قصههایی که در چمدان جا نشد
تماس بگیرید
نویسنده: سپینود ناجیان
نشر: آموت
توضیحات: مجموعه داستان «قصه هایی که در چمدان جا نشدند» نوشته سپینود ناجیان از سوی نشر آموت به چاپ رسید.
در پشت جلد این کتاب آمده است: «راهی نداشت. می خواست بداند. انگشتم را روی بینی گذاشتم که یعنی یواش تر و گفتم: «ماجون برای رقابت با جاری هاش، می خواست بزرگ ترین کوفته رو برای پدربزرگم بپزه. توش به جای آلو یا تخم مرغ، یه جوجه ی درسته بذاره. واسه این که کوفته به اون بزرگی وا نره اون قدر می کوبدش روی تخته که یه لپه می پره توی چشمش.»
«کور می شه؟» و از چشم بدریخت و افتاده ماجون همه چیز پیدا بود. محسن تا سه تا پیچ بعد ساکت بود و بعد یک هو گفت: «خیلی شیزنه»»
این کتاب از ۱۳ داستان کوتاه تشکیل شده است. «ماه جان»، «ماهاگونی»، «تجریش ۶۶»، «حکایت شب اول قبر منصور»، «یخچال»، «سرِ بند»، «هم خواب بینی»، «تروآ»، «افسانه ی به لیران»، «بی بی و مهتاب»، «ثریا و دلقکش»، «مانیا» و «آن که هر پنج شنبه، ساعت شش زنگ می زند» نام داستان های کوتاه این کتاب است.
در یکی از داستان های این کتاب که «تجریش ۶۶» نام دارد، می خوانیم: «حالا همه رفته اند. عطر چای تازه دم از آبدارخانه بلند شده. تجریش در شب زیر این نورهای رنگارنگ چراغ های نئون و تابلوی مغازه حال و هوای دیگری دارد. صندلی را کشیده ام کنار پنجره. داوود با دو لیوان چای می آید کنارم. گوش هایم دارد سوت می کشد. یعنی انگار که گرفته باشد. یک صدای اضافه، یک همهمه را با صدای داوود می شنوم. نمی دانم به کدام دقت کنم. کدام را باور کنم.»