زردشتیان باورها و آداب دینی آن ها
175,000 تومان
اطلاعات کتاب
نویسنده: مری بویس
مترجم:عسکر بهرامی
انتشارات:ققنوس
سال انتشار:1398
کد شابک:9789643113292
درباره کتاب
از زمان انتشار این کتاب در سال ۱۹۷۹ پیشرفت چشمگیری در مطالعه دین زردشتی پدید آمده است، و اگرچه برخی تصحیحات در تجدید چاپ آن کتاب در سال ۱۹۸۳، در متن اعمال شد، ولی اینک شایسته به نظر میرسد تحولات عمدهای را خاطرنشان سازیم که طی مطالعه فصلهای نخست میباید به آنها توجه داشت. در تاریخ تقریبی که در ابتدا برای زردشت تصور کرده بودم، یعنی تاریخ ۱۷۰۰ پ.م. تعدیل روا داشتهام، از جمله بدین علت که آغاز تدوین سرودههای ریگودا را اینک به حدود ۱۵۰۰ پ.م. نسبت میدهند و زبان اوستایی متقدم که پیامبر بدان سخن میگفت، به ودایی بسیار نزدیک است. با این حال ممکن است که این زبان با تأنی بیشتری تحول یافته باشد، چون قوم وی نسبت به عموزادگان آریاییشان ثابت قدمتر و محافظهکارتر بودهاند؛ و محاسبات مبتنی بر زبان و محتویات متون «اوستایی متقدم» و «اوستایی متأخر»، برای اولی تاریخی در حدود ۱۲۰۰ پ.م. و برای دومی تاریخی را که متأخرتر از ۸۰۰ پ.م. نیست به دست میدهد. با این حال باستانشناسان با یافتههایشان به این نتیجه رسیدهاند که مهاجرتهای اصلی ایرانیان را به درون سرزمینی که زان پس به نام ایشان ایران نام گرفت، حدود ۱۰۰۰ پ.م. بدانند، به طوری که نسبت دادن زردشت به ۱۲۰۰ پ.م. باز هم بدین معناست که وی پیش از مهاجرت آنان و بنابراین در جایی واقع در استپهای آسیای میانه میزیست. نقاطی در قزاقستان شمالی کاوش شدهاند که تصور میرود به ایرانیان باستانِ آن روزگار تعلق داشتهاند. ساکنان این نقاط شبانکارگانی یکجانشین بودند که بیشتر از فرهنگ عصر سنگ برخوردار بودهاند، ولی تا اندازهای از مفرغ نیز استفاده میکردهاند. ویرایش تازهای از یسنِ هفتها (ستایش هفت فصل) به پیدایش تحول بسیار مهمی در مطالعات زردشتی منجر شده است، بدین معنا که این نیایش مختصر را (که به همراه گاهان و دو مانثره کوتاه مقدس، کل مجموعه متون اوستایی متقدم را تشکیل میدهد) به خود زردشت نسبت میدهند. این کشف، ارزش بیاندازه دارد، چه نه فقط آن را اساسا به گنجینه کلام خود پیامبر میافزاید، بلکه چون این نیایش تقریبا به تمامی منثور است و برای عبادت دستهجمعی در نظر گرفته شده، بنابراین فهم آن آسانتر از گاهان است. این متن باستانی هنوز هم ابهاماتی دارد، ولی برخی نکات مهم آن بالبداهه روشن است، به ویژه این که تعبیر «امشاسپندان» را که متعلق به الهیات زردشتی است، خود زردشت به کار برده (و تقریبا به یقین، خود او هم آن را ابداع کرده) است. به طور کلی این نیایش، حتی روشنتر از گاهان، نشان میدهد که پیامبر در تکمیل آموزههای بسیار بنیادین و مؤثر خویش، از باورهای دینی کهن قوم خود برداشت کرده است؛ به استناد آن، هرچه بیشتر ملزم خواهیم بود نظریه آکادمیک دیرین را (که در این کتاب هم اندکی بدان پرداختهایم) مشعر به این که هندوایرانیان مفاهیم انتزاعی تشخص یافته را میستودهاند، به کنار نهیم. آشکار است که این موضوع، اشتباهی تاریخی (anachronistic) است و چیزهایی که آنان در حقیقت حرمت مینهادند نیروهای نادیدنی (اوستایی: ـ mainyu، سنسکریت: ـ manyu) بوده است که ایشان در همه چیز، جاندار یا بیجان درک میکردهاند و بعضی از آنها سخت نیرومند انگاشته میشدهاند.