روش پژوهش آسان در علوم انسانی
تماس بگیرید
اطلاعات کتاب
نویسنده: سیدرضا موسوینیا
انتشارات:مخاطب
سال انتشار:1396
کد شابک:9786005750447
درباره کتاب
سخنی از مؤلف نوشتن سختتر از گفتن است و در جوامعی كه فرهنگ شفاهی، آن هم از نوع تکگویی و مونولوگ، قویتر و رایجتر از فرهنگ مكتوب است، نوشتن سختتر هم میشود. در نظام آموزش و پرورش ایران، زنگ انشاء و زنگ تفریح، تقریباً معادل هم تلقی میشوند. دغدغه اصلی دانشآموزان به خصوص در دوره دبیرستان، حفظ کردن (و نه فهمیدن) حجم زیادی از مطالب، سرعت در جزوه نویسی و قدرت بالای تستزدن است. كمتر معلمی در دوره دانشآموزی به ما آموخت كه صفحاتی از كتابی را بخوانیم، كتاب را ببندیم، آنچه را كه خواندیم در ذهن خود تجزیه و تحلیل كنیم و سپس یافتههایمان را در یك صفحه به صورت خلاصه بنویسیم. كمتر آموختهایم مطالبی كه میشنویم، با مفاهیم ذهنی و قلم خود، روی كاغذ بیاوریم. خطابهگویی را بیش از نگارش آموختهایم. دوست داریم بیشتر صحبت كنیم تا اینكه اندیشههایمان را روی كاغذ بیاوریم. این فرهنگ از مدارس به دانشگاهها نیز تسری پیدا كرده است. دانشجویان تازه وارد در دانشگاه تمایل به جزوهنویسی و حفظ كردن انبوهی از مطالب دارند و ترجیح میدهند با تحویل دادن همان محفوظات و نگارش عینی جملات كتاب و استاد، نمره قبولی دریافت كنند. آنها ترجیح میدهند در كلاس، به طور شفاهی كنفرانسی ارائه دهند تا اینكه مسئلهای را در چند صفحه تحلیل و تبیین نمایند. نتیجه این وضعیت این است كه عموم دانشجویان در رشتههای علوم انسانی با انبوهی از محفوظات ذهنی فارغالتحصیل میشوند اما از نوشتن گریزان هستند. این در حالی است كه مزیت و هنر اصلی فارغالتحصیلان رشتههای علوم انسانی، قدرت تحلیل، تبیین و تفسیر پدیدههای اجتماعی است كه باید به صورت مكتوب ارائه بدهند. شناسنامه کارشناس علوم انسانی، آثار مکتوب اوست. اهمیت درس روشپژوهش برای دانشجویان رشتههای مختلف علوم انسانی در همین اصل است. این درس در مقطع كارشناسی و كارشناسی ارشد به دانشجویان میآموزد كه چگونه روشمند بیاندیشند و روشمند بنویسند. موفقیت و نمود دانشجویان علوم انسانی در همه درسهایی كه در دانشگاه میآموزند، در گرو یادگیری درس روش پژوهش است. ضعف دانشجویان در بسیاری از درسها، نمود کمتری در درسهای دیگر دارد. در این وضعیت دانشجویان شاید بتوانند با تقویت درسهای دیگر، ضعف خود را جبران كنند اما ضعف دانشجو در روش پژوهش، در همه درسها و به خصوص در ارائه پایاننامه تحصیلی به وضوح خود را نشان میدهد. بنابراین روش پژوهش برای دانشجویان رشتههای علوم انسانی درسی بنیادین است و دانشجویان باید توجه و اهتمام ویژهای نسبت به این درس داشته باشند. آنها باید قلم دست بگیرند و شروع به نوشتن کنند. به طور حتم نوشتههای آغازین آنها مملو از اشتباهات گوناگون خواهد بود اما برای خوب نوشتن هیچ راهی جز غلط نوشتن در آغاز وجود ندارد. درست نوشتن و خوب نوشتن صبوری فراوان میطلبد و من و شما باید این صبوری را در خود ایجاد کنیم تا به تدریج خوب، درست و روشمند بنویسیم. صبوری و ممارست در نوشتن مانند صبوری باغبان است كه با صبر و حوصله چندین سال برای باغ خود زحمت میكشد تا بالاخره محصولی خوب به طور دائمی برداشت نماید. در این کتاب پس از بررسی انبوه كتابهای روشپژوهش كه در رشتههای مختلف علوم انسانی نگارش شده است و نیز تجربیاتی كه از تدریس روش پژوهش در دانشگاه علامهطباطبایی به دست آوردهام، سعی كردهام با قلمی ساده، روان و به صورت کاربردی، درس روش پژوهش را برای دانشجویان علوم انسانی بنویسم. رشتههای مختلف علوم انسانی در مبانی و اصول بنیادین روش پژوهش با یکدیگر مشترک هستند، اما به لحاظ تکنیکهای روشی، تفاوتهایی با یکدیگر دارند. از این رو در نگارش مطالب کتاب به گونهای عمل کردم که برای همه دانشجویان رشتههای علوم انسانی مفید باشد. در این کتاب تلاش شده است تا مبانی نظری و اصولی در روششناسی به بیانی ساده ارائه شود و از آن مهمتر ارتباط میان مبانی نظری روششناسی با مباحث تكنیكی در روش تحقیق برقرار گردد. در بیان مثالها نیز سعی شده از مباحث رشتههای مختلف استفاده شود. این كتاب بویژه برای دانشجویان رشتههای علوم سیاسی، روابط بینالملل، مطالعات منطقهای، تاریخ، علوم اجتماعی، جامعهشناسی سیاسی، جامعهشناسی و علوم ارتباطات مفید خواهد بود. دانشجویان و پژوهشگران در این رشتهها با خواندن این كتاب میتوانند ارتباط میان مبانی نظری و تكنیكهای روش تحقیق را به خوبی بیاموزند و مهمتر آنكه مبانی نظری و تکنیکهای پژوهش را گام به گام در پژوهش خود به كار ببندند. نتیجه این پژوهش متنی روشمند و منظم خواهد بود. حمد و سپاس، اول و آخر مخصوص خداوند متعال است که قلم به دست ما داد و به ما آموخت آنچه نمیدانستیم و میآموزاند آنچه نمیدانیم. ضروری میدانم، خارج از تعارفات مرسوم، عمیقأ از اساتید بزرگوارم آقایان دكتر محمود سریعالقلم، دكتر محمدرضا تاجیك و دكتر حسین سلیمی كه در طول دوران تحصیل دانشگاهی به من روش تحقیق آموختند، تشكر و قدردانی نمایم. از دانشجویانی كه با حضور فعال خود در كلاسهای درس روش تحقیق در دانشگاه علامهطباطبایی، انگیزه نگارش این كتاب را در من بوجود آوردند، تشكر میكنم. از مدیران انتشارات مخاطب نیز كه این كتاب را منتشر كردند، سپاسگزارم. سیدرضا موسوینیا دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامهطباطبایی فروردین 1396 پیشگفتار واقعیتگریزی و تخیلاندیشی از نتایج رایج بودن فرهنگ شفاهی و مهجور بودن فرهنگ مكتوب در جوامع است. این آفت از سطوح زیرین جامعه تكوین و در لایههای نخبگی نیز نفوذ پیدا میكند. یكی از مهمترین دلائل این آسیب اجتماعی، جایگاه تنزلیافته علوم انسانی در جامعه ایرانی است. علوم انسانی در جامعه ایرانی، جایگاه درجه دومی دارد و نسبت به علوم پزشكی و مهندسی، به مثابه شهروند درجه دو محسوب میشود. دانشآموزانی که در درسهای مانند ریاضیات، شیمی و فیزیك ضعیف هستند، ناگزیر وارد رشتههای علوم انسانی میشوند. کمتر دانشآموز ممتازی را سراغ داریم که چشم بر روی رشتههای مهندسی و پزشکی ببندد و با اشتیاق و علاقه، رشتههایی از قبیل جامعهشناسی، سیاست و روانشناسی را انتخاب نماید. نتیجه جایگاه تنزلیافته علوم انسانی در ایران، افت کیفی علوم انسانی، عدم تولید دانش بومی و وابستگی به متون ترجمه شده در رشتههای مختلف علوم انسانی است. وقتی علوم انسانی جایگاه واقعی خود را در پیشبرد جامعه پیدا نکند، نخبگان علوم انسانی نیز جایگاه واقعی خود را نخواهند یافت. از آنجا كه شالوده علوم انسانی در ایران متأثر از علوم غربی است، نخبگان رشتههای علوم انسانی نیز عالمان غربزده و غیركارآمد برای مسائل ایران تلقی میشوند. بیتردید علوم انسانی در ایران باید از مصرفگرایی به تولید دانش سیر نماید اما باید بپذیریم كه حركت به سوی بومی كردن علوم انسانی در ایران و تحقق اهداف عالی علمی در ایران، در گرو منزلت دادن به علوم انسانی و نخبگان علوم انسانی، آزاداندیشی و به خصوص تقویت فرهنگ مكتوب در جامعه است. نوشتن ذهن را منظم و شخصیت انسان را متعادل میکند. انسان با نوشتن میتواند اندیشههای خود را ارزیابی و اصلاح کند. برای نگارش باید ذهن را آرام و منظم کرد و این نظم ذهنی کمک میکند تا تناقضاندیشی را کاهش دهیم و منطقی بیاندیشیم. هر چقدر بیشتر بنویسیم، منطق در گفتار را نیز بیشتر رعایت خواهیم کرد. بر اثر نوشتن عادت ذهنی در ما شکل میگیرید که هر چیزی را نگوییم و با استدلال سخن بگوییم. به این ترتیب نوشتن شخصیت انسان را نیز متحول خواهد کرد. دانشجویان علوم انسانی باید به نوشتن اصالت دهند و هنر خوب نوشتن را دغدغه اصلی خود در دوران تحصیل قرار دهند. خوب نوشتن نیازمند اشراف بر اطلاعات، طبقهبندی اطلاعات، قدرت تلخیص، افزایش قدرت تحلیل، ذهنیت نظری و از همه مهمتر روشمند اندیشیدن است. ذهن روشمند، ذهن منظم و خلاقی است كه اسیر انبوهی از اطلاعات یا دادههای خام نمیشود، اطلاعات را در ذهن خود طبقهبندی میكند، ترتیب را در اندیشیدن رعایت میكند و مانند یك كارخانه قالبریزی، انبوهی از اطلاعات را با قالبهای نظری و هدفمند در جای خود میچیند و به نگارش درمیآورد. درس روش پژوهش، منظم اندیشیدن، چینش اطلاعات، تحلیل اطلاعات و هدفمند نوشتن را به دانشجویان علوم انسانی آموزش میدهد. از این منظر مهمترین درس در میان دروس هر رشته علوم انسانی، درس روش پژوهش است. هنر یك عالم علوم انسانی در این است که ایدههای خود بنویسد و درس روش پژوهش به او میآموزاند تا ایدههای خود را به شكلی درست، كامل، هدفمند و جذاب به خواننده ارائه كند. گاه اطلاعات عادی را با نگارش روشمند میتوان بسیار جذاب نمود و گاه اطلاعات جذاب با نگارشی نامنظم کم اهمیت جلوه میكند. تفاوت نوشتهای كه در مقالات علمیپژوهی منتشر میشود و یادداشتهایی كه در سایتهای غیرمعتبر اینترنتی منتشر میشود، به دادهها و اطلاعات مطرح شده در آنها مربوط نیست. چه بسا هر دو نوشته از اطلاعات مشابهی استفاده کردهاند. آنچه یك نوشته را در منزلت یك مقاله علمی ممتاز قرار میدهد، ساخت نظری و روشمند آن است. در این كتاب سعی شده است تا خوانندگان بویژه پژوهشگران و دانشجویان، پیشدرآمدی بر روششناسی و روشپژوهش و ارتباط این دو با یكدیگر را با بیانی ساده و روان بیاموزند. روششناسی به مباحث نظری ناظر بر متدولوژی میپردازد و روشپژوهش ناظر بر تکنیکهای پژوهش و طرح پژوهشی (پروپوزال) است. فصول طراحی شده در کتاب کاملأ مرتبط با یکدیگر است. از این رو به دانشجویان و پژوهشگران توصیه میشود کتاب را از ابتداء آن مطالعه نمایند. فصل اول كتاب به ماهیت نظری در روششناسی میپردازد. این فصل پیشنگارشی برای پژوهش محسوب میشود و در آن مبانی پارادایمیك دو رویكرد و یا نحله علمی- تجربی و كیفی- تفسیری توضیح داده میشود. این دو نحله، رایجترین طبقهبندی اولیه روشپژوهش در علوم انسانی را تشکیل میدهند. برخی از نویسندگان رویکرد انتقادی و یا رویکرد ترکیبی کمی/ کیفی را نیز به عنوان روش سوم و چهارم در روششناسی معرفی میکنند. نویسنده کتاب اما معتقد است رویکرد انتقادی و رویکرد التقاطی (مشهور به ترکیبی) در ذیل دو نحله اصلی علمی- تجربی و کیفی- تفسیری مطرح میشوند و به لحاظ نظری از این دو روش تغذیه میکنند. در این مورد بیشتر خواهیم گفت. فهم مبانی پارادایمیک روش علمی- تجربی و کیفی- تفسیری گام نخست در یادگیری روششناسی است. پژوهشگر پس از آنکه در ذهن خود به مسئلهای میرسد و تصمیم میگیرد که مسئله خود را با پژوهش حل نماید، آنگاه متناسب با مسئله خود، از میان دو رویکرد علمی-تجربی و کیفی- تفسیری دست به انتخاب میزند. فصل دوم به اهداف، راهبردها و گونههای پژوهش میپردازد. این فصل نیز پیشنگارش و گامهای دوم، سوم و چهارم پژوهشگر در روش پژوهش را تشكیل میدهد. این گامها كاملأ با گام اول پژوهشگر مرتبط هستند. در گام اول هر كدام از رویكردها و نحلههای علمی- تجربی و کیفی- تفسیری که انتخاب شدند، آنگاه اهداف، راهبرد و گونه تحقیق، مرتبط با آن نحله انتخاب میشوند. اهداف توضیحی، توصیفی، تبیینی، پیشبینی، تجویری، برآورد و ارزیابی، اكتشافی، تفسیری، قرائت و آیندهپژوهی؛ راهبردهای استقراعی، قیاسی، علتیابی و استفهامی؛ گونههای پژوهشی بنیادی، کاربردی، مقایسهای، تطبیقی، ایستاسنجی و مطالعه روند با ذکر مثال از رشتههای مختلف تحصیلی در این فصل توضیح داده خواهند شد. فصل سوم نیز مانند فصل اول و دوم پیشنگارش تحقیق محسوب میشود. این فصل به روش التقاطی و یا اختلاطی علمی- تفسیری میپردازد. در این فصل پس از توضیح روشهای کمی و کیفی و نشان دادن وجوه افتراق آنها با یکدیگر، به این سؤال میپردازیم كه آیا امكان تركیب روشهای كمی با كیفی وجود دارد؟ چگونه میتوان از ویژگیهای كاربردی روش علمی- تجربی و كیفی- تفسیری در قالب رویکردی سوم در روششناسی بهره برد اما در عین حال اسیر تعارضات معرفشناسی آنها نشد؟ در این فصل ضمن تفكیك میان اطلاعات كمی و كیفی با تحلیل كمی و كیفی، استدلال میكنیم كه امكان تركیب اطلاعات كمی و كیفی وجود دارد اما امكان تركیب تحلیل كمی با كیفی و یا تركیب رویكرد علمی- تجربی و كیفی- تفسیری وجود ندارد. آنچه میتوان انجام داد، التقاط و یا اختلاط تحلیل كمی و كیفی است. روش انجام این اختلاط در این فصل بیان میشود. فصل چهارم کتاب آغاز نگارش است و به طرح پژوهش یا نگارش پروپوزال پژوهش میپردازد. در این فصل دانشجو یا پژوهشگر قلم دست میگیرد و طرح كلان پژوهش خود را با بیان مسئله، انتخاب عنوان، سؤالات اصلی و فرعی، فرضیه (در صورت لزوم)، مفروضات، متغیرها، شاخصهها و… به نگارش در میآورد. در این فصل با بیان مثالهای متعدد از رشتههای مختلف، شیوه طراحی درست سؤال و نگارش فرضیه، تعیین متغیرها و…را توضیح میدهیم. همچنین نشان میدهیم چگونه میتوان با مفهومسازی، متغیرها یا شاخصههای انتزاعی را به صورت انضمامی مفهومسازی كنیم. فصل پنجم به طرح پژوهش در پژوهشهای كیفی- تفسیری اختصاص دارد. در این فصل تكنیكهای كیفی از قبیل تحلیل محتوی كمی، تحلیل محتوی كیفی، مدلهای آیندهپژوهی ( شامل برآورد، وجوه عدم قطعیت ممکن، وجوه عدم قطعیت محتمل، لوزی تصمیمگیری، مدل دلفی) و تعمیق در گروههای اجتماعی با بیان مثال توضیح داده میشوند. فصل ششم به شیوههای جمعآوری و تولید اطلاعات كمی و كیفی میپردازد. مفهوم محوری این فصل «پیمایش در علوم انسانی» است. بسیاری از پژوهشگران، روش پژوهش را شیوه جمعآوری اطلاعات و ساختارمندکردن اطلاعات تعریف میکنند. در این فصل میآموزیم چگونه در حوزه مطالعاتی خود اطلاعات تولید کنیم، چگونه از اطلاعات سابق بهره ببریم و چگونه اطلاعات را به صورتی ساختارمند در پژوهش خود استفاده کنیم. در این فصل مفهوم پیمایش در علوم انسانی در دو مفهوم سنجش (كمی) و ارزیابی (كمی/ كیفی) تقسیمبندی میشود. در پیمایش- سنجش، شیوههای كمیتسازی، اندازهگیری مقیاسی و اندازهگیری با نمودار و جدول را نشان میدهیم. در پیمایش- ارزیابی نیز تكنیكهای انجام مصاحبه، پرسشنامه و مشاهدات میدانی توضیح داده میشود. در پایان این فصل نیز شیوههای بخشبندی، فصلبندی، پاراگرافنویسی و رفرنسنویسی توضیح داده میشود.