روزهای سویدانی
تماس بگیریداطلاعات کتاب
درباره کتاب
روستای سویدانی،روستایی که از روستا فقط نامی از آن باقی مانده بود؛ویرانه ای بیش نبود.اگر نام روستا را بر پیشانی خود نداشت کسی در مخیله اش هم نمی گنجید اینجا روزی برای خود روستایی بوده است و افرادی را سالیان متمادی در دامن خود پرورانده است.تکه هایی از درو پنجره ،چوب و تخته حلبی،و پارخه ای خرت و پرت های خانه های روستایی ،آن هم به صورت شکسته و لهیده،پراکنده در گوشه و کنار خط افتاده بود.بخشی از آن خرت و پرت های خانه ها نصیب سنگرهای ما و عراقی ها شده بود.در نقاطی هم آثاری از طویله دام و طیور دیده میشد…گوشه کنار خاکش تنه هایی از درختان نخل بدون شاخ و برگ خود نمایی می کرد. اینها تنها بازمانده های روستای سویدانی را تشکیل می داد.
خانه ها همه خشتی و سست بود که سقف و دیوار آن با شلیک موشک و خمپاره بر خاک آوار شده بود. در هیچ نقطه ای دیوار ی استوار نبود هر چه عمود بود در هجمه خیل توپ و خمپاره رنگ باخته،غریبانه نقش بر زمین شده بود. تنها آسمانش سالم مانده بود و حرفی برای گفتن داشت که آن هم در زیر گرو غبار آتش افروزی های جنگ رنگ باخته بود… روزهای سویدانی برگی از خاطرات آن روستاست.
افسانه اقبال
تماس بگیریدنویسنده: احمد راسخی لنگرودی
نشر: کویر
توضیحات: دكتر منوچهر اقبال در 24 مهر 1288 خورشیدی در خراسان به دنیا آمد. پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در سال 1301 موفق به گرفتن دیپلم شد و در 1305، جهت ادامۀ تحصیل به فرانسه سفر كرد. او در 1312 از دانشكدۀ پزشكی پاریس فارغالتحصیل شد و در همان سال به ایران بازگشت. وی در 1313 برای درمان رضاشاه، نزد وی رفت. برخی از عنوانها و شغلهای واگذارشده به دكتر اقبال عبارتاند از: معاونت و ریاست بهداری شهرداری مشهد، ریاست بخش بیماریهای عفونی بیمارستان راضی، معاونت وزیر بهداری در دولت قوامالسلطنه، وزیر بهداری، وزیر پست و تلگراف، وزیر فرهنگ، وزیر راه، وزیر كشور و استاندار آذربایجان، رهبری حزب ملیون و ریاست دانشگاه تهران. دكتر اقبال در چهارم آذرماه 1356 در مشهد درگذشت. كتاب حاضر، دربارۀ زندگی سیاسی و كارنامۀ شغلی دكتر منوچهر اقبال به همراه اسناد و تصاویری از وی است.