اسطوره ی گیل گمش و افسانه ی اسکندر
تماس بگیرید
نویسنده: جلال ستاری
نشر: مرکز
توضیحات: توضیح کتاب:
کتاب، تحلیل و تفسیری است درباره دو اسطوره “گیل گمش “و “اسکندر ذوالقرنین” که بهزعم نویسنده تلاش بیهوده اسکندر در طلب آب حیات با سعی نافرجام گیل گمش برای بی مرگی همانندی دارد .وی در بخش پایانی کتاب، نتیجهای از این دست مطرح میسازد” :حدیث گیل گمش، اسطورهای در خود بسامان و قدرتمند است و دست کم بیش از سه هزار سال است که بیم و امیدهای انسان میرنده خواستار بی مرگی را باز میتاباند و از این رو بیهوده نیست که انسان آرزومند و مشوش، تصویرش را در آیینه آن اسطوره میبیند … داستان شگفت گیل گمش، اسطوره است و اسطوره میماند، اما حدیث اسکندر و سفر پر ماجرایش در طلب آب حیات، با شاخ و برگهایی که بر آن افزودهاند، روالی قصهگون مییابد و به قصه تبدیل میشود .گیل گمش پهلوان نستوه افسانهای، از بی عدالتی خدایان رنجور و دردمند است و در نمییابد چرا انسان، حتی انسانی نیمه خدا، نمیتواند و نباید چون خدایان جاودانه بزید و با همین درد و دلتنگی، ناگزیر به مرگ تن در میدهد و از فرجام چاره ناپذیر آدمی ناخشنود است، اما سر آشتی ندارد و برای تسکین و تشفی آلامش، به جهان مابعدالطبیعی پناه نمیبرد… .اسکندر که قصهاش بیبهره از صلابت و بساطت اسطوره گیلگمش است، بسان الگویش، از دستیابی به آب زندگی محروم میماند، اما با تسلیم و رضا مرگ را میپذیرد .”…