جهانی سازی تولید و انتقال آن به کشورهای دارای دستمزد پایین پر اهمیت ترین و پویاترین دگردیسی عصر نئولیبرال است. نیروی محرک بنیادی آن چیزی است که برخی اقتصاددان ها آن را « تجارت جهانی کار» می خوانند، یعنی تلاش شرکت های اروپا، آمریکای شمالی و ژاپن برای کاستن هزینه ها و بالا بردن سود از طریق جایگزین کردن کارگران با دستمزد بالای کشور خود با کارگر ارزان تر خارجی، که (این امر) یا از راه کوچ تولید (به دیگر کشورها)، و یا از راه (به کارگیری) کارگرهای مهاجر به دست می آید. کاهش تعرفه ها و رفع موانع برای جریان سرمایه موجب کوچ تولید به کشورهای دارای دستمزد پایین شد، اما نظامی کردن مرزها و پدید آمدن بیگانه هراسی روی مهاجرت کارگران از این کشورها به کشورهای پیشرفته تأثیر عکس داشته است – اگر چه آن را متوقف نکرده است – اما از (شدت) جریان آن جلوگیری و آسیب پذیری مهاجر و جایگاه شهروند درجه دوم بودن آن را تقویت کرده است و…