اتاق با یک حرکت ناگهانی باز شد. صدای خش‌خش لباس ابریشمی هانی و رایحۀ خوش عطرش در فضا پیچید.

چرا نیک با او بود؟ این سؤالی بود که در ذهنش تداعی شد. مسئله این بود که سؤالات زیادی در زندگی نیک وجود داشت که جواب مناسبی برای آن‌ها نمی‌یافت.

هانی به‌سمت تخت می‌آمد. او بسیار لوند، با اندامی هیجان‌انگیز و ذهنی خالی بود. احساس کرد هانی کنار تخت‌خوابش ایستاده و مایل است او را بیدار کند. چه بد! حوصله‌اش را نداشت. مطمئن بود به‌زودی او را ترک خواهد کرد. نیک بدون توجه به هانی، به‌سرعت از روی تخت‌خواب بلند شد. داخل حمام رفت و درب شیشه‌ای حمام را پشت‌سرش قفل کرد.

«باب و همسرش گلدی همیشه آرزوی رفتن به پاریس را داشتند. با گذر زمان پایتخت فرانسه یک حالت اسطوره‌ای به خودش گرفته بود. مون مارتر، برج ایفل، پل‌های سین، قصر کنکورد، موزه لوور، کافه تراس‌ها، آپرای معروف و بقیه بناهای مهم؛ همه این‌ها در یک شهر جادویی بودند که برای باب و گلدی دست‌نیافتنی شده بود…»

هر روز اخبار جدیدی در مورد حملات و تهدیدات رایانه‌ای منتشر می‌شود. این تهدیدات شامل ویروس‌های جدید و یا انواع هک و نفوذ در سیستم‌های رایانه‌ای است. در کتاب حاضر به چند نکته که در رابطه با امنیت رایانه اهمیت اساسی دارند به‌صورت مختصر پرداخته شده است. یک کاربر یا مدیر در صورت رعایت این نکات می‌تواند تا حد زیادی از حفظ امنیت سیستم رایانه خود مطمئن باشد. در این کتاب پنجاه و یک نکته سودمند موجود است که با استفاده از آن می‌توانید بفهمید که چگونه از رایانه‌های خود محافظت کنید و چه نشانه‌هایی به شما می‌گویند که ممکن است اطلاعات شما تحت نفوذ قرار گرفته باشند.

به خاکستری هایی که در حال جراحی انسان ها هستن، نگاه کنید…اونا کوچیکن، با چشای برآمده ی بزرگ و صورت های نوک تیز و بدون حالت با پوستی مرطوب و براق.
درست در پشت سر اون ها، چند کودک و نوزاد رو مسکن دادن و به برانکار بستن. بعضی هاشون مردن… بعضی ها هم هنوز زنده هستن. و این بچه ها رو ببینید که چشاشونو از دست دادن.
بیگانه ها چشمای اونا رو درآوردن که ازشون استفاده کنن. آقای وزیر، لطفا به لوله ها نگاه کنید. اَردی نیشتارها(خاکستری ها) برای انتقال خون از اون ها استفاده می کنن. خون زن ها و بچه ها رو از بدنشون می کشن و در مخزن ها می ریزن.

چرا با داشتن یک کامیون خوب و ارزشمند قادر به فروش خوب ان نیستیم و چالش های حاصل از این موضوع ما را در مسیر حرکت با دلسردی مواجه می کند؟
چگونه میشود که یک کامیون بد خیلی خوب فروش میرود و یک کامیون خوب خیلی بد مراحل فروش را سپری می کند؟
چقدر به چهره ی خاک خورده ی کامیون کنار ورودی نمایشگاه خود دقت کردید. به پوسترهای رنگ و رو رفته ی آویزان به دیوار نمایشگاه و یا دفتر کار خود توجه داشتید. می دانستید عده ای از رانندگان که عمده مشتریان کامیون در کشور هستند از صدای سگ می ترسند؟
پس چرا در ساخت خانه این حیوان وفادار در نزدیک کامیون های به نمایش گذاشته شده دقت نکردید؟
چندبار پس از سوال مشتری در خصوص قیمت محصول از او خواستید اگر زمان دارد به دفتر شما مراجعه و گفتگویی صمیمانه را با او ترتیب دادید؟
می بینید که ما نیازمند تغییر نگرش خود نسیت به مشتری و کل فرایند فروش هستیم. توربو تکنیک قدرت شما را در اداره یک فروش موفق و بلند مدت به اندازه چشمگیری افزایش می دهد.