وقتی چراغهای زندگی روشن میشوند
تماس بگیرید
نویسنده:سردار ازکان
مترجم:بهروز دیجوریان
نشر: آموت
توضیحات: رمان «وقتی چراغ های زندگی روشن می شوند» نوشته سردار ازکان نویسنده ترک تبار در سلسله نشست های نقد آموت مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار مهر، هادی خورشاهیان نویسنده و منتقد در جلسه نقد رمان «وقتی چراغ های زندگی روشن می شوند» نوشته سردار ازکان نویسنده ترک، گفت: کتاب دو راوی دارد و خوشبختانه فصل های کوتاه نیز دارد؛ یک راوی عمر بزرگ است و یک راوی عمر کوچک. این رمان را می توان رمانی روانشناسانه دانست.
وی ادامه داد: به نظر من سادگی اثر عامدانه نیست بلکه باید گفت که توانایی نویسنده در همین حد بوده است. درباره قیاس این کتاب با «شازده کوچولو» نیز باید گفت آنچه که در شازده کوچولو عامدانه است این است که ما می فهمیم که کودک از یک جای دیگر آمده است اما در این کتاب کودک از جای دیگری نیامده است. به نظر من راوی کودک در این رمان راوی قوی ای نیست.
تمام هدف سردار ازکان در این کتاب، این است که بگوید نه زندگی چیز عجیبی است و نه مرگ اما وی از نشانه هایی استفاده کرده که کار را بسیار خواندنی کرده است.
خورشاهیان با اشاره به اینکه مقدمه در این کار اضافی است، بیان کرد: این کتاب به شدت هدفمند است و عامدانه یک رمان هدفمند روان شناسانه نوشته و تلاش دارد که بگوید شما در زمانی که از همه چیز ناامید هستی می توانی در مواجهه با فرشته مرگ، به زندگی امیدوار بشوی.
وی ادامه داد: در این کتاب بنا نیست که شخصیت ها کار خاصی انجام دهند حتی عمر کوچکمان با وجود رسالت بزرگ دست به دست شدن این کتاب، باز هم قرار نیست کار بزرگی انجام دهد. تنها قصد عمر بزرگ نیز این است که برگردد و آن رز را به آن بچه بدهد. قصد نویسنده این است که بگوید هدف هستی اصلاً همین است ولی ساختار رمان این مفهوم را با قوت انتقال نمی دهد.
به گفته وی، رمان در درجه نخست باید مولفه های داستانی داشته باشد و لذت را برای مخاطب ایجاد کند و در غیر این صورت پیام اثر تاثیرگذار نخواهد بود.
این نویسنده تاکید کرد: این رمان توصیفی نیست بلکه رمان گفتاری و روایتی است. اما در ژانر خودش و با توجه به هدفی که نویسنده داشته می توان آن را موفق دانست. این کار به پانزده زبان ترجمه شده است. کار قبلی نویسنده هم به 43 زبان ترجمه شده است و یک روزنامه ایتالیایی می گوید که کار در سطح آثاری چون شازده کوچولو و جاناتان مرغ دریایی است. به گمانم این مقایسه کار را خراب کرده است. جایی که من مخاطب ناخوداگاه یا خودآگاه می آیم و می گویم که اینگونه نیست، کار خراب می شود.
میثم نبی، کارشناس و دبیر سلسله نشست های نقد آموت با متذکر شدن این نکته که «سردار ازکان» جزو معدود نویسندگانی است که بعد از نویسندگان ترک مانند «یاشار کمال» و «اورهان پاموک» این قابلیت را داشته است که آثارش به زبانهای مختلف ترجمه شود و بازتاب جهانی پیدا کند، گفت: در مورد سفر که اشاره شد، باید بگویم که این سفر در اثر قبلی ازکان به نام «رز گمشده» هم وجود دارد. سردار ازکان مسائلی را مطرح می کند که یک نگاه هستی شناسانه را اشاره می کند.
وی افزود: پرداختن به مسائلی مانند مرگ، چیستی زندگی، پوچی، مسائل ساده ای نیستند. هر اثر هنری یا ادبی می تواند دو نوع نگاه کلی داشته باشد. اول آنکه نگاه هستی شناسانه جدید ارائه دهد و در حالت دوم نویسنده با یک پرداخت نو به یک حقیقت عینی و ابژه می پردازد. مسائلی که در رمان مطرح می شود به نظرم از نوع دوم است. بازخوانی مسائلی است که بارها شنیده ایم. چیستی مرگ و اینکه آیا جهان پس از مرگ وجود دارد یا خیر. اما بحث بر سر این است که نویسنده چقدر توانسته به آن نگاه جدید برسد؟ هنر و ادبیات را وقتی در آن حالت نابش در نظر می گیریم که بتواند یک حرف جدید زده باشد و بتواند به آن درجه اعلای خودش برسد.
نبی همچنین عنوان کرد: به نظرم کارهایی از این دست را باید با کارهایی در سطح خودش بررسی کرد. یعنی قطعاً یک کار فلسفی که سارتر می نویسد را با همان سبک و سیاق خودش باید سنجید . باید ببینیم مخاطب این کار کیست نه اینکه کار را خیلی بالا ببریم و نه بگوییم که همه چیزش ساده و سطحی است. در ادبیات کهن ما، شخصی مانند مولانا عمیق ترین مفاهیم فلسفی را با مثالهایی خیلی ساده جسمیت می دهد و آن را برای مخاطب عام و مخاطبی که شاید خیلی نسبت به مفاهیم عمیق فلسفی آشنا نیست، قابل درک می کند. این اتفاق هم در سطحی خیلی پایین تر از مولانا، دارد در این کتاب رخ می دهد. در کار قبلی نویسنده، رز گمشده آنچه که بسیار به کار جسمیت و رنگ و بو می داد استفاده مولف از خرده روایتها و ضرب المثلهای ترکی بود که موجب شده بود اثر بعد پیدا کند اما به گمان من این بهره برداری در این کتاب رخ نداده است. به گمان من همه این سادگی عامدانه نیست و بخشهایی از آن ناشی از ضعف نویسنده است.
این کارشناس ادبی در ادامه گفت: من به عنوان مخاطب کاملاً با شخصیت آشنا نمی شوم. این شخصیت ابهام دارد و این ابهام از سر آگاهی نیست و ضعف نویسنده است. صحبتم را دو بخش می کنم: اول آنکه مفاهیم عرفانی که در کار هست که یکی از آنها نور است. دیگری بحث وحدت در کثرت، اینکه ما همه قطره هایی از یک دریا هستیم، در هم یکی شدن، ادغام شدن، فنا شدن و آن رابطه ای که بین کودک و دلفین است که می گوید ما باید از خودگذشتگی کنیم و فنا بشویم. رابطه ای که ما در عرفان خودمان هم داریم که قطعاً نویسندگان ترک هم با ترجمه آثار ابن رشد با این مفاهیم آشنا شده اند.
وی اضافه کرد: البته نه در قالب آن شکل کاملاً مذهبی، بلکه در سطحی پایین تر. نگاه دیگری که در کار است رگه های فلسفی در کار است که آن را در شخصیت عمر بزرگ می بینیم. وی یک شخصیت اومانیست است که می گوید نمی داند هدف زندگی چیست. گویی رگه هایی از اگزیستانسیالیسم و چیستی انسان را دوباره مطرح می کند. بحث اختیار نیچه را مطرح می کند. این شخصیت می گوید من اختیار دارم که خودم را بکشم. بحث پوچی مطرح می شود. اینها همه مؤلفه هایی هستند که در اثر وجود دارد اما نویسنده در چه حد در انتقال این مفاهیم با نگاه نو موفق بوده است؟ به نظرم در حد متوسطی توانسته از عهده این کار بر بیاید.
یوسف علیخانی، مدیر نشر آموت، در پایان اضافه کرد: اشتباه ما این است که به جای اینکه بیاییم ببینیم این کتاب چرا موفق شده است، کتاب را با ایده آل های خودمان مقایسه می کنیم. هر نویسنده را باید با نویسندگان در سطح خودش بررسی کرد.
رمان «وقتی چراغ های زندگی روشن می شوند» نوشته نویسنده ترک تبار سردار ازکان با ترجمه بهروز دیجوریان در چهاردهمین نشست از سلسله نشست های نقد آموت با حضور امیرحسین یزدان بد نویسنده و منتقد و هادی خورشاهیان نویسنده، شاعر و منتقد و نیز میثم نبی، کارشناس و دبیر جلسه عصر پنج شنبه 24 آذرماه مورد نقد و بررسی قرار گرفت.