من ببر نیستم…
تماس بگیریدنویسنده: محمدرضا صفدری
نشر: ققنوس
توضیحات: رمان برگزیده سال 81 منتقدان و نویسندگان مطبوعات و جایزه ادبی اصفهان
قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟
22,000 توماننویسنده: راضیه مهدی زاده
نشر: ققنوس
توضیحات: قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟ شامل چهارده داستان است که اکثر آنها در شهر نیویورک، به عنوان یکی از پایتختهای فرهنگی، هنری و ادبی دنیا، روایت میشود. در این داستانها با زندگی شخصیتهای ایرانی و مهاجران و نگاه جدیدشان به جهانی در هم پیچیده و تازه رو به رو هستیم؛ و همچنین با نوعی مقایسه ناخودآگاه بین ایران و شهر نیویورک و زندگی در دو دنیای گوناگون. در نهایت این مقایسه به برتری هیچکدام نمیانجامد اما به شناختی تازه منجر میشود.
بیمکانی و نداشتن قرار، موضوع اصلی این داستانهاست. یکی را برای یافتن شهری آرمانی به سقراط و خرابههای یونان میکشاند و دیگری را به کشتن مادربزرگ و فرستادنش به بهشت. یکی دیگر را به خانهای در شهر نیویورک امید میدهد و آن یکی فکر میکند در چشمهای مادرش چیزی تغییر کرده و باید از بوستون بلیط اتوبوس بگیرد و راهی شود تا نگاهی دوباره به مادر بیندازد. دیگری میگردد و مردههای کشور و سرزمینش را در مرزهای دور شهری دیگر زنده میکند و یکی دیگر در قطاری با یک سرباز آمریکایی رو در رو میشود و …
هتل گمو
5,200 توماننویسنده: شهریار عباسی
نشر: مرکز
توضیحات: کلاشینکفها را روی دوشمان میاندازیم و کلاههای کاموایی را تا روی گردن پایین میآوریم. حالا فقط چشمهایم بیرون است. وقتی راه میرویم، چکمههایمان تا نصفه داخل برف میرود. از کنار واحدها و گردانها که رد میشویم اسم شب را میگوییم. این رمان حاصل تجارب نویسنده در جبهههای جنگ عراق با ایران است. شهریار عباسی، نویسندهی رمان حاضر، در سال 1349 در خرمآباد به دنیا آمد. در سال 1367 داوطلبانه به جبهه رفت. او اکنون در حوزهی آسیبهای اجتماعی به ویژه «اعتیاد» سر دبیر یک نشریه ایرانپاک با همین موضوع است. شهریار عباسی چند کتاب دیگر هم دارداز جمله: التهاب، میخواهم یک نامه کوتاه بنویسم، پیتزای برشته و رمانی به نام زنی پنهان در میان واژهها که در سال 1388 از طرف جایزهی ادبی اصفهان تقدیر شد.
خانه ی دو طبقه ی خیابان سنایی
تماس بگیریدنویسنده: روبرت صافاریان
نشر: مرکز
توضیحات: در خانه ی ما هیچ کتابی نبود، روزنامه و مجله هم نبود. کلاس دوم یا سوم ابتدایی بودم که شروع کردم به خواندن روزنامه هایی که گوشت و سبزی و چیزهای دیگری را که مادرم می خرید در آن می پیچیدند. چیزی که بیشتر از همه دوست داشتم بخوانم آگهی های روزنامه ها بود و بخصوص آگهی های سینماها که اعلام می کردند از فردا شب یا بزودی فلان فیلم در فلان سینماها به نمایش در می آید. آگهی های فیلم ها مصور بودند و من خیلی وقت ها آن ها را قیچی می کردم و جداگانه نگه می داشتم و یک دوره هم در دفترچه ای می چسباندم . در ضمن مدت ها فکری بودم که چطور این روزنامه را همین طوری مجانی به ما می دهند و کسانی که آن ها را می خرند چرا خودشان نگه شان نمی دارند.
روزنامه نویس
تماس بگیریدنویسنده: جعفر مدرس صادقی
نشر: مرکز
توضیحات: تو اصلن دلت نمی خواست منو اینجا ببینی. تو اصلن دلت نمی خواست منو هیچ جا ببینی. فقط دلت می خواست منو توی محله ی خودمون ببینی. فقط عصرها بریم با هم قدم بزنیم و گاهی وقتها هم برای تو سرمقاله بنویسم. سرمقاله ها را هم که دیگه خودت می نویسی. تو فقط دلت می خواست که من همیشه یک همسایه باشم، دلت می خواست که من همیشه توی سایه باشم. حالا از توی سایه آمدم بیرون. حالا دلم می خواد با تو حرف بزنم. دلم می خواد تو هم منو ببینی. نه این که فقط من تو رو ببینم. تو هم منو ببینی…
روز دیگر شورا
89,500 توماننویسنده: فریبا وفی
نشر: مرکز
توضیحات: شورا با عجله خودش را میرساند به اتاقش و منتظر زنگ موبایلش میماند. فکر این است که از کی به این روز افتاد. موبایلش حکم اسباببازی را داشت برایش. پرتاش میکرد، گماش میکرد. دیگران پیدایش میکردند میدادند دستش. حالا دستش گم میشود، گوشی گم نمیشود. پایش گم شود، گوشی گم نمیشود. شده کپسول اکسیژن برایش. در انتظار زنگ آن نفسش تنگ میشود. بیقرار میشود. زنگش انگار زنگ نیست. زنگ زندگی است. زنگ خیال است. گوشی را میچسباند به گوشاش و در را نیمهباز میگذارد تا صدا به هال نرود.
کله اسب
تماس بگیریدنویسنده: جعفر مدرس صادقی
نشر: مرکز
توضیحات: کله ی اسب ومین کتاب کسراست. در اولین کتاب این سه گانه –شریک جرم- که به وقایع اولین سال های بعد از انقلاب برمی گردد، کسرا سر از زندان در می آورد و آشنایی او با یک زندانی دیگر و سوء تفاهمی که بعد از زندانی شدنش پیش می آید، به حلول آن دیگری در کالبد او می کشد. در سفر کسرا -که سومین کتاب این سه گانه است- او را با یک نفر دیگر اشتباه می گیرند و وقتی که به خانه برمیگردد، می بیند همه چی برگشته است به زمانی که او هنوز در نرفته بود و سر جای خودش بود. در کله ی اسب، دل سپردن او به یک دختر کرد او را به جهان دیگری می برد. کله ی اسب داستان یک کشمکش و جدال بی سرانجام است میان دو جهان: مردی که می خواهد دختر سرکشی را پابند و رام کند و دختری که سخت درگیر حوادث روزگار است و سوداهای دیگری در سر دارد.
نقطه صفر مرزی
تماس بگیریدنویسنده: مرتضی خبازیان زاده
نشر: مرکز
توضیحات: چهار مرد قبل از سرخی غروب بیابان، از اتاق کوچک و دود گرفتهای در حاشیهی پنجگور، سی کیلومتر مانده به مرز بیرون زده بودند تا قبل از تاریک شدن هوا به بازارچهی مرزی برسند. غووب، به تپههای مشرف به بازارچه رسیدند. نقابهای سیاه را به صورت زدند و از جنوب بازارچه وارد بستر خشک نهنگ رود شدند. بعد از ساخته شدن دیوار مرزی رفت و آمد کم شده بود و کسانی که میخواستند از مرز عبور کنند باید تا بازارچهی مرزی میرفتند: بازارچهای که یک طرفش دشت خشک پنجگور بود و طرف دیگرش، کوهک.
ناگهان سیلاب
19,800 توماننویسنده: مهدی سحابی
نشر: مرکز
توضیحات: کتاب «ناگهان سیلاب» اثر «مهدی سحابی» است. مهدی سحابی را باید، نقاش، مجسمهساز، نویسنده، عکاس و مترجمی به حساب آورد که بیشتر به خاطر ترجمهی مجموعهی «در جستوجوی زمان از دست رفته» نوشتهی مارسل پروست شناخته شده است. بخشی از متن کتاب در پشت جلد آمده است: «میخرند، میفروشند. کار هرروزشان این است. فقط همین. هر روز در سرتاسر سال. در همه جا هر روز بازار برپاست. نه جمعه بازار یا شنبه بازار. همه یا در حال خرید چیزیاند که میخواهند بعد بفروشند، یا در حال فروش چیزی که تازه خریدهاند. یا در حال پیشخرید چیزیاند که بعدا خواهند فروخت، یا در حال پیشفروش چیزی که بعد خواهند خرید.» این کتاب را انتشارات «مرکز» منتشر کرده است.
پایان یک مرد
48,500 توماننویسنده: فریبا کلهر
نشر: مرکز
توضیحات: عبدالحسین خان میگفت: «زمان همه چیز را تغیر میدهد. چیزی كه دیروز بد بود معلوم نیست كه امروز هم بد باشد . در دنیا چند نفر را میشناسید كه یك ساعت درونی داشته باشند كه به موقعاش زنگ بزند و بگویید : وقتش است! چمدانت را بردار و راه بیفت! كجا؟ به دنبال یك نقطهی سفید افسونگر، به دنبال یك گمشده! گمشده چیست؟ برای هر كس یك چیز. اما در بازی ابدی «گشتم نبود نگرد نیست» برندهی واقعی فرجامها هستند كه چمدان میبندد و راه میافتند به دنبال گمشدهی ازلی و ابدی.»
من تا صبح بیدارم
تماس بگیریدنویسنده: جعفر مدرس صادقی
نشر: مرکز
توضیحات: کتاب «من تا صبح بیدارم» اثر «جعفر مدرس صادقی» است. در بخشی از داستان میخوانیم: «بازی ما تازه داشت گرم میشد، تماشایی میشد… خراب نمیکردیم، توپ نمیرفت توی تور، نمیافتاد زمین، اوت نمیشد، مکثل اینکه توی خواب بازی میکردیم… فقط بازی میکردیم، فقط بازی میکردیم. با فاصله با میز بازی میکردیم و با یک آهنگ ثابت، بدون وقفه، به کندی، با حوصله. تازه داشت دستمان میآمد که چه جوری بازی کنیم. تازه داشتیم مثل بار آخری که بازی کرده بودیم بازی میکردیم… اما بار آخری که بازی کرده بودیم خودمان بودیم و خودمان و یک نفر تماشاچی هم نداشتیم. اما حالا تماشاچی داشتیم و تماشاچیها داشتند یکی یکی میآمدند و دور میز را پر میکردند. ازدهام غریبی شد. از چپ و راست… سر میزهای دیگر هم حالا داشتند بازی میکردند. اما تماشاچیها بیشتر دور میز ما بودند تا دور آن دوتا میز… فقط بازی ما بود که تماشا داشت. دلم میخواست خودم به جای یکی از تماشاچیها بودم. خیلی وقت بود که ساکت ساکت بودیم و فقط بازی میکردیم. از اول زنگ تا حالا هیچ کداممان خراب نکرده بودیم. فقط بازی میکردیم. بیآنکه فکر کنیم به خواباندن توپ، به امتیاز گرفتن، به بردن. فقط به بازی فکر میکردیم…» این کتاب را نشر «مرکز» منتشر کرده است.
سکوت ها
11,500 توماننویسنده: محبوبه موسوی
نشر: مرکز
توضیحات: گم گشتگی درون مایه اصلی رمان سکوت ها است.شخصیت ها در برابر هم قرار می گیرند.اما هریک به گونه ای در جهان خود گم شده اند و به همین دلیل حرف چندانی برای هم ندارند و در برابر هم سکوت میکنند.رمان سکوت ها فرمی قطعه قطعه دارد که هر قطعه ی آن به مثابه یک بخش از رمان حول شخصیت یا شخصیت هایی جریان دارد که در عنوان فصل هم آمده است.
برهنه در باد
79,500 توماننویسنده: محمد محمد علی
نشر: مرکز
توضیحات: کتاب «برهنه در باد» نوشتهی «محمد محمدعلی» است. «رعد و برق بیباران»، «نقش پنهان»، «باورهای خیس یک مرده»، «قصهی تهمینه»، «آدم و حوا»، «جمشید و جمک»، «مشی و مشیانه» و «جهان زندگان» عنوانهایی از دیگر رمانهای این نویسنده است. در توضیح پشت جلد کتاب آمده است: «او سرهنگ است و کیهانی و بزرگتر ما و احترامش واجب. من که دامادم، جوانمردم و شاید سر سوزنی آدم. همسرم حوا نیست، فرشته است، فرزند کیهانی و آذرمیدختی. آن که ستون داستان است، منصور بیتل است با منصور مرعشی پاچناری، افسر سابق ارتش و آگاهی و … با توست که بگویی برآمده از روشنایی یا تاریکی؟ یا هر نامی دیگر که برازنده شخصیت اول یک اثر پلیسی غیر متعارف باشد، دیگران هم در این گیرودار خواهند بود. هر کس به صدا و نقشی که خود اختیار کند یا در اختیارش بگذارند در این لوح که داستان زندگیاش نامند داستان عبرت میآموزد و سبب دسرپاییاش آن که نوبهنو شود در هر عصر و به مقتضیات زمانه. شاید نام کیان و مهران (بعدا مهرانه) گوشهی چشمی باشد به مشی و مشیانه یا اعقاب شیث که پهلو میزند به انسانهای پس از انسانهای نخستین. کسی چه میداند نسلی که از آنان پس افتد به چه اندام و خلق و خو باشد. فقط خدای عزوجل عالم است به هر دو جهان.» کتاب حاضر را نشر «مرکز» منتشر کرده است.
این خیابان سرعت گیر ندارن
تماس بگیریدنویسنده: مریم جهانی
نشر: مرکز
توضیحات: مخاطب این حرف ها دیوار بود یا سینی چایی یا تلویزیون یا…پدر عادت داشت حرفش را خیره به جایی غیر از چشم مخاطبش بزند.اصولا اشیا را انتخاب میکرد چون زبان پاسخ گویی نداشتند از پاسخ شنیدن بیزار بود از پر گویی بیزار بودمادر اما مثل ظرفی که زیر چک چک سماور میگذارند،به ظهر نرسیده پر میشد از حرف،پدر که بر میگشت از سرکار ناهار و چایی اش را می داد و در همین حین زبانش هم کار میکرد همه می دانستیم مادر فقط گوش های پدر را لایق شنیدن حرفهاش می داند.همه می دانستیم وقتی پدر زل میزند به تلویزیون و میگوید صداشه ببرین،یعنی مادر خفه شود یعنی پدر ظرفیتش پر است…
کولی کنار آتش
65,000 توماننویسنده: منیرو روانی پور
نشر: مرکز
توضیحات: «مگریز آینه،مگریز…» می گریزد،نه به جانب جایی که من می خواهم،روی دو زانو می افتد،دستش را دراز می کند کاکل سبز بوته ای را می گیرد تا برخیزد،به پهلوی راست یله می شود،لبانش را به دندان می گزد،توش و توانش را جمع می کند تا دوباره بر خیزد… «مگریز آینه،مگریز…» «آخر کجا می خواهی بروی؟» «هیچ کجا فقط از این قصه می روم…» بلند می شود،چند گامی بر می دارد…
رازی در کوچه ها
49,700 توماننویسنده: فریبا وفی
نشر: مرکز
توضیحات: حمیرا بر بالین پدر محتضرش حاضر میشود تا در آخرین لحظههای زندگی همراهش باشد و در همان حال سفری دارد به دوران کودکی و کوچههای کودکی، مادرش ماهرخ و دوست و همبازیاش آذر. کوچه تنگ و باریک است و مناسبات خاص خودش را دارد. ما همراه حمیرا از خانه به کوچه میرویم و زندگی با ماجراهای ریز و درشت آن را تجربه میکنیم. حمیرا و آذر با هم کوچه و خانهها و آدمهایش را کشف میکنند و بزرگ میشوند. کوچه اما تحمل بلندپروازی و جسارت را ندارد و آذر عاصی را در بالای بلندترین درختش به آتش میکشد. داستان با یادآوری رنج و تردید ماهرخ در برگشتن به خانهاش به پایان میرسد.
بخشی از کتاب :
درخت مثل خود آذر است. شوخ و شنگ و دیوانه. از مدتها پیش پیله کرده ام به درخت.شاید هم درخت پیله کرده است به من. بعضی وقتها می آید و مثل ولگردی می چسپد به دیوارهی مغزم و همان جا از نو سبز میشود. آفتاب از هر طرف به آن می تابد و درخت انگار یک هوا بلندتر می شود. از همه خانه های محله می شود آن را دید. بعد آرام و بی صدا دود از آن بلند می شود. مثل این است که ذره بین گنده ای رویش بگیری و آتشش بزنی یا انگار صاعقه آن را زده باشد. صاعقه ای بدون باران,آن هم در هوای آفتابی, اریب, ناگهانی و بی صدا. درخت سیاه می شود.
کافهای کنار آب
تماس بگیریدنویسنده: جعفر مدرس صادقی
نشر: مرکز
توضیحات: دیگه میگه آخه این که نمیشه.همه شاعرند،همه داستان نویس اند،همه استعداد دارند،همه یا کتاب چاپ شده دارند یا کتابشون زیر چاپه،دیک میگه توی این جمعیت به این انبوهی،من تنها کسی هستم که نه شعر میگم و نه داستان مینویسم و نه کتاب چاپ شده دارم و نه کتاب زیر چاپ.میگه دنیا را عمله ها و مهندس ها می سازند و شاعرها و نویسنده ها این وسط هیچ کاره اند…میگه هیچ شعر و داستانی نمیتونه شکم اون بچه ای که از شب تا صبح باید زیر پل بخوابه و از سرما به خودش بلرزه در حد پتو لحاف هم نیست…
پیوند زدن انگشت اشاره
تماس بگیریدنویسنده: مهام میقانی
نشر: چشمه
توضیحات:ارسلان، شخصیت اصلی داستان، کنار پنجرهی خانهاش ایستاده و به بیرون نگاه میکند. به ظاهر روز و ساعت بیاهمیتی است اما برای او که مدتهاست زودتر از ساعت هشت صبح از خواب بیدار نشده، امروز روز مهمی است. اتفاق عجیبی در شهر میافتد. و او بیدار و شاهد این ماجراست. مرغ ماهیخوار غولپیکری در تهران به تراس خانه میافتد و ارسلان برای نجاتش با آتشنشانی تماس میگیرد. اما بعد از اینکه متوجه میشود مرغ ماهیخوار بیمار را به موزه بردند و تا پس از مرگ، تاکسیدرمی کنند، گرفتار اتفاقات عجیبی میشود. در همین حین است که با دوست قدیمی و میانسالش که حال و روز خوبی ندارد، چاقو خورده است و به شدت ترسیده است، ملاقات میکند.
ارسلان درگیر سلسله ماجراهایی میشود که زندگی شهری سرشار از خشونت عریان را به او نشان میدهد.
کتاب پیوند زدن انگشت اشاره را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب پیوند زدن انگشت اشاره برای دوستداران رمان و داستانهایی از نویسندگان ایرانی، جذاب و خواندنی است.
دعا برای ربوده شدگان
170,000 توماننویسنده: جنیفر کلمنت
مترجم: میچکا سرمدی
نشر: چشمه
توضیحات: لیدی دی گارسیا مارتینز پرشور، باهوش و شوخ طبع است. او پا به دنیایی گذاشت که دختر بودن در آن خطرناک است. اینجا در سایه ی درگیری های باندهای مواد مخدر، جنازه ها در حاشیه ی روستاها پیدایشان می شود تا به وسیله ی مارها و عقرب ها به درون خاک برگردند. کلاس های درس با وقفه تشکیل می شوند و این زمانی اتفاق می افتد که داوطلبی حاضر شود برای یک ترم تحصیلی از شهر بزرگش دور بماند تا بچه های روستایی را آموزش دهد. در گوررو سرکرده های باندهای مواد مخدر پادشاهی می کنند و مادرها به دخترهاشان لباس پسرانه می پوشانند یا آنها را با تراشیدن موها و سیاه کردن دندان ها زشت می کنند تا از چنگال شکارگر انحصارگران در امان باشند و هنگامی که ماشین های شاسی بلند سیاه دور شهرک می گردند، لیدی دی و دوستانش مثل حیوانات به سوراخ هایی که در حیاط کنده اند می خزند تا از دید جانیان محفوظ باشند. دعا برای ربوده شدگان تصویری زنده و تاثیرگذار از زنان روستاهای مکزیک ارائه می دهد و کاوشی است خیره کننده در پیامدهای جنگی نابرابر. داستانی فراموش نشدنی درباره ی دوستی، خانواده و اراده ی محکم.
خواب آندلس
15,000 توماننویسنده:ناصر فرزین فر
نشر: چشمه
توضیحات: رمان خواب آندلس،نوشته ی ناصر فرزین فر،اثری است با لایه های گوناگون روایی که به تدریج باز می شوند و مخاطب را با اتفاق ها و خرده قصه هایی تاثیر گذار مواجه می کنند.فرزین فر رمان خود را براساس زندگی یک پسر جوان ترسیم کرده که فقیر است و در جست و جوی دختری که مدت ها از گم شدنش می گذرد. قهرمان او که چهار سال زندانی بوده . حالا از تبریز به تهران آمده یک ماجرای پلیسی رقم می زند.او شب ها در یک حمام عمومی محقر کار می کند و همان جا هم می خوابد و روزها در یک کتاب فروشی مشغول است.زندگی او به خاطر یک ماجرای عجیب گره خورده با حفره ای که زندان برایش ساخته و حالا او با جدیت در حال گشتن است… فرزین فر با فصل های کوتاه،ریتمی سریع و وارد کردن شجاعانه ی شخصیت هایی فرعی مدام فضای اولیه ی کا را می گسترد و روایتش را به سمتی می برد عملا غیر قابل پیش بینی. رازهاو روزهای این قهرمان جوان کم کم گشوده می شوند و در می یابیم که او چگونه دچار این روزگار غریب شده و حالا چه طور با استفاده از حاشیه نوشته های جزوه ی درسی دختری که دوستش دارد به خیابان می زند تا مگر بتواند او را که همه از یافتنش ناامید شده اند،بیابد.