در حال نمایش 2 نتیجه

نمایش 40 60 80

در خون

35,000 تومان

اطلاعات کتاب

نویسنده: سوزان لوری پارکس

مترجم: سکینه عرب‌نژاد

انتشارات: مهرگان خرد

سال انتشار: 1401

کد شابک: 9786227678222

درباره کتاب

هیچ‌وقت نباید اون رو می‌داشتم. هیچ‌وقت نباید هیچ‌کدوم از اونا رو می‌داشتم. هیچ‌وقت چیزی جز درد برای من نداشت: پنج تا اشتباه!

نه این رو نگو…

نهههههههه…

بچه‌ها؟ کجا رفتین؟ هیچ‌وقت نباید اونا رو می‌داشتم. من همه‌ش با شکم بالااومده این ور و اون ور می‌رفتم و همه‌ش هم تقصیر خودم بود.

دلم می‌‎خواد چیزی رو ببینم که تا ابد موندگاره مثل آب درحال جوشیدن.

من هیچ‌وقت نباید هیچ کدوم از اونا رو می‌داشتم!

سوزان لوری پارکس، نمایش‌نامه‌نویس، فیلم‌نامه‌نویس و موسیقیدان آمریکایی؛ اولین زن آمریکایی آفریقایی بود که جایزه پولیتزر را دریافت کرد. او این جایزه را سال 2001 بابت نمایش‌نامه زبردست زیردست دریافت کرد؛ درحالی‌که پیش از این نمایش‌نامه در خون هم نامزد دریافت این جایزه بود.

در خون روایت مادری طردشده از جامعه است که با چالش‌‎های جدی ناشی از تبعیض‌های نژادی و جنسیتی روبه‌روست. داستان رنج مادر تهیدست پنج فرزند که تلاش می‌کند زندگی بهتری برای فرزندانش درست کند.

لیوتار و ناانسان

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده: استوارت سیم

مترجم: محسن محمودی

انتشارات:مهرگان خرد

سال انتشار:1395

کد شابک:9780050481561

درباره کتاب

تاب لیوتار و ناانسان اثر استوارت سیم، به بررسی دیدگاه‌های فرانسوا لیوتار فیلسوف فرانسوی پرداخته است.

در کتاب لیوتار و ناانسان، نویسنده به بررسی آرای لیوتار با تکیه بر «ناانسان» می‌پردازد. استوارت سیم (Stuart Sim)، در واکاوی دقیق این امر موفق بوده و کتاب خوش‌خوان و جذّابی را فراهم کرده است.

متفکران پست‌مدرن، به‌طور ویژه لیوتار و بودریار، جذب ایده‌هایی چون پایان تاریخ و امر آخرالزمان شده‌اند. شاید در نگاه اول این موضوع عجیب و گاهی مضحک جلوه کند اما نخست خود پست‌مدرنیسم واجد نوعی لحن آخرالزمانی است و دوم، پست‌مدرنیسم جنبشی است که ادعای «در هم شکستنِ شیوه‌های کهن انجام امور» را ترویج می‌کند؛ بنابراین پست‌مدرنیسم در سویه‌های متنوعی با امر آخرالزمان پیوند یافته است. به قول دریدا شاهد نوعی لحن آخرالزمانی در جریانات فلسفی متأخر هستیم.

لیوتار در مقدمه‌ی کتاب ناانسان مشکل اصلی خود با “ناانسانیت” را چنین صورت‌بندی کرد: «چه می‌شود… اگر انسان‌ها در فرآیند ناانسان شدن قرار گرفته یا بدان نزدیک باشند؟ (بخش اول) و (بخش دوم) اگر ناانسان در آن‌چه “مربوط” و منحصر به نوع انسان است سکنی گزیند، آن‌وقت چه می‌شود؟» مسئله‌ی نخست با “پیشرفت” یعنی با «سرمایه‌داری پیشرفته، با میل به‌ ظاهر بی‌پایان آن برای گسترش و ابتکار فناورانه ربط دارد.» مسئله‌ی دوم “راز” کاملاً انسانی و نامتناهی‌ای “که روح آدم زندانی‌اش است” را شکل می‌دهد.

مشکل لیوتار با پیشرفت، بر سر تأکید آن بر کارایی است، یعنی واقعاً زمانی را صرف خود انسان و امورات انسانی نمی‌کند. بلکه آن‌چه خاص انسان است را می‌بلعد؛ و چون کارآمدی مطلق هرگز به دست نمی‌آید، پیشرفت درخواستی بی‌پایان است که مستمراً امکان اندیشیدن بر آن‌چه اتفاق می‌افتد را کاهش می‌دهد: «سریع رفتن همانا سریع فراموش کردن است.» وقتی زمانی برای اندیشیدن نباشد آدم فراموش می‌کند که ناانسانیت، بهای پیشرفت است: «نظام تا حدی می‌تواند آن‌چه از آن فرار می‌کند را از اذهان پاک کند.» در بنیان هر دوی این مشکلات، لیوتار ردپای فناوری‌های جدید را می‌بیند‌، به‌خصوص فناوری‌های مربوط به رایانه‌ها و هوش مصنوعی و فناوری‌های در خدمت سرمایه‌داری پیشرفته.