روانکاوی در گذر زمان
تماس بگیرید
اطلاعات کتاب
درباره کتاب
این اثر به بررسی تاریخچه و نظرات مطرح شده در باب روانکاوی، نیروهای هیجانی و احساسی هستند که تعیینکنندهی رفتارند و این نیروها همیشه در حوزهی آگاهی حضور ندارند و در غالب موارد به صورت پنهان شده در لایههای ناخودآگاه، اثر خود را اعمال میکنند. اما به رغم رفتارگرایان، این ایده که علم روانشناسی متکی بر روش ذهنی دروننگری باشد، مردود است. این افراد به رویدادهای ذهنی به علت ماهیت لمس ناشدنی آنها به دیدهی شک مینگرند. ازجمله افرادی که به درک ماهیت بشر از طر یق روانکاوی کمک کرد میتوان از فروید نام برد. به تصریح نگارنده “فروید در برخورد با بیماران خود به این نتیجه رسید که برای علاج اختلال روانی ابتدا باید ماهیت آن را شناخت و برای رسیدن به این هدف باید بیمار را به شکل سازمانیافتهای تحت مشاهدهی دقیق قرار داد. او موفق به توضیح رفتار انسان بر اساس واژگان روانشناسی شد و پژوهش و درمان را تحت یک چتر واحد درآورد. تحت رهبری فروید، این واقعیت هرروز بیش از پیش مطرح شد که روانشناسی میتواند همانند علوم طبیعی منسجم و عملی باشد. او با استفاده از روشهای روانشناختی به مسالهی محوری شخصیت انسان و اختلالات آن یورش برد. شناسایی انگیزشهای ناخودآگاه که دستگاه درمانی خود را بر آن بنا نهاد، موجب وسعت بخشیدن درک ما از علل روانشناختی بیماریها شد و راهی را برای تاثیر بر ساختار شخصیتی انسان گشود”.