در حال نمایش 6 نتیجه

نمایش 40 60 80

گردش در مدینه‌های فاضله

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده: مهدی مظفری ساوجی

انتشارات: سوره مهر

سال انتشار: 1400

کد شابک: ‏‫9786000329709

درباره کتاب

 

 

گریه های امپراتور

23,000 تومان

اطلاعات کتاب

نویسنده: فاضل نظری

انتشارات:سوره مهر

سال انتشار:1398

کد شابک:9789645064622

درباره کتاب

گریه های امپراتور مجموعه اشعار نظری است که در قالب غزل سروده شده است. نظری در این مجموعه با استفاده از زبانی نرم و ساده توانسته است مضامین سنتی را بازآفرینی کند و طرحی نو در اندازد. نخستین نکته‌ای که مخاطب در مواجهه با شعر فاضل نظری با آن مواجه می‌شود، سادگی و خوش‌خوانی شعرهای اوست. نظری در پی کشف‌های زبانی نیست،‌ بلکه به این معنا و محتواست که جغرافیای زبان او را کشف می‌کند و به آن سر و شکل می‌دهد. به همین سبب شعر او بی‌نیاز از هر نوع بازی زبانی یا فرمی است. در واقع شاعر دغدغه زبان یا فرم ندارد. گریه های امپراتور در پرونده افتخارات خود عنوان کتاب سال شعر جوان ایران را جای داده است.

اقلیت

39,000 تومان

اطلاعات کتاب

نویسنده: فاضل نظری

انتشارات:سوره مهر

سال انتشار:1398

کد شابک:9789645064615

درباره کتاب

«این کتاب مشتمل بر سی و هفت قطعه شعر در قالب‌های نو و غزل است. اقلیت» یکی از مجموعه های متفاوتی است که در چند ساله اخیر توانسته جانی به آیینه غبار گرفته بازار کتاب به خصوص در حیطه شعر و شاعری ببخشد. با بررسی کتاب می توان به چهار عنصر اصلی کتاب یعنی
1- عاطفه، 2- تخلیل، 3- زبان، 4- آهنگ پی بردکه لازمه جذابیت و زیبایی شعر می شود

ارتداد

95,000 تومان

اطلاعات کتاب

نویسنده: وحید یامین پور

انتشارات:سوره مهر

سال انتشار:1398

کد شابک:9786000334079

درباره کتاب

تو اگر بودی، مرا وادار می‏‌کردی برای شادی در لحظه‏‌ای که سال‏‌ها انتظارش را کشیده‌‏ایم، فکری کنم. اگر تو بودی، آرزو را روی شانه‏‌هایم می‏‌نشاندی و دستم را می‏‌گرفتی تا قبل از همه، جلوتر از همه، شادتر از همه، در خیابان‏‌ها راه بیفتیم و شعار بدهیم. تو شعارهای جدید می‏‌ساختی و از من می‏‌خواستی تا آن‏‌ها را بلند فریاد بزنم. تو دست‏‌های آرزو را بلند می‏‌کردی و به او یاد می‏‌دادی که شعارها را تکرار کند. بعد، حسابی که خسته می‌‏شدیم، می‏‌رفتیم کنار خیابان می‏‌نشستیم و مردم را تماشا می‌‏کردیم که پا بر زمین می‏‌کوبند و لابه‌‏لای شعارهای محکم و طوفانی‏‌شان، گاهی شعارهای خنده‏‌دار هم سرمی‏‌دهند

من زنده ام

40,000 تومان

نویسنده:معصومه آباد
ناشر:سوره مهر
معصومه آباد در این کتاب، نیم قرن زندگی‌اش را قلمی کرده است، دوران کودکی و نوجوانی و انقلاب، و دوران جنگ و اسارت. بعثی‌ها او را «دختر خمینی» نام می‌گذارند و به او و همراهانش، ژنرال می‌گویند. معصومه می‌گوید: عنوان بنت‌الخمینی و ژنرال به من جسارت و جرات بیشتری می‌داد… احساس کردم من سفیر انقلاب به سرزمین همسایه هستم! و تقدیر الهی این ماموریت را برایم رقم زده است. با همین نگاه، ترس را شکست می‌دهد و با امید، جسارت را تسلیم خود می‌کند. گاه با صدای بلند و لحنی زیبا، قرآن می‌خواند. گاهی با دوستانش، سرودهای انقلابی می‌خوانند: خمینی ای امام! خمینی ای امام! ای مجاهدای مظهر شرف… نیروهای بعثی با کابل‌های چرمی که از داخل‌شان سیم‌های برقی رد می‌شد، تا آنجا که قدرت داشتند به سر و تن او و شمسی و فاطمه و حلیمه زدند… معصومه یکباره کابل را از دست مامور بعثی کشید و تا آنجا که قدرت داشت به پاها و هیکل او ضربه زد! شجاعت معصومه و دوستانش، محمدجواد تندگویان را به وجد آورده بود. او که در سلول کناری بود، فریاد زد: «نصرمن الله و فتح قریب» و بقیه اسرای مرد هم یکپارچه و «بشرالمومنین» را فریاد کردند. اعتصاب غذای معصومه و شمسی و حلیمه و فاطمه ناهیدی، فرمانده زندان الرشید و ماموران بعثی را از پای درآورد و چهار زن ایرانی به هدف خود رسیدند. صلیب سرخ نام آنان را ثبت کرد و آنها به اردوگاه موصل منتقل شدند. در آن حرکت شجاعانه، معصومه برای رسیدن به آزادگی و زندگی، راه مرگ را پیش پای خود گذاشت و همسفر مرگ شد، تا به آزادی نسبی رسید.

خاطرات سفیر

75,000 تومان

اطلاعات کتاب

نویسنده: نیلوفر شادمهری

انتشارات:سوره مهر

سال انتشار:1399

کد شابک:9786009767113

درباره کتاب

یه دفعه چشمم به یه اتوبوس افتاد که جلوی روی همه اومد و صاف وایساد توی ایستگاه. راننده اتوبوس رو خاموش کرد و سوت زنان از اتوبوس پیاده شد. رفتم جلو، سلام کردم و گفتم: “عذر می خوام. امروز اتوبوس نیست” گفت: “نه، امروز اعتصابه” دوست داشتم بدونم اعتصاب برای چیه؛ به خصوص که داشتم متضرر می شدم و ناخواسته در زنجیره نتایج اعتصاب دخیل شده بودم. گفتم: “ببخشید … می شه بدونم برای چی راننده ها اعتصاب کردند؟” راننده اتوبوس یه نگاهی به من انداخت و گفت: “این یه موضوع ملّیه. به خارجیا ارتباطی نداره.” (آفرین ورپریده! از این حس ملی گرایی ات خیلی خوشم اومد بی تربیت) خب، دیگه چی باید می گفتم؟ هیچی! اما واقعا این حس دوگانه ای که توی پرانتز نوشتم سراغم اومد. اگرچه جواب بی ادبانه ای بود، آفرین به این شخص که علیه دولتش هم که تحصن می کنه وقتی مقابل یه خارجی قرار می گیره بهش حق نمی ده که بخواد حتی وارد دعواهای ملی بشه. واقعا از این کارش خیلی خوشم اومد. من اگه جای رئیس اش بودم حتما تشویق اش می کردم