نمایش 190–198 از 764 نتیجه

نمایش 40 60 80

فکر نکن تنهایی

175,000 تومان

نویسنده: الیف شافاک
مترجم: صابر حسینی
نشر: مروارید
توضیحات: فکر نکن تنهایی آخرین کتاب الیف شافاک است که در سال 2018 منتشر شد. او در این کتاب به موضوع‌های مختلفی همچون ادبیات، هویت زن، مسائل اجتماعی و زندگی شخصی خود پرداخته است.
برایت با کلمات پیچک‌ها بافته‌ام. شب‌ها که چشم‌هایت را می‌بندی، وقتی وسط آن لحظه‌ی بی‌همتای خواب و بیداری هستی، وقتی میان جن‌ها تک‌و‌تنها می‌مانی، آن‌ها را ببویی و به یاد بیاوری. برایت لباسی از حرف‌ها بافته‌ام تا با افتخار بپوشی و هیچ‌وقت سردت نشود. لباسی از مخمل ضخیم. با نخ‌هایی طلایی. اولین حرف اسمت را رویش دوختم، بی‌صدا و صمیمانه، بی‌آن که کسی باخبر شود، درست مثل سوگندی که تنها خداوند آن را می‌شنود.

در جمع زنان

58,000 تومان

اطلاعات کتاب

نویسنده:چزاره پاوزه

مترجم: مجتبی ویسی

انتشارات:ثالث

سال انتشار:1396

کد شابک:9789643806439

درباره کتاب

کتاب زندگی در ایتالیای پس از جنگ را به تصویر می کشد. نگاه نویسنده به ایتالیای آن زمان، انتقادی و تلخ است. نکته جالب آن است که در این میان، کار و تلاش فردی ستوده می‌شود

نه تر و‌ نه خشک

30,000 تومان

نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی
نشر:معین
توضیحات:باغ روستای سیرچ كرمان پرنده در چشم و خیال كودكیم پرید. بابا بزرگ اسم این پرنده چیست؟ « نه ترونه خشك» قصه ای دارد. 8 سالم بود. قصه كوتاه بود. 8 جمله مثل سالهای عمر من از آن به بعد پا به پای من دوید. 50 سال مثل پیچك بر درخت با قصه ها آمیخت. مثل شاخه بر درخت. جوانه زد توی ذهم من و در خیال من رشد كرد.

پیمان قلب‌ها

تماس بگیرید

نویسنده:خدیجه سیفی
نشر: شقایق
توضیحات:
در این داستان، خانواده‌ای مستمند که کاشانه خود را بر اثر زلزله از دست داده‌اند پس از در به دری، برای تامین کار و معاش به تهران می‌آیند و در منزل یکی از ثروتمندان شهر تهران به کار مشغول می‌شوند .غزاله دختر زیبای این خانواده است که بعدها در رشته پزشکی به دانشگاه راه می‌یابد .آشنایی او با “ساسان “در خانه جدید محور اصلی وقایع داستان را تشکیل می‌دهد .

سایه‌های تردید

تماس بگیرید

نویسنده: پروانه ایجازی
نشر: شقایق
توضیحات:
با اشتیاقی كودكانه مقابل آینه دیواری ایستادم و با وسواس اونیفورم مدرسه ام را پوشیدم انگار برای اولین بار است به مدرسه می رفتم …

عطر یاد تو

تماس بگیرید

نویسنده:زهره میرباقری
نشر: شقایق
توضیحات:با گفتن این جمله انگار آسمون بر سرم فرو ریخت. لرز عجیبی در درونم حس كردم زبونم بند اومده بود. تنها به دنبالش رفتم قدرت گفتن حتی یك كلمه رو نداشتم بدون اینكه سرشو برگردونه از ساختمون بیرون رفت و وارد حیاط شد غرش و رعد و برق به گوشم رسید و قطرات باران بر سر و صورتم چكید و با اشكم همراه شد. نگاهم از باران و اشك تار شده بود و تنها محو رفتن او شده بودم…

حادثه یک‌ نگاه

تماس بگیرید

نویسنده:نسرین سیفی
نشر:شقایق
توضیحات:

آن روز كه به روی سبزه های كنار جوی قدم بر می داشتی نمی دانی برای اولین بار با چه دلهره ای و فقط برای تسكین دلم نگاهت كردم و چه اضطرابی داشتم … اعتراف می كنم كه خیلی دوستت دارم و اصلا در این فكر نیستم ….

ملیسا

تماس بگیرید

نویسنده:نیلوفر پور عباسی
نشر: شقایق
توضیحات: لحظه‌های عشق یه باغ پر گله، یه آسمون پر ستاره‌ست، بارونیه که کویر تنهایی رو سیراب می‌کنه، مثل نسیم صبحگاهی می‌مونه، آدم با خنکاش از خواب بیدار می‌شه! هزاران لحظه نصیبتان باد.

سیاوش

95,000 تومان

نویسنده: نرگس عینی
نشر: شقایق
توضیحات: هنگامی که به خانه رسید هوا کاملا تاریک شده بود، وارد اتاقش شد و چراغ را روشن کرد و نگاهی به عکس او روی میز مطالعه‌اش انداخت و بی‌اختیار به گریه افتاد. آیا باید به همین سادگی او را از دست می‌داد؟ کاش هیچ‌گاه به او نگفته بود که دوستش دارد، کاش هیچ‌گاه عاشقش نشده بود! چگونه باید به او می‌فهماند که روزهای خوش به همین زودی به پایان رسیده‌اند؟ چگونه به او می‌گفت که نگرانی‌اش بیهوده نبوده و اتفاقی که همه از وقوع آن واهمه داشتند به وقوع پیوسته است. با دلی آکنده از درد و سینه‌ای مالامال از غم روی تخت افتاد و بارش باران تند بهاری را از پنجره تماشا کرد آسمان نیز همراه او اشک می‌ریخت.