باغ اناری
140,000 تومان
نویسنده: محمد شریفی
نشر: آموت
توضیحات:کتاب «باغ اناری» مجموعه داستانی کوتاه از «محمد شریفی نعمت آباد» است. در این کتاب یازده داستان به قلم گیرای شریفی را میخوانیم. باغ اناری، نام دومین داستان در این مجموعه است که نام کتاب نیز از آن گرفته شده است. داستانهای کوتاه این مجموعه بهخصوص داستان «وضعیت» موردتوجه بسیاری از خوانندگان و اهالی قلم قرار گرفت تا آنجایی که بزرگانی چون «محمود دولتآبادی» و «علی اشرف درویشیان» درمورد آن نوشتهاند. دولت آبادی داستان وضعیت را اینطور توصیف میکند: «وضعیت، یکی از دلنشینترین داستانهای کوتاه و یکی از عمیقترین داستانهای رئالیستیست که میشناسم.» همچنین درویشیان نیز از این داستان کوتاه اینطور یاد میکند: « داستان وضعیت به «آشنازدایی» از محیط پیرامون که آدمهایی آشنا و اشیای آشنا در آن حضور دارند پرداخته است و در حقیقت هر آنچه را که برای بسیاری از آدمها ممکن است مانوس و عادی باشد به صورتی غریب درآورده است تا از دیدگاه دیگر به آنچه در پیرامونشان وجود دارد بنگرند…» «پاسگاه»، «شور زندگی»، «کودکان ابری»، «زن سورچی»، «عاشقانه»، «حیوونکی بارون»، «کوکبه»، «حیاط خلوت» و «آخرین شعر» نام دیگر داستانهای این مجموعه هستند. در بخشی از داستان باغ اناری میخوانیم: «غروب بود. وقتی پا تو باغ اناری گذاشتم، درختان انار، ساکت بودند، داشتند به هم نگاه میکردند. باد ملایم تابستان سعی میکرد آن ها را به حرف درآورد. آنها گاهی پچ پچ میکردند و گاهی هم نه. انارهای سرخ بر شاخههایشان چون خورشیدهایی غروب کرده بودند. ناگهان پچپچ وی آب را شنیدم، بعد صدای پای یک نفر آمد که به من نزدیک میشد. پشت انارها پنهان شدم. بعد صدای پای سه نفر آمد. نگاه کردم، صدای پای اول،، پشت درختی خاموش شد. آن سه نفر کنار جوی آب ایستادند. ناگهان فرهاد سنگی بر سر خود زد و توی جوی آب افتاد. شیرین فریاد کشید: «فرهاد من!» خسرو گفت: «او دیگر مرده است.»