرخد. فرهاد، از یک سو گرفتار در عشق افلاطونی و نافرجام توتیا بوده‌است، و از سوی دیگر شوریدۀ اختراع پیچیدۀ خودش، گونه‌یی سنفنی روایتگر با بهره­گیری از اصوات طبیعی، و در مجموع مبتلای یأس و دلزدگی جوانی. او واکنش بازماندگانش را در رو به رو شدن با مرگ خودش روی یک حلقه نوار صوتی ضبط و پیشگویی کرده و بسیاری ناگفته‌‌ها را با آنان گفته، و برادر دور دست و ناشناختۀ خودش را مأمور صحنه گردانی پخش این نوار کرده‌است. اما برادر بجای آن که در برابر بازماندگان ظاهر شود و نوار پیشگویی را برای آن‌ها پخش کند، با ماشین نوار آمادۀ پخش در مرکز صحنه، و از راه حاضر نشدن در مجلس، حاضران را در وضعی قرار می‌دهد که آن‌ها خودشان، خودشان را با راه انداختن و بازداشتن دستگاه پخش به محکمۀ مرگ دوست بکشانند. در صدای شکستن گوش بسیار تیز باید کرد. صداها را با دقت باید شنید. تا به پایان احتمالا دریافت آن چیست که می‌شکند. که هنوز هم دارد می‌شکند.

روشنگری

تماس بگیرید

نویسنده:شیلا استفنسن
مترجم: بهزاد قادری،حسین زمانی مقدم
نشر: بیدگل
توضیحات: روشنگری ماجرای لایا و نیک، مادر و پدری انگلیسی، است که پسر بیست ساله‌شان، آدم، برای گردشگری به خاور دور رفته و ناپدید شده است. ایمیلی که آدم آخرین بار برای آن‌ها فرستاده و در آن خبر از عزیمتش به جاکارتا داده، تنها سرنخی است که لایا و آدم در دست دارند. لایا فکر می‌کند پسرش در انفجاری در بالی درگذشته است، اما هنوز در انتظار یافتن خبری از آدم به هر چیز و هر کس امید می‌بندد. او مورخ است و وضع خودش را همسان وضع زنی در عصر ویکتوریا می‌یابد که در جست‌وجوی پسرش به هند رفته بود. روشنگری کودتایی است برای براندازی زیستن آسوده در “اینجا” و “اکنون” انگلیس.

این آب آشامیدنی نیست

74,000 تومان

نویسنده: وودی الن
مترجم: نکار شاطریان
نشر: بیدگل
توضیحات:سوزان: در مقایسه با پسرهایی که تا حالا باهاشون ازدواج کردم، دونالد همانی­ ئه که بابام می‌­خواد.
مگی: مگه تا حالا چند بار ازدواج کردی؟
سوزان: چند بار…یکی ­شون موزیسین جَز بود که اختلال دو قطبی داشت، یکی­ شون سرباز فراری بود و اون یکی هم یک کشیش خلع لباس شده، اما اگر بخوام خانه زندگی تشکیل بدم، کسی را می‌خوام که…
مگی: با ثبات و موفق باشه.
سوزان: نه. از یک کم هیجان خوشم می‌آد.
مگی: (آماده‌است که تأییدش کند.) منظور من هم همین بود. از آدم‌‌های خیلی باثبات و موفق خوشت نمی‌­آد.
سوزان: راستش آدم هیچ‌وقت نمی‌دونه چی می‌خواد. اول فکر می‌کنی از نوع خاصی از مردها خوشت می‌آد. اما بعد با کسی آشنا می‌شی که به هیچ‌کدوم از معیارهات نمی‌خوره و بدون اینکه بفهمی چرا عاشقش می‌شی.