من زن هستم
55,000 توماناطلاعات کتاب
نویسنده: مریم بصیری
مترجم: ـــ
انتشارات: سروش
سال انتشار: 1399
کد شابک: 9789641217756
درباره کتاب
سپیده مثل همیشه زودتر از آتیه، در مزون را باز میکند. چراغها را روشن میکند و سیدی موسیقی ملایمی را در دستگاه پخش مینماید. در میان آن همه حریر، اورگانزا، ابریشم، تافته و تور سفید، احساس میکند یک نوعروس است و هیچ غصهای در دنیا ندارد جز اینکه خودش را برای طایفه شوهر لوس کند. دوباره کم مانده است حواسش برود پی شوهر و طایفه شوهرش که خیاطها از راه میرسند و آمدورفتشان به طبقه بالا، به هجوم خیالها، اجازه یورش نمیدهند.
هر رهگذری که از خیابان رد میشود، هرچند حواسش به هیچکس و هیچ کجا نباشد، اما وقتی از جلوی مزون رد میشود، امکان ندارد سرش را بالا نگیرد و یا لحظهای جلوی مزون لباس عروس و شیشه ویترین بسیار بزرگ آن مکث نکند؛ حتی اگر پیرمردی لب گور باشد.
تو بخند، عکسش با من!
100,000 توماناطلاعات کتاب
نویسنده: مریم بصیری
ترجمه: ـــ
انتشارات: سروش
سال انتشار: 1401
کد شابک: 9789641219286
درباره کتاب
صدای قلبت زودتر از خودت به سر قرارعاشقانهات میرسد.
آنقدر درطول چند سال گذشته از آن اتاقک زرد به دفتر روزنامه زنگ زدهای که به دیدنش، انگار خود داریوش را میبینی و صدای شعرخواندنش را میشنوی. محل قرارت بیحضور یار و در انتظار شنیدن صدای دلدار سرد و دلگیراست.
دیروز که بهتون گفتم خانوم، به این زودی نگاتیو نمیفرسته. تلفن قطع شده، اما هنوز گوشی دستت است. اتاقک نجواهایت ساکت است. همه صداهای دنیا خفه شدهاند، انگار فقط صدای شیرین داریوش است که بلند میشود مرغ باغ ملکوتم…
گوشی را محکمتر به گوش میچسبانی. صدا از گوشی نیست، از اتاقک نیست. صدای داریوش انگار در کل کوچه و محله پیچیده است. مشتی به تلفن میزنی و صدای افتادن سکهای چون صدای انفجاردر مغزت میپیچد. تا به خودت بیایی، به صدای سکه دیگر که پیاپی به شیشه زده میشود، از جا میپری. دو نفر به انتظار ایستادهاند. اتاقک وعدهگاهت دیگر جای ماندن نیست.
گلهای چادرت را به پای قاب عکس مردت میریزی و گردوخاک شیشهاش را میگیری. داریوش بوی گل میگیرد و چادرت بوی داریوش.