ناز تو نیاز من
تماس بگیرید
نویسنده: زهرا دلگرمی
نشر:شقایق
توضیحات: : پاییز و آشوب باران. پاییز و اندوه و اشک، پاییز و پاییز و عشق؛ از دست خودش کلافه بود. از حالی که داشت و غمی که در اعماق وجودش میخروشید و بهانه میشد و دم نمیزد. از گوشهایش بیزار بود که دائم منتظر شنیدن صدایی از او بود. از چشمهایش گله داشت که هر لحظه با هر تلنگری به یاد او غوغا میکرد. حتی از شامهاش که به عطرهای شبیه رایحه همیشگی او تیز میشد و دلش را بازیچه تب و تابی بیقرار میکرد.