نمایش 21–33 از 33 نتیجه

نمایش 40 60 80

نگاهی نو به مبانی علم سیاست

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده: والتراس. جونز، جیمز.ای مدایروس، رابرت ال کورد، عبدالرحمن عالم، مایکل.جی راسکین

مترجم:علیرضا سمیعی‌اصفهانی

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1393

کد شابک:9786009118250

درباره کتاب

کتاب حاضر ترجمه چاپ دهم کتابی است که نخستین بار در سال 1972، توسط تعدادی از برجسته‌ترین اساتید علوم سیاسی دانشگاه‌های آمریکا و انگستان تحریر شده است. متن انگیسی کتاب در پنج بخش به چاپ رسیده که بخش پنجم در ترجمه فارسی حذف شده است. در بخش نخست مباحثی چون چیستی علم سیاست، نظریات کلاسیک و مدرن، دولت و حکومت، افراد و قانون اساسی و … مطرح شده است. در بخش دوم، مفاهیمی چون ایدئولوژی‌های سیاسی، فرهنگ سیاسی، افکار عمومی بررسی شده است. در بخش سوم به موضوعاتی مانند ارتباطات سیاسی و رسانه اشاره شده است. در بخش چهارم نیز نهادهای بنیادین حکومت تشریح شده است.

دیالوگ میان روابط بین الملل و حقوق بین الملل در آغاز هزاره سوم

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده:عبدالعلی قوام، سمیرا محسنی

انتشارات: مخاطب

سال انتشار:1398

کد شابک:9786005750669

درباره کتاب

بحث مربوط به تقارب و تعامل حقوق بین‌الملل و روابط بین‌الملل از مدتها ذهن صاحبنظران و نظریه‌پردازان بین‌المللی را بخود مشغول كرده است. وجود پارادایم‌های گوناگون و نیز به تبع آن حضور رویكردهای مختلف، گاه برقراری ارتباط میان این دو رشته مطالعاتی را تسهیل نموده و گاه محدودیت‌ها و موانعی برای دیالوگ میان آنها به وجود آورده‌اند. در حالیكه تبیین، تفسیر و اجرای قوانین بین‌المللی در بستر سیاست بین‌الملل و ویژگیهای ساختاری نظام بین‌الملل میسر است، همكاری‌ها و تعارضات كنش‌گران بین‌المللی نیز می‌باید در چارچوب قوانین و مقررات حقوق بین‌الملل قابل توجیه باشند. تحت این شرایط الزاما حقوق بین‌الملل و روابط بین‌الملل از یكدیگر تغذیه كرده و نمی‌توانند حیات جداگانه‌ای داشته باشند.
با ورود به هزاره سوم همكاری و تعامل میان این دو رشته مطالعاتی بیش از پیش احساس شده كه این خود می‌تواند بر تحولات جاری و آتی بین‌المللی تاثیر بسزائی بگذارد.
امید است این اثر كه برای اولین بار در ایران در اختیار دانش پژوهان حقوق بین‌الملل و روابط بین‌الملل قرار می‌گیرد، بتواند به هم افزائی رشته‌های مطالعاتی مزبور كمك كند.

آسیای مرکزی جدید: تاثیر منطقه ای بازیگران بین المللی

75,000 تومان

اطلاعات کتاب

نویسنده: امیلیان کاوالسکی

مترجم:فردین افتخاری

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1395

کد شابک:9786005750317

درباره کتاب

استقلال جمهوری‌های آسیای مرکزی در نتیجه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سبب گردید تا آنها به‌عنوان واحدهای مستقل و جدید نظام بین‌الملل شناخته شوند و منطقه آسیای مرکزی نیز به مناطق این نظام افزوده شود. اما متعاقب تحول فوق، این جمهوری‌ها در فرآیند گذار تدریجی به عصر پساشوروی با چالش‌های سیاسی، امنیتی، اجتماعی و اقتصادی متعددی روبرو شدند و به علتِ برخورداری از موقعیت ژئوپلیتیکی و منابع انرژی، توجهات قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای را برانگیختند و بدین سان، مفهومی تحت عنوان «بازی بزرگ جدید» برای توصیف رقابت قدرت‌ها در این منطقه شکل گرفت. در راستای روشنگری این تحولات، کتاب حاضر سعی دارد تا از صِرفِ توصیفِ رقابت قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در آسیای مرکزی فراتر رود و ضمن توجه به کنشگری سازمان‌های بین‌المللی مهم در این منطقه و نیز مدنظر قرار دادن روندها و پویش های داخلی جمهوری‌های آسیای مرکزی، جایگاه این منطقه را در سیاست‌های خارجی آنان تبیین نماید و نوع نگاه کنشگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای را از منظری متفاوت توضیح دهد.

از یک طرف بنا به قلّت منابع داخلی در زمینۀ روابط بین الملل آسیای مرکزی و از سویی دیگر جامعیت نسبی کتاب در پرداختن به جنبه‌های متعدّد این روابط که حتی در منابع خارجی نیز کمتر به این سیاق وجود دارد، مطالعۀ آن برای دانشجویان مطالعات منطقه‌ای آسیای مرکزی و نیز پژوهشگران فعال در این عرصه سودمند و به نظر می‌رسد. در ترجمه کتاب حاضر سعی شده تا حد ممکن امانتداری به متن اصلی حفظ و در عین حال ترجمه‌ای روان و قابل‌فهم ارائه شود و به همین دلیل نیز چندین بار مورد بازبینی و تصحیح قرار گرفته است. بدیهی است که کاستی‌های احتمالی ترجمۀ حاضر بر عهده مترجم است.

فلسفه علم در روابط بین الملل

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده:پاتریک‌تدیوس جکسون

مترجم:روح‌الله طالبی‌آرانی

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1396

کد شابک:9786005750430

درباره کتاب

از زمانیکه رشته روابط بین الملل از حدود یک قرن پیش شکل گرفت، رویکردهای نظری متفاوتی در قالب آن رشد یافته اند که هرکدام تعبیری متمایز از جهان ارائه می دهند. این تعدد نظری به یکی از خصایص اصلی این رشته تبدیل شده و علاوه بر نظریه های متعدد، زیرشاخه ها و تنوع دیدگاهی در درون این نظریه ها نیز قابل توجه است. به رغم ایجاد پیچیدگی های نظری متعدد، این کثرت سبب بسط دامنه این رشته و ایجاد نوعی پویایی و حرکت در درون آن شده است. مکتوبات موجود در این رشته سعی در کاهش این پیچیدگی ها و در عین حال بسط دامنه این رشته دارند. کتاب حاضر نیز در پی همین منظور است.

روش تحقیق در علم حقوق به زبان ساده

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده: محمدجواد جاوید

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1394

کد شابک:9786009118229

درباره کتاب

روش تحقیق در علوم انسانی زیربنای تمامی درس‌ها در دنیای دانشگاهی را تشكیل می‌دهد. با توجه به اهمیت این دانش، انتشارات مخاطب بر آن شده است كتابی درسی در این زمینه با تأكید بر رشتۀ حقوق، مطابق با سرفصل‌های آموزشی، منتشر سازد. كاستی‌های كتاب‌های درسی موجود در این زمینه بر هیچ كس پوشیده نیست. این كتاب، كه نویسندۀ آن توشه‌ای از تجربه‌های ارزنده در تدریس روش تحقیق در علوم حقوق و پشتوانه‌ای از داشته‌های علمی در روش‌شناسی را با خود دارد، كوشیده است روش تحقیق در علم حقوق را به زبان ساده و قابل فهم برای تمامی دانشجویان و دانش‌پژوهان مطالعات حقوقی فراهم سازد. مطالعۀ این كتاب به تمامی كسانی كه به انجام تحقیق در علم حقوق، و نیز علم سیاست، علاقه‌مند هستند توصیه می‌شود.

تاریخ خاورمیانه معاصر: از جنگ جهانی اول تا بهار عربی

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده:ام. ای. مک‌میلان

مترجم:سروش آریا

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1396

کد شابک:9786005750478

درباره کتاب

خاورمیانه به منطقه جغرافیایی گسترده‌ای گفته می‌شود که از ایران در شرق تا ترکیه، عراق، شبه‌جزیره عرب، شرق مدیترانه و شمال افریقا در غرب امتداد می‌یابد. با آنکه در میان و داخل تاریخ‌ها، فرهنگ‌ها، سنن و سیاست هر کدام از این مناطق در قلمرو خاورمیانه تفاوت‌های وجود دارد اما ویژگی‌های مشترکی چون زبان، دین و توری است این منطقه را یکپارچه می‌کند. ولی با این حال نیروهای قدرتمندی که خاورمیانه را متحد می‌کنند گاه نیز باعث تفرقه و مناقشه بوده‌اند. در این کتاب تاریخ خاورمیانه معاصر از جنگ جهانی اول تا بهار عربی بررسی می‌شود.

اقتصاد سیاسی بین الملل در سده بیست و یکم موضوع ها و تحلیل های معاصر

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده:عماد الانیس، روی اچ. اسمیت، کریس فاراندز

مترجم:امیرمحمد حاجی‌یوسفی، روح‌الله طالبی‌آرانی

انتشارات: مخاطب

سال انتشار:1394

کد شابک:9786009118274

درباره کتاب

بخش نخستِ این کتاب با این هدف تدوین شده است که شما را با سیر تطور اقتصاد سیاسی بین‌الملل به‌عنوان یک رشته مجزا آشنا سازد. ما همچنین یک جمع‌بندی درمورد ابزارهای نظری که برای کمک‌رساندن به فهم دنیای کنونی بیش‌ازپیش پیچیده ظهور کرده‌‌اند ارایه می‌دهیم. بخش دوم کتاب طیفی از موضوعات و روندهای مربوط به مطالعه اقتصاد سیاسی بین‌الملل را بررسی می‌کند. در این راستا، به چالش‌ها علیه حاکمیت دولت، درهم‌تنیدگی روزافزون میان اقتصادهای ملی، و شمار فزایندة موضوعاتی که به مناسب‌ترین نحو در قالبِ چهارچوبه‌های تحلیلِ زیرملی یا بین‌المللی/ جهان‌گستر درک می‌شوند، اشاره خواهد شد. شما از طریق مفاهیم و موضوعات کلیدی به شیوه‌ای ساختاریافته به بهره‌گیری از تمرین‌های تأمل‌برانگیز (reflexive exercises) راهنمایی خواهید شد.

اقتصاد سیاسی بین‌الملل چیست؟

پیشینة وجود رابطه میان عرصه‌های سیاسی و اقتصادی را می‌توان به نخستین روزگارانِ تعاملِ بشر باز گرداند. مردم‌شناسان اجتماعی اذعان دارند که این پرسشها  در مورد این که “چه کسی چه چیزی را کِی، کجا و چگونه می‌بَرَد؟” برای تمامی جوامع و در همة زمان‌ها موضوعیت دارد. تصمیم‌گیری سیاسی از آنچه از نظر اقتصادی شدنی است تأثیر می‌پذیرد. این چه بسا ممکن است نکته‌ای واضح به نظر آید. دیدگاه ظریف‌تر اذعان به این واقعیت است که ملاحظات سیاسی نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌دهی به ارزش‌های اقتصادی کالاها، خدمات، و به طور کلی، منابع دارند.

آنچه در جهان معاصر قابل‌ملاحظه است پیچیدگی روزافزون روابط و فرایندهایی است که با این پرسش‌ها ارتباط دارند. به ویژه این که، پاسخ دادن به این گونه پرسش‌ها صرفاً برحسبِ تعاملهای محلی بیش‌از‌پیش مشکل‌آفرین است. با گذشت زمان ما شاهد اشاعه و سیطرة اقتصادهای پول‌بنیان (cash-based) در برابر اقتصادهای معیشت محور بوده‌ایم. این [وضعیت] که پیوند تنگاتنگی با نظام بین‌المللی مبادلة کالاها و خدمات دارد بدان معناست که تقویتِ فهم و تحلیل زمینه‌ای (contextual) برای درک کاملِ آنچه در حال وقوع است ضروری است. تا حدی این [ضرورت] را می‌توان به‌عنوان نیروی محرکة ظهور اقتصاد سیاسی بین‌الملل به‌عنوان یک رشته جداگانه قلمداد کرد. نه مطالعات سیاسی و نه صرفاً رویکردهای اقتصاد‌‌بنیان تصویر کاملی را به دست نمی‌دهند. رشته روابط بین‌الملل زاییدة شرایط دورانِ پس از جنگ جهانی اول است که توجه خود را بر موضوعات جنگ و صلح، که به نحو شایعی به «سیاست اعلی» (high politics) معروف هستند، متمرکز ساخت. در طی دهه‌های 1960 و 1970 کسانی بودند که فکر می‌کردند روابط بین‌الملل نه تنها آنچنان که باید و شاید نظریه‌پردازی نشده است بلکه از بنیان دچار کژفهمی است. برای مثال، اهمیت روزافزون شرکت‌های چندملیتی و کالاهای طبیعی (به ویژه نفت) که پیش‌تر به‌عنوان عرصة سیاست ادنی (low politics) تصور می‌شدند، هم در کردار روابط بین‌الملل و هم در تحلیل روابط بین‌الملل محوریت یافتند. این تغییر در کانون توجه رشته روابط بین‌الملل به شکل‌گیری مکتب فکری‌ای منتهی شد که به اقتصاد سیاسی بین‌الملل معروف گردید. اثر سوزان استرنج (Susan Strange) را همگان پیشگامِ این رویکرد جدید می‌دانند. وی این استدلال مجادله‌برانگیز را مطرح کرد که اقتصاد سیاسی بین‌الملل به‌عنوان رشته‌ای فرعی (sub-discjpline) در درون رشته روابط بین‌الملل ظهور نکرده است بلکه عکس آن صدق می‌کند. دیدگاه استرنج این بود که رشته روابط بین‌الملل، به ویژه آن رویکردهایی که همچنان بر محوریت دولت‌ملت تأکید دارند، اگر نتوانند موضوعات، فرایندها و روندهای خرد و کلانی را که از درهم‌تنیدگی عرصه‌های سیاسی و اقتصادی نشأت می‌گیرند. مد نظر قرار دهند به بیراهه می‌روند. وانگهی، استرنج و شمار روزافزونی از نویسندگان دیگر استدلال کردند که جداسازی ثمربخشِ این دو حوزه از یکدیگر غیرممکن است.

یکی از عناصر کلیدی اقتصاد سیاسی بین‌الملل رابطه میان امور اقتصادی و امور سیاسی است. این [عنصر] بر تمامی رویکردهای نظری، برخی مثل ساختارگرایی بیشتر و برخی کمتر، تأثیر می‌نهد. این [عنصر] همچنین یکی از شاخص‌های معرّفِ نحوة عملکرد دولت برحسبِ سطح مداخله‌ای است که می‌کوشد در ارتباط با فعالیت‌های به‌اصطلاح بازار آزاد به اجرا در آورد. به معنای دقیق کلمه، رابطه میان حکومت‌های دولت و اقتصاد بازار همانا محورِ مطالعة اقتصاد سیاسی بین‌الملل است.

دهه‌های اخیر شاهد “پیروزی لیبرالیسم” (triumph of liberalism) نامیده شده است بوده است. به لحاظ تاریخی، این [وضعیت] به پایان دورة جنگ سرد و فروپاشی اتحاد شوروی اشاره دارد. در سطحی گسترده‌تر، این [وضعیت نوعی] ارزیابی درمورد گسترش اقتصاد نئولیبرالی و عقب‌نشینی نسبی سیاست‌های مداخله‌گرایانة دولت است. چین احتمالاً بهترین نمونة دور شدن از یک اقتصاد دستوری است، ولی در عین حال همچنان رژیم سیاسی کمونیستی خود را حفظ کرده است. جدای از این مثال، این احساسِ عام‌تر در میان دولت‌ها وجود دارد که آنها حفظِ کنترل سیاسی بر موضوعات اقتصادی را بیش‌ازپیش دشوار می‌یابند. این پدیدة چندان جدیدی هم نیست چراکه وابستگی‌متقابل میان اقتصادها پدیده‌ای است که در طی یک دورة طولانی سیر تکاملی خود را پیموده است. اما با این حال آنچه اهیمتی فزاینده دارد این است که جریان آزادانه سرمایه و در برخی موارد، مبادله و شرایط تجارت نابرابر (unequal exchange and terms of trade) می‌توانند سیاست‌های مالی و ثبات مالی یک دولت را به طور جدی در معرض تهدید قرار دهند.

[بحرانِ] اعطای وام مسکن و متعاقب آن، بحرانِ بانکی در سال 2007 رابطه میان دولت‌ها و بازار آزاد را در بوتة آزمونی جدّی قرار داد. برخلاف اصولِ مسلّم و مسلّطِ نئولیبرالیسم، دولت‌های ایالات متحده و اروپای غربی خود را در موقعیتی یافتند که ناگزیر دیدند در سطح گسترده‌ای برای نجات دادن بانک‌ها و سایر شرکت‌ها از ورشکستگی مداخله کنند. پیامدهای خود داری از چنین اقدامی چه‌بسا می‌توانست حتی به بحران شدیدتر و سقوط اقتصادی در حدّ  رکود و بیکاری توده‌ای بیانجامد. این مثال آشکارا نشان می‌دهد که به رغم وجودِ لفاظی درمورد سیاست‌های نئولیبرالی، همچنان پیوندی تنگاتنگ میان عملیات بازار و میزانِ نظارت دولت، در هر دو سطح ملی و بین‌المللی، وجود دارد.

تحلیل‌های اقتصاد سیاسی از تلاش برای فهمِ مجموعه‌ای از کنشگران، موضوعات و فرایندها حکایت دارند. همان‌گونه که در بالا اشاره شد، [این] پیچیدگی به مرور زمان سیر تکاملی خود را می‌پیماید و تأکید بیشتر بر “درهم‌تنیدگی‌ها (interconnections) در یک مقیاس جهان‌گستر” نیاز به وارسی و بازارزیابی نگرش به جهان را دوچندان می‌سازد. ظهور آشکارِ یک جامعه مدنی جهان‌گستر، وجود بازی‌های قدرت در‌حال‌تکوین میان دولت‌ملت‌ها، و افزایش اهمیت سیاست‌های اقتصادی لیبرالی [مبتنی‌بر] تجارت آزاد، همگی عواملی هستند که جهانِ معاصرِ چندوجهی (multi-faceted) را تسهیل می‌کنند. فصل‌های این کتاب بررسی خواهند کرد که چگونه رویکردهای نظری مختلف کوشیده‌اند به جهان نظم دهند و آن را فهم کنند. این بررسی بازبینی خودمان درمورد آنچه را ما معتقدیم موضوعیت‌دارترین (relevant) و چشم‌گیرترین روندها در جهان در ارتباط با فرایندهای جهانی‌شدن است دربرخواهد گرفت. این بررسی اذعان خواهد کرد که اختلاف‌نظرهایی میان تحلیل‌گران نه‌تنها بر سرِ این که چه چیزی در حال وقوع است، بلکه بر سر این که منظور از روندهای قابل‌شناسایی متعدد چیست، یا آیا باید از آنها استقبال کرد یا در برابر آنها به طور جدّی مقاومت کرد، وجود دارد. اذعان می‌شود که این گونه اختلاف‌نظرها در ذاتِ هرگونه کاوش درمورد روندهای اجتماعی وجود دارد. تحلیل‌گران مختلف جهان‌نگرش‌ها یا چهارچوب‌های اخلاقی متفاوتی دارند. ایدولوژی سیاسی بر تمامی ابعاد مطالعة آکادمیک سایه می‌افکند و در آنها نفوذ می‌کند و نادرست خواهد بود که بگوییم ما می‌توانیم بی‌طرفی مطلق را در هریک از رویکردهایی که در اینجا بررسی می‌شوند، از جمله رویکرد خودمان، بیابیم. همین طور، شما نیز به دیدگاه‌های خودتان درمورد موضوعاتی که در اینجا بررسی می‌شوند شکل خواهید داد.

علاوه بر این، این کتاب برداشتی را درمورد این که چگونه رشته اقتصاد سیاسی بین‌الملل به مرور زمان سیر تکاملی خود را پیموده است و برخی از پیشینیانِ این رشته چقدر امروزه همچنان مطرح هستند، ارایه می‌دهد. برای مثال، آیا نویسندگانی از قبیل آدام اسمیت، دیوید ریکاردو، کارل مارکس، آنتونیو گرامشی یا جان مینارد کینز بینش‌های سودمندی را درمورد اقتصاد و سیاستِِ سدة بیست و یکم ارایه می‌دهند؟ یا آنها صرفاً شخصیت‌هایی تاریخی‌اند که نقشی راهگشا در ساخته و پرداخته کردنِ فهم ما درمورد سیر تکامل و تنوع اندیشه سیاسی و اقتصادی داشتند، ولی از جهتِ بینش‌دهی در زمینة امور معاصر مطلبی ارایه نمی‌دهند؟ آیا جهان از حیثِ نوآوری فناورانه و دگرگونی‌های اجتماعی که رویکردهای مناسب‌ترِ جدیدتری را می‌طلبند، تغییر یافته است؟ اگر این چنین است، این رویکردها متشکل از چه مؤلفه‌هایی می‌توانند باشند، کدام کنشگران کلیدی قلمداد می‌شوند، چگونه تعامل‌های آنها به بهترین نحو به تصویر کشیده می‌شوند و درک می‌گردند؟

ساختارِ کتاب

ساختار کتاب بدین گونه سازماندهی شده است که بخش نخست دیدگاه‌های نظری مختلف و مفاهیم و موضوعاتی را که آنها شناسایی می‌کنند و در کنار هم قرار می‌دهند معرفی می‌کند. پس از شناسایی این بنیان‌ها، بخش دومِ کتاب مجموعه‌ای از کنشگران را بررسی می‌کند، و بخش سوم موضوعات و روندهای مطرحی را که بازتاب‌دهندة جنبه‌های عمدة جهان معاصر هستند بررسی می‌کند.

فصل  نخست خواننده را با بنیان‌های نظری‌ای را که زیربنای مطالعة اقتصاد سیاسی بین‌الملل را تشکیل می‌دهند، یعنی واقع‌گرایی، لیبرالیسم و مارکسیسم، آشنا می‌سازد. در اینجا وجوه تمایز کلیدی میان این رویکردها و سیر تطور تاریخی آنها مورد تأکید قرار می‌گیرد. در این میان، هرچند محور اصلی تمرکز این فصل بررسی سیر تطور رویکردهای نظری است، ولی مطالعة این فصل شما را تشویق خواهد کرد تا موضوعیت هر رویکرد در عالم واقع را بررسی کنید.

پس از آن که بنیان‌های نظری رشته در فصل نخست تبیین شد، فصل دوم 2 تأثیر داشن‌پژوهان رشته اقتصاد سیاسی بین‌الملل از اوایل دهه 1970، وقتی بسیاری توجه خود را به آنچه “سیاست ادنی” (low politics) قلمداد شده بود معطوف کردند، ارزیابی می‌کند. این فصل توجه خود را بر موضوع رشدِ نحله‌های فکری مختلف در قالب رویکردهای نوواقع‌گرا، نئولیبرال و ساختاری متمرکز می‌سازد.

فصل سوم مهم‌ترین رویکردهای نظری بدیلی را که در واکنش به رویکردهای ارتدوکسِ توصیف‌شده در فصل دوم ساخته و پرداخته شده‌اند. معرفی می‌کند. در اینجا شما با رویکردهای فمنیستی، سبز و پسامدرن آشنا خواهید شد.

پس از آنکه شما با طیف گسترده‌ای از دیدگاه‌های نظری آشنا شدید، فصل چهارم 4 فهمی را درمورد نحوة ارتباط این دیدگاه‌های نظری با تجربیات “عالم واقع” ارایه می‌دهد. میزان و اهمیتِ فرایندهای جهانی‌شدن (که خود، مفهومی پرمجادله در درون اقتصاد سیاسی بین‌‌الملل است) دست‌مایة تفسیرهای مختلف است. در اینجا ما از شما می‌خواهیم نقاط برجستة بحثِ جهانی‌شدن را بررسی کنید. این فصل دیدیگاه‌هایی را که در فصل‌های پیشین این کتاب مورد بحث قرار گرفتند به فصل‌هایی که برخی موضوعات را به نحو خاص‌تری مطرح می‌کنند پیوند می‌دهد.

بخش دوم کتاب بر بررسی کنشگران و موضوعاتی که در چهارچوب اقتصاد سیاسی بین‌الملل مطرح می‌شوند تمرکز می‌یابد. ما در آغاز در فصل پنجم 5 تدبیر امور را در سطوح ملی، بین‌المللی، منطقه‌ای و جهان‌گستر بررسی می‌کنیم. پس از بررسی اجمالی ریشه‌ها و سیر تطور نهادهای برتون وودز، مناظره‌های معاصرتر مورد توجه قرار می‌گیرند. تعداد سازمان‌های بین‌‌المللی در پایان دهۀ 1990 میلادی بالغ بر 2500 بود و این در حالی است که در آغاز سدة بیستم تنها 30 سازمان بین‌المللی وجود داشت. نقش سازمان‌‌های بین‌المللی پیچیده‌تر گردیده است؛ زیرا آن جریان‌های فراملی که این نهادها می‌کوشند آنها را تنظیم کنند (regulate) وسیع‌تر گریده‌‌اند و کنترل آنها نیز دشوارتر شده است. نقش و اهمیت کنشگران خصوصی بزرگ اقتصاد سیاسی نیز توصیف خواهد شد. در اینجا این موضوع برجسته می‌شود که شرکت‌های چندملیتی چگونه و به چه شیوه‌های محرکان و قربانیانِ تغییرات جهان‌گستر را می‌نگرند؛ به چه شیوه‌ها و شکل‌هایی بازتاب‌دهندة ویژگی‌های سیاسی‌‌اقتصادی هستند، و با چه مسیرها و روش‌هایی برای کسب حمایت از ایجاد یک محیط سیاسی که بازتاب‌دهندة سیطرة کنونی نئولیبرالیسم باشد لابی می‌کنند؟ در پایان، نقش جامعه مدنی در تقویت ماهیتِ [مبتنی بر] نمایندگی نهادهای تدبیر امور جهان‌گستر به نحو تفصیلی‌تری در کانون توجه قرار می‌گیرد.

فصل ششم تجارت جهانی و سیر تطور نظام تجاری بین‌المللی پس از سال1945 را بررسی می‌کند. در این میان، توجه خاصی به مدیریت این نظام می‌شود. موضوعات مطرح در تجارت جهانی، ازجمله جایگاه کشورهای درحال‌توسعه و مناظرة «تجارت آزاد در برابر تجارت منصفانه»، مورد بحث قرار می‌گیرند.

فصل هفتم سیر تطور نظام مالی جهان‌گستر و تأثیری را که این نظام بر کنشگرانِ اقتصاد جهانی داشته است بررسی می‌کند. سقوط نظامِ نرخ‌های ارز ثابت که پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفته بود، موج اصلاحاتِ معطوف به بازار (market-oriented reform) در بازارهای مالی داخلی، ادغام سریعِ بازارهای سرمایة ملی با درنوردیدن مرزهای سیاسی و تنظیمی  (regulatory) محورهای مباحث این فصل را تشکیل می‌دهند. این فصل با تمرکز بر تأثیر بحران‌های مالی و ثبات  نظام مالی معاصر پایان می‌یابد.

فصل هشتم جایگاه موضوعات و استراتژی‌های توسعه در اقتصاد جهانی را بررسی می‌کند. ماهیت مجادله‌برانگیز اصطلاح “توسعه” برجسته می‌شود و رئوس کلی فهم‌های تاریخی در قسمت نخست بیان می‌شوند. چرخش جهت‌گیری به سوی  تفکر ارتدوکسِ نئولیبرالی در [زمینة] توسعه مورد بحث قرار می‌گیرد و تأثیر موضوعاتِ مهمی ازقبیل کمک خارجی  و بحران بدهی‌ها برجسته می‌شود.

فصل نهم تنوع نظر و مناظره در رابطه با تبعات زیست محیطی کردارهای فعلی و پیشنهادهای آینده در زمینة تولید را مورد توجه قرار می‌دهد. در یک سرِ این مناظره، زیست‌بوم‌باورانِ”ژرف‌نگر” (deep ecologists) عاقلانه بودن (wisdom) سیاست‌های منحصراً انسان‌محورِ توسعه را زیر سؤال می‌برند؛ حال آن که سایر صاحب‌نظران (“محیط‌زیست‌گرایان” در لایه‌های مختلف اندیشة “سبز”) ترجیح می‌دهند بر محیط‌زیست‌دوستی (conservationism) و بهره‌برداری بهینه از منابع طبیعی تأکید کنند. تغییر آب‌و‌هوایی، افزایش بالقوة سطح آب دریاها، باران اسیدی، تخریب جنگل‌ها، و از بین رفتنِ زیستگاه‌ها که به کاهش تنوع زیستی می‌انجامند از جمله موضوعاتی هستند که مورد بحث قرار خواهند گرفت. طیفی از واکنش‌ها از جانب طرف‌های مختلف، هم از جانب طرف‌های دولتی و هم از جانب طرف‌های خصوصی، با ذکر مثال تبیین خواهد شد.

فصل دهم نقش تمثیلی پرتناقضی (paradoxical) را که تحولات فناورانه در بسیاری از ابعاد اقتصاد سیاسی بین‌‌الملل دارد بررسی می‌کند. از یک سو، این تحولات را چه بسا به‌عنوان ابزاری که از طریق آن پروژة نئولیبرالی اقامه شده است قلمداد شود و از سوی دیگر، راه‌حل‌های بالقوه‌ای  را برای بسیاری از معضلات حادِ جهان‌گستر در هر دو عرصة ظرفیت‌های لجستیکی و هماهنگ‌سازی، ارایه می‌دهند. مناظره‌ها بر سرِ دسترسی به فناوری و اهمیت زبان انگلیسی به‌عنوان رسانة راهبرِ (leading) گفتمان بین‌المللی نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت. مزیت‌های نسبی در درون نظام تجارت بین‌الملل و تثبیت و ریشه دواندن “تقسیم‌بندی‌‌ها از حیث ثروت” نتیجة مستقیم در اختیار داشتنِ منابعِ مطرح (relevant) و به‌کاربستنِ دانش فنی هستند.

فصل یازدهم به موضوعات فرهنگی به‌عنوان عامل مهم دیگر در رابطه با جهانی‌شدن توجه دارد؛ و حتی اشاره کرده است که بذرهای یک تک‌فرهنگ (monoculture) جهان‌گستر از مدت‌ها قبل پاشیده شده است. این فصل این دیدگاه را در پرتوی حوزه‌های موضوعی بحث شده در بالا و مناظره‌های نظری مرتبط با آنها بررسی می‌کند. تأثیر بالقوة اشاعة یک نظام مسلّط تولید، و نیز این امکان که مجموعة شایعی از ارزش‌های ذاتی لاجرم [در نتیجة شکل‌گیری این نظام مسلّط تولید] پدیدار می‌شود، در بوتة بررسی انتقادی قرار خواهد گرفت. در اینجا بر ترویج گونه‌های معینی از “شناخت”، ارزش‌ها، هنجارها، و حقوق تأکید خواهد شد. دیدگاه “برخورد تمدن‌ها” که هانتینگتن مطرح کرده است بار دیگر در رابطه با موضوع «نظام ارزشی رقیب» مورد توجه قرار گرفته است. مناظرة رو به تکوین پیرامون نسبی‌گرایی فرهنگی و یا جهان‌شمولی فرهنگی (cultural universality) به نحوی اجمالی بررسی خواهد شد. به ویژه این فصل امکان وجود رابطه میان یک نظام تجاری تقریباً جهان‌شمول و یک نظام خاصِ مفروض‌ها و ارزش‌ها را که هم‌زمان با آن شکل گرفته است مورد بحث قرار می‌دهد.

فصل دوازدهم می‌کوشد تمامی موضوعات و روندهای بالا را در چهارچوب مجموعة پویا، پرمناقشه و در حال تکاملی از دستورکارهای امنیتی بررسی می‌کند. بسیاری از متون درسی رشته روابط بین‌الملل مباحث خود را بر امنیت دولت‌محور و نظامی‌محور متمرکز خواهند ساخت، حال آنکه ماهیت متمایز رویکردهای اقتصاد سیاسی بین‌الملل، درست برخلاف رشته روابط بین‌املل، تمایل دارد تفسیر و تحلیل گسترده‌تری درمورد موضوعات امنیتی برگزیند.

بخش نتیجه‌گیری کتاب ابعاد برجستة فرایندهای جهانی‌شدن و ارزش‌های نسبی و قوای (power) تبیینی دیدگاه‌های تحلیلی رقیب را مرور می‌کند: این ابعاد دربرگیرندة این پرسش‌ها هستند: کدام کنشگران در کانون توجه قرار می‌گیرند، حدود و ثعورة که کنشگران در چهارچوب آنها عمل می‌کنند کدامند، و چگونه آنها با یکدیگر ارتباط دارند؟

این کتاب مدعی نیست که تبیین کاملی را برای پدیده‌های معاصر ارایه می‌دهد؛ اما با این حال، درآمدی بر مکاتب فکری متعدد در رشتۀ اقتصاد سیاسی بین‌الملل و کاربست (relevance) آنها برای شماری از موضوعات گزینش‌شده را فراروی شما می‌نهد. در این راستا، بینش‌هایی درمورد این که چگونه جهان در واکنش به ابعاد جهانی‌شدن سیر تکاملی خود را می‌پیماید تشریح خواهد شد. روشن خواهد شد که با مطالعة این کتاب، دانشجویان رشته اقتصاد سیاسی بین‌الملل نه تنها فهم ارتقا یافته‌ای درمورد این رشته، بلکه فهم ارتقایافته‌ای درمورد جهانِ پیرامون خود و جایگاه خود در درون آن را به دست خواهند آورد.

کلیات روابط بین الملل

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده:سید جلال دهقانی فیروزآبادی

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1395

کد شابک:9786005750324

درباره کتاب

بنیان هر دانش و رشته علمی ازجمله روابط بین‌الملل را اصول، مفروضه‌ها، مفاهیم و مقولاتی تشكیل می‌دهد كه بدون شناخت آنها تحلیل و تبیین موضوع مطالعه آن مقدور نیست. از این رو، شناخت جهان روابط بین‌الملل و تعاملات و مناسبات بازیگران بین‌المللی در چهارچوب درس «اصول و مبانی روابط بین‌الملل» برای دانشجویان رشته علوم سیاسی و روابط بین‌الملل موضوعیت و ضرورت می‌یابد. در این درس از یك سو، اصول و مبانی، رهیافت‌ها، مكاتب و قالب‌های فكری و فرضیه‌های مندرج در آنها كه دانش روابط بین‌الملل بر آن استوار است آموزش داده می‌شود و از سوی دیگر، مفاهیم، مقولات و موضوعاتی مورد بحث قرار می‌گیرد كه برای درك و فهم و سپس تحلیل و تبیین موضوعات، پدیده‌ها، فرایندها، الگوها و نتایج بین‌المللی و انگیزه‌ها، آرمان‌ها و رفتارهای كشورها و دیگر بازیگران بین‌المللی لازم و ضروری است. بر این اساس، درس «اصول و مبانی روابط بین‌الملل» هم در صدد تعیین، توصیف و تبیین اصول و مبانی دانش و رشته روابط بین‌الملل، و هم شناخت اصول حاكم بر روابط و مناسبات بازیگران بین‌المللی است. تأمین این هدف نیز مستلزم و متضمن تبیین چرایی، چگونگی، و چیستی روابط بین‌الملل در دو سطح عملی و علمی است، به گونه‌ای كه این درس به چرایی مطالعه روابط بین‌الملل، چگونگی و روش مطالعه آن، ماهیت و محتوای روابط بین‌الملل می‌پردازد.
روش و شیوه مطالعه روابط بین‌الملل در این كتاب، تركیب و تلفیقی از روش‌های سه گانه توصیفی ـ تاریخی، موضوعی و نظری است. به گونه‌ای كه، از یك سو، سعی می‌شود، همانند رویكرد نظری، ماهیت، روندها، الگوها و فراگردهای روابط بین‌الملل و عوامل و كنشگران تأثیرگذار بر آنها از منظر مهمترین رهیافت‌ها و قالب‌های نظری رایج در روابط بین‌الملل مورد بحث و بررسی قرار گیرد. هدف آن است كه بدون جانبداری از یك رهیافت نظری خاص، بازیگران بین‌المللی، نتایج بین‌المللی، اصول، مبانی و الگوهای كلی در روابط بین‌الملل از منظر رهیافت‌های مختلف توضیح داده شود. زیرا تركیبی از برداشت‌های علمی و تجارب اجتماعی و تاریخی بهتر می‌تواند واقعیت‌های موجود درصحنه روابط بین‌الملل را تبیین نماید. از آنجا كه اتخاذ رهیافت نظری صرف نیز متضمن خطر تجریدی و انتزاعی شدن بیش از حد مباحث است، نخست، تلاش می‌شود از نمونه‌ها و مثال‌های عینی از جهان واقعی روابط بین‌الملل و پدیده‌های بین‌المللی برای ملموس شدن مفاهیم انتزاعی استفاده شود. به سخن دیگر، تاریخ و مسائل و موضوعات جاری بین‌المللی به مثابه شواهدی است برای تبیین بهتر و بیشتر مفاهیم و دیدگاه‌های نظری مختلف در مورد روابط بین‌الملل. دوم، موضوعات و مسائل روابط بین‌الملل نیز از منظر هریك از رهیافت‌های نظری و قالب‌های فكری توضیح داده می‌شود. البته سعی بر این است كه هر یك از این موضوعات و مقولات از منظر رهیافتی كه مناسبت بیشتری با آن دارد مورد بررسی قرار گرفته و دیدگاه‌های سایر رهیافت‌ها در نقد و تكمیل آن طرح گردد. از این رو، مفاهیم و موضوعات روابط بین‌الملل در این كتاب در چهارچوب چهار رویكرد كلی به سیاست جهان طرح و بررسی می‌شوند كه عبارتند از: سیاست قدرت و امنیت یا پارادایم واقع‌گرایی؛ سیاست وابستگی متقابل و جهانی شدن یا پارادایم لیبرالیسم؛ سیاست سلطه و مقاومت یا پارادایم انتقادی؛ و سیاست هنجاری و انگاره‌ای یا پارادایم سازه‌انگاری.
بر این اساس، این كتاب واجد چند ویژگی است. اول، همانگونه كه توضیح داده شد، این كتاب از روش تلفیقی برای تبیین اصول و مبانی روابط بین‌الملل استفاده می‌كند. دوم، در این كتاب سعی می‌شود، علاوه بر توصیف و مطالعه اصول روابط بین‌الملل، در دو سطح عملی و نظری، از منظرهای مختلف به نقد و بررسی آنها نیز پرداخته شود. سوم، به جای تحلیل روابط بین‌الملل از منظر رویكردها و چهارچوب‌های نظری خاص، به ویژه جریان اصلی و واقع‌گرایی، این كتاب رویكرد تكثر‌گرا دارد. به طوری كه تا حد امكان مفاهیم، اصول و مبانی روابط بین‌الملل از منظر رهیافت‌های نظری مختلف توضیح داده می‌شود. افزون بر این، تلاش می‌شود تا این مطالعه همراه با نقد و ارزیابی باشد تا نقاط قوت و ضعف هر یك از نظریه‌ها و رویكردها مشخص گردد. چهارم، این كتاب سعی دارد تا به مطالعه و تبیین روابط بین‌الملل در نسبت با ایران بپردازد؛ یعنی توصیف و توضیح ابعاد عملی و نظری روابط بین‌الملل در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران. زیرا، اگر چه رویدادها و پدیده‌های بین‌المللی كم و بیش یكسانند، ولی تأثیر آنها بر كشورهای مختلف همسان نیست. این امر حتی باعث درك و فهم متفاوت از آنها در كشورهای مختلف می‌شود. ایران نیز از این قاعده كلی مستثنی نیست. از این رو، مطالعه و تبیین روابط بین‌الملل در ایران باید به گونه‌ای باشد كه برای دانشجوی ایرانی ملموس باشد. به ویژه، چگونگی تأثیرگذاری موقعیت ژئوپلیتیك ایران و ماهیت و هویت اسلامی جمهوری اسلامی بر روابط بین‌الملل را باید مورد توجه قرار داد. بنابراین، از نمونه‌های عینی و تاریخی و حوادث و وقایع مرتبط با ایران برای تبیین مفاهیم و مقولاتی انتزاعی و تجریدی روابط بین‌الملل استفاده می‌شود.
با توجه به این توضیحات، جوهره، هدف و ضرورت مطالعه روابط بین‌الملل و قلمرو و گستره آن در دفتر اول «كلیات روابط بین‌الملل (1)» توضیح داده می‌شود. مفاهیم بنیادی لازم برای تحلیل روابط بین‌الملل نیز در این دفتر تبیین می‌گردد. در دفتر دوم «كلیات روابط بین‌الملل (2)»، زیرشاخه‌ها و گرایش‌های مطالعاتی مختلف در چهارچوب رشته روابط بین‌الملل بررسی و مطالعه می‌شود. در فصل اول، روابط بین‌الملل به مثابه یك حوزه مطالعاتی در قالب جوهره این حوزه، سیر تكاملی رشته روابط بین‌الملل، گستره رشته روابط بین‌الملل و مناظره‌های نظری كلان توضیح داده می‌شود. در فصل دوم سطوح تحلیل، واحدهای تحلیل و بازیگران در روابط بین‌الملل مورد بحث قرار می‌گیرند. فصل سوم، به بحث و بررسی پیرامون تحول مفاهیم بنیادی روابط بین‌الملل، مفهوم و پدیده قدرت و مفهوم امنیت در روابط بین‌الملل اختصاص دارد. به گونه‌ای كه پس از مفهوم‌شناسی قدرت، انواع و عناصر قدرت، گونه‌شناسی قدرت و موازنه قدرت تبیین می‌گردد و در بخشی دیگر مفهوم متحول امنیت، سطوح امنیت و بخش‌های امنیت مورد بحث قرار می‌گیرد.
در فصل چهارم، ذیل دفتر دوم، موضوعات اصلی روابط بین‌الملل یعنی جنگ و صلح در روابط بین‌الملل و مفاهیم، عوامل و انواع این دو موضوع مورد بررسی قرار می‌گیرد. همچنین، از آنجا كه در اثر اهمیت و نقش تعیین‌كننده فرهنگ و نهادها و بازیگران فرهنگی در عرصه جهانی، زیرشاخه دیگری تحت عنوان مطالعات فرهنگی در روابط بین‌الملل شكل گرفته است، جهت آشنایی، ولو مختصر، با این گرایش نسبتاً جدید در روابط بین‌الملل، ذیل این فصل به بحث و بررسی این مبحث مهم پرداخته می‌شود. بازگشت مقتدرانه دین به روابط بین‌الملل در سال‌های اخیر ایجاب می‌كند كه نقش و تأثیر آن نیز تبیین گردد. فصل پنجم به روندهای اصلی در روابط بین‌الملل اختصاص دارد كه در قالب آن همكاری بین‌المللی، همگرایی منطقه‌ای و جهانی‌شدن به بحث گذارده می‌شود. در فصل ششم سیاست خارجی به عنوان یكی از مهمترین موضوعات و مسائل روابط بین‌الملل مطالعه و واكاوی می‌شود، چون اگرچه روابط بین‌الملل و سیاست خارجی مساوی و یكسان نیستند، ولی بدون فهم سیاست خارجی شناخت روابط بین‌الملل نیز ممكن و كامل نخواهد بود. این فصل به تعریف سیاست خارجی از منظر رهیافت‌های گوناگون، منابع سیاست خارجی، ابزارهای سیاست خارجی و مدل‌های تصمیم‌گیری در سیاست خارجی می‌پردازد.
در درس «اصول و مبانی روابط بین‌الملل (2)» قاعدتاً دانشجو باید با نظریه‌های روابط بین‌الملل آشنا شود. این آشنایی به دو صورت ممكن است حاصل شود. روش نخست، اختصاص یك فصل مستقل به توضیح نظریه‌های مختلف روابط بین‌الملل است. بسیاری از متون بین‌المللی این درس، این روش را برگزیده‌اند. به گونه‌ای كه در اغلب آنها نظریه‌های روابط بین‌الملل در یك فصل توضیح داده می‌شود. در روش دوم، نظریه‌های روابط بین‌الملل در هنگام مطالعه مفاهیم، مقولات و مسائل مختلف روابط بین‌الملل به فراخور موضوع طرح و تبیین می‌شود. در این كتاب، تلفیق دو روش انتخاب شده است. چون نگارنده بر این باور است كه با این شیوه بهتر می‌توان مباحث و مفاهیم انتزاعی نظریه‌های روابط بین‌الملل را توضیح داد. با این حال، هدف و انتظار این نیست كه همه نظریه‌های روابط بین‌الملل به طور كامل تبیین شود. این هدف، در مقطع كارشناسی ارشد و در درس «نظریه‌‌های روابط بین‌الملل» تحقق می‌یابد. بنابراین با توجه به مراتب تحصیلی مربوط به دانشجویان كارشناسی، فصل هفتم به مرور نظریه‌های روابط بین‌الملل می‌پردازد.

نظریه ها و فرانظریه ها در روابط بین الملل

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده: سیدجلال دهقانی‌فیروز‌آبادی

انتشارات: مخاطب

سال انتشار:1394

کد شابک:9786005750218

درباره کتاب

نظریه‌ها و رویکردهای نظری مختلف و متعارضی در رشته روابط بین‌الملل ساخته و پرداخته شده است. برخی از این رهیافت‌های نظری پیش از تأسیس و تکوین رشته مستقل روابط بین‌الملل در سال 1919 وجود داشتند، اما اغلب این رویکردها و نظریه‌ها پس از شکل‌گیری رشته روابط بین‌الملل و به ویژه پس از جنگ جهانی دوم تدوین و تکامل یافته‌اند. تقریر و تشریح نظریه‌های روابط بین‌الملل و تبیین چگونگی و فرایند نظریه‌پردازی یکی از موضوعات و مباحث مهم روابط بین‌الملل است که در دهه‌های اخیر رونق و رواج بسیاری یافته است. در کتاب حاضر تلاش شده تا نظریه‌ها و فرانظریه‌ها در روابط بین‌الملل توضیح داده شود.

مباحث اصلی در اقتصاد سیاسی جدید

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده: آنتونی پین

مترجم: روح‌اله طالبی‌آرانی، حسین پوراحمدی‌میبدی، روح‌الله طالبی‌آرانی

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1393

کد شابک:9786005750102

درباره کتاب

کتاب حاضر، با تمرکز بر زیرشاخه‌های اصلی ادبیات پویا و متحول اقتصاد سیاسی و با بررسی سوابق تاریخی رشد تجارت و بازرگانی ملی و بین‌المللی و ظهور ساختارهای حکومتی مدرن خصوصاً سازمان سیاسی و اقتصادی دولت ملت‌های نوظهور چهار حوزه اصلی را در برمی‌گیرد. اقتصاد سیاسی محیط‌زیست، اقتصاد سیاسی تطبیقی، اقتصاد سیاسی توسعه و اقتصاد سیاسی بین‌الملل این چهار حوزه هستند. مطالعه این کتاب به‌تمامی دانشجویان رشته‌های اقتصاد، علوم سیاسی، روابط بین‌الملل و حتی آینده‌پژوهی توصیه می‌شود

چرخه گفتمان در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از دولت بازرگان تا دولت روحانی

150,000 تومان

اطلاعات کتاب

نویسنده:سیدجلال دهقانی‌فیروزآبادی

انتشارات: مخاطب

سال انتشار:1393

کد شابک:9786005750096

درباره کتاب

كتاب «چرخه گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از دولت بازرگان تا دولت روحانی» نوشته سیدجلال دهقانی‌فیروزآبادی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه علامه طباطبایی، به همت نشر مخاطب منتشر شد. در مقدمه كتاب می خوانیم:
حوزة نظری مطالعات سیاست‌خارجی‌ایران نسبت به‌گذشته بسط و گسترش قابل‌ملاحظه‌ای یافته است به گونه‌ای كه در سال‌های اخیر نظریه‌های مختلفی برای تحلیل و تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی به كار بسته شده است. این نظریه‌ها را می‌توان به دو دستة كلی اثبات‌گرا و فرااثبات‌گرا تقسیم كرد. تفكر غالب در این حوزه اثبات‌گرایی بوده است. از میان پارادایم‌های نظری اثبات‌گرا نیز، سنت غالب در مطالعه و تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تا اوایل دهة 1380 رئالیسم یا واقع‌گرایی بوده است، به طوری كه بیشتر نویسندگان و تحلیل‌گران، به ویژه نویسندگان و تحلیل‌گران خارجی، در چارچوب نظریه‌ها و رهیافت‌‌های مختلف در این قالب فكری به واكاوی ماهیت و رفتار سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی می‌پرداختند.
نظریه‌های واقع‌گرایِ تحلیل سیاست خارجی بازیگر عام هستند. ازاین‌رو، مهم‌ترین ویژگی‌ها و مفروض‌‌های نظریه‌‌های واقع‌گرا، یكسان‌پنداری كشورها، غفلت از نقش و تأثیر قوام‌بخش ساختارهای غیرمادی و فكری‌ـ فرهنگ، زبان، ایدئولوژی و گفتمان ـ، تمركز بر عقلانیت ابزاری و عدم توجه كافی به عقلانیت ارتباطی و استدلالی در سیاست خارجی است. ازاین رو، جمهوری اسلامی نیز به مانند سایر كشورها و دولت‌ها منافع مسلّم برونزا و ارجحیت‌‌های پیشینی معینی دارد كه فارغ از ساختارهای انگاره‌ای و هنجاری در محیط راهبردی بین‌المللی به پی‌گیری و تأمین آنها می‌پردازد.
كاربست پارادایم واقع‌گرایی، دربرگیرندة همة شاخه‌ها و نحله‌های آن، برای تحلیل و تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تحلیل‌گر را با نوعی پارادوكس نظری مواجه و به تبع آن به داوری ارزشی و پیش‌داوری وادار می‌سازد؛ زیرا، از یك طرف، برپایه منطق و مفروض‌‌های نظریه‌های واقع‌گرا، ساختارهای غیرمادی مانند فرهنگ، زبان، گفتمان و ایدئولوژی نقش تعیین‌كننده و قوام‌بخش در تدوین، تعریف و اجرای سیاست خارجی ندارند. اما از سوی دیگر، ایدئولوژی و ساختارهای انگاره‌ای و هنجاری عملاً یكی از مهمترین عوامل تعیین‌كنندة سیاست خارجی جمهوری اسلامی هستند. این تناقض‌نما معمولاً واقع‌گرایان را به این جمع‌بندی و نتیجه‌گیری نظری و ارزشی می‌رساند بدون آنكه كوچك‌ترین شك و تردیدی نسبت به صحت و صدق گزاره‌ها و مفروضه‌‌های واقع‌گرایی روا دارند كه سیاست خارجی جمهوری اسلامی را نادرست و ناكام تلقی كنند. در حقیقت، واقع‌گرایی نه تنها دانش و معرفت مشروع در مطالعة سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را تعیین می‌كند، بلكه رفتار و عملكرد مشروع آن را نیز تعریف می‌كند.
حال پرسش اساسی این است كه چگونه می‌توان بدون افتادن در دام این معضل فكری و نظری و هرگونه داوری ارزشی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را تحلیل و مطالعه كرد. یكی از راه‌حل‌‌های ممكن به كارگیری چارچوب‌‌های مفهومی مبتنی بر نظریه‌‌های فرااثبات‌گرا در حوزه روابط بین‌الملل و سیاست خارجی است: رویكردهایی كه تعامل عین و ذهن و نقش تكوینی و قوام‌بخش ساختارهای غیرمادی در سیاست خارجی را به رسمیت می‌شناسند. براساس این رهیافت‌ها كه هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی نظریه‌های واقع‌گرا را نقد می‌كنند، دست‌كم می‌توان در صحت و عمومیت گزاره‌ها و قدرت تبیین این نظریه شك و تردید روا داشت. به بیان دیگر، نظریه‌‌های فرااثبات‌گرا در سیاست خارجی افق‌‌های جدیدی را برای تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می‌گشایند كه بسیار فراتر از مطالعات سنتی در این حوزه می‌رود.
براین اساس، در سال‌های اخیر در اثر چرخش انتقادی در رشتة روابط بین‌الملل، هژمونی اثبات‌گرایی در این رشته افول كرده است. پیرو این تحول نظری، چیرگیِ پارادایم واقع‌گرایی بر حوزة مطالعاتی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز با چالش پارادایم‌های دیگر مواجه شده است. در این میان، نقش و سهمِ سازه‌انگاری بیش از سایر مكاتب نظری بوده است. به گونه‌ای كه از میانة دهة هشتاد هجری شمسی این حوزه مطالعاتی تحت تأثیر این مكتب نظری قرار گرفته و در چارچوب آن ادبیات غنی‌ای تولید و ترویج شده است. اما، افزون بر این پارادایم‌ها و مكاتب نظری فرااثبات‌گرای دیگر نیز در توسعة حوزة مطالعاتی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مشاركت و مساهمت داشته‌اند. یكی از این رهیافت‌های نظری نظریة تحلیل گفتمان است. گرچه حجم نسبتاً اندكی از ادبیات نظری برپایة این رویكرد نظری در دست است.
بنابراین، یكی از دغدغه‌‌های فكری و دلمشغولی‌‌های ذهنی نویسنده نیز از آغازین سال‌های تدریس درس «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» در مقاطع كارشناسی، كارشناسی ارشد و دكترا، از سال 1375 تاكنون، كاربست این رهیافت‌‌ نظری در حوزة مطالعاتی تحلیل سیاست خارجی ایران بوده است. كتاب حاضر، یكی از دستاوردهای این تلاش فكری و مشغلة ذهنی است كه به مطالعه و تبیین چرخة گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی از منظر نظریة تحلیل گفتمان می‌پردازد.
این بحث نخستین بار در سال 1377 به صورت سخنرانی علمی تحت عنوان «گفتمان‌‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» در دانشكده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی ارائه شد. سپس به عنوان یكی از فصول كتاب «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» كه در سال 1378 طرح آن به سازمان سمت پیشنهاد و تصویب شد، منظور گردید. كتابی كه چاپ نخست آن در سال 1388 منتشر شد و فصل چهارم آن به گفتمان‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اختصاص دارد.
با مرور زمان، آشكار شد كه ظرفیت این ساحت و سویة سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، بسیار فراتر از یك فصل كتاب بوده و در قالب آن نمی‌توان حق مطلب را به طور شایسته اداء كرد. در نتیجه، تصمیم بر آن شد كه مطالب و مباحث در چارچوب یك كتاب مستقل تقدیم محافل علمی و دانشگاهی، به ویژه اساتید و دانشجویان ارجمند حوزه مطالعاتی سیاست خارجی ایران شود. این كتاب با عنوان «تحول گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» توسط انتشارات مؤسسه روزنامه ایران در سال 1384 چاپ و منتشر شد. اما از آن تاریخ تاكنون تحولات عملی و نظری بسیاری در عرصة سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران رخ داده است كه شایستة بررسی گفتمانی است. از این رو، ضرورت داشت كه این تحولات جدید واكاوی و مطالب پیشین در پرتوِ آنها بازبینی شود، هدفی كه به تألیف و انتشار اثر پیش رو انجامید.
جهت ایضاح مطلب و تنویر افكار خوانندگان گرامی، توضیح چند نكته دیگر نیز ضروری است. نخست، هدف این نوشتار تحلیل گفتمانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و رفتار آن نیست. تبیین و تشریح علل و عوامل عینی و ذهنی یا نظری و عملی تحول و چرخة گفتمانی در سیاست خارجی ایران نیز مدنظر نمی‌باشد؛ بلكه منظور تبیین گفتمان‌‌ها، واكاوی فرایند تحول و تكامل آن‌ها و سرانجام چرخة بستة گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر پایة نظریه یا روش تحلیل گفتمان می‌باشد.
دوم، تعیین دقیق دوره‌‌های گفتمانی در سیاست خارجی ایران اگر غیرممكن نباشد دست كم بسیار دشوار است. چون، اولاً، انتقال از یك گفتمان به گفتمان دیگر دفعتاً و یك روزه صورت نمی‌گیرد؛ بلكه این عمل انتقال فرآیندی بطئی و تدریجی است. ثانیاً، گفتمان‌ها همیشه یك پا در گفتمان پیشین و پای دیگر در گفتمان پسین خود دارند. ثالثاً، در اثر تنازع و ضدیت گفتمانی و هویت سیال گفتمان هژمونی و تصلب كامل گفتمانی حادث نمی‌شود. هر سه ویژگی مرزبندی سفت و سخت گفتمان‌ها را مشكل و حتی ناممكن می‌سازند. از این رو، زمان‌بندی گفتمانی سیاست خارجی ایران با تسامح و تساهل علمی صورت گرفته است. در نتیجه، ممكن است بعضی از دوره‌‌های گفتمانی با هم تداخل و هم‌پوشی داشته باشند.
سوم، حاكمیت یا غلبة یك گفتمان در یك برهه به این معنا نیست كه این گفتمان حتماً و صرفاً در این مقطع زمانی نیز تكوین یافته و شكل گرفته است، به گونه‌ای كه ممكن است زمان تكوین و تقویم یك گفتمان ضرورتاً بر زمان هژمونی و غلبه آن در سیاست خارجی منطبق نباشد. چون، اولاً، گفتمان‌ها نظام‌های معنایی و دلالتی هستند كه به مرور زمان تكوین و تكامل می‌یابند. ثانیاً، گفتمان‌ها، پس از تكوین و تكامل، در یك فرآیند تنازع گفتمانی به علتِ در دسترس بودن بیشتر و مفصل‌بندی بهتر به منزلت هژمونیك نسبی در سیاست خارجی دست می‌یابند.
چهارم، هژمونی یك گفتمان در یك دوره از سیاست خارجی به مثابة نبود گفتمان‌ها یا خرده‌گفتمان‌های رقیبِ دیگر نیست. چون، بر پایة تحلیل گفتمان، اولاً هژمونی گفتمانی به منزلة تصلب گفتمانی نیست؛ ثانیاً با توجه به ضدیت و منازعة گفتمان‌ها در میدان گفتمانی همواره پادگفتمان‌هایِ گفتمان غالب در عرصة سیاست خارجی حضور دارند و به رقابت با آن می‌پردازند. دست‌كم تاریخ تحول گفتمانی در سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی این ادعا را تأیید می‌كند، به گونه‌ای كه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شاهد چرخة گفتمانی بوده است؛ پدیده‌ای كه موضوع مطالعة این كتاب می‌باشد.
پنجم، نزدیك به ده سال از انتشار كتاب «تحول گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال 1384» می‌گذرد. در طول این سال‌ها از نقد و نقطه‌نظرات اساتید و دانشجویان بسیاری بهره‌مند شده‌ام كه نقش بسزایی در تكامل بحث‌ها در اثر پیش رو داشته است. بر خود لازم می‌دانم مراتب قدردانی خود از آنان را ابراز دارم.
ششم، آنچه در پیش‌روست، همان گونه كه در سطور قبل آمد، اثری متفاوت از كتاب پیش‌گفته است؛ چون افزون بر بازنگری بعضی از مباحث، دو دورة گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قالب دو فصل نیز برآن افزوده شده است. به گونه‌ای كه گفتمان اصول‌گرایی عدالت‌محور و گفتمان اعتدال‌گرایی در فصل‌های هشتم و نهم تحلیل و تبیین شده‌اند. نتایج مباحث نیز بر پایة چرخة گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تدوین و تبیین شده است.
در فرایند انقلاب اسلامی، گفتمانی هژمونیك شكل گرفت كه ریشه در سنت و مكتب اسلام شیعی داشت. این گفتمان انقلابی به بازتعریف بنیادی در حوزة سیاست داخلی و خارجی پرداخت و معیارهای متفاوتی را برای تعریف و تعیین «خود» و «دگر» در عرصه ملی و فراملی ارائه داد. از سوی دیگر، گفتمان مسلط و غالب جهانی را به چالش طلبید و نظم و نسق حاكم بر مناسبات و روابط بین‌المللی را مورد تردید و تهدید قرار داد و كانون‌‌های متعدد مقاومت را در برابر قدرت هژمونیك جهانی بسیج كرد و متغیرهای نوینی را وارد صحنه سیاست بین‌الملل كرد. در نتیجه، در بطن گفتمان انقلاب اسلامی، گفتمان‌‌های متمایز سیاست خارجی متولد شد كه در چارچوب آن رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شكل گرفت.
گفتمان انقلاب اسلامی در طول زمان دستخوش تغییر و تحول شد و در دوران‌‌های مختلف بر سیما و مشربی متفاوت ظاهر شد. به دنبال تحولات ابرگفتمان انقلاب اسلامی، خرده‌گفتمان‌‌های سیاست خارجی نیز دچار دگرگونی و دگردیسی شدند. هر یك از این گفتمان‌ها، براساس «نظام صدق» حاكم بر جامعه، بر كانون‌ها، دقایق و عناصر خاصی ابتناء یافت و مفاهیم كانونی و كلیدی را در بستر گفتمانی خود بازتعریف كرد.
بنابراین، در طول 36 سال گذشته، گفتمان‌‌های مختلف سیاست خارجی ظهور كردند كه به صور مختلفی سیاست خارجی جمهوری اسلامی و عناصر آن را تحت تأثیر قرار دادند، به گونه‌ای كه دال‌هایی همچون منافع ملی، قدرت و امنیت ملی، هویت ملی، و نظام بین‌الملل در بستر هر یك از این گفتمان‌ها معانی و مدلول‌‌های متفاوتی یافتند.
فراتر از این، تحولات و تغییرات گفتمانی تنها در حوزة گفتمانی باقی نماندند، بلكه تأثیرات شگرفی نیز در رفتار سیاست خارجی برجای نهادند. به دیگر سخن، تحول در حوزة گفتمان‌‌های سیاست خارجی موجب تغییر و تحول در رفتار سیاست خارجی نیز شد.
از این رو، برای درك و فهم سویه‌ها و درونمایه‌‌های سیاست خارجی نظام سیاسی برآمده از انقلاب اسلامی، تحلیل و تبیین تشكل‌‌های گفتمانی و نیز گفتمان غالب در هر دوران ضروری است. به بیان دیگر، تحولات سیاست خارجی تابعی از تحولات گفتمانی در بستر اجتماعی‌ ـ‌ سیاسی خاصم بوده است كه پیامدها و بازتاب‌‌های متفاوتی در سیاست خارجی داشته است. بنابراین، برای شناخت و درك ماهیت و رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی در سال‌‌های گذشته، توضیح و فهم گفتمان‌‌های غالب در آن ضرورت دارد.
اما، با وجود این، این كتاب درصدد تبیین عینی ریشه‌ها و منابع گفتمان‌‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیست. توضیح چگونگی تأثیرگذاری گفتمان‌‌های مختلف بر رفتار سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی و تحلیل دوره‌‌های گفتمانی آن نیز مدنظر نمی‌باشد. همچنین، تعامل و ترابط گفتمان‌ها با عوامل و عناصر و متغیرهای غیرگفتمانی (نهادها، حوادث سیاسی، فرایندهای اقتصادی، ساختار و فرایند نظام بین‌الملل و موقعیت ژئوپلتیكی) نیز مورد بحث و بررسی قرار نمی‌گیرند. رابطه بین «عین» و «ذهن» یا «ارزش» و «واقعیت» نیز كه یكی از موضوعات مهم در مطالعات روابط بین‌الملل و سیاست خارجی است، در اینجا موضوع مطالعه نیست. علت‌یابی چرخة گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز مدنظر نیست.
موضوع اصلی در این نوشتار، تعیین و تعریف گفتمان‌‌های مختلف سیاست خارجی در جمهوری اسلامی ایران و سیر تحول آن‌ها در چارچوب یك چرخة گفتمانی بسته است، به‌گونه‌ای‌كه مركز ثقل، كانون و دقایق و عناصر هر یك از گفتمان‌ها توصیف و توضیح داده می‌شوند. در حقیقت، هدف پاسخگویی به این سؤال است كه در طول حیات جمهوری اسلامی، چه گفتمان‌هایی در سیاست خارجی ایران ظهور كرده‌اند و چه تحولات گفتمانی در قالب چرخة گفتمانی در آن رخ داده‌اند؟ طبعاً، یافتن پاسخ برای این پرسش محوری مستلزم جوابگویی به سؤالات فرعی و جزئی دیگری است كه ناظر بر ابعاد و جنبه‌‌های متعدد و عناصر گوناگون هر یك از این گفتمان‌ها به معنای نظام معنایی خاص می‌باشد: مركز ثقل و دال متعالی این گفتمان‌ها چیست؟ مهم‌ترین ویژگی‌‌های این گفتمان‌ها كدامند؟ عناصر و دقایق این گفتمان‌ها كدامند؟ مفاهیم و دال‌های دولت‌ـ ملت و نظام بین‌الملل بر چه معنا و مدلولی دلالت دارند؟ آیا تحولات و تغییرات گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، تحول «از» یك گفتمان به گفتمان دیگر بوده است یا تغییر «در» گفتمان می‌باشد؟ آیا سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دچار گسست گفتمانی شده است؟ وجوه اشتراك و افتراق این گفتمان‌ها كدامند؟ فرآیند چرخة گفتمانی در سیاست خارجی ایران چگونه بوده است؟
تجزیه و تحلیل تحول و چرخة گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در نه فصل ارائه می‌شود. در فصل اول، چارچوب نظری و تحلیلی كتاب در قالب نظریه تحلیل گفتمان تبیین می‌گردد، چون نظریه‌‌های جریان اصلیِ اثبات‌گرا قادر نیستند فرایند تحول گفتمانی در سیاست خارجی ایران را توضیح دهند. فصل دوم به واكاوی كلان گفتمان ملت‌گرایی لیبرال می‌پردازد كه بر سیاست خارجی دولت موقت حاكم بود و تا عزل بنی‌صدر در اول تیرماه 1360 به‌طور نسبی استمرار یافت. در فصل سوم، ابرگفتمان اسلام‌گرایی توضیح داده می‌شود. اسلام‌گرایی نخست، به صورت پادگفتمان ملت‌گرایی لیبرال، بین سال‌‌های 1357 تا 1360، در عرصة گفتمانی سیاست خارجی ایران ظهور كرد؛ سپس در سال 1360 تاكنون در هیأت و هیبت خرده‌گفتمان‌‌های مختلف بر سیاست خارجی خارجی جمهوری اسلامی حاكم بوده است.
موضوع فصل چهارم، تبیین آرمان‌گرایی به‌عنوان یكی از خرده‌گفتمان‌‌های اسلام‌گرایی است. آرمان‌گرایی اسلامی از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357 تا بركناری بنی‌صدر در اول تیرماه 1360 به‌عنوان پادگفتمان ملت‌گرایی لیبرال مطرح شد. از این تاریخ تا اواسط سال 1363 نیز به‌صورت مهم‌ترین گفتمان در سیاست خارجی ایران درآمد. مصلحت‌گرایی، دومین خرده‌گفتمان اسلام‌گرایی است كه در فصل پنجم مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. این گفتمان، پس از پیروزی‌‌های سرنوشت‌ساز جمهوری اسلامی در نبرد با نیروهای رژیم بعث عراق و حمایت علنی دو ابرقدرت و سایر كشورهای بزرگ از عراق مطرح گردید و تا پایان جنگ ادامه یافت.
فصل ششم به تجزیه و تحلیل یكی دیگر از خرده‌گفتمان‌‌های اسلام‌گرایی یعنی واقع‌گرایی اسلامی اختصاص دارد. این گفتمان كه در درون اسلام‌گرایی شكل گرفت، در دوران موسوم به سازندگی به جایگاه برتر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دست یافت. در فصل هفتم، خرده‌گفتمان صلح‌گرایی مردم‌سالار شرح داده می‌شود. صلح‌گرایی مردم‌سالار، گفتمان غالب سیاست خارجی ایران در دو دورة ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی به عنوان دوران اصلاحات بوده است. فصل هشتم به تبیین گفتمان حاكم بر سیاست خارجی دولت نهم و دهم تحت عنوان اصول‌گرایی عدالت محور می‌پردازد. سرانجام، نهمین فصل گفتمان اعتدال‌گرایی حاكم بر سیاست خارجی دولت یازدهم را تبیین و تحلیل می‌كند. در نتیجه‌گیری نیز گزاره‌‌های منطقی از مباحث مطرح شده در فصل‌‌های كتاب كه سیر تحول و چرخة گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را نشان می‌دهد، استنتاج می‌شود.

نظریه های همگرایی منطقه ای و رژیم های بین الملل

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده:دکتر جلال دهقانی فیروزآبادی

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1393

کد شابک:9786005750119

درباره کتاب

روابط بین‌الملل همواره شاهد فرایندهای متضاد و متعارض بوده است. از یك سو، منازعات و مناقشات بین‌كشوری جنگ و ستیزش در سطح بین‌المللی را در پی داشته است؛ تعارضات و اختلافات درون‌كشوری نیز جنگ‌های داخلی و واگرایی ملی را برانگیخته است. از سوی دیگر، اشتراكات و انتظارات مشترك بین ملت‌ها و كشورها همكاری بین‌المللی و همگرایی منطقه‌ای را به بار آورده است. این دو فرایند و پدیدة متضاد باعث پردازش نظریه‌های متعارض در روابط بین‌الملل و مطالعات منطقه‌ای شده است. بعضی از نظریه‌ها منازعه و جنگ را در كانون تحلیل خود قرار داده‌اند؛ برخی دیگر از نظریه‌ها بر همكاری و همگرایی تأكید و تمركز كرده‌اند. از این رو، دو دسته از نظریه‌های جنگ‌محور و صلح‌محور ساخته و پرداخته شده‌اند.

چرخه گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری از بازرگان تا روحانی

150,000 تومان

اطلاعات کتاب

نویسنده:سید جلال دهقانی‌ فیروزآبادی

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1393

کد شابک:9786005750096

درباره کتاب

کتاب حاضر، به تبیین و تعریف گفتمان‌های مختلف سیاست خارجی در جمهوری اسلامی ایران و سیر تحول آن‌ها در چارچوب یک چرخه گفتمانی بسته می‌پردازد؛ به‌گونه‌ای که مرکز ثقل، کانون و دقایق و عناصر هر یک از گفتمان‌ها توصیف و توضیح داده می‌شوند. در حقیقت هدف در این کتاب پاسخگویی به این سؤال است که در طول حیات جمهوری اسلامی، چه گفتمان‌هایی در سیاست خارجی ایران ظهور کرده‌اند و چه تحولات گوناگونی در قالب چرخه گفتمانی در آن رخ‌داده‌اند. مؤلف بیان می‌دارد که برای شناخت و درک ماهیت و رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی در سال‌های گذشته، توضیح و فهم گفتمان‌های غالب در آن ضرورت دارد.