در کتاب حاضر به بحث پیرامون جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی پرداخته شده است. این نوشتار، تلاشی است در رد تفکیک انسان‌شناسی از جامعه‌شناسی، و محکومیت تقسیم جامعه‌شناسی به دو بخش جامعه‌شناسی شناخت و جامعه‌شناسی فرهنگ. نگارنده در کتاب حاضر بر آن است که یکی از بنیادی‌ترین و اصولی‌ترین تابوهای دنیای روشنفکری را به زیر سؤال برده و مسئلة جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی را از دیدگاه تولید کنندگان چنین ایده‌هایی به چالش بکشد. وی در این راستا به نقد اشراف سالاری فرهنگ با توجه به فضای اجتماعی و دگرگونی‌های آن، همچنین به مسئلة استراتژی‌های تبدیل در اقتصاد عمل پرداخته و تناظر میان تولید کالاها و تولید سلیقه‌ها را مطرح نموده، و سپس به بررسی سلیقه‌های طبقاتی و سبک‌های زندگی پرداخته و در پایان به بحث پیرامون فرهنگ و سیاست و اثرات دموکراسی گزینشی در جامعه روی آورده است.