سه گانه (قدم بخیر، اژدها کشان، عروس بید)
99,000 توماناطلاعات کتاب
نویسنده: یوسف علیخانی
انتشارات: آموت
سال انتشار: 1400
کد شابک: 9786005941456
درباره کتاب
به گزارش خبرنگار مهر، «سهگانه» داستانی «یوسف علیخانی» شامل ۳۷ داستان سه مجموعه داستان این نویسنده (قدمبخیر مادربزرگ من بود – اژدهاکشان – عروس بید) در یک جلد منتشر شد.
داستانهای این نویسنده در روستایی خیالی به نام «میلَک» اتفاق می افتند. این روستا خالی از جمعیت شده و سایه جانوران خیالی و باورهای خرافی، مردم روستا را گرفتار کرده است.
«قدمبخیر مادربزرگ من بود» اولین مجموعه داستان «یوسف علیخانی» شامل ۱۲ داستان کوتاه است. این مجموعه داستان که پیش از این چهار بار تجدید چاپ شده بود، پس از انتشار نامزد جایزه کتاب سال، برنده جایزه صادق هدایت و برنده جایزه ویِژه جشنواره روستا شد. «مرگی ناره»، «خیرالله خیرالله»، «رعنا»، «یهلنگ»، «مَزرتی»، «آنکه دست تکان میداد زن نبود»، «کفتال پری»، «میلکی مار»، «سمکهای سیاهکوه میلک»، «قدمبخیر مادربزرگ من بود»، «کفنی» و «کَرنا» داستانهای مجموعه قدمبخیر مادربزرگ من بود، هستند.
«اژدهاکشان» دومین مجموعه داستان «یوسف علیخانی» است که شامل ۱۵ داستان کوتاه است. این مجموعه داستان که پیش از این پنج بار تجدید چاپ شده است، شایستهتقدیر جایزه جلالآلاحمد و نامزد جایزه هوشنگ گلشیری بود. «قشقابل»، «نسترنه»، «دیولنگه و کوکبه»، «گورچال»، «اژدهاکشان»، «ملخهای میلک»، «شول و شیون»، «سیا مرگ و میر»، «اوشانان»، «تعارفی»، «کل گاو»، «آه دود»، «اللهبداشت سفیانی»، «آب میلک سنگین است» و «ظلمات» داستانهای مجموعه اژدهاکشان هستند.
«عروس بید» سومین مجموعه داستان «یوسف علیخانی» است که شامل ۱۰ داستان کوتاه است. این مجموعه داستان که پیش از این چهار بار تجدید چاپ شده بود، برنده جایزه کتاب سال غنیپور و نامزد نهایی جایزه کتاب فصل شده است. «پناه بر خدا»، «آقای غار»، «هراسانه»، «پنجه»، «رتیل»، «جان قربان»، «عروس بید»، «مّردهگیر»، «بیل سر آقا» و «پیر بی بی» داستانهای مجموعه عروس بید هستند.
سه گانه
240,000 توماننویسنده:یوسف علیخانی
نشر: آموت
توضیحات:داستانهای این نویسنده در روستایی خیالی به نام «میلَک» اتفاق می افتند. این روستا خالی از جمعیت شده و سایه جانوران خیالی و باورهای خرافی، مردم روستا را گرفتار کرده است.
«قدمبخیر مادربزرگ من بود» اولین مجموعه داستان «یوسف علیخانی» شامل ۱۲ داستان کوتاه است. این مجموعه داستان که پیش از این چهار بار تجدید چاپ شده بود، پس از انتشار نامزد جایزه کتاب سال، برنده جایزه صادق هدایت و برنده جایزه ویِژه جشنواره روستا شد. «مرگی ناره»، «خیرالله خیرالله»، «رعنا»، «یهلنگ»، «مَزرتی»، «آنکه دست تکان میداد زن نبود»، «کفتال پری»، «میلکی مار»، «سمکهای سیاهکوه میلک»، «قدمبخیر مادربزرگ من بود»، «کفنی» و «کَرنا» داستانهای مجموعه قدمبخیر مادربزرگ من بود، هستند.
«اژدهاکشان» دومین مجموعه داستان «یوسف علیخانی» است که شامل ۱۵ داستان کوتاه است. این مجموعه داستان که پیش از این پنج بار تجدید چاپ شده است، شایستهتقدیر جایزه جلالآلاحمد و نامزد جایزه هوشنگ گلشیری بود. «قشقابل»، «نسترنه»، «دیولنگه و کوکبه»، «گورچال»، «اژدهاکشان»، «ملخهای میلک»، «شول و شیون»، «سیا مرگ و میر»، «اوشانان»، «تعارفی»، «کل گاو»، «آه دود»، «اللهبداشت سفیانی»، «آب میلک سنگین است» و «ظلمات» داستانهای مجموعه اژدهاکشان هستند.
«عروس بید» سومین مجموعه داستان «یوسف علیخانی» است که شامل ۱۰ داستان کوتاه است. این مجموعه داستان که پیش از این چهار بار تجدید چاپ شده بود، برنده جایزه کتاب سال غنیپور و نامزد نهایی جایزه کتاب فصل شده است. «پناه بر خدا»، «آقای غار»، «هراسانه»، «پنجه»، «رتیل»، «جان قربان»، «عروس بید»، «مّردهگیر»، «بیل سر آقا» و «پیر بی بی» داستانهای مجموعه عروس بید هستند.
اژدهاکشان
تماس بگیریدنویسنده: یوسف علیخانی
نشر: آموت
توضیحات: کتاب «اژدهاکشان» از مجموعه داستانهای سه گانه «قدم بخیر مادربزرگ من بود- اژدهاکشان- عروس بید »آقای علیخانی ما را همراه خود به گذشته می برد. گذشته ای که ریشه ماست. بنیان و اساس فرهنگ که می توان هنوز در آداب و رسوم روستائیان مشاهده کرد.
از ویژه گی های مثبت داستانها زبان و نوع روایت آنهاست که با ایجاز کامل فضایی خیالی و شگفت انگیز خلق کرده که ریشه در واقعیت دارد.واقعیتی که نشأت گرفته از سنت‚ اعتقادات و باورهای عمومی و بومی ماست.فرهنگی که نسل به نسل و سینه به سینه به امروز رسیده است.
جدای از ساختار و فرم عالی داستانها‚ نوع مناسبات بین شخصیت ها و ارتباط آنها با فضای پیرامون باورپذیر و نوع روایت آها فوق العادست. قصه ها بسیار زیبا و جذابند و با اینکه هرکدام از داستانها بصورت مستقل بیان شده اند ولی انسجام ‚ یکدستی و پیوستگی آنها را می توان به خوبی مشاهده کرد.
بخشی از کتاب:
نسترن پایش را از باغستان بیرون نگذاشته بود که فکر کرد سه کوه آن طرف تر باران تمام بشود. رنگین کمان در می آید.
چوب می زد لای چپر بین راه که نکند بز، سر به خوردن، همان جاها مانده باشد. اما فکرش سه کوه آن طرف تر بود که بعد بارندگی به آنجا می رسید؛ کوه آله منگ درآیو.
میلکی ها می گویند هر کی بتانه وقت کمان بستن آله منگ، از زیرش رد بشه، به نرسیده هاش می رسه.
خیلی سال بود فکر می کرد یک روزی با جوا نی که نمی دانست کی هست دست بچه هایش را خواهد گرفت و تنها خانه پایین محله شلوغ می شود. اما نه مردی قسمتش شده بود نه پدر و مادرش مانده بودند.
عروس بید
240,000 توماننویسنده: یوسف علیخانی
نشر: آموت
توضیحات: امان نگاه کرد به پدرش. بعد که رسید به جلوی امامزاده، نگاه کرد به پیشبام خانهشان؛ مشدیخالق هنوز ایستاده و نگاهش میکرد. وقتی رسید به راه روبه سیاهکوه، نگاه کرد به میلَک و پیشبام خانهشان. کسی بیدار نبود انگار. نه صدایی بود، نه کورسویی. کنار کهری درختِ راهِ سیاهکوه، کولهپشتی را تکیه داد به درخت. کیف به دست، رفت تا قله سیاهکوه. پرده کبود دیگر پیدا شده بود. نگاه کرد طرفِ غار. تاریکی نگذاشت اول غار را پیدا کند. بعد مثلث ورودی غار را دید. نفس محکمی کشید. خواست برگردد طرف کولهپشتیاش که صدای شیهه شنید. اول فکر کرد خیالاتی شده. سرش را بلند کرد و به سمت غار نگاه کرد. مثل برف بود؛ سفیدِ سفید.
معجون عشق
51,000 توماننویسنده: یوسف علیخانی
نشر: آموت
توضیحات:
[فرشته نوبخت] نشر آموت به همت یوسف علیخانی مدتی ست که شروع به نشر آثاری کرده که از برخی جهات قابل توجه هستند. منظورم این است که دامنهی فعالیت آموت قابل نقد و بررسی است و این برای ناشری که تازه شروع به فعالیت کرده به معنی یک دست آورد قابل تامل است ؛ مخصوصا که یوسف علیخانی پیش از اینکه ناشر باشد یک نویسنده است و این وجهی است که نمی توان موجودیت آن را در یک ناشر نادیده گرفت. اما از میان تمام کارهایی که نشر تازه کار آموت منتشر کرده، البته به جز مجموعه “عروس بید” و دو مجموعه قبلی علیخانی که آثار خود ناشر محسوب میشوند، بیشتر تمایل داشتم “معجون عشق” را بخوانم. این کتاب مجموعهای قابل اعتنا و توجه از مصاحبههایی که علیخانی با نویسندگان آثارِ عامهپسند انجام داده است. دلیل تمایلم هم تا حدی شخصی و در عین حال کلی است و مربوط می شود به مطرح بودن این سوال مهم که چرا برخی آثار با ویژگی هایی خاص، مخاطبان بیشتری پیدا میکنند و مورد توجه قرار می گیرند و در واقع چه میشود که اصلا مخاطب جذب چنین آثاری میشود.مخصوصا که در نمایشگاه امسال در مواجهه با مخاطبان ادبیات تجاربی داشتم که برایم اهمیت این پرسش را بزرگتر می کند و شخصا چندین مورد از خریداران کتاب را دیدم که دنبال کتابهایی با ویژگیهایی خاص بودند. مثلا یکی از آنها خانم جوانی بود که از فروشندگان کتاب درخواست راهنمایی و معرفی یک رمان پانصد صفحهای ایرانی با مضمونی عاشقانه داشت. نمی دانم چرا دلم خواست به این زن کمک کنم. و چون با کتاب ها آن ناشر تا حدی آشنایی داشتم، جلو رفتم و برای راهنمایی بهتر از آن خانم پرسیدم که معمولا چی میخواند؟ اما زن به جای جواب فقط نگاهم کرد و وقتی سوالم را با این پرسش که تا به حال چه خوانده، اصلاح کردم، نام یکی از همین نویسنده ها را آورد و گفت یکی – دو تا از کارهای ایشان را خوانده است. موارد اینچنینی کم نبودند. در واقع اغلب همینطور بودند. کتابهای به قول خودشان لاغر را برمیداشتند، با لبهایی آویزان و نگاهی مشکوک طرح جلد و عنوان آن را ورانداز میکردند و دوباره سرجا بر میگرداندند. این البته یک طرف قضیه است. اما طرف دیگر قضیه که شاید بیشتر برای کسی که مینویسید جالب باشد، خودِ نویسندگان یا به قولی آفرینندگان این قبیل آثار است. نویسندگانی که مطابق سلیقه اینگونه مخاطبین مینویسند و در واقع توقعات آنها را برآورده میکنند. حالا کار نداریم که برآورده کردن این نیاز چه قدر اهمیتی دارد و اصلا اهمیت دارد یا نه. چون این خودش یک بحث کارشناسی و فرهنگی پر و پیمان میطلبد. در هر حال به عنوان یک نویسنده شخصا برایم جای سوال است که بدانم نویسندگان چنین آثاری چگونه فکر میکنند؟ چه طور قضایا را میبینند؟ چه میخوانند؟ چطور مینویسند و اصلا چرا مینویسند و سوالهای دیگر. وقتی “معجون عشق” یوسف علیخانی منتشر شد آن را اتفاق فرخنده ای دانستم. فکر کردم بالاخره یکنفر پیدا شد که مرد و مردانه برود دنبال این سوال. با علیخانی پیشتر از این مصاحبهها، صحبت کرده بودم. صرف نظر از تفاوت دیدگاهی که به طور طبیعی داریم، میدانستم که این سوال قبل از هرچیزی برای خودِ علیخانی مطرح است که اصلا ادبیات عامهپسند و نخبهگرا چیست و از کجای کار از هم جدا میشوند. این دسته بندیها چطوری اتفاق میافتد. چرا بعضی آثار خواننده دارند و برخی ندارند. احتمالا طرح اولیهی این گفتوگوها هم از همین سوالات به فکر علیخانیِ نویسنده رسیده است. مخصوصا که او پیش از این گفتوگوهایی هم با نویسندگان نسل سوم داشت که چند سال قبل در مجموعهی دیگری منتشر شده است و حالا هم که “معجون عشق” با مصاحبههایی که انصافا خواندنی هستند. “معجون عشق” گفتوگو با نویسندگانی است که کتابهاشان پرمخاطب و به اصطلاح بازاریست. اغلب آثار آنها چند سال پیاپی و سالی یکی دو بار چاپ می شوند و نویسندهشان را صاحب درآمدی نه البته چشمگیر، اما قابل توجه می کنند. درآمدی که میشود به پشتوانهی آن به حرفهای نویسنده بودن کمی جدی تر فکر کرد. چیزی که برای نویسندهی آثار فاخر یا به قولی نخبه پسند، در حد یک شوخی ست. به نظرم “معجون عشق” را باید خواند تا فهمید این خط کشی ها چطور در ادبیات ما هنوز وجود دارد در حالی که در ادبیات جهان بی معناست؛ و چطور یک اثرِ عامه پسند خلق میشود در حالی که نمی توان منکر نویسنده بودنِ خالق چنین آثاری شد و بالاخره فهمید که چرا چنین کتاب های این همه مخاطب دارند، آنهم وقتی حتی محتوای آثاری که ما بر آن نام عامهپسندِ می گذاریم با استانداردهای چنین ادبیاتی در جهان فاصلهای در حد فاجعه دارد!
بیوه کشی
180,000 توماننویسنده: یوسف علیخانی
نشر: آموت
توضیحات: کتاب «بیوه کشی» نوشته یوسف علیخانی است. این کتاب که چهارمین رمان اوست، با استقبال بسیاری از سوی مخاطبانش مواجه شد. وی که علاقه خاصی به فعالیت در حوزه ادبیات بومی دارد و همیشه سعی در بازتاب فرهنگ و اندیشه زادگاهش، الموت، را در آثارش داشته است، این بار با نوشتن این اثر بیشازپیش به این هدف خود نزدیک شده است. این کتاب حاوی پیامی است از ناکارآمدی سنتهای منسوخ گذشته در زمان امروز. در قسمتی از متن این داستان میخوانید: « هفت شبانهروز بود خواب میدید هفت کوزهای که به هفتچشمه میبرد، بهجای آب، خون در آن پر میشود و هفت بار که کوزهها میشکنند، آب چشمهها دوباره برمیگردد و دیگر خون در آنها جوش نمیزند. لازم هم نبود شب باشد و خواب باشد تا کوزه به دوش، سر اژدر چشمه برود و کوزه در آب بکند که بعد ببیند کوزه پر از خون شده است….» این کتاب توسط انتشارات آموت منتشرشده است.