قهرمانان المپ (1)(قهرمان گمشده)

ریک ریوردان داستان‌های قهرمانان المپ را نخست به‌عنوان قصه‌های وقت خواب برای دخترش تعریف می‌کرد اما اکنون این داستان‌ها در میان پرطرفدارترین رمان‌های فانتزی قرن بیست‌ویکم جای گرفته‌اند. مجموعه‌ی قهرمانان المپ داستان عشق‌ها، شکست‌ها و فداکاری‌هاست. هفت دورگه، الهه‌ای انتقام‌جو و ارتشی از هیولاهای بی‌رحم و نامیرا بازیگران این مجموعه‌ی پنج جلدی هستند. قهرمان گمشده جلد اول از مجموعه‌ی قهرمانان المپ است.

جِیسون گرِیس در حالی‌ که هیچ چیزی به ‌خاطر ندارد، در صندلی عقبی اتوبوسی از خواب بیدار می‌شود و خود را در کنار «دوستانی» می‌یابد که اصلاً حتی اسمشان را هم نمی‌داند. دختری به نام پایپر و پسری به نام لئو، در ماجراهایی همراه جیسون می‌شوند که حتی در خفن‌ترین خواب‌هاشان هم تصورش را نمی‌کردند؛ گلاویز شدن با غول‌های یک‌چشم و رویارویی با هفاستوس رب‌النوع آهنگری و صنعتگری، زئوس خدای خدایانِ المپ و آفرودایت، الهه‌ی عشق به عنوان پدرها و مادرشان اصلا نمی‌تواند آسان باشد.

ریوردان به‌خوبی بلد است خواننده‌هایش را به کتاب قلاب کند. هنگامی که خبر انتشار جلد اول این مجموعه منتشر شد، بسیاری از منتقدان و حتی طرفدارانش فکر می‌کردند او چطور می‌تواند هیجان و تعلیقی که در مجموعه‌ی پرسی جکسون خلق کرده، در این سری جدید هم حفظ کند؟ اما به محض انتشار، همه نفس راحتی کشیدند؛ ریوردان یک بار دیگر از پسِ این کار برآمده بود.

جِیسون، پایپر و لئو به کمپ دورگه‌ها می‌روند و آنجا دوستان جدیدی پیدا می‌کنند و با سرنوشتِ خود، که دستِ خدایان المپ سال‌ها پیش برایشان رقم زده بود، آشنا می‌شوند. بچه‌ها می‌فهمند که این تنها شروع ماجراست و شاید حتی در راه فهمیدنِ حقیقت و نجاتِ جان دوستان، خود قربانی شوند.

یکی از موفقیت‌های ریوردان در این کتاب، ساختن لحنی مخصوص ایزدان و الهه‌ها، جدا از لحن امروزی نوجوانان داستان است. این شخصیت‌ها گرچه خیلی‌هاشان جدیدند، با ویژگی‌های منحصربه‌فرد، صمیمیت و البته بدجنسی‌ها و رمزآمیز بودنشان، خیلی زود خود را در دلِ داستان و خواننده جا می‌کنند. سکانس‌های ماجراجویانه، دیالوگ‌های به‌یادماندنی و معمایی که به این زودی‌ها و راحتی‌ها حل نخواهد شد، قهرمان گم‌شده را به کتابی موفق در شروع یک پنج‌گانه تبدیل کرده است.