هتل مامان
تماس بگیرید
نویسنده:الفریده هامرل
مترجم: حمیدرضا محبی
نشر: آموت
توضیحات:این کتاب شامل 15 داستان کوتاه می باشد که البته به صورت دیالوگی مابین مادر و فرزند، پدر و فرزند و یا فرزند و پدر و مادر و یا دو دوست که هر دو مادرند می باشد.
کتاب طنز ملموسی دارد و احتمالاً زمانی این سخنان از زبان ما نیز خطاب به پدر و مادرمان جاری شده و یا اگر به خاطر حجب و حیای شرقی چنین جملاتی را نگفته ایم شاید برخی از آنها به ذهنمان خطور کرده باشد. هرچه باشد شنیدن چنین جملات و طرز فکری از سوی فرزندان در این دوره و زمانه ابداً دور از ذهن نیست.
در کشورهای غربی فرزندان ترجیح می دادند به محض رسیدن به سن بلوغ از والدینشان جدا شده و زندگی مستقلی آغاز کنند و از این موضوع بسیار به خود می بالیدند. اما در سالهای اخیر نسل جدید، علاقه زیادی به زندگی مستقل و یا تشکیل خانواده از خود نشان نمیدهند. بسیار پرتوقع هستند و مشکلاتی از قبیل بیکاری، بحرانهای اقتصادی و … و از همه مهمتر رفتار نابخردانه والدین مانع بلوغ فکری واقعی جوانان شده است.
جوانان اکنون بیشتر ترجیح می دهند که از سرویس “هتل مامان” لذت ببرند و مجبور نیستند کرایه خانه بپردازند و لباسهایشان را بشویند و غذایشان را خودشان بپزند. احتمالاً آلمانی ها هم به جمله «رفیق بی کلک مادر» رسیده اند! خلاصه کلی خدمات دریافت می کنند و اغلب دو قورت و نیمشان هم باقی است.
یعنی جوانان بیشتر تقاضای آزادی و اختیار عمل و احترام به تصمیمهایشان دارند که درخواستی کاملاً بر حق است. ولی برخی فراموش کرده اند که هر اختیاری مسئولیتی را نیز در بر دارد و خودشان هم باید کاری بکنند.