در حال نمایش 9 نتیجه

نمایش 40 60 80

گاوخونی (شومیز)

35,000 تومان

اطلاعات کتاب

نویسنده: جعفر مدرس صادقی

انتشارات: مرکز

سال انتشار: 1400

کد شابک: ‏‫9789643057633

درباره کتاب

به گزارش خبرنگار کتاب شبستان، گاوخونی رمان کوتاهی است از جعفر مدرس صادقی نویسنده معاصر ایرانی به زبان فارسی. این داستان که در آذر ۱۳۶۰ (حدود یک سال پس از آغاز جنگ ایران و عراق) نوشته شده و سال ۱۳۶۲ در ایران به وسیله نشر نو و در سالهای بعد توسط نشر مرکز به چاپ رسیده‌است، مشهورترین کتاب نویسنده بوده و به عنوان یک رمان کوتاه و معاصر فارسی چاپهای متعددی داشته‌است.

راوی داستان پسر جوانی است که از اصفهان (زادگاه و محل خانه پدری) به تهران آمده و با دو دوست (هر دو پسر) در خانه‌ای زندگی می‌کنند. راوی خاطرات به هم پیچیده و معمولاً تلخ از دوران کودکی و نوجوانی دارد که عشق نافرجام و مرگ پدر و مادرش از آن جمله است. راوی داستان معمولاً در حال تعریف خواب‌های خود برای مخاطب است، خواب‌هایی که در آنها گذشته راوی به تدریج آشکار و جزییات مرموز و روانی راوی بیان می‌شود. خواب‌های راوی بیشتر شامل خاطرات پدر است، پدری که هر روز صبح زود بیرون می‌رفت و در زاینده رود شنا می‌کرد و یک بار خواب می‌بیند که روزی آنقدر به پایین دست رودخانه رفت که در باتلاق گاوخونی غرق شد و مرد.(هر چند که پدرش در مغازه خود و پشت میز کارش فوت کرده بود.) راوی بعد از مرگ پدر به اصفهان برگشته و با (دختر عمه‌اش) ازدواج می‌کند، اما وضعیت روانی اصفهان، خاطرات دیوانه کننده کودکی و شرایط نابسامان روانی در راوی که منجر به تصمیم سریع او برای ازدواج شده بود در ادامه منجر به نابسامانی زندگی و جدایی سریع از همسرش می‌شود. پدر مرده تا انتهای داستان حضور دارد و سرانجام به صورتی سیال بین واقعیت و خیال (تا جایی که در اواخر داستان در خواب نیز خواب‌هایش را می‌نویسد و این جاست که داستان شکل پیچیده‌ای می‌یابد.) در خواب می‌بیند یا منجر به غرق شدن و مرگ راوی در وسط خیابان لاله‌زار تهران می‌شود.

 

بالون‌ مهتا

39,600 تومان

نویسنده: جعفر مدرس صادقی
نشر: مرکز
توضیحات:رمان «بالون مهتا» را «جعفر مدرس صادقی» نویسنده، مترجم و ویراستار معاصر نوشته است. این اثر سومین رمان نویسنده و پس از «نمایش، نشر روزگار ما» و «گاوخونی» منتشر شده است. مهتا مردی هندی است که بالونی سفید دارد و با این بالون به هر جا که بخواهد در کمترین زمان سفر می‌کند. در بخشی از داستان می‌خوانیم: «سوار باد شد و رفت روی دریا… نه قطب‌نما داشت و نه می‌دانست کجاست و کجا دارد می‌رود و نه می‌توانست هیچ تغییری در جهت حرکت بالون بدهد – تسلیم باد بود. با خودش عهد کرد که به هر جایی که رسید، به جای هر کار دیگری مثل تلفن زدن به دفتر شرکت در دهلی و خبر دادن از سلامت خودش یا تماس گرفتن با خبرنگارها و روزنامه‌نگارها و تعریف کردن واقعه و چاپ کردن شرح حالش در روزنامه‌ها و مجله‌ها، خودش را از همه کس پنهان کند و به این ترتیب همه‌ی نیروهایی را که به کمکش آمده‌اند توی وجودش ذخیره کند و با استفاده از همه‌ی این نیروها و تجربه‌ای که به دست آورده است و با به کار گرفتن همه‌ی استعدادهای ذاتی و اکتسابی همه‌ی عمرش، بهترین، رونده‌ترین، پرنده‌ترین، سبک‌ترین و خوش‌دست‌ترین بالون دنیا را بسازد.» کتاب حاضر را نشر «مرکز» منتشر کرده است.

روزنامه نویس

تماس بگیرید

نویسنده: جعفر مدرس صادقی
نشر: مرکز
توضیحات: تو اصلن دلت نمی خواست منو اینجا ببینی. تو اصلن دلت نمی خواست منو هیچ جا ببینی. فقط دلت می خواست منو توی محله ی خودمون ببینی. فقط عصرها بریم با هم قدم بزنیم و گاهی وقتها هم برای تو سرمقاله بنویسم. سرمقاله ها را هم که دیگه خودت می نویسی. تو فقط دلت می خواست که من همیشه یک همسایه باشم، دلت می خواست که من همیشه توی سایه باشم. حالا از توی سایه آمدم بیرون. حالا دلم می خواد با تو حرف بزنم. دلم می خواد تو هم منو ببینی. نه این که فقط من تو رو ببینم. تو هم منو ببینی…

کله‌ اسب

تماس بگیرید

نویسنده: جعفر مدرس صادقی
نشر: مرکز
توضیحات: کله ی اسب ومین کتاب کسراست. در اولین کتاب این سه گانه –شریک جرم- که به وقایع اولین سال های بعد از انقلاب برمی گردد، کسرا سر از زندان در می آورد و آشنایی او با یک زندانی دیگر و سوء تفاهمی که بعد از زندانی شدنش پیش می آید، به حلول آن دیگری در کالبد او می کشد. در سفر کسرا -که سومین کتاب این سه گانه است- او را با یک نفر دیگر اشتباه می گیرند و وقتی که به خانه برمیگردد، می بیند همه چی برگشته است به زمانی که او هنوز در نرفته بود و سر جای خودش بود. در کله ی اسب، دل سپردن او به یک دختر کرد او را به جهان دیگری می برد. کله ی اسب داستان یک کشمکش و جدال بی سرانجام است میان دو جهان: مردی که می خواهد دختر سرکشی را پابند و رام کند و دختری که سخت درگیر حوادث روزگار است و سوداهای دیگری در سر دارد.

قسمت دیگران

28,500 تومان

نویسنده: جعفر مدرس صادقی
نشر: مرکز
توضیحات: در نامه عزیز به زنش سفارش کرده بود به فکر تحصیل بچه ها باشد و کاری کند که مدرک درست و حسابی بگیرند و مثل پدرشان مجبور نباشند برای پولدار شدن ریسک کنند… روی کار آزاد نمی شد حساب کرد. و از طرفی، اگر هم آدم می خواست خوب زندگی کند، با حقوق کارمندی نمی شد و باید تن به خطر می داد… عزیز بارها در زندگی اش به خاطر این مطلب به زندان افتاده بود… بارها به همه چیز رسیده بود… و ناگهان به هیچ سقوط کرده بود… از خودش پرسیده بود چرا این طور می شد؟ بی عرضه و بی دست و پا بود؟ کارکسته نبود…؟ به زنش سفارش کرده بود که این را حتما به بچه هاشان بگوید که پدرشان بی عرضه نبود و بی گدار به آب نمی زد… چندبار تاکید کرده بود که یادش نرود که این را حتما به آنها بگوید… اما فقط، چیزی که بود، او همه اش آن چیزی نبود که پیدا بود…

من تا صبح بیدارم

تماس بگیرید

نویسنده: جعفر مدرس صادقی
نشر: مرکز
توضیحات: کتاب «من تا صبح بیدارم» اثر «جعفر مدرس صادقی» است. در بخشی از داستان می‌خوانیم: «بازی ما تازه داشت گرم می‌شد، تماشایی می‌شد… خراب نمی‌کردیم، توپ نمی‌رفت توی تور، نمی‌افتاد زمین، اوت نمی‌شد، مکثل اینکه توی خواب بازی می‌کردیم… فقط بازی می‌کردیم، فقط بازی می‌کردیم. با فاصله با میز بازی می‌کردیم و با یک آهنگ ثابت، بدون وقفه، به کندی، با حوصله. تازه داشت دستمان می‌آمد که چه جوری بازی کنیم. تازه داشتیم مثل بار آخری که بازی کرده بودیم بازی می‌کردیم… اما بار آخری که بازی کرده بودیم خودمان بودیم و خودمان و یک نفر تماشاچی هم نداشتیم. اما حالا تماشاچی داشتیم و تماشاچی‌ها داشتند یکی یکی می‌آمدند و دور میز را پر می‌کردند. ازدهام غریبی شد. از چپ و راست… سر میز‎‌های دیگر هم حالا داشتند بازی می‌کردند. اما تماشاچی‌ها بیشتر دور میز ما بودند تا دور آن دوتا میز… فقط بازی ما بود که تماشا داشت. دلم می‌خواست خودم به جای یکی از تماشاچی‌ها بودم. خیلی وقت بود که ساکت ساکت بودیم و فقط بازی می‌کردیم. از اول زنگ تا حالا هیچ کداممان خراب نکرده بودیم. فقط بازی می‌کردیم. بی‌آن‌که فکر کنیم به خواباندن توپ، به امتیاز گرفتن، به بردن. فقط به بازی فکر می‌کردیم…» این کتاب را نشر «مرکز» منتشر کرده است.

اندر آداب نوشتار

تماس بگیرید

نویسنده: جعفر مدرس صادقی
نشر: مرکز
توضیحات: دبیره یا خط؟ رسم الخط یا شیوه ی خط؟ شیوه ی خط یا شیوه خط یا اصلن شیوهی خت؟ و اصلن کدام خط؟ خط فارسی یا خط عربی؟ یک الفبای جدید یا الفبای لاتین؟ سجاوندی یا نقطه گذاری؟ نشانه گذاری یا علامت گذاری؟ سر همه چی دعواست. سلیقه ها مختلف است. اختلاف نظرها بیداد می کند. هر صاحبنظری و هر استادی شیوه خودش و رسم الخط خودش را دارد و نویسنده هایی سراغ داریم که رعایت یک شیوه ی خاص را چه در خط و چه در نقطه گذاری دون شأن خود می داند و مقام و منزلت نویسندگی را خیلی بالاتر از این حرفها می دانند و مقام و منزلت نویسندگی را خیلی بالاتر از این حرفها می دانند که به چنین جزئیات ریز و بی اهمیتی بپردازند. به تعداد صاحبنظران و استادان سلیقه و نظر وجود دارد و گوش کسی هم بدهکار بخشنامه ها و شیوه نامه هایی که تلاش می کنند یک سر و سامانی به این بگومگوها بدهند نیست. آیا این کتاب هم قرار است نظری به نظرها و سلیقه ای به سلیقه های موجود اضافه کند و به این جنگ و دعوایی که سالهای سال است که مغلوبه است دامن بزند؟

کافه‌ای کنار آب

تماس بگیرید

نویسنده: جعفر مدرس صادقی
نشر: مرکز
توضیحات: دیگه میگه آخه این که نمیشه.همه شاعرند،همه داستان نویس اند،همه استعداد دارند،همه یا کتاب چاپ شده دارند یا کتابشون زیر چاپه،دیک میگه توی این جمعیت به این انبوهی،من تنها کسی هستم که نه شعر میگم و نه داستان مینویسم و نه کتاب چاپ شده دارم و نه کتاب زیر چاپ.میگه دنیا را عمله ها و مهندس ها می سازند و شاعرها و نویسنده ها این وسط هیچ کاره اند…میگه هیچ شعر و داستانی نمیتونه شکم اون بچه ای که از شب تا صبح باید زیر پل بخوابه و از سرما به خودش بلرزه در حد پتو لحاف هم نیست…

سفر کسرا

تماس بگیرید

نویسنده: جعفر مدرس صادقی
نشر: نیلوفر
توضیحات:

“هنوز چند ماه از كودتای 28 مرداد نگذشته است كه یكی از نمایندگان مجلس كودتا با زنی آلمانی به نام «ماری لوئیس باخ» از باكو تا تهران هم‌سفر می‌شود. این سفر درآمدی است بر دوستی میان مردی متنفذ و زنی بی‌پناه كه به جست‌وجوی همسرش در سرزمین پهناور و غریب برآمده و برحسب تصادف به یك خانواده مرفه ایرانی راه پیدا می‌كند. «سفر كرده‌ها» از یك سو روایت اضمحلال شخصیتی انسان‌ها در جامعه‌ای كودتازده است و از سوی دیگر از زد و بندها و ماجراهای پس از كودتا نشان دارد كه به شكل‌گیری نخستین مقاومت‌ها در جامعه مدنی ایران انجامید. به تصریح كتاب: پیوند و هم‌نشینی و رویارویی شخصیت‌های تاریخی با شخصیت‌های داستانی رویدادی است كه تنها در این داستان اتفاق می‌افتد و صورت خارجی ندارد. تشابه اسمی شخصیت‌های داستان با اشخاص حقیقی و حقوقی نیز كاملا تصادفی است.”