نمایش 1–20 از 33 نتیجه

نمایش 40 60 80

مسئولیت مدنی ناشی از خسارات زیست ‌محیطی

86,000 تومان

اطلاعات کتاب

نویسنده: علیرضا انتظاری‌ نجف ‌آبادی

انتشارات: مخاطب

سال انتشار: 1394

کد شابک: 9786005750126

درباره کتاب

امروزه بشر پس از قرن‏ ها زندگى بر روى كره خاكى، به این فكر افتاده است كه نمیتواند با بی توجهى به سرنوشت محیطى كه در آن زندگى می كند، به حیات خود ادامه دهد.

فاجعه‏ هاى زیست‏ محیطى كه هر از گاهى در گوشه و كنار دنیا رخ مىی دهد، اغلب حاصل فعالیت‏ هایى است كه بشر به‏ ویژه در یك ‏صد سال اخیر در راه رسیدن به توسعه، و به ویژه در طى فرایند صنعتى شدن به آن‏ ها روی آورده و باعث تخریب و آلودگى محیط زیست شده است.

عدم تعادل زیست‏ محیطى، حاصل تخریب صنعتى طبیعت مانند آلوده شدن منابع به سبب تصاعد گازهاى سمى یا ریخته شدن فضولات و پسماندهاى صنعتى در آب ها و بر روی خاك‏، و تخریب مادى مثل ازبین‌بردن جنگل‏ ها، مرغزارها و بوته ‏زارها، خدشه‏ دار شده و پدیده‏ ى گلخانه ‏اى كره زمین، سوراخ شدن لایه حفاظتى ازن، انهدام گونه ‏هاى گیاهى و جانورى، باران‏ هاى اسیدى، آلودگی هاى صوتى و… را باعث شده است.

حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه‌ گانه

150,000 تومان

اطلاعات کتاب

نویسنده: دكتر علی اكبر گرجی ازندریانی و مرتضی رضایی

مترجم: اکرم احمدی‌توانا

انتشارات: مخاطب

سال انتشار: 1395

کد شابک: 9786005750355

درباره کتاب

تنظیم روابط قوای سه‌گانه و حل اختلاف میان آنها موضوعی است كه بسیاری از تدوین‌كنندگان قوانین اساسی كشورهای مختلف بدان اندیشیده‌اند و در اهمیت آن بر طبل حاكمیت قانون كوبیده‌اند. اختلاف، چالش و ناهماهنگی در روابط قوا اجتناب­ناپذیر است، اما آن­چه مهم می‌نماید سامان­دهی و انتظام بهینه و كارآمد آن براساس حاكمیت قانون، تفكیك قوا و در نهایت كارآمدی و مسئولیت­پذیری قوا باشد.

پژوهش حاضر «نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران» را در برمی‌گیرد؛ با این حال، نگاهی تطبیقی در این خصوص خالی از لطف نخواهد بود. از این رو، پس از بررسی مفاهیم و مبانی این موضوع، الگو­ها و سازوكارهای غیربومی حل اختلاف و تنظیم روابط قوا مورد بررسی قرار می‌گیرند. علاوه بر این، كالبدشكافی سوابق تاریخی و پیشینة حل اختلاف و تنظیم روابط قوا به خصوص در نوع بومی آن همواره چراغ راه آینده است و روشن است پژوهش پیش­رو نیز خود را از آن بی­نیاز نمی‌داند.

دیالوگ میان روابط بین الملل و حقوق بین الملل در آغاز هزاره سوم

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده:دكتر سید عبدالعلی قوام ,دكتر سمیرا محسنی

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1397

کد شابک: ‭978 600 5750 66 9

درباره کتاب

پیشگفتار 5
مقدمه 7
فصل اول: امكانات و محدودیت‌های تعامل و گفتگو میان رشته‌های روابط بین‌الملل و حقوق بین‌الملل 13
مقدمه 13
2-1. شكاف‌ها و گسست‌های رشتهی 16
2-1-1.تفاوت‌های نظری روابط بین‌الملل و حقوق بین‌الملل 20
2-2. رابطه‌ی حقوق و سیاست 23
فصل دوم: پیوند میان حقوق بین‌الملل و روابط بین‌الملل از طریق رژیم‌های بین‌المللی 27
مقدمه 27
2-1. اهمیت رژیم‌ها در مطالعه روابط بین‌الملل 31
2-2. تحول در رژیم‌های بین‌المللی 35
2-3. انگیزه برای ظهور رژیم‌های بین‌المللی 38
2-4. چارچوب و كاركردهای رژیم‌های بین‌المللی 39
2-5. رژیم‌های بین‌المللی و توافق نامه‌های بین‌المللی 41
2-6. رژیم‌های بین‌المللی و هزینه‌های مبادلاتی 42
2-7. همكاری‌های بین‌المللی و پیوند میان حقوق بین‌الملل و روابط بین‌الملل 44
فصل سوم: برقراری پیوند میان حقوق بین‌الملل و روابط بین‌الملل بر اساس رویكرد‌ها و نظریه‌های جریان اصلی و انتقادی 51
مقدمه 51
3-1. نقش و اهمیت رویكرد لیبرالیسم در پیوند میان حقوق بین‌الملل و روابط بین‌الملل 52
3-2. ظرفیت و پتانسیل نظری رئالیسم در پیوند میان حقوق بین‌الملل و روابط بین‌الملل 66
3-3. بازگشایی قفل رئالیسم از طریق سازه انگاری: تلاش بیشتر برای ایجاد پیوند میان حقوق بینالملل و روابط بین‌الملل 80
هنجارها نقطه اتصال حقوق بین‌الملل و روابط بین‌الملل 81
رابطه میان ساختار – كارگزار در پیوند میان حقوق بین‌الملل و روابط بین‌الملل 84
رویكردهای حقوق بین‌الملل و سازه انگاری 90
همگرائی و تقارب مطالعات حقوق بین‌الملل و سازهانگاری 91
3-4. ظرفیت نظریه جامعه بینالمللی (مكتب انگلیسی) در پیوند میان حقوق بینالملل و روابط بینالملل 94
3ـ5. نقش نظریه‌های انتقادی در ایجاد پیوند میان حقوق بین‌الملل و روابط بین‌الملل 100
3-5-1. پست مدرنیسم 103
3-5-2. فمنیسم 105
3-5-3. نظریه‌های زیست محیطی 107
3-5-4. ظرفیت نظریه‌ی هنجاری برای مطالعه پیوند میان حقوق بین‌الملل و روابط بین‌الملل 116
جهان وطن‌گرایی: 121
اجتماع‌گرایی: 122
فصل چهارم: اجرا و پیروی از قوانین بین‌المللی، نقطه اتصال حقوق بین‌الملل و روابط بین‌الملل 131
مقدمه: 131
4-1. شرایط آنارشی و میزان اطاعت دولت‌ها از قوانین بین‌المللی 133
4-2. سازوكارهای اعمال و اجرا و پیروی از قوانین بین‌المللی 139
4-2-1. تاثیر عامل حیثیت در اعمال و اجراء و نیز پیروی از قوانین بین‌المللی 139
درونی كردن حیثیت دولت توسط حكومت: جدال بین دولت و حكومت در اجرای قانون: 147
4-2-1-1. چالش‌های سازوكارهای حیثیتی برای پیروی از قوانین بین‌الملل 148
4-2-2. اعمال فشار و زوربین‌المللی 153
4-2-3. معامله به مثل 154
4-3. پیوند میان اعمال قانون و پیروی از قوانین بین‌المللی 156
4-3-1. دیدگاه مدیریتی 156
4-3-2. هنجارها و هویت 158
4-4. چشم انداز پیروی از قوانین بین‌المللی و اجرای تعهدات دولت‌ها 161
فصل پنجم: تسری قوانین بین‌المللی به درون ساختارهای سیاسی: یك گام مؤثر در جهت برقراری دیالوگ میان روابط بین‌الملل و حقوق بین‌الملل 165
مقدمه 165
5-1. نقش هنجارها در درونی كردن حقوق بین‌الملل 167
5-2. درونی كردن و اجرای قوانین بین‌المللی بر اساس رویكردهای جریان اصلی 170
5-3. تاثیرات نهادی و هنجاری در فرایند درونی شدن پیروی و اجرای قوانین بین‌المللی 173
نتیجه‌گیری نهائی

مبانی حقوق عمومی در اسلام: حقوق اساسی و حقوق سیاسی در قرآن کریم

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده:محمدجواد جاوید

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1395

کد شابک:9786005750201

درباره کتاب

حقوق اساسی به عنوان بخش مهم حقوق عمومی بر پایة دو رویکرد فردی و جمعی استوار است. رویکرد فردی به حقوق انسانی نظر دارد و رویکرد جمعی به تعهّد دولت در حوزة حقوق جمعی می‌نگرد. در رویکرد نخست، امروزه علاوه بر حقوق فطری از حقوق بشر هم سخن گفته می‌شود و این جزئی از حقوق اساسی است که اكثر حکومت‌ها در قانون اساسی خود را بدان متعهد کرده‌اند. بخش دوم این حقوق امروزه در ذیل حقوق شهروندی مطرح می‌شود. به زبان حقوقی مدرن، حقوق شهروندی اغلب مواقع ناظر به رابطة قدرت است، رابطة قانونی شهروندان با حکمرانان. این حقوق در حقوق مدرن به حقوق سیاسی معروف بوده است. امروزه به‌دنبال توسعة این دسته از حقوق و از جمله توسعة حقوق فردی به نام حقوق بشر به‌عنوان حقوق پایه‌ای، حقوق عمومی در واقع در برگیرندة مجموعة این حقوق، اعم از فردی و جمعی، خواهد بود. بنابراین حقوق اساسی بیشتر ناظر به حقوق فردی است که دولت براساس قانون اساسی بدان متعهد می‌شود، و حقوق سیاسی در برگیرندة تکالیف حکومت در وضع جمعی است. کتاب حاضر، با تفکیک این دو حق در ذیل حقوق عمومی، به سراغ نگاه قرآن کریم رفته است. از آنجا که هردوی این حقوق در پرتوی یک وضعیت جمعی و در ذیل یک حکومت مشروع امكان‌پذیر خواهد بود، مفروض این است كه قرآن کریم در این موضوع مباحث حق و تکلیف متقابل را مناط عمل قرار داده است. رعایت مرز صحیح در این زمینه یکی از مناط‌های مشروعیت حکومت اسلامی خواهد بود که در این تحقیق بسیار مهم تصویر شده است. این‌گونه به قرآن شاید اقتضای وضع دانش جدید باشد اما تنها کشف آن مربوط به زمان حاضر است و اصل آن حقوق همواره در ادبیات دینی و به ویژه وحیانی وجود داشته است. در هر دوره‌ای، به اقتضای زمان و مکان خود، اندیشه‌ها و نظریه‌های متنوع و مبتکرانه‌ای در مورد الگوها و ابزارهای هدایت نیک جوامع بشری ارائه می‌گردد. عموم این بازارهای عرضه ابزارهای نوین حکمرانی با محوریت حقوق عمومی شهروندان، در گذر زمان دست‌خوش تحول و تکامل قرار می‌گیرند. اما آنچه در پسِ این به‌روز شدن‌ها تغییرناپذیر است، اصول مبتنی بر گوهر وجودی انسانی است. اسلام ‌به‌عنوان آخرین دین توحیدی ادعا دارد که از طریق کتاب آسمانی آنچه تا آخر الزمان شایسته زندگی فردی و جمعی بشری بوده است از طریق كتاب آسمانی گفته است. اندیشة نگارش ویراسته‌ای جدید از کتاب قبلی که بیشتر بر محور مبادی سرچشمه می‌گیرد. هدف از نگارش كتاب حاضر این است كه با تفحصی ناب (پیراسته از زنگارهای جاری در زبان علمی معاصر)، بنیان‌های حقوق عمومی از جمله مبانی و عناصر مشروعیت حکومت در قرآن کریم استخراج شود، بحثی که امروزه در ذیل مباحث حکمرانی خوب نیز تعریف می‌شود، اما در اینجا باید خاطرنشان ساخت. که نگارش کتاب مبتنی بر پیش‌فرض خاصی نیست، زیرا نویسنده قصد ندارد الگویی رایج در گفتمان حقوق و سیاست یا مدیریت معاصر را که احیاناً مد روز تلقی می‌شود، بی‌تردید نظریه‌های رایج بر ذهن نویسنده یا انتخاب موضوع حاضر بی‌تاثیر نبوده‌اند، اما روش، ابزار تحقیق و قالب‌های تحلیلی برای فهم مقصود قرآنی همگی بومی و به عبارتی، داخل در زبان قرآنی بوده‌اند. بنابراین كتاب حاضر نه به‌دنبال اثبات امری پیشینی به بهانه آیات مبارک قرآن و نه در پی توجیه وجود یا فقدان الگوهای جدید حکومت و حاکمیت و شاخصه‌های حقوق عمومی در آن نیست، بلکه با تبار دوازده ساله‌ای كه دارد و هر ساله در معرض آزمون آراء بزرگان و اندیشه‌های جدید قرار می‌گیرد، فارغ از حب‌ها و بغض‌های بیرونی، صرفاً با رویکردی درونی كوشیده است تا با تحلیل آیات قرآن كریم براساس روش خاص خود که در مقدمه به تفصیل آمده است، جایگاه مسائل کلان حقوق عمومی از جمله «حقوق اساسی» و «مشروعیت و قدرت سیاسی» در قرآن كریم را بررسی کند. این نوشتار به دلیل محدودیت در روشی که برگزیده است چه بسا ممکن است نتایجی خاص را به دنبال داشته باشد. از این‌رو، خوانندگان محترم نباید انتظار داشته باشند نتایجی را استخراج كنند كه امروزه در مباحث سرمایة اجتماعی، حقوق عمومی یا نظریه‌های توسعه بیان می‌شوند. طبیعی است که با کنار گذاردن روش حاضر و به كارگیری روشی دیگر شاید بتوان به نتایج متفاوتی نیز دست یافت. اما نوشتار حاضر به موارد مذکور در مقدمة خویش وفادار است. کتاب حاضر برای استفادة تمامی محققان در رشته‌های حقوق، علوم سیاسی و مدیریت اسلامی سودمند خواهد بود. اما جامعة هدف بیش از همه طبیعتاً اساتید و دانشجویانی هستند که به تحصیل و تحقیق در حقوق عمومی اسلام، حقوق سیاسی و حقوق بشر مشغولند.

در عین حال، تذکر این‌ نكته‌ شایسته است‌ كه‌ هرچند این پژوهش (همچون کتاب پیشین) مدعی است كه جدیدترین و کاراترین روش و رویکرد قرآنی را به كار گرفته است، و نوعی نوآوری در فحص و بحث‌ در حوزة حقوق عمومی و فهم «حقوق سیاسی و اساسی» از دیدگاه اسلام ارائه داده است، اما نویسنده با فروتنی اعتراف می‌كند که این تلاش علمی باید نه به‌‌عنوان‌ غایتی‌ در ساختار سیاستگذاری و اصول دولت دینی‌ بلكه باید به‌عنوان درآمدی‌ بر بحث‌ حقوق عمومی و حقوق اساسی كه به مقوله‌های قدرت، حقوق سیاسی و حاکمیت از دیدگاه‌ قرآن‌ توجه دارد تلقی‌ شود. از این رو، اگر این‌ دستاورد دست كم  نقد دیگران‌ را در راستای تولید ادبیات و خدمات نوین قرآنی در این‌ زمینه‌ برانگیزد، نویسنده‌ را بسنده‌ است زیرا به تعبیر قرآنی “یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ” در بافت کنونی جهان اسلام، بضاعت ما کم وضعمان در این خصوص سخت نابسامان است.[1]

 

بازدرآمدی بر تحلیل سیاست خارجی

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده: رابرت آلن. دنمارک

مترجم:مهدی میرمحمدی، مالک ذوالقدر

انتشارات: مخاطب

سال انتشار:1395

کد شابک:9786005750256

درباره کتاب

کتاب حاضر ضمن تولید متن آموزشی در باب تحلیل سیاست خارجی، با هدف بازنمایی دگرباره اهمیت توجه به سیاست خارجی در جامعه علمی و سیاست‌گذاری کشور نگاشته شده است. این کتاب درواقع برگردان مقالات جلد پنجم «دایرة‌المعارف مطالعات بین‌المللی» است که در قالب هفت مقاله به بررسی موضوع تحلیل سیاست خارجی و اهمیت آن در درک سپهر بین‌المللی پرداخته است. بررسی خاستگاه‌های شکل‌گیری تحلیل سیاست خارجی، کاربست مدل‌های انتخاب عقلانی، تصمیم‌گیری در سیاست خارجی، تأثیر ارتباطات بر سیاست‌گذاری از مهم‌ترین موضوعات مورد بررسی در این کتاب هستند.

رئالیسم ایرانی (تحلیل نظری روابط خارجی ایران از دولت صفوی تا سقوط پهلوی)

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده: سیدرضا موسوی‌نیا

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1395

کد شابک:9786005750188

درباره کتاب

فراز و فرود اسلام گرایان در ترکیه

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده: نورالدین اکبری

انتشارات: مخاطب

سال انتشار:1398

کد شابک:9786005750591

درباره کتاب

ترکیه وارث تاریخ پرفراز و نشیبی در نسبت با اسلام، غرب و اندیشه‌های سکولاریستی، ملی‌گرایی و چپ‌گرایی بوده است. بویژه تاریخ معاصر این کشور دورانی از تضادها و تنش‌های ایدئولوژیک و سیاسی را به نمایش می‌گذارد. از دورانی که با فروپاشی خلافت عثمانی (که در لوای دین اسلام توجیه می‌شد) تا روی کار آمدن اسلام‌گراها با رای مردم در ترکیه (در قالب احزاب رفاه، فضیلت وعدالت و توسعه) مردم این کشور تجربه‌های سخت و مفیدی را پشت سر نهادند که دوران حاکمیت آتاتورک و برنامه اسلام زدایی و تحمیل یک حکومت سکولار بر مردم مسلمان ترکیه از نقاط کلیدی تحولات سیاسی و فکری این کشور به شمار می‌رود. نتیجه آنکه راهی را که آتاتورک برای اداره ترکیه در پیش گرفت هرگز نتوانست مشکل گشای مسایل و مشکلات این کشور به سوی رشد و توسعه باشد، و از این رو پس از مرگ او نوعی عدم تعادل و نوسان فکری و سیاسی جامعه ترکیه را در بر گرفت و عرصه عمومی این کشور همواره میدان تاخت و تاز نیروهای سیاسی سکولار ملی‌گرا‌ و چپ‌گرا ‌شد و در برخی مقاطع حتی کار به سنگربندی نظامی نیروها در دانشگاه‌ها و خیابان‌ها می‌کشید، و در حالیکه عامه مردم نظاره‌گر این تنازع‌ها بودند ارتش ترکیه برای حل و فصل خصومت و اعاده نظم وارد عمل شده و کار را تمام می‌کرد. هرچند این اقدام ارتش ترکیه در لوای قانون اساسی توجیه و تعدیل می‌شد اما آنچه به کار ارتش مقبولیت می‌داد وضعیت حادی بود که عامه مردم از آن بهره‌ای نداشتند و جز سیاستمداران و روشنفکران سکولار درگیر آن نبودند. اما جالب آنکه در همه این دوران که اسلام‌زدایی از طریق مجاری رسمی و حکومتی پیگیری می‌شد، جریان نواندیشی دینی و پایبندی به مناسک و احکام اسلام راه خود را می‌جست و در اعماق جامعه ترکیه ریشه می‌دواند. این جریان در طول قرن بیستم بتدریج در ساختار سیاسی لائیک این کشور وارد شده و در اواخر قرن بیستم از جایگاه نسبتا قابل توجهی برخوردار شده است. مجموعه تحولات فکری و سیاسی جهان اسلام و بویژه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، ترکیه را محل تلاقی اندیشه‌ها و گرایش‌های موجود قرار داده بود و با توجه به تاریخ گذشته این کشور و روابط ویژه‌ای که با جهان غرب داشت نوعی اسلام‌گرایی در ترکیه ظهور کرد که مرحله تکاملی آنرا امروز می‌توان در قالب «حزب عدالت و توسعه» دید. گرچه حزب عدالت و توسعه در طول حیات سیاسی خود در ترکیه با مقاومت‌های شدیدی از سوی کمالیست‌ها و نخبگان این جریان مواجه بود. با این وجود دولت اسلام‌گرای عدالت¬و¬توسعه برای تحکیم حاکمیت خود و مقابله با جریان‌های ضد دموکراتیک، مخالفت‌های نابهنگام با دولت تازه¬به قدرت¬رسیده و نگاه‌های درون‌گرای کمالیستی، اقدام به اجرای برخی مراحل اصلاحات دموکراتیک و نهایتاً از میان بردن قدرت و نفوذ نیروهای کمالیست سکولار از عرصه¬ی حاکمیت کرد. لذا اگر از منظر جامعه شناختی و تکثر هویت‌های اجتماعی به این تحولات نگاه نماییم، تلاش روشنفکران و طراحان برای شکل دادن به هویتی مدرن در تقابل با هویت تاریخی و اسلامی ترکیه، نتوانست به موفقیت مورد نظر آنان منجر شود؛ و برعکس به رشد هویت اسلامی و در دهه اول قرن 21 به حاشیه رانده شدن احزاب، ارتش و گروه‌های اجتماعی حامی سیاست خارجی اروپا محور منجر شد، و گروه‌های اجتماعی کنار زده شده در طول دهه‌های گذشته را، به متن تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه ترکیه برگرداند. البته انعطاف نسبی نظام سکولار در پذیرش این تحولات نسبتاً عمیق قابل توجه می‌باشد.به طور‌ی که کمالیست‌ها با تساهل بیشتری به نگرش‌های سیاسی حزب عدالت و توسعه نگاه کردند و رهبران این حزب هم از نشان دادن گرایش‌های تند اسلامی در سیاست‌های خود و نیز اتخاد سیاستی پراگماتیستی از ایجاد چالش با کمالیست‌ها اجتناب کردند. «فیلیپ رابین» از این هم زیستی دو گروه فوق در ترکیه به عنوان یک «زندگی مشترک بدون ازدواج رسمی1» نام می‌برد. بنابراین می‌توان گفت، برخلاف ریشه‌های اسلام¬گرایی حزب عدالت و توسعه، این حزب در زمان آغاز به کار خود در سال 2002 همواره تلاش می‌کرد تا خود را حزبی میانه‌رو و وفادار به اصول سکولاریسم نزد افکار عمومی جامعه‌ی ترکیه معرفی کند. «کانرا» از صاحب نظران حزب عدالت و توسعه، معتقد است که حزب عدالت و توسعه همیشه نسبت به اصول بنیادین نظام سکولار ترکیه وفادار بوده است2  در این راستا اردوغان می‌گوید: «احزاب پیش از حزب عدالت و توسعه ازقبیل حزب رفاه، فضیلت و … به طور عمده به شکل جماعتی سیاسی تشکیل شده بودند به گونه‌ای که رفتارهای آنها تحت تأثیر نوعی ایدئولوژی خاص قرارداشت و تنها از حامیان این ایدئولوژی خاص حمایت می‌شد؛ البته این نوع سیاست‌ها خطرناک‌اند زیرا این امر به قطب بند‌ی شدن جامعه منجرمی شود و بنابراین راه حل این مسئله، محافظت از نظام سکولار ترکیه است1.  در این راستا استدلال می‌شود که حزب عدالت و توسعه از «سیاست‌های هویتی» هیچ حمایتی به عمل نمی‌آورد زیرا از نظر سران این حزب، چنین سیاست‌هایی از طریق قراردادن ما در مقابل دیگران، باعث قطبی کردن جامعه می‌شود و به همین دلیل است که این حزب از همان ابتدای کار خود با تمرکز بر مشکلات موجود در ترکیه، بیشتر بر «سیاستهای خدمتی» تأکید می‌کند.2  بنابراین ملاحظه می‌شود که سران حزب عدالت و توسعه به لحاظ تربیت و آموزش، فعالیت سیاسی و گذشته حزبی، اسلام‌گرا ‌هستند، اما از زمانی که اندیشه تأسیس حزب عدالت و توسعه شکل گرفت، مؤسسان حزب برای برون رفت از فشارهای عظیمی که به جنبش‌های اسلامی در ترکیه وارد می‌آمد، به دنبال گفتمان جدیدی بودند که از ریشه اسلامی آنان جدا نباشد و در عین حال با نظام حاکم برخورد نکند و بهانه‌ای درست نکند که مرحله 28 فوریه بار دیگر تکرار شود و اسلام‌گرایان بار دیگر تحت فشار قرار گیرند. بر این اساس نخستین کنگره حزب عدالت و توسعه با شعار «کار برای تمام ترکیه» تشکیل شد و اردوغان نیز در سخنرانی افتتاحیه موازنه‌ای دقیق به عمل آورد و نه از آتاتورک یادی کرد و نه نامی از اسلام به زبان آورد. وی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر و موافقت نامه اروپایی حقوق بشر و آزادی‌های اساسی تأکید نمود واظهار داشت که سکولاریسم اصل اساسی صلح اجتماعی و به معنی بی‌طرفی دولت در قبال عقاید دینی است»: عبداله گل نیز یک روز پس از تأسیس حزب اعلام کرد حزب ما یک حزب دینی نیست و تلاش می‌کنیم که نماینده همه باشیم. در میان مؤسسان، باحجاب و بی‌حجاب، افراد با ریش و بدون ریش وجود دارند، حزب سیاسی وسیله‌ای برای تبلیغ نیست، بلکه برای خدمت است. هدفمان فعالیت و کار برای ارائه مفهوم جدیدی در سیاست است،3 در اساسنامه خود بر مواردی همچون توجه به حقوق و آزادی‌های اساسی، اداره عامه به صورت غیرمتمرکز، ارائه خدمات اجتماعی بدون در نظر گرفتن طبقه اجتماعی، توسعه آموزش و پرورش و تحت پوشش قرار دادن آحاد مردم برای آموزش مردم و کم کردن بیسوادی و کم سوادی از جامعه ترکیه و امنیت اجتماعی تأکید دارد1.»
شاید عامل دیگری که باعث می‌شود تا اعضای حزب عدالت و توسعه چندان گرایشی به سیاست‌های هویتی اسلام‌گرایانه پیدانکنند این است که آنها به اسلام به عنوان یکی از عناصر اجتماعی ترکیه و بخشی از سنت آن می‌نگرند و نه به عنوان یک ایدئولوژی.2  به‌عبارت دیگر، حزب عدالت و توسعه قصد دارد درحالی که روابط خود را با اسلام در حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی حفظ می‌کند از آن به عنوان برنامه‌ای سیاسی صرفنظر کند3.  بنابراین از این دیدگاه، موضع حزب عدالت و توسعه درخصوص مذهب تفاوت چندانی با دیگر احزاب راست‌گرای ترکیه ندارد، زیرا به نظر می‌رسد که این همان گفتمانی است که حزب دموکرات نیز آن را اعلام می‌کرد؛ در این راستا عبدالله گل معتقد است که برنامه حزب عدالت و توسعه درخصوص دین، همان آزادی مذهبی انسان‌ها در چارچوب ارزش‌های دموکراسی جهان شمول است.4
به نظرمی رسد که بسیاری از سیاستمداران، روشنفکران و بازرگانان اسلام‌گرایی که از حزب عدالت و توسعه حمایت می‌کنند به این نتیجه رسیده‌اند که درحال حاضر، اجرای سیاست‌های اسلامی درون نظام سیاسی ترکیه امکان پذیر نیست و از همه مهم‌تر اینکه چنین سیاست‌هایی می‌توانند باعث انسداد سیاسی جامعه ترکیه از سوی نهادهای کمالیستی شوند5 بنابراین سران حزب عدالت و توسعه به این آگاهی دست یافته‌اند که به منظور جبهه‌ای وسیع تر در مقابل مراکز کمالیستی و کسب مشروعیت در فضای اجتماعی ترکیه به گفتمانی جدید نیازدارند که بر ارزش‌های مدرنیته، حقوق بشر و حاکمیت قانون تأکید می‌کند.6 درنتیجه حزب عدالت و توسعه به عنوان حزبی محافظه کار درحالی که از اهمیت ارزش‌های دینی و مذهبی در سیاست‌های حزبی خود غفلت نمی‌کند، سعی می‌کند تا این ارزش‌ها را درون ساختارهای گسترده‌تر حوزه‌های عدالت اجتماعی قراردهد. براساس چنین تفاسیری است که بسیاری از نویسندگان معتقدند که حزب عدالت و توسعه نیز حزبی معتقد به اصول سکولار است زیرا به نظر می‌رسد که این حزب در برنامه‌های سیاسی خود نسبت به اصول جمهوریت به طور کامل، وفادار است1  و در این راستا «جوشار2» و «عظمان3»  معتقدند که:
«حزب عدالت و توسعه، حزبی راست -مرکز است که انسان‌های میانه رو، آن را تأسیس کرده‌اند … سیاستهای این حزب، تحت تأثیر صدای منبعث از مردم قراردارد؛ مردمانی که خواست‌هایی ملایم دارند. آنها انسان‌هایی محافظه کار هستند که به تعصبات کورکورانه توجهی نمی‌کنند؛ درحقیقت، اعضای این حزب، انسان‌هایی دیندار هستند اما مسلمانانی رادیکال نیستند. آنها هرچند به دولت با بدبینی می‌نگرند و قصد تغییردادن ساختارهای دولتی را دارند حاضر نیستند به این نهاد صدمه بزنند. آنها خواستار آزادی‌هایی بیشتر هستند اما قصد نابودی نظم موجود را ندارند. آنها به دنبال تقویت احساسات ملی‌گرایانه‌اند اما با هرگونه ناسیونالیسم نژادپرستانه مخالفت می‌کنند … درنهایت اینکه آنها از دموکراسی تا حدی حمایت می‌کنند که وحدت تجزیه‌ناپذیر دولت را تهدیدنکند.4»
بنابراین به‌نظر می‌رسد که حزب عدالت و توسعه اگرچه دارای ریشه‌هایی اسلام‌گرایانه است، در برنامه‌های حزبی و تشکیلاتی خویش، اسلام را منبع هویت خود معرفی نمی‌کند؛ به عبارت دیگر، این حزب سعی دارد تا با دورشدن از هویتی خاص، هویتهای چهل تکه موجود در جامعه را بازنمایی کند و چون در این نوع شیوه حکومت داری به دموکراسی برای اداره جامعه نیازدارد، مذهب نیز می‌تواند جایی را درون جامعه پیدا کند.
صورت‌بندی نگاه‌های این حزب در عرصه‌ی اقتصادی نیز به گونه‌ای بود تا بتواند از طریق حمایت‌های گسترده از فرایندهای اقتصاد بازار آزاد، مسیر خود را با هدف مشارکت در پروژه‌های جهانی‌سازی و جهانی شدن و نیز پیوستن به اتحادیه‌ی اروپا هموار سازد. حزب عدالت¬و¬توسعه در سال‌های نخست قرن بیست¬و¬یکم و در اوایل حاکمیت خود بیشترین تمرکز را بر ارزش‌های دموکراسی‌خواهانه مورد پذیرش غرب و ایجاد یک پیوند مفهومی با جهان دموکراتیک قرار داد. حزب عدالت و توسعه، علاوه بر پذیرش ارزش‌های لیبرال به عنوان بنیان مفهوم دموکراسی سعی می‌کند تا همه نهادهای ملازم دموکراسی مدرن را به کشور واردکند؛ البته دلیل این امر نه تنها ناشی از مسائل داخلی کشور ترکیه است، بلکه تلاش برای اجرای معیارهای کپنهاگ را نیز دربردارد؛ بنابراین تعریف دموکراسی نه تنها توسط دینامیک‌های درونی ترکیه بلکه همچنین توسط فرایندهای بیرونی نیز محدود و مقید می‌شود. مطابق با برنامه حزب عدالت و توسعه، عضویت در اتحادیه اروپا به عنوان مهم‌ترین قدم برای رسیدن به سطح تمدن معاصر ملاحظه می‌شود و بنابراین به نظر می‌رسد که پذیرش هنجارها و نهادهای اروپایی، انگیزه‌ای مهم برای تداوم فرایند تحکیم دموکراسی در ترکیه است1 ؛ به عبارت دیگر استدلال می‌شود که نفوذ اتحادیه اروپا بر سیاست‌های ترکیه، عاملی مهم در فرایند هارمونی سیاسی و دموکراتیزه شدن جامعه ترکیه است.2و3 به  طور کلی ظهور این حزب و کسب اکثریت کرسی‌های مجلس در سه دورة متوالی انتخابات (2002، 2007، 2011)‌، کسب نظر اکثریت مردم در دو رفراندوم اصلاح قانون اساسی (2007، 2010)‌و دو انتخابات شهرداری‌ها، تاثیرات عمیقی در ساختار و روند قدرت در ترکیه ایجاد کرد. نخست اینکه، ظهور این حزب پایانی بر دولت‌های ناپایدار ائتلافی بود و رهبری باثبات حزب حاکم در دهة اخیر باعث گردید تا ترکیه به یک بازیگر موثر منطقه‌ای تبدیل شود. دوم، با توجه به بنیان‌های فکری نوگرایانه، این حزب سعی کرده تنش‌های ناشی از دو چالش اسلام‌گرایی و ناسیونالیسم را کاهش دهد و با اطمینان بخشی برای حفظ نظام سیاسی سکولار و با اصلاحات بنیادین قانون اساسی در سال‌های 2007 و 2010، نقش و قدرت ارتش را در سیاست داخلی و خارجی به نحو قابل توجهی محدود نماید و نهایتاً این که با تغییر مبانی و پارادایم فکری و سیاسی حاکم بر سیاست خارجی سنتی، سیاست خاورمیانه‌ای و منطقه‌ای آنکارا را دگرگون نموده و چشم انداز نوینی را پیش روی ترکیه در مناسبات منطقه‌ای قرار دهد.
در واقع در دهة اخیر، ثبات سیاسی ناشی از تداوم حاکمیت حزب عدالت و توسعه، دستاوردهای بزرگ اقتصادی دولت و حرکت به سمت دمکراتیزاسیونِ ساختار سیاسی و غیرامنیتی کردن عرصة سیاست و فرهنگ، بسترهای مهمی برای سیاست خارجی جدید خاورمیانه‌ای ترکیه در کسب منزلت و قدرت بوده است. البته در چند دهة اخیر بین ثبات سیاسی، تقویت روندهای دمکراتیک و سیاست خارجی فعال و چندجانبه‌گرایانه ترکیه ارتباط مشخصی وجود دارد. دولت‌های سه شخصیت مقتدر و متنفذ؛ «عدنان مندرس»، «تورگوت اوزال» و «رجب طیب اردوغان» که هر کدام سه دورة مستمر نخست وزیری داشته‌اند، همراه با تلاش‌های دمکراتیک برای اصلاح ساختار دولت و سیاست خارجی چند جانبه‌گرا ‌و شرق‌گرایانه بوده است.  «پیمان بغداد» در سال 1955 در دورة مندرس، «ابتکار آسیای مرکزی» اوزال در سال 1991 و«نظریه عمق استراتژیکی» 2004دولت اردوغان، بازتابی از پیوند ثبات سیاسی، اقتدار دولت و سیاست چند جانبه‌گرایانه ترکیه می‌باشد البته هر چند این رهبران، گرایش‌های شرق‌گرایانه داشته‌اند، ولی فارغ از پیوندهای خود با غرب نبودند و حتی در این دولت‌ها گام‌های موثرتری در همگرایی با غرب برداشته شد. ورود به پیمان ناتو در دولت عدنان مندرس در 1952، تقاضای عضویت در جامعة اروپا در سال 1987توسط دولت تورگوت اوزال، پذیرش نامزدی ترکیه برای عضویت دراتحادیه اروپا در دولت اردوغان و آغاز مذاکرات از سال 2005، بیانگر سیاست خارجی چند جانبه‌گرای ترکیه در دولت‌های باثبات و مقتدر بوده است. در شرایط جاری که روند تغییرات در داخل ترکیه با فراز و نشیب‌هایی ادامه دارد، در صحنه سیاست خارجی نیز این روند به هماهنگی ترکیه با نظام بین‌الملل انجامیده است. هماهنگی آگاهانه ترکیه با نظام جهانی که در بخش مهمی نیز بالاجبار بوده است، به ارتقای موقعیت اقتصادی ترکیه به اقتصاد هفدهم جهان و ششم اروپا و افزایش جایگاه و پرستیژ سیاسی ترکیه در سطح منطقه و جهان منجرگردیده است. ایفای نقش میانجی‌گری توسط ترکیه در موضوعات منطقه‌ای و جهانی، اخذ دبیرکلی سازمان کنفرانس اسلامی، عضو موسس و یا عضو ناظر در سازمان‌ها ونهادهای منطقه‌ای، ارتقای موقعیت شهر استانبول به مرکز برگزاری اجلاس‌ها و نشست‌های بین‌المللی و … از جمله تبلورهای بارز حاصل از این رویکرد بوده است. از آغاز هزاره سوم، آنکارا نشان داد که از وضعیت و نقش کمرنگ خود در خاورمیانه ناراضی است و تلاش کرده است با اقداماتی از جمله ایفای نقش میانجی بین فلسطین و اسرائیل، توجه به کنفرانس اتحادیه عرب، همکاری و حضور در میان نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در لبنان، همراهی با نیروهای ناتو در افغانستان، ایفای نقش در برنامه هسته‌ای ایران، برقراری روابط متوازن با همسایگان خود، تلاش برای حل و فصل بحران‌های بالکان و مناقشات قفقاز و آسیای مرکزی و اخیراً تلاش گسترده رهبران ترکیه برای مدیریت انقلاب‌های عربی، نقش مؤثر و فعالی را در منطقه ایفا کند.

در جستجوی حق شادکامی

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده:سامان نیک‌نژاد

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1396

کد شابک:9786005750515

درباره کتاب

حقوق بشربه طور کلی، مفهومی است، معنوی که با طبعیت انسان پیوندی ناگسستنی دارد. به همین دلیل است که در همه زبان‏ها قابل توضیح است و منابع بومی در همه فرهنگ‏ها برای تببین و تشریح مفاهیم اولیه‏ی آن وجود دارد. در این راستا؛ نحوه فهم ما از حقوق‏بشر در پیش‏برد آن در حوزه‏‏یفرهنگهای بومی نقشی تعیین کننده دارد. اینکه ما در کنار سایر ملل تا چه اندازه خود را موظف و مسئول می‌دانیم که به پشتوانه فرهنگ غنی و دیرپای خود، در این «جشنواره فرهنگی بشر» شرکتی فعال و مسئولانه داشته باشیم در سیر تحولات آتی و سرنوشت «حقوق‏بشر در کل» بسیار تعیین کننده است. با این اطمینان که، در هر فرهنگی می‏توان با اندکی جستجو به ادبیاتی سرشار دست یافت که با زبان بومی و بی‌معطلی بر کرامت ذاتی آدمی گواهی دهند. در فرهنگ ما وضوحِ بی‌چون و چرای این حقوق را می‏توان در قصه‏های دیرگاهی مادربزرگها یافت. آنجا که همه مفاهیم بلند انسانی به سطح ساده‌ای از رویاهای کودکانه و تربیت اخلاقی مبتنی بر فطرت تحلیل پیدا می‌كند و بر «زندگی؛ آنچنان که هست»( مدرسه، روابط دوستی، محل کار و …) مماس می‏شود. در هنگام گوش دادن به‏همین قصه‏ها است که می‏شود دریافت ساده‌تر است سعی کنی هرچیز را پیدا کردی به صاحبش پس بدهی. خودت درک می‌کنی که فضولی کردن در کار دیگران خوب نیست. محیط زیست جایی است که آدمها و حیوانات با هم همکارند. هیچ‏کس تقریباً در هیچ موقعیتی مجبور نیست دروغ بگوید. شایسته‏ی آدم نیست که فحاشی و یا کتک‏کاری کند. مردم آزادند تا به سفرهای هیجان انگیز بروند، چیزها را ببینند، بشنوند و باور کنند. کسی به خاطر نیازش به کمک مضاعف (به علت ضعف بینایی، معلولیت در دستها یا پاها، توانِ یادگیری کُند، …) تحقیر نمی‏شود. قاعده این است که بچه‏ها گرسنه نباشند و فرشته‏ها چهارچشمی از آن‏ها مراقبت می‏کنند. آنچنانست که می‏توان گفت سخن از حقوق‏بشر تکلمی «به زبان مادری» و سفری «همراه با مادربزرگ» است.
یعقوب ابن اسحاق کندی معروف به فیلسوف عرب از وجود حق و فروع ان در چند رساله فلسفی خود بحث نموده است. فارابی نیز بحث حق را در مدینه فاضله و در فص دوزدهم فصوص به اجمال و سپس در فص هفتادم آن به تفصیل عنوان کرده است. پس از وی ابن سینا در فصل هفتم مقاله اولی الهیات شفا و در اول فصل ششم مقاله هشتم آن مطالبی را درخصوص حق به اقتضای فارابی طرح نموده است.
ازآنجایی که پژوهشگر «حق جستجوی شادکامی» به گشودن باب تحقیق رو به زمینه‌ای کاملاً جدید خطر کرده است منابع اندک شماری خواهد یافت که به طور مستقیم و به تمامی دربرگیرنده موضوع مورد نظر او باشد. لذا محقق ناچار است به مطالعه منابعی بپردازد که به یک جنبه از موضوع دو وجهی او یعنی «حق»یا «شادکامی» به طور مستقل و جدا از دیگری پرداخته‌اند و یافتن منبعی که جامع موضع باشد از نوادر توفیقاتی است که در این راه احتمال وقوع دارد. نتیجه طبیعی آنچه گفته شد اینست که بیشتر منابع مورد مطالع او رابطه نزدیک و مستقیمی با موضوع مورد نظر او نخواهد داشت. مثلاً درخصوص همین تحقیق، درحالی‏که بنا بوده «حقوقی» از کار درآید پس از دسته بندی منابع در شاخه‏های علوم مأخذ کمترین سهم از نظر شمار به «حقوق» رسید و بیشترین منابع به ترتیب از علوم «اقتصاد»، «روان‏شناسی»، «سیاست» اخذ گردیده است. از فخر این تحقیق آنکه پایه‏های اصلی آن در «حکمت اشراق»، «حکمت صدرایی»، و «حکمت مدنیه فارابی» قرار دارد. درباب حقوق‏طبیعی و حقوق تحققی، در فلسفه اسلامی ذیل عناوین طبیعت و صناعت مباحث بسیاری در آثار ابن رشد، ابن سینا، شیخ اشراق و صدرالمتألهین شیرازی و بسیار متفکرین دیگر طرح شده است. به طور کل، شادکامی در فلسفه اسلامی ذیل عنوان سعادت مورد تأمل اندیشمندان این حوزه واقع شده است و در این سنخ از فلسفه داراییک جایگاه محوری است. به دشواری می‏توان تقریری در نزد مصنفان اندیشه اسلامییافت که در باب شادکامی حقیقی بشر نباشد. درباب حقوق‏طبیعی و حقوق تحققی و ماهیت آن‏ها در فلسفه اسلامی ذیل عناوین طبیعت و صناعت می‏توان مباحث بسیاری را در آثار ابن رشد، ابن سینا، شیخ اشراق و صدرالمتألهینشیرازی و بسیار فیلسوفان دیگر اسلامییافت. البته درک اندیشه‏هایشیخاشراق، صدرالتالهینشیرازی، و فارابی آنچنان بر نگارنده غامض و دشوار آمد که بناچار از منابع دسته دومی که بیشتر از آثار شارحان به نام این مکاتب حکمی هستند استمداد طلبیده است.
دلایل بسیار می‏توان اقامه کرد بر اینکه هر نوع گفتگو درباب شادکامی اشاره‌ای ضمنی به حکمت مشرقی در خود نهان دارد. به جرأت می‏توان چنین ادعا کرد که شادکامی بخش سترگ اندیشه آسیایی را تشکیل می‏دهد. اُپانیشادها بدون شک از قدیمترین کتابهایی هستند که از اقوام هند و اروپایی بدست آمده است و درواقع قسمت آخر وداها محسوب می‏شود ازینرو آن‏ها را ودانتا یا پایان وداها می‌خوانند. اوپانیشادها در ردیف کتابهای تمثیلی قرار دارند که بشیوه رمزی طریق معرفت و راه نجات انسان را نشان می‌دهند. مرکز ثقل اوپانیشادها تجسس باطن انسان و کشف اسرار درون اوست. اوپانیشادها جوهری به نام آتمان را ذات و واقعیت انسان می‌دانند و برای عالم هم قائل به حقیقتی به نام برهمن هستند. در یکی از اوپانیشادها حکایتِ حقیقت برهمن، شادی بی‌پایان آناندا مقام سرمدی و لاتغیر و بلاتعین هستی است که اصل توریا واقعی عالم و ذات نامتناهیبرهمن است.
شادکامی موضوعی جهانی است و ذاتی بشر است. تقریباً هیچ مکتب فکری در جهان را نمی‏شود یافت که نسبت به سرنوشت شادکامی بشر موضع بی‌تفاوتی درپیش گرفته باشد. نخستین دغدغه‏ها در خصوص شادکامی و اندیشیدن به جد در باب ماهیت و طرق وصول بدان نزد یونانیان اندیشمند شکل گرفت. لذا پژوهشگر شادکامی شایسته نیست، نسبت به پرسشها و آراء فیلسوفان کلاسیک یونان در باب شادکامی، اظهار بی‌خبری کند. هر زمان، در باب دغدغه شادکامی، تاریخی معتبر نوشته شود، بی‌گمان تاملات فیلسوفانی چون اپیکور، زینو،آریس دایوموس، اآنتیاگوس، فصلهای بزرگی از آن را به خود اختصاص خواهد داد. مضافاً اینکه اندیشه شادکامی در مغرب زمین تا اعصار بعدی و تاکنون ادامه یافته و به یونان ختم نمی‏شود. در مغرب زمین نیز هم‏چون شرق، اندیشه شادکامی بخش جدایی ناپذیر حیات فکری آن دیار بوده است. امّا وقتی راجع به جستجوی شادکامی چونان یک حق در میان ادبیات غرب به تفحص پرداخته‏ایم باید بیشتر منابع خود را از عصر روشنگری به اینسو سراغ بگیریم. ایده‏هایی در این خصوص را می‏توان در آثار فیلسوفانی هم‏چون دیدرو، روسو، و هاچزون یافت. جان لاک در «جستاری در باب فاهمه انسانی» به طور مفصل، به مسئله جستجوی شادکامی چون غایت همه اعمال انسان، پرداخته است. عبارت «جستجوی شادکامی» و نظایر آن را می‏توان در نوشته‏هایساموئل جانسون و دیگر نویسندگان برجسته قرن 18 انگلستان یافت.
امروزه حقوق‏بشر آنچنان که در روابط بین‏الملل شناخته می‏شود در معرض شدیدترین قضاوت‏هاست. خطیر‏ترین اشتباهی که می‏توان در این راه مرتکب شد، یکی پنداشتن حق‏های بشری با اسناد حقوق بشری است. شکی نیست، که از نگون‏بختی حقوق ازلی بشر یکی آن است که منحصر به جزء تصنعی خود یعنی اسناد، تلقی گردد. مسئله بازسازی این حقوق در مجموعه مصوبه‏های بین الدولی و با انگیزه‌ای برخاسته از تحولات روابط بین الملل در قرن بیستم که همگی نشأت گرفته از واقعیاتی ثانوی نسبت به طبیعت فردانیت الهی بشر است، این «ولادت روحانی» (میل دیوانه وار بشر به بازگشت به حقوق‏طبیعی خود) را به عقیده‌ای جزمی و محدود کننده تنزل می‏بخشد. حقوق‏بشر در مفهوم کلانِ خود راز قلب انسان و زمزمه وجدان است. شوق این حقوق لاهوتی بشری برای ابراز حقیقتی است که در نفسِ انسان رانده شده از بهشت وافکنده شده به قعر دخمه‌ای در کیهان، هم‏چنان نفس می‌کشد.
امروزه در روندهای اسفبار زندگی که زجر آن با تمامی عصبهای روان دردناک بشر حس می‏شود گاه به وضعیتی دچار می‌شویم که به وضوح در چاهی عمیق و دورافتاده گیر افتاده ایم و هرچقدرهم در تقلای نافرجام خود برای نجات عصیانگرانه و ناباور به دیواره چنگ می‌زنیم صدای کشیدنِ ناخنهایمان بر فلز، سوهانی است که بر روح خود می‏کشیم. در حالی که مأیوسانه تلاش می‏کنیم به ناگزیری این گرفتاری خو بگیریم با رنج به خود می‏گوییم زندگی پر از رویدادهای غیرقابل پیشبینی و رقت‏انگیز است.اما این دشواری هیچ چیز از مسئولیت بشر نمی‏کاهد. در این وضعیت دست و پا زدن فراموشکارانه و بی‏فایده کدام عنصر، از عالم تأسیسات و اعلامات حقوقی می‏تواند به رهایی از این به تعبیر سهروردی، «الغربة الغربیه» منجر شود: یک قاعده محض ؟ یک اصل منطقی؟ یک استنتاج عقلی؟ عمل شناسایی؟ انصاف؟ مقامی با اختیارات خاص؟ تفسیر ویژه‌ای از قانون؟ کمیسیونی ویژه؟ درحالی‏که طنین فریاد تضرع ما برای رهایی در چاه می‏پیچد واقعاً چه چیز می‏تواند نجاتمان دهد. مطالبه‏ی حقوق ازلی- طبیعیبشر خواسته‏ای است خودفرآگاهانه که از ذهن تا قلب را در بر می‌گیرد. این استغاثه‏ی همگانی برخاسته از غمِ غربتِ بشر است. اینگونه است کهسهروردی در داستان رمزی «قصة الغربة الغربیه» شوق اندوهناک بشر به باز گشت بسوی تبار آسمانی خویش و خلاصی از شرایط محدودکننده زمین را مشروط به استدامه او بر پی‏جویی آن احساس شگرف و رهایی بخش مشرقی می‌داند. در این طرز از «نجات شناسی»، حقوق فطری- طبیعی بشر، راه کاستن از آلام انسان مهجور را با نشانه‏های نورانی علامتگذاریمی‌كند: حق تنهایی، حق یافتن معنا در سکوت، حق باور به چشمها، و حق شادکامی.
می گویند فقه علم زندگی است. در مورد حقوق نیز همین را می‏توان گفت. اگرچه نزاعی اجتناب ناپذیر وجود دارد بر سر اینکه آیا تألم انسان‏های به تله افتاده (الغربة الغربیه) یک مسئله حقوقی است یا خیر و آیا اصولا می‏توان برای دولتها مسئولیتی در قبال روان شهروندان در نظر گرفت. این دفاع لجوجانه از مرزهای علوم، بعضی مسائل بغرنج را به وضعیتی مشابه وضع خانه‏های خارج از محدوده شهرداریها دچار کرده. در صورتی که تمام توان خود را وقف ترسیم دقیق مرزهای بین علوم کرده ایم تا مباد آنکه مأمن آداب و عادات پژوهشیمان از درنگ -هرچند مختصر- در احوال آدمیان فلک زده آشفته شود اما ترسیم مرزهای تصنعی میان علوم، که خودشان چندان دقیق نیستند و در محتوای آن‏ها امور ظنی غلبه‌ای بلامعارض دارند به ایجاد قلمروهایی مصنوعی منجر خواهد شد که با شورش مفاهیم و موضوعات مواجه‌ای ناگزیر خواهند داشت. چراکه حکمت یکپارچه جهان بیانگر هیئتی اگرچه تو در تو و لاینحل اما واحد است چنانچه عزیزالدین نسفی می‏گوید: «تمام موجودات یک درخت است».
در تراژدی ناشادمانی بشر کمتر دانشی می‏تواند دست به توجیه لاقیدی خود نسبت به سرنوشت روان سوگوار بشر بزند. گرچه شمار ادعاهای عافیت طلبانه هم کم نیستند. مثلاً ممکن است گفته شود که حقوق ازلی بشر هم‏چون حق تنهایی، حق یافتن معنا در سکوت و حق شادکامی گزاره‏های محتضری بیش نیستند و حرفه حقوقدان منحصر به بررسی انبوه هنجارهای حقوقی مندرج در اسناد و تلاش برای کشف اراده مقام صاحب صلاحیت قانون‏گذاری است. این توجیه که مبین برداشتی سطحی از قواعد حاکم بر زندگی اجتماعی است برای گریز از مسئولیت اخلاقی در مقابل جامعه‌ای که حال و روزش سخت به کیفیت قوانین وابسته است ممکن است لختی برای ما تسلی بخش باشد ولی در نهایت ما هرگز نخواهیم توانست از حقیقت انسان افسرده‌ای(انسان در چاه) که ما را در بر گرفته خود را کنار بکشیم. اگر حقوقدانان بگویند حقوق صرفاً آن چیزی است كه وضع شده است در اینصورت باید تمام توان خود را مصروف پاسداری قاهرانه از مرزهای حقوق و اخلاق کنند و بگویند که حقوق همین است که هست.این شبیه به فرمان حركت به سوی یك «نظم حقوقی علمی» است كه به طور کامل از هرچه جهان بینی و هرآنچه عینیت که مجزا از قانون وجود دارد، به دلیل اینكه در مقایسه با اسناد مشكوك به‏نظر می‌رسند و بررسی آن‏ها كار زیاد و جدی می‌برد قطع وابستگی كرده است. لاقیدی حقوق در مواجه با این دست مسائل اعتبار قانون را در چشم مردم به قواعدی که تنها حافظ نظم اداری هستند فرو خواهد کاست. موضوع رنج انسان خواصی را آشکار می‏سازد که هر قاعده‌ای، هرچقدر رفیع را درگیر خود می‌كند. معیاری که هر انسانی بدان متوسل می‌گردد تا خوب و بد قضایا را بسنجد میزان «الم» و «لذت»ی است که نصیب او می‌گردد. اگر قانون که از زندگی انسان در جامعه عبور می‌كند «لذت» نصیب فرد کند و او در پرتو حاکمیت چنین قانونی احساس آزادی، امنیت، رضایت و در یک کلام، «شادکامی» بنماید این قانون در نظر او شایسته احترام خواهد بود. دراینصورت این باور به مرور در افراد شکل می‌گیرد که رعایت قانون به بهبود اوضاع روحی آن‏ها خواهد انجامید. درنتیجه این امر افراد کمتر راضی خواهند شد که چنین قانونی را زیر پا بگذانرد چرا که در صورت لگدمال کردن چنین قانونی درواقع بر علیه شادکامی خود اقدام کرده است. ابوعلی سینا در اثر فاخر خود اشارات و تنبیهات در باب خیر و مناط شناسایی آن می‌نویسد:«بدانکه لذت ادراک و رسیدن است بذان چیز کی بنزدیک دریابنده کمال و خیر است، از آن روی کیچنانست. و الم و درد هم ادراک و رسیذن است بدان چیز کی بنزدیک دریابنده شرّ و آفتست»
بنابراین عبارات نقل شده از اشارات و تنبیهات، اگر شهروندان از بابت حاکمیت قانون نصیب بیشتری از شادکامی نبرند، پس قانون در نظر ایشان جز شرّ و آفت نخواهد بود. امروز شاید اگر تمام دانش حقوقی ما یکجا جمع شود نتواند حتی پاسخ گریه کودکی را بدهد. قوانین اگر در گشودن از گره مشکلات روزمره مردم عادی ناتوان و بی‌اثر ظاهر شوند جایگاه و احترام خود را آرام آرام نزد جامعه از دست خواهند داد و امر پژوهش در حقوق به رویه‌ای بی‌معنا و تشریفاتی در کنج کتابخانه و بگسلیده از واقعیت جریان سیل آسای زندگی بدل خواهد شد. در این‏صورت، حقوقدانان ممکن است آماج همان احساسی قرار بگیرند، که در انگلستان، مودیان مالیاتی نسبت به خانواده سلطنتی دارند.

روش پژوهش آسان در علوم انسانی

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده: سیدرضا موسوی‌نیا

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1396

کد شابک:9786005750447

درباره کتاب

سخنی از مؤلف نوشتن سخت‌تر از گفتن است و در جوامعی كه فرهنگ شفاهی، آن هم از نوع تک‌گویی و مونولوگ، قوی‌تر و رایج‌تر از فرهنگ مكتوب است، نوشتن سخت‌تر هم می‌شود. در نظام آموزش و پرورش ایران، زنگ انشاء و زنگ تفریح، تقریباً معادل هم تلقی می‌شوند. دغدغه اصلی دانش‌آموزان به خصوص در دوره دبیرستان، حفظ کردن (و نه فهمیدن) حجم زیادی از مطالب، سرعت در جزو‌ه نویسی و قدرت بالای تست‌زدن است. كمتر معلمی در دوره دانش‌آموزی به ما آموخت كه صفحاتی از كتابی را بخوانیم، كتاب را ببندیم، آنچه را كه خواندیم در ذهن خود تجزیه و تحلیل كنیم و سپس یافته‌هایمان را در یك صفحه به صورت خلاصه بنویسیم. كمتر آموخته‌ایم مطالبی كه می‌شنویم، با مفاهیم ذهنی و قلم خود، روی كاغذ بیاوریم. خطابه‌گویی را بیش از نگارش آموخته‌ایم. دوست داریم بیشتر صحبت كنیم تا اینكه اندیشه‌هایمان را روی كاغذ بیاوریم. این فرهنگ از مدارس به دانشگاه‌ها نیز تسری پیدا كرده است. دانشجویان تازه وارد در دانشگاه‌ تمایل به جزوه‌نویسی و حفظ كردن انبوهی از مطالب دارند و ترجیح می‌دهند با تحویل دادن همان محفوظات و نگارش عینی جملات كتاب و استاد، نمره قبولی دریافت كنند. آنها ترجیح می‌دهند در كلاس، به طور شفاهی كنفرانسی ارائه دهند تا اینكه مسئله‌ای را در چند صفحه تحلیل و تبیین نمایند. نتیجه این وضعیت این است كه عموم دانشجویان در رشته‌های علوم انسانی با انبوهی از محفوظات ذهنی فارغ‌التحصیل می‌شوند اما از نوشتن گریزان هستند. این در حالی است كه مزیت و هنر اصلی فارغ‌التحصیلان رشته‌های علوم انسانی، قدرت تحلیل، تبیین و تفسیر پدیده‌های اجتماعی است كه باید به صورت مكتوب ارائه بدهند. شناسنامه کارشناس علوم انسانی، آثار مکتوب اوست. اهمیت درس روش‌پژوهش برای دانشجویان رشته‌های مختلف علوم انسانی در همین اصل است. این درس در مقطع كارشناسی و كارشناسی ارشد به دانشجویان می‌آموزد كه چگونه روشمند بیاندیشند و روشمند بنویسند. موفقیت و نمود دانشجویان علوم انسانی در همه درس‌هایی كه در دانشگاه می‌آموزند، در گرو یادگیری درس روش پژوهش است. ضعف دانشجویان در بسیاری از درس‌ها، نمود کمتری در درس‌های دیگر دارد. در این وضعیت دانشجویان شاید بتوانند با تقویت درس‌های دیگر، ضعف خود را جبران كنند اما ضعف دانشجو در روش‌ پژوهش، در همه درس‌ها و به خصوص در ارائه پایان‌نامه تحصیلی به وضوح خود را نشان می‌دهد. بنابراین روش پژوهش برای دانشجویان رشته‌های علوم انسانی درسی بنیادین است و دانشجویان باید توجه و اهتمام ویژه‌ای نسبت به این درس داشته باشند. آنها باید قلم دست بگیرند و شروع به نوشتن کنند. به طور حتم نوشته‌های آغازین آنها مملو از اشتباهات گوناگون خواهد بود اما برای خوب نوشتن هیچ راهی جز غلط نوشتن در آغاز وجود ندارد. درست نوشتن و خوب نوشتن صبوری فراوان می‌طلبد و من و شما باید این صبوری را در خود ایجاد کنیم تا به تدریج خوب، درست و روشمند بنویسیم. صبوری و ممارست در نوشتن مانند صبوری باغبان است كه با صبر و حوصله چندین سال برای باغ خود زحمت می‌كشد تا بالاخره محصولی خوب به طور دائمی برداشت نماید. در این کتاب پس از بررسی انبوه كتاب‌های روش‌‌پژوهش كه در رشته‌های مختلف علوم انسانی نگارش شده است و نیز تجربیاتی كه از تدریس روش پژوهش در دانشگاه علامه‌طباطبایی به دست آورده‌ام، سعی كرده‌ام با قلمی ساده، روان و به صورت کاربردی، درس روش پژوهش را برای دانشجویان علوم انسانی بنویسم. رشته‌های مختلف علوم انسانی در مبانی و اصول بنیادین روش پژوهش با یکدیگر مشترک هستند، اما به لحاظ تکنیک‌های روشی، تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند. از این رو در نگارش مطالب کتاب به گونه‌ای عمل کردم که برای همه دانشجویان رشته‌های علوم انسانی مفید باشد. در این کتاب تلاش شده است تا مبانی نظری و اصولی در روش‌شناسی به بیانی ساده ارائه شود و از آن مهمتر ارتباط میان مبانی نظری روش‌شناسی با مباحث تكنیكی در روش تحقیق برقرار گردد. در بیان مثال‌ها نیز سعی شده از مباحث رشته‌های مختلف استفاده شود. این كتاب بویژه برای دانشجویان رشته‌های علوم سیاسی، روابط بین‌الملل، مطالعات منطقه‌ای، تاریخ، علوم اجتماعی، جامعه‌شناسی سیاسی، جامعه‌شناسی و علوم ارتباطات مفید خواهد بود. دانشجویان و پژوهشگران در این رشته‌ها با خواندن این كتاب می‌توانند ارتباط میان مبانی نظری و تكنیك‌های روش تحقیق را به خوبی بیاموزند و مهمتر آنكه مبانی نظری و تکنیک‌های پژوهش را گام به گام در پژوهش خود به كار ببندند. نتیجه این پژوهش متنی روشمند و منظم خواهد بود. حمد و سپاس، اول و آخر مخصوص خداوند متعال است که قلم به دست ما داد و به ما آموخت آنچه نمی‌دانستیم و می‌آموزاند آنچه نمی‌دانیم. ضروری می‌دانم، خارج از تعارفات مرسوم، عمیقأ از اساتید بزرگوارم آقایان دكتر محمود سریع‌القلم، دكتر محمدرضا تاجیك و دكتر حسین سلیمی كه در طول دوران تحصیل دانشگاهی به من روش تحقیق آموختند، تشكر و قدردانی نمایم. از دانشجویانی كه با حضور فعال خود در كلاس‌های درس روش تحقیق در دانشگاه علامه‌طباطبایی، انگیزه نگارش این كتاب را در من بوجود آوردند، تشكر می‌كنم. از مدیران انتشارات مخاطب نیز كه این كتاب را منتشر كردند، سپاسگزارم. سیدرضا موسوی‌نیا دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه‌طباطبایی فروردین 1396 پیشگفتار واقعیت‌گریزی و تخیل‌اندیشی از نتایج رایج بودن فرهنگ شفاهی و مهجور بودن فرهنگ مكتوب در جوامع است. این آفت از سطوح زیرین جامعه تكوین و در لایه‌های نخبگی نیز نفوذ پیدا می‌كند. یكی از مهمترین دلائل این آسیب اجتماعی، جایگاه تنزل‌یافته علوم انسانی در جامعه ایرانی است. علوم انسانی در جامعه ایرانی، جایگاه درجه دومی دارد و نسبت به علوم پزشكی و مهندسی، به مثابه شهروند درجه دو محسوب می‌شود. دانش‌آموزانی که در درس‌های مانند ریاضیات، شیمی و فیزیك ضعیف هستند، ناگزیر وارد رشته‌های علوم انسانی می‌شوند. کمتر دانش‌آموز ممتازی را سراغ داریم که چشم بر روی رشته‌های مهندسی و پزشکی ببندد و با اشتیاق و علاقه، رشته‌هایی از قبیل جامعه‌شناسی، سیاست و روان‌شناسی را انتخاب نماید. نتیجه جایگاه تنزل‌یافته علوم انسانی در ایران، افت کیفی علوم انسانی، عدم تولید دانش بومی و وابستگی به متون ترجمه شده در رشته‌های مختلف علوم انسانی است. وقتی علوم انسانی جایگاه واقعی خود را در پیشبرد جامعه پیدا نکند، نخبگان علوم انسانی نیز جایگاه واقعی خود را نخواهند یافت. از آنجا كه شالوده علوم انسانی در ایران متأثر از علوم غربی است، نخبگان رشته‌های علوم انسانی نیز عالمان غرب‌زده و غیركارآمد برای مسائل ایران تلقی می‌شوند. بی‌تردید علوم انسانی در ایران باید از مصرف‌گرایی به تولید دانش سیر نماید اما باید بپذیریم كه حركت به سوی بومی كردن علوم انسانی در ایران و تحقق اهداف عالی علمی در ایران، در گرو منزلت دادن به علوم انسانی و نخبگان علوم انسانی، آزاداندیشی و به خصوص تقویت فرهنگ مكتوب در جامعه است. نوشتن ذهن را منظم و شخصیت انسان را متعادل می‌کند. انسان با نوشتن می‌تواند اندیشه‌های خود را ارزیابی و اصلاح کند. برای نگارش باید ذهن را آرام و منظم کرد و این نظم ذهنی کمک می‌کند تا تناقض‌اندیشی را کاهش دهیم و منطقی بیاندیشیم. هر چقدر بیشتر بنویسیم، منطق در گفتار را نیز بیشتر رعایت خواهیم کرد. بر اثر نوشتن عادت ذهنی در ما شکل می‌گیرید که هر چیزی را نگوییم و با استدلال سخن بگوییم. به این ترتیب نوشتن شخصیت انسان را نیز متحول خواهد کرد. دانشجویان علوم انسانی باید به نوشتن اصالت دهند و هنر خوب نوشتن را دغدغه اصلی خود در دوران تحصیل قرار دهند. خوب نوشتن نیازمند اشراف بر اطلاعات، طبقه‌بندی اطلاعات، قدرت تلخیص، افزایش قدرت تحلیل، ذهنیت نظری و از همه مهمتر روشمند اندیشیدن است. ذهن روشمند، ذهن منظم و خلاقی است كه اسیر انبوهی از اطلاعات یا داده‌های خام نمی‌شود، اطلاعات را در ذهن خود طبقه‌بندی می‌كند، ترتیب را در اندیشیدن رعایت می‌كند و مانند یك كارخانه قالب‌ریزی، انبوهی از اطلاعات را با قالب‌های نظری و هدفمند در جای خود می‌چیند و به نگارش درمی‌آورد. درس روش پژوهش، منظم اندیشیدن، چینش اطلاعات، تحلیل اطلاعات و هدفمند نوشتن را به دانشجویان علوم انسانی آموزش می‌دهد. از این منظر مهمترین درس در میان دروس هر رشته علوم انسانی، درس روش پژوهش است. هنر یك عالم علوم انسانی در این است که ایده‌های خود بنویسد و درس روش پژوهش به او می‌آموزاند تا ایده‌های خود را به شكلی درست، كامل، هدفمند و جذاب به خواننده ارائه كند. گاه اطلاعات عادی را با نگارش روشمند می‌توان بسیار جذاب نمود و گاه اطلاعات جذاب با نگارشی نامنظم کم اهمیت جلوه می‌كند. تفاوت نوشته‌ای كه در مقالات علمی‌پژوهی منتشر می‌شود و یادداشت‌هایی كه در سایت‌های غیرمعتبر اینترنتی منتشر می‌شود، به داده‌ها و اطلاعات مطرح شده در آنها مربوط نیست. چه بسا هر دو نوشته از اطلاعات مشابهی استفاده کرده‌اند. آنچه یك نوشته را در منزلت یك مقاله علمی ممتاز قرار می‌دهد، ساخت نظری و روشمند آن است. در این كتاب سعی شده است تا خوانندگان بویژه پژوهشگران و دانشجویان، پیش‌درآمدی بر روش‌شناسی و روش‌پژوهش و ارتباط این دو با یكدیگر را با بیانی ساده و روان بیاموزند. روش‌شناسی به مباحث نظری ناظر بر متدولوژی می‌پردازد و روش‌پژوهش ناظر بر تکنیک‌های پژوهش و طرح پژوهشی (پروپوزال) است. فصول طراحی شده در کتاب کاملأ مرتبط با یکدیگر است. از این رو به دانشجویان و پژوهشگران توصیه می‌شود کتاب را از ابتداء آن مطالعه نمایند. فصل اول كتاب به ماهیت نظری در روش‌شناسی می‌پردازد. این فصل پیش‌نگارشی برای پژوهش محسوب می‌شود و در آن مبانی پارادایمیك دو رویكرد و یا نحله علمی- ‌تجربی و كیفی- ‌تفسیری توضیح داده می‌شود. این دو نحله، رایج‌ترین طبقه‌بندی اولیه روش‌پژوهش در علوم انسانی را تشکیل می‌دهند. برخی از نویسندگان رویکرد انتقادی و یا رویکرد ترکیبی کمی/ کیفی را نیز به عنوان روش سوم و چهارم در روش‌شناسی معرفی می‌کنند. نویسنده کتاب اما معتقد است رویکرد انتقادی و رویکرد التقاطی (مشهور به ترکیبی) در ذیل دو نحله اصلی علمی- تجربی و کیفی- تفسیری مطرح می‌شوند و به لحاظ نظری از این دو روش تغذیه می‌کنند. در این مورد بیشتر خواهیم گفت. فهم مبانی پارادایمیک روش علمی- تجربی و کیفی- تفسیری گام نخست در یادگیری روش‌شناسی است. پژوهشگر پس از آنکه در ذهن خود به مسئله‌ای می‌رسد و تصمیم‌ می‌گیرد که مسئله خود را با پژوهش حل نماید، آنگاه متناسب با مسئله خود، از میان دو رویکرد علمی-‌تجربی و کیفی- تفسیری دست به انتخاب می‌زند. فصل دوم به اهداف، راهبردها و گونه‌های پژوهش می‌پردازد. این فصل نیز پیش‌نگارش و گام‌های دوم، سوم و چهارم پژوهشگر در روش پژوهش را تشكیل می‌دهد. این گام‌ها كاملأ با گام اول پژوهشگر مرتبط هستند. در گام اول هر كدام از رویكردها و نحله‌های علمی- تجربی و کیفی- تفسیری که انتخاب شدند، آنگاه اهداف، راهبرد و گونه تحقیق، مرتبط با آن نحله انتخاب می‌شوند. اهداف توضیحی، توصیفی، تبیینی، پیش‌بینی، تجویری، برآورد و ارزیابی، اكتشافی، تفسیری، قرائت و آینده‌پژوهی؛ راهبردهای استقراعی، قیاسی، علت‌یابی و استفهامی؛ گونه‌های پژوهشی بنیادی، کاربردی، مقایسه‌ای، تطبیقی، ایستاسنجی و مطالعه روند با ذکر مثال از رشته‌های مختلف تحصیلی در این فصل توضیح داده خواهند شد. فصل سوم نیز مانند فصل اول و دوم پیش‌نگارش تحقیق محسوب می‌شود. این فصل به روش التقاطی و یا اختلاطی علمی- تفسیری می‌پردازد. در این فصل پس از توضیح روش‌های کمی و کیفی و نشان دادن وجوه افتراق آنها با یکدیگر، به این سؤال می‌پردازیم كه آیا امكان تركیب روش‌های كمی با كیفی وجود دارد؟ چگونه می‌توان از ویژگی‌های كاربردی روش علمی- تجربی و كیفی- تفسیری در قالب رویکردی سوم در روش‌شناسی بهره برد اما در عین حال اسیر تعارضات معرف‌شناسی آنها نشد؟ در این فصل ضمن تفكیك میان اطلاعات كمی و كیفی با تحلیل كمی و كیفی، استدلال می‌كنیم كه امكان تركیب اطلاعات كمی و كیفی وجود دارد اما امكان تركیب تحلیل كمی با كیفی و یا تركیب رویكرد علمی- تجربی و كیفی- تفسیری وجود ندارد. آنچه می‌توان انجام داد، التقاط و یا اختلاط تحلیل كمی و كیفی است. روش انجام این اختلاط در این فصل بیان می‌شود. فصل چهارم کتاب آغاز نگارش است و به طرح پژوهش یا نگارش پروپوزال پژوهش می‌پردازد. در این فصل دانشجو یا پژوهشگر قلم دست می‌گیرد و طرح كلان پژوهش خود را با بیان مسئله، انتخاب عنوان، سؤالات اصلی و فرعی، فرضیه (در صورت لزوم)، مفروضات، متغیرها، شاخصه‌ها و… به نگارش در می‌آورد. در این فصل با بیان مثال‌های متعدد از رشته‌های مختلف، شیوه طراحی درست سؤال و نگارش فرضیه، تعیین متغیرها و…را توضیح می‌دهیم. همچنین نشان می‌دهیم چگونه می‌توان با مفهوم‌سازی، متغیرها یا شاخصه‌های انتزاعی را به صورت انضمامی مفهوم‌سازی كنیم. فصل‌ پنجم به طرح پژوهش در پژوهش‌های كیفی- تفسیری اختصاص دارد. در این فصل تكنیك‌های كیفی از قبیل تحلیل محتوی كمی، تحلیل محتوی كیفی، مدل‌های آینده‌پژوهی ( شامل برآورد، وجوه عدم قطعیت ممکن، وجوه عدم قطعیت محتمل، لوزی تصمیم‌گیری، مدل دلفی) و تعمیق در گروه‌های اجتماعی با بیان مثال‌ توضیح داده می‌شوند. فصل ششم به شیوه‌های جمع‌آوری و تولید اطلاعات كمی و كیفی می‌پردازد. مفهوم محوری این فصل «پیمایش در علوم انسانی» است. بسیاری از پژوهشگران، روش پژوهش را شیوه جمع‌آوری اطلاعات و ساختارمند‌کردن اطلاعات تعریف می‌کنند. در این فصل می‌آموزیم چگونه در حوزه مطالعاتی خود اطلاعات تولید کنیم، چگونه از اطلاعات سابق بهره ببریم و چگونه اطلاعات را به صورتی ساختارمند در پژوهش خود استفاده کنیم. در این فصل مفهوم پیمایش در علوم انسانی در دو مفهوم سنجش (كمی) و ارزیابی (كمی/ كیفی) تقسیم‌بندی می‌شود. در پیمایش- سنجش، شیوه‌های كمیت‌سازی، اندازه‌گیری مقیاسی و اندازه‌گیری با نمودار و جدول را نشان می‌دهیم. در پیمایش- ارزیابی نیز تكنیك‌های انجام مصاحبه، پرسشنامه و مشاهدات میدانی توضیح داده می‌شود. در پایان این فصل نیز شیوه‌های بخش‌بندی، فصل‌بندی، پاراگراف‌نویسی و رفرنس‌نویسی توضیح داده می‌شود.

وضعیت سیاسی شیعه در ایران قبل از صفویه

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده:حسن خوش‌چشم‌آرانی

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1396

کد شابک:9786005750522

درباره کتاب

حکومت‌های قدرتمند شیعی مانند آل‌بویه، مراعشه، آل کیا و… با آنکه دارای اقتدار بودند و برای توسعه تفکر شیعی تلاش کرده‌اند ولی تفاوت اساسی با حکومت صفویه داشتند. وجه تمایز این حکومت‌ها در آن بود که عده زیادی از علما و فقها از حکومت حمایت کردند. از این‌رو در این پژوهش از دو منظر تاریخی و نظری عدم گسترش مرزهای فکری و اجتماعی شیعه و موانع سلطه سیاسی شیعه در ایران قبل از صفویه بررسی می‌شود.

باز درآمدی بر روابط راهبردی چین و ایران

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده:فریبرز ارغوانی‌پیرسلامی

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1395

کد شابک:9786005750287

درباره کتاب

در راستای روابط راهبردی چین و ایران با تمرکز بر بازه زمانی دوران بعد از انقلاب اسلامی تا سال 2013، این کتاب در قالب دو بخش و هفت فصل سامان می یابد. بخش نخست، مسئله هویت های بین المللی را در مرکز توجه قرار می دهد. فصل اول از بخش نخست به چارچوب نظری اختصاص دارد. در این فصل بعد از واکاوی مفهوم هویت، سطوح و جایگاه آن در رویکرد های نظری کلان رواابط بین الملل و سیاست خارجی یعنی واقع گرایی، لیبرالیسم و سازه انگاری مورد بررسی قرار می گیرد. فصل دوم با اتکا به رویکرد سازه انگاری نشان می دهد که سیاست خارجی جمهوری خلق چین در چند دهه اخیر با تکثر هویتی در عرصه بین المللی مواجه بوده که از آن می توان با عنوان هویت های بین المللی یاد کرد.

نظریه های روابط بین الملل رویکردهای متعارض به سیاست جهانی

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده: استفانی لاوسن

مترجم:عبدالمجید سیفی

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1396

کد شابک:9786005750416

درباره کتاب

از زمانیکه رشته روابط بین الملل از حدود یک قرن پیش شکل گرفت، رویکردهای نظری متفاوتی در قالب آن رشد یافته اند که هرکدام تعبیری متمایز از جهان ارائه می دهند. این تعدد نظری به یکی از خصایص اصلی این رشته تبدیل شده و علاوه بر نظریه های متعدد، زیرشاخه ها و تنوع دیدگاهی در درون این نظریه ها نیز قابل توجه است. به رغم ایجاد پیچیدگی های نظری متعدد، این کثرت سبب بسط دامنه این رشته و ایجاد نوعی پویایی و حرکت در درون آن شده است. مکتوبات موجود در این رشته سعی در کاهش این پیچیدگی ها و در عین حال بسط دامنه این رشته دارند. کتاب حاضر نیز در پی همین منظور است. این کتاب که توسط پروفسور استفانی لاوسون به رشته تحریر درآمده در سال 2015 برای اولین بار توسط انتشارات معتبر پولیتی به چاپ رسیده است. نویسنده این کتاب تلاش داشته تا با زبانی ساده تر از کتب موجود رویکردهای اصلی در روابط بین الملل را تشریح نماید. به این منظور، مطالب کتاب در ده فصل تقسیم شده و در هر فصل علاوه بر بیان کلیات نظریه و نحله های فکری در درون آن نظریه، با ارائه مطالعات موردی در مورد آن نظریه، سعی در کاربردی نمودن آنها داشته است. با وجود تلاش برای ارائه متنی روان از این کتاب، لیکن به دلیل سرشت نظری کتاب حاضر، به ناچار دشواری هایی در برخی قسمت ها وجود دارد. مترجم در ترجمه این کتاب تلاش داشته تا از معادل های متداول و رایج در فارسی استفاده نماید لیکن به دلیل اینکه برخی واژه ها برای اولین بار به فارسی ترجمه می شوند سعی شده تا نزدیک ترین و ساده ترین واژه برای آنها برگزیده شود. برای رفع ابهام و همچنین بررسی بیشتر خوانندگان محترم در مورد این واژگان جدید، معادل انگلیسی این واژه ها در زیرنویس صفحات آمده است. امید است که این کتاب بتواند متنی قابل توجه و مفید برای تمام علاقمندان این حوزه مطالعاتی و به ویژه دانشجویان رشته های روابط بین الملل، علوم سیاسی و مطالعات منطقه ای ایجاد نماید و بتواند کمکی هر چند ناچیز به اعتلای ایران عزیز کند. عبدالمجید سیفی-زمستان 1395   مقدمه نویسنده رشته روابط بین الملل به عنوان یک رشته مطالعاتی آکادمیک درست پس از جنگ جهانی جهانی اول مدون شد و توجه خوب را به دلایل جنگ و شرایط دستیابی به صلح به شکل نظام مند و پایا قرار داد. این رشته از آن زمان به شکل بسیار پیچیده ای توسعه یافته است، رشته ای چندوجهی که به رغم تلاش های فکری که در آن صورت گرفته، موضوع جنگ و صلح در سطح بین المللی کماکان در آن مورد توجه است و در کنار آن مسائلی تحت عنوان کلی امنیت (امنیت غذایی و آبی، امنیت منابع و انرژی، امنیت زیست محیطی، امنیت جنسیتی و …) را نیز مورد توجه قرار می دهد. تمام این مسائل با موضوع عدالت و انصاف در سطح جهانی و فراملی در ارتباط است. همچنین این مسائل به حوزه فقر و توسعه نیز ارتباط دارد که تمام آنها دارای ابعاد هنجاری هستند. مطالعه آکادمیک این مسائل نمی تواند خود را به توصیف محض محدود نماید. وظیفه رشته روابط بین الملل، همچنین تبیین، تفسیر و تحلیل طیفی از رخدادها، ساختارها و نهادها و همچنین رفتار کارگزارانی است که رخدادها را شکل داده، ساختارها را ایجاد و به نهادها شکل می دهند. این وظیفه، مفهوم بندی ابعاد مختلف مسائل (جنگ و صلح، آنارشی و نظم، قدرت و منافع، عدالت و امنیت و …) را ایجاب می کند. همچنین، این وظیفه تصور نظری قادر به نظم-بخشی به این ابعاد مختلف تحت یک روایت همگرا در مورد چرایی جهان سیات بین‌المللی را الزامی می سازد. به علاوه، اغلب رویکردهای نظری در مورد اینکه جهان چگونه «می تواند» و «باید» باشد، صحبت کرده اند و بنابراین صریحاً هنجاری هستند. این کتاب، به شکلی کاملاً واضح سازماندهی شده است و به بررسی مکاتب اصلی فکری می پردازد که با واقع گرایی سیاسی در کل «کلاسیک» آن آغاز و سپس از طریق ساخت های مسئله محور نظریه در دوره معاصر، ادامه می یابد. این تنها راه سازمان دهی کتابی در حوزه نظریه روابط بین الملل نیست، با این وجود سبب تسهیل ورود به موضوع در وهله نخست می شود. باید اشاره کرد که به زودی مشخص خواهد شد که هر مکتب فکری، خود دارای پیچیدگی است و در دورن مکاتب و همچنین بین آنها تعارضاتی وجود دارد. در همین زمان، عناصر مکاتب متفاوت فکری دارای اشتراکاتی هستند و تعاملات زیادی بین آنها وجود دارد. در واقع، برخی با توجه به نقدهای رویکرد دیگر نسبت به خود، نقدهایی در مورد مفروضات رویکرد دیگر ارائه می دهند. نکته ابتدایی دیگری که باید مورد اشاره قرار گیرد این است که این کتاب از هیچکدام از مکاتب فکری یا نحله های درون این مکاتب حمایت نمی کند، با این وجود به خوانندگان توصیه می کند تا شایستگی ها و نقایص هرکدام از آنها را مدنظر قرار دهند و بررسی انتقادی این رویکردها به فهم جهان پیچیده روابط بین الملل کمک کند. نگارش چنین کتابی همیشه موجب ایجاد زحماتی برای اعضای خانواده، دوستان و همکاران می شود. به ویژه، من از جاناتان سیمونز ، نوح باسیل و الن اسکات برای مطالعه بخش هایی از نسخه دستنویس من و ارائه نظرات و پیشنهادات ارزنده تشکر می کنم. همچنین از پاسکال پرچرون و لوئیس نایت در انشارات پولیتی برای حمایت آنها در انجام این پروژه تشکر می کنم. استفانی لاوسون-سپتامبر 2015 فصل اول نظریه‌پردازی در روابط بین‌الملل تمام رشته‌های دانشگاهی وظیفه‌ای برای خود در جهت فهم و تبیین برخی وجوه جهان تعریف کرده‌اند، گرچه ممکن است از راه‌های مختلف به دنبال تحقق آن باشند. این رشته‌ها از مبانی و بنیادهای نظری که در پاسخ به برخی مشکلات و مسائل خاص شکل گرفته و رشد یافته‌اند، استفاده می‌کنند. بنابراین، برای مطالعه جامعه‌شناسی باید نظریه‌های جامعه‌شناسی، برای مطالعه فیزیک نظریه‌های فیزیک و برای مطالعه سیاست باید نظریه‌های سیاسی مورد مطالعه قرار گیرند. مطالعه روابط بین‌الملل و تئوریزه نمودن آن بخشی از مطالعات سیاسی یا علم سیاست است با این وجود و به‌ویژه از حدود یک قرن پیش دارای چهره مستقل‌تر و مجزایی شده است. روابط بین‌الملل همچنین به دیگر رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی به‌ویژه تاریخ، فلسفه، حقوق و اقتصاد نزدیک است و نظریه اجتماعی تاثیر جدی در سالیان اخیر بر آن داشته است. از جنبه فکری، «نظریه» عمدتاً در مقابل اقدام یا عمل قرار می‌گیرد و برخی اوقات حتی دارای بار معنایی منفی است به‌طوریکه برخی اوقات عنوان می‌شود این موضوع فقط از لحاظ نظری صحیح است ولی عملی یا اجرایی نیست. اما واقعاً اگر چیزی در واقع اجرایی نباشد نمی‌تواند از لحاظ نظری وجود داشته باشد و بنابراین باید مورد بازاندیشی مجدد قرار گیرد. این موضوع نشان می‌دهد که نظریه‌ها از منظر عملیاتی شدن، یا در رقابت و مقایسه با دیگر نظریه‌ها مورد سنجش قرار می‌ گیرند و در اثر این سنجش ممکن است تقویت، ناکام یا اصلاح و تعدیل شوند. حتی زمانی که نظریه‌ها از برخی مناظر ناکام می‌شوند ارزش تفکر در مورد آنها تضعیف نمی‌شود. درحالی که تئوریزه نمودن در واقع یک فرایند ذهنی است تا یک رویداد و اقدامی فیزیکی، با این وجود به شدت نزدیک به حوزه «عمل» است. نظریه درصدد آن است به اعمال، رویدادها یا پدیده‌ها در جهان طبیعی و فیزیکی به مانند جهان اجتماعی (که در آن سیاست بخش مهمی است) معنا بخشد. در سطوح خیلی پایین، به‌طورکلی نظریه تفکر قبل عمل است و در واقع ما معمولاً قبل از انجام هر عملی در مورد آن فکر می‌کنیم. زمانی که تفکری قبل از انجام عملی باشد معمولاً نتایج مناسب‌تر و بهتری حاصل می‌شود. آنچنان که از عنوان و فهرست این کتاب مشخص است، یک نظریه خاص و مجرد در حوزه روابط بین‌الملل وجود ندارد و ما با تعداد قابل توجهی از نظریه‌ها روبرو هستیم. برخی از این نظریه‌ها به‌طور کلی به موضوعات قدرت، منافع، منازعه، همکاری، نظم و عدالت تمرکز دارند. برخی دیگر از نظریه‌ها نیز بیشتر موضوع محور هستند با این وجود، موضوعات و مسائل کلی مشابهی را از یک یا چند شیوه مطرح می‌کنند. برخی از نظریه‌ها بیشتر انتقادی و برخی در پی پاسخ به مشکل خاصی هستند. در این نظریه‌ها، دسته‌بندی‌های متفاوت و حتی متضادی وجود دارد. این فصلِ مقدماتی، برخی از زمینه‌های اصلی را معرفی می‌کند که چگونه این رهیافت‌های متفاوت حوزه و رشته سیاست بین‎الملل را تئوریزه می‌کنند. در این فصل، ابتدا اهمیت خودِ نظریه پرداخته می شود و به مسئله دانش و حقیقت، عینیت و ذهنیت، ماهیت وجود و واقعیت، و پویایی‌های قدرت و منافع در سیاست می‌پردازد. سپس، ما به اهداف و حوزه «روابط بین‌الملل» به‌عنوان یک رشته می‌پردازیم و برخی عوامل مهم و اساسی در تئوریزه کردن، تحولات تاریخی مهم از جمله پدیده مدرنیته و شکل‌گیری نهاد دولت را مورد بررسی قرار می‌دهیم. نظریه، هنجارها و روش‌ها نظریه که از واژه یونانی theoria (به معنای تفکر و تعمق) مشتق شده را می‌توان به‌عنوان یک نظام سازمان‌یافته نظرات و انگاره‌ها برای تبیین مجموعه خاصی از پدیده‌ها تعریف نمود. پدیده‌هایی که ما تئوریزه می‌کنیم می‌توانند طیف وسیعی از پدیده‌های ساده تا پیچیده، گسترده و مناقشه‌برانگیز (مانند تغییرات آب و هوایی) را در بر بگیرند. این مجموعه‌های نظری گرچه اساساً علمی هستند لیکن از گذشته تاکنون مناقشات سیاسی زیادی ایجاد کرده‌اند که این اختلاف‌نظر حتی بر روی واژه «علوم سیاسی» نیز وجود دارد. به دلیل اینکه روابط بین‌الملل شکلی از علوم سیاسی و در مقیاسی وسیع‌تر بخشی از علوم اجتماعی است، اهمیت دارد تا مفهوم «علم» را به شکل جدی مورد توجه قرار دهیم. گفته می‌شود که آنچه علم را «علمی» می‌سازد ماهیت پدیده قابل مشاهده یا مطالعه نیست بلکه «چگونگی» مطالعه آن است. بنابراین واژه «علمی» اغلب برای نوع خاصی از فرآیند یا روش مورد استفاده قرار می‌گیرد (کوزو ، 2011، ص 1). روش علمی در علوم طبیعی معمولاً با مشاهده و توصیف پدیده‌ها آغاز شده و با قاعده‌سازی یک فرضیه ادامه می‌یابد که تبیین تجربی پدیده‌ها در یک مساله است و سپس فرضیه به آزمون گذاشته می‌شود که در حالت ایده‌آل از طریق تکرار آزمایش در شرایط مشابه است که ظرفیت آن برای ایجاد پیش‌بینی‌های قابل اتکا را مورد تایید قرار می‌دهد و بنابراین «واقعیتی» را شکل داده که مستقل از زمان و مکان است. اگر این فرضیه در چنین سنجش‌هایی موفق باشد از یک فرضیه محض به یک نظریه یا حتی یک قانون تبدیل می‌شود. بنابراین نشانه‌های تحقیق علمی استفاده از بینه و دلیل به‌عنوان یک فرآیند عینی منتج از رویه‌های شناخته شده است که فارغ از دخالت ارزش‌های بشری بوده و منجر به ایجاد دانش عینی و قابل اتکا می‌شود (کوزو، 2011، صص 1-2؛ گاور ، 1997، ص 5). این دیدگاهی آرمانی‌تر در مورد چگونگی حصول علم است. در عمل، نه دانشمندان و نه فرضیه‌ها و نظریه‌هایی که آنها مطرح می‌سازند به عینیتی نیستند که ما تصور می‌کنیم. دانشمندان و به طور کلی انسان ها همواره تمایل به برخی عناصر ذهنی در تولید دانش علمی داشته‏‌اند. به دلیل اینکه این یک فعالیت انسانی است، از این رو تحقیق در علم با تعریف فعالیت «اجتماعی» با تمام شاخص‌های پویای تعامل اجتماعی موجود درآن نظیر همکاری، رقابت و منازعه، آغاز می‌شود. به‌علاوه، روشی که در آن علم تولید می‌شود اغلب محتمل‌تر و خلاقانه‌تر از توصیف رسمی الزامات روش علمی است. مشاهدات تصادفی، واکنش‌های غیرمنتظره، یافته‌های تصادفی یا نتایج تجربی پیش‌بینی نشده دارای اهمیت بیشتری از فعالیت‌های روشی متصلب هستند. مناقشات نظری فراوانی وجود دارد که چگونه روش‌های پایه‌ای علوم طبیعی می‌تواند (یا باید) با علوم اجتماعی وفق داده شود. تولید دانش در حوزه علوم اجتماعی با استفاده از روش‌های موجود در علوم طبیعی طرفداران زیادی در گذشته داشته و اکنون نیز دارد. ما قطعاً می‌توانیم فرضیه‌هایی در مورد طیف وسیعی از پدیده‌های اجتماعی تولید کنیم، و می‌توانیم داده‌های تجربی در مورد آنها گردآوری نماییم، لیکن نمی‌توانیم آزمایش (به شکلی که در علوم طبیعی در شرایط کاملاً مشابه و یکسان انجام می‌شود) را در جهان اجتماعی انجام دهیم. عدم تشابه رفتار انسانی، وجود رفتارهای غیرعقلانی، وجود چارچوب‌های سیاسی و اجتماعی مختلف، عدم دسترسی به اطلاعات خاص و وجود تعداد زیادی از عوامل و متغیرهای تاثیرگذار سبب می‌شود تا نتوانیم روش‌های علمی اشاره شده در بالا را به راحتی به کار بندیم. اما چه روش‌های دیگری در دسترس است؟ برخی دانشمندان اجتماعی از داده‌های آماری استفاده گسترده‌ای می‌کنند که به نظر می‌رسد مانعی بر سر مداخله ارزش‌های مدنظر محقق در نتیجه تحقیق باشد. با این وجود، حتی اگر داده‌ها تا حد زیادی عینی باشند (که بستگی زیادی به نحوه و چگونگی سنجش و اندازه‌گیری دارد)، تفسیر آن موضوعی دیگر است. تقریباً در تمام مراحل یک پروژه عناصر ذهنی دخالت خواهند داشت. همچنین محدودیت‌های جدی در مورد دانشی که می‌توانیم از طریق این روش‌های محدود به داده‌های کمی کسب نماییم، وجود دارد. استفاده از روش‌شناسی کمی در تحقیق علوم اجتماعی اغلب عنوان اثبات‌گرایی به خود گرفته است، واژه‌ای که اولین بار توسط آگوست کنت مورد استفاده قرار گرفت. کنت «جامعه‌شناسی» را به‌عنوان یک علم اثباتی در نظر می‌گیرد که قادر به تنظیم قوانین یکسان در فضای اجتماعی است. او معتقد به اصالت قوانین طبیعی به‌عنوان تنها مبنا برای گزاره‌های علمی بود. اثبات‌گرایی گاهی مترادف با «تجربه‌گرایی» در نظر گرفته می‌شود، دکترینی که براساس آن دانش واقعی تنها می‌تواند از طریق مشاهده و آزمایش (کمابیش) مستقیم حاصل می‌شود. تجربه‌گرایی می‌گوید كه منشا دانش در تجربیات (آزمایشات) و ادراكات حسی نهفته است. اثبات‌گرایی فراتر از تجربه‌گرایی می‌رود در اینکه هدف تولید و آزمایش نظریه‌هاست درحالیکه اتکا بر داده‌های تجربی (معمولاً به شکل داده‌های آماری) است که می‌تواند متراکم و تجمیع شود. نتایج حاصله و مورد پذیرش، عینی و نتایج فارغ از ارزش هستند که در نهایت براساس آن نظریه معتبر و حتی قوانین انسانی و رفتار اجتماعی شکل می‌گیرد. بنابراین اثبات‌گرایی در مقابل روش‌های غایت‌گرایانه و متافیزیکی دستیابی به «حقیقت» قرار دارد که در دوران گذشته رویکردهایی مسلط بودند. با این وجود، اندیشه کانت در مورد اینکه دانش واقعی جهانِ اجتماعی و سیاسی می‌تواند تنها از طریق اثبات‌گرایی تولید شود بسیار محدودکننده و مضیق تلقی می‌شود. حتی اگر خود ماهیت قرائن تجربی اکنون به‌عنوان یک حوزه رفتاری وسیع در نظر گرفته شود که همیشه متمایل به اثبات‌گرایی محض نیز متمایل نیست. روش‌های کیفی بر اساس روش‌های تفسیری امروزه جایگاه مهمی در مطالعه سیاست و جامعه به خود اختصاص داده‌اند. قوم‌شناسی درون مردم‌شناسی، جمع‌آوری و تفسیر آثار باستانی در باستان شناسی، ترکیب اطلاعات آرشیوی و منابع دیگر با هم برای شکل دادن به تاریخ روایی، و مشاهده مشارکتی در جامعه‌شناسی و همچنین تجزیه و تحلیل مورد مطالعه، تمرکز بر تحلیل گروهی، اشکال مختلف مصاحبه، و غیره، در طیفی از رشته‌های علوم اجتماعی مشترک هستند که در تمام آنها از نظر روشی در سطح بالایی روش‌های کیفی مورد استفاده قرار می‌گیرد که هیچکدام از تعاریف مضیق ذکر شده در بالا از روش علمی به شکل کامل متناسب نیست. برخی معتقد به ترکیب روش‌های کمی و کیفی هستند و بنابراین یک چارچوب روش‌شناسانه گلچین شده را ارائه می‌دهند (که همچنین به‌عنوان روش‌های تحقیقی ترکیبی نیز معروف است) که در آن مطالعه پدیده‌های سیاسی و اجتماعی پیچیده می‌تواند بهتر صورت پذیرد (تدی و تشکری ، 2011، صص 285-290). همچنین به نظر می‌رسد تلاش برای محدودسازی علوم اجتماعی در درون چارچوب اثبات‌گرایی محض، مانعی بر سر توجه به مسائل اخلاقی و هنجاری است، موضوعی که تاکنون یکی از اصلی‌ترین مسائل حوزه سیاسی و اجتماعی در هر دو سطح داخلی و بین‌المللی بوده است. تمرکز جدی بر بخش عینیت‌گرای علم ایجاب می‌کند که چنین ملاحظاتی کنار گذاشته شود، برای علم (دست کم در برداشت مضیق) مطالعه آنچه «هست» اهمیت دارد نه آنچه که «باید» باشد. بیان اینکه «هست» بیانی اثبات‌گرایانه و بنابراین فارغ از ارزش بوده در حالیکه بیان اینکه «باید» عبارتی هنجاری و ارزش‌محور است. من براین باور هستم که در مطالعه سیاست نیاز به استفاده از هر دو سطح داخلی و بین‌المللی است. به عبارت دیگر، ما باید در پی «شناسایی» و «تشریح» با درجه‌ای از صحتِ جهان سیاسی به‌عنوان آنچه که «هست»، باشیم و این در جایی است که روش‌های قابل اتکا (چه کمی و چه کیفی یا هردو) مکانی برای تولید دانش هستند. ما سپس نیاز به «نظریه هنجاری» برای در نظر گرفتن قضاوت‌ها درباره بودن یا نبودن مطلوب‌ترین جهان‌های ممکن از منظر اخلاقی داریم. هم برای دانشمندان علوم اجتماعی و هم برای کسانی که به مطالعه علوم انسانی می‌پردازند، موضوع اجتناب از انجام قضاوت‌های ارزشی مطرح نیست، با این وجود مسئله قضاوت‌های دقیق بر پایه ارزیابی اصول کلی و همچنین خصوصیات ویژه هر مورد است. مسائل هنجاری در سیاست، تفاوت زیادی با نگرانی‌های کلی بسیاری از حوزه‌های علمی ندارند که اغلب (و نه همیشه) تمرکز بر بهبود برخی وجوه جهان دارند. در واقع، قضاوت‌های هنجاری اغلب نزدیک با پروژه‌های علمی هستند که از طریق نهادهای سیاسی و اجتماعی اجرا می‌شوند. ریشه‌کنی بیماری‌هایی که سبب آلام گسترده می‌شود از طریق ترکیب مناسب پژوهش علمی و اقدام سیاسی بین‌المللی مثال خوبی برای این مورد است. مطالعه موردی 1-1 به این موضوع می‌پردازد. مسئله مهم دیگر در نظریه هنجاری مرتبط با منابع ذهنیت انسانی و بنابراین ارزش‌ها، هنجارها و حساسیت‌های اخلاقی است. یک جواب ممکن است در مفهوم «فرهنگ» باشد. ما تمایل به آموزش یا جذب ارزش‌ها و هنجارهای مان از محیط اجتماعی نزدیک خود داریم. در ابتدا، این به معنای خانواده است اما خانواده‌ها در در گروه‌های اجتماعی بزرگتر یعنی «جوامع» مجسم می‌شوند و جوامع عمدتاً بر حسب عوامل فرهنگی یعنی زبان، مذهب، سازمان‌های اجتماعی-سیاسی و فرهنگ مادی تعریف می‌شوند. در سطح ملی، دولت‌ها اغلب صاحب آنچه هستند که گاهی «فرهنگ سیاسی» خوانده می‌شود. واژه‌ای که در سیاست تطبیقی برای گرایش هنجاری شهروندان نسبت به نظام سیاسی‌شان مورد استفاده قرار می‌گیرد. در نظریه روابط بین‌الملل، انگاره فرهنگ نقشی مهم (دست کم از پایان جنگ سرد) ایفا نموده، و مناظرات زیادی بر سر هنجارها و ارزش‌ها (به‌ویژه در ارتباط با دموکراسی و حقوق بشر) به وجود آورده است که می‌تواند به شکل صحیحی کلی یا به شکل اجتناب ناپذیری محصول فرهنگ‌هایی خاص و بنابراین همیشه مرتبط با آن فرهنگ باشد. موضوع بسیار مهم دیگر در شیوه‌های تئوریزه نمودن روابط بین‌الملل، انگاره «طبیعی» و «طبیعت» است. این نکته به شکل جدی در نظریه‌های واقع‌گرایانه آشکار است که در آن مفاهیم «حالت طبیعی» و «طبیعت انسان» بیشتر دارای بار معنایی منفی هستند و این در حالی است که نظریه‌های لیبرالی تمایل به دید مثبت‌تر به آنها دارند. سپس در دیدگاه‌های هنجاری واژه «طبیعی» تعیین کننده «حق» یا «خوب» هستند. برای مثال، سلسله‌مراتب اجتماعی بر پایه طبقه، نژاد یا جنسیت اغلب به‌عنوان طبیعی و بنابراین حق در نظر گرفته می‌شوند. این رهیافت در ادوار و مکان‌های مختلف، تبعیت توده‌ها از نخبگان، سیاه پوستان از سفیدپوستان و زنان از مردان را توجیه نموده است. مخالفان این رویه‌ها اغلب معتقدند که سلسله‌مراتب‌ اصلاً طبیعی نیستند ولی به شکل تصنعی طرح‌ریزی شده‌اند. در جهان معاصر و در پرتو نگرانی‌های زیست‌محیطی، «طبیعت» به نماد هنجاری جدیدی تبدیل شده است. خودِ طبیعت از تاراج انسانی حفاظت می‌شود. هنوز این مسئله که اخلاق «در» طبیعت وجود دارد یا خیر و چگونه طبیعت راهنمایی برای آنچه که حق یا مطلوب است را فراهم می‌کند، مورد توجه اندیشمندان قرار دارد. آنچنان که در فصول بعد مورد اشاره قرار می‌گیرد، مسائل مرتبط با موضوع طبیعت در دیدگاه‌های مختلف نظری بازتاب یافته است.

سیاست و حکومت در چین

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده:جون‌تیوفل درایر

مترجم: فریبرز ارغوانی‌پیرسلامی، فاطمه فروتن، بهرام شاهنده

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1395

کد شابک:9786005750409

درباره کتاب

با نزدیک شدن جمهوری خلق چین به نیمه هفتمین دهه [از حیات خود]، اقتصاد آن به سیر شکوفایی ادامه داده و آشکارا به‌مثابه یکی از قدرت‌های برجسته جهانی پذیرفته شده است. هم‌زمان، مسائل عمده‌ای نیز ظهور کردند که از ظرفیت به تحلیل بردن این موفقیت‌ها برخوردارند…

دموکراسی در جهان عرب

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده:ابراهیم البداوی، سمیر مقدسی

مترجم:علی باقری‌دولت‌آبادی، رضا التیامی‌نیا

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1398

کد شابک:9786005750553

درباره کتاب

منطقه گرایی اوراسیاسی سازمان همکاری شانگهای

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده:استیون آریس

مترجم:حجت یاوری

انتشارات: مخاطب

سال انتشار:1396

کد شابک:9786005750508

درباره کتاب

سازمان همکاری شانگهای ، سازمان منطقه‌ ی در حال ظهور در آسیای مركزی پسا شوروی (بعد از فروپاشی شوروی) است که به بخش مهم استراتژی روسیه و چین در آسیای مركزی و سیاست‌های اقتصادی و امنیتی قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان تبدیل‌شده است. علاوه بر اهمیت اسکو برای کشورهای عضو، اسکو در سیاست‌های امنیتی و اقتصادی جهانی از اهمیت زیادی برخوردار است، روسیه و چین هردو به دلیل وسعت سرزمینی، ظرفیت اقتصادی،قدرت نظامی و عضویت دائم در شورای امنیت سازمان ملل در سیستم بین‌المللی از دولت‌های بزرگ و قدرتمند محسوب میشوند. درواقع این موضوع با ورود نهاد به گروه کشورهای بریکس (شامل:برزیل، روسیه، هند، چین و افریقای جنوبی) بیشتر منعکس‌شده است بریکس مجموعه‌ای از کشورهاست که هدف توسعه قدرت سیاسی و اقتصادی در چشم‌انداز 50 سال رادارند(1). علاوه بر این با توجه به سیستم‌های سیاسی متمرکز آن‌ها و در نگاه بین‌المللی چین و روسیه متمایز از دولت‌های غربی تلقی می‌شوند، چین و روسیه اغلب به‌عنوان کشورهای اصلی آلترناتیو در نظام بین‌الملل به تصویر کشیده میشوند. بنابراین تشکیل سازمان منطقه‌ای که شامل این دو کشور باشد برای امنیت، اقتصاد و سیاست جهانی معانی مهمی ‌دارد.

اقتصاد سیاسی بین المللی خلیج فارس

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده:کریستیان اولریچسن

مترجم: فریبرز ارغوانی‌پیرسلامی، سیدجواد صالحی، مهدی کشاورز

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1396

کد شابک:9786005750584

درباره کتاب

اقتصاد سیاسی بین الملل بر روی ۷ موضوع تمرکز دارد. این محورها علم اقتصاد و سیاست را به هم نزدیک می کند که برای تحلیل رویدادهای جهانی بسیار مهم است. تجارت بین الملل، مسائل مالی بین المللی، رابطه میان کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، شرکتهای چند ملیتی، هژمونی و جهانی شدن و تولید دانش موضوعاتی است که اقتصاد سیاسی بین المللی را تعریف می کند.

تجارت بین الملل؛ مسأله مطرح در اقتصاد سیاسی بین المللی این است که برای درک چارچوب تجارت بین المللی باید بر روی نقش کشورها نیز تمرکز داشته باشیم. تصمیمات اتخاذ شده در سطح جهانی برگرفته از قوانین کشورهای مختلف و سازمان های بین المللی است و این مسأله بر روی تجارت بین المللی بسیار تعیین کننده است. به عنوان مثال اگر فقط نقش بازار مطرح باشد ایران به راحتی می تواند به تجارت بین الملل بپردازد اما مسأله تحریم و قوانین مربوط به آن در این خصوص تعیین کننده است. اقتصاد سیاسی بین المللی نشان می دهد که چگونه تجارت بین الملل ترکیبی از تصمیمات بازاری و تصمیمات دولی به شمار می آید.

چین و آسیای مركزی؛ نفوذ منطقه‌ای و هژمونی بین‌المللی

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده:حمیدرضا عزیزی

انتشارات: مخاطب

سال انتشار:1395

کد شابک:9786005750386

درباره کتاب

پایان جنگ سرد، سبب بروز تحولات قابل­ توجهی در عرصه روابط بین‌الملل شد كه از مهمترین نمونه آنها، ورود و قدرت‌گیری روزافزون مجموعه‌ای جدید از بازیگران بود. چین یكی از همین بازیگران است كه روند قدرت‌گیری آن ـ كه از سال‌های پیش از پایان جنگ سرد آغاز شده، توجه بسیاری از تحلیلگران را به خود جلب كرده است.

درآمدی بر جامعه شناسی سیاسی

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده:: الکساندرام. هیکس، میلدردای. شوارتز، توماس جانوسکی، رابرت‌آر. آلفورت

مترجم: نوذر نظری

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1396

کد شابک:9786005750539

درباره کتاب

کاملاٌ به طرزی غیر مترقبه و حزن انگیز، همکار نویسنده ما رابرت آلفورد به علت سرطان لوزالمعده در 14 فوریه سال 2003 در سن 74 سالگی از دنیا رفت. می‌خواهم نکاتی را درباره او بیان کنم. باب در حوالی سیراس در کالیفرنیا، جایی که والدین او یک مزرعه پرورش دام در منطقه آوری در نزدیکی آنجلس کمپ داشتند و با خاطرات مربوط به جشن قورباغه پرانی بزرگ شد. قد باب بیش از شش فوت بود و عاشق قدم زدن در جنگل، باغات میوه و کوهستان بود. او از دبیرستان برت هارد در ییلاق خوش آب و هوایی در کالیفرنیای شمالی فارغ التحصیل شد و در سال 1946 وارد دانشگاه کالیفرنیا در برکلی شد. او مدیریت استیلز هال را به عهده گرفت و در مجموعه آموزش تفریحی شبانه روزی دانشگاه و اتحادیه کارگران جوان به صورت عضو فعال در آمد. او مرتباٌ در گروه میوزیک چمپر (اتاق موسیقی) برکلی، پیانوی کلاسیک می‌نواخت. باب در مقطع فوق لیسانس در رشته جامعه‌شناسی در دانشگاه کالیفرنیا در طول روزهای جنجال برانگیز سوگند وفاداری، آغاز به کار کرد و به جای اتمام این دوره در سال 1951 دانشگاه را ترک گفت.

اقتصاد سیاسی خاورمیانه

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده:ملانی كامت، ایشاك دیوان آلان ریچاردز , جان واتربری

مترجم: فریبرز ارغوانی پیرسلامی

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1397

کد شابک:9786005750546

درباره کتاب

تأسیس و راه‌اندازی رشته مطالعات منطقه‌ای در دانشگاه‌های ایران در یك دهه اخیر هرچند دیر اما یكی از ضرورت‌ها و اقدامات مثبتی بوده كه روزبه‌روز بر اهمیت آن افزوده می‌شود. فراتر رفتن از نگرش‌های كل گرایانه به مطالعات سیاست جهانی و توجه به ابعاد منطقه‌ای آن نقش به سزایی را در درك عمیق‌تر و جزئی از این حوزه از دانش ایفا كرده است. بااین‌حال، راه‌اندازی این دیسیپلین مطالعاتی جدید در دانشگاه‌ها و مراكز پژوهشی ایران چندان بدون مشكل نبوده است. تمركز صرف و بعضاً بیش از اندازه بر مناطق پیرامونی ایران و بی‌توجهی و غفلت از تحولات سایر مناطق، فقدان آموزش تخصصی با تكیه بر پرورش و تربیت استادان متخصص و صاحب نظر در هر یك از مناطق و در نهایت ضعف جنبه‌های تئوریك و كمبود منابع

2011: چگونه آن‌ها را بفهمیم؟ 15 آموزشی مناسب و روزآمد ازجمله این مشكلات در یك دهه اخیر بوده است. برای حل این مشكلات تلاش‌های عمده‌ای صورت گرفته و به نظر می‌رسد اگر جنبه‌های كیفی آموزش بیشتر موردنظر قرار گیرد این حوزه مطالعاتی در چند سال آینده بتواند نقشی به‌مراتب تأثیرگذارتر در روند پیشرفت علمی و همراهی بیشتر با جامعه علمی جهانی ایفا كند. در میان مشكلات پیش‌گفته، فقدان و یا قلت منابع
19 مناسب علمی آثار خود را بیشتر بر كند شدن روند پیشرفت بر جای گذاشته است. متأسفانه عدم تأكید بر آموزش مناسب زبان‌های خارجی در یك دهه اخیر باعث شده تا حتی در مقاطع تحصیلات تكمیلی دانشجویان ناتوان از مطالعه و دسترسی به منابع به روز و مورد نیاز باشند. این مشكل زمانی حاد می‌شود كه نگرش‌ها و دیدگاه‌ها به برخی از دروس تخصصی حتی در میان استادان دانشگاه نیز قدیمی و چندان متناسب با تحولات جدید و روز دنیا نیست. درس‌های اقتصاد سیاسی بین‌الملل و یا اقتصاد سیاسی مناطق مختلف در میان سایر درس‌های تخصصی رشته مطالعات منطقه‌ای هنوز مهجور هستند زیرا فضای نگاه سنتی به امنیت همچنان چنبره خود را بر تفكر جامعه علمی ما حفظ كرده و از دیگر سو تصور بر آن است كه اقتصاد سیاسی بین‌الملل همان اقتصاد است و ازاین‌رو یا این دروس باید از سوی دانشكده‌های اقتصاد تدریس شوند و یا این‌كه دانشجویان با شنیدن و یا دیدن نام اقتصاد (بدون توجه به وجه سیاسی و بین‌المللی آن) شاخص‌های كمی و ریاضیاتی را در ذهن خود تداعی می‌كنند. هدف مترجمان كتاب حاضر در چند محور قابل اشاره است. اول این‌كه مطالعات این كتاب نشان می‌دهد كه اقتصاد سیاسی چه به لحاظ هستی‌های مورد مطالعه و چه از حیث روش مطالعه فاصله بسیاری با آن چیزی دارد كه در دانشكده‌های اقتصاد می‌گذرد. در اقتصاد سیاسی پسوند سیاست وجه ملازم و بلكه اصلی مطالعه است. دوم این‌كه اگرچه حدود یك دهه از راه‌اندازی رشته مطالعات منطقه‌ای می‌گذرد و در این میان منطقه خاورمیانه به دلیل شرایط خاص آن و به‌ویژه ارتباط ایران با آن نسبت به سایر مناطق بیشتر در مركز توجه دانشگاه‌ها و دانش‌پژوهان بوده اما درس‌های مرتبط با اقتصاد سیاسی خاورمیانه
طبیعی و توسعه سیاسی 48 كم‌اهمیت انگاشته شده و بخشی از این غفلت عامدانه به نبود یك یا چند منبع موثق و جامع بازمی‌گردد. ترجمه اثر حاضر، این خلأ را تا حد بسیاری از بین می‌برد اما باز هم این حوزه نیازمند تلاش‌های جدی‌تر و درعین‌حال بومی است. درنهایت، سومین هدف از ترجمه این كتاب به ویژگی‌های آن باز می‌گردد. كتاب اقتصاد سیاسی خاورمیانه محصول پژوهش‌های اصیل و عمیق آلن ریچاردز (دانشگاه كالیفرنیا، سانتاكروز) و جان واتربوری (دانشگاه پرینستون) بوده و در ادامه و به خصوص بعد از تحولات عمیق خاورمیانه از سال 2011 به بعد از سوی ملانی كامت (دانشگاه هاروارد) و ایشاك دایوان (مدرسه اقتصاد پاریس) بازنویسی و به‌روزرسانی شد. استقبال گسترده از این كتاب در دانشگاه‌های معتبر اروپا و ایالات‌متحده مهم‌ترین انگیزه كامت و دایوان بوده تا تلاش‌های دو نویسنده ابتدایی این كتاب را با تحولات جدید همراه سازند. ویژگی دیگر و مهم این كتاب تحلیل چارچوب‌مند و تئوریك و تقسیم‌بندی‌های دقیق و بعضاً بدیع آن است. خاورمیانه اگرچه در كلیت آن منطقه‌ای با ویژگی‌های مشترك فرهنگی و تمدنی است اما به‌اندازه تمام كشورهای موجود در آن دارای تنوع و شاخص‌های زمینه‌مند تاریخی است. به همین دلیل نویسندگان كتاب مطالعه خود را بر چارچوبی از تقسیم‌بندی كشورها از حیث منابع
54 و نیروی كار ابتنا كرده و این بستر را با روبنای سه‌گانه اقتصاد، سیاست و اجتماع مورد واكاوی قرار می‌دهند. از اینرو فصل‌های كتاب نیز به‌گونه‌ای سامان یافته كه این سه‌گانه مورد بحث قرار گیرد. البته نقش و جایگاه نظام بین‌الملل در لابه‌لای هر یك از این سه مؤلفه موردبحث قرار گرفته است. روش اتخاذشده از سوی نویسندگان باعث شده تا سومین ویژگی مهم این كتاب یعنی توجه به مسائل جدی و مهم اقتصاد سیاسی رخ بنمایاند. تقریباً تمامی مسائل و چالش‌های مهم در اقتصاد سیاسی خاورمیانه
در خیزش‌های عربی 62 در این كتاب مورد بحث قرار گرفته است. عملكرد اقتصادها و پیامدهای اجتماعی آن، جایگاه و نقش جامعه مدنی، انواع رژیم‌های سیاسی، توجه به توسعه و نقش دولت در آن، نظامی‌گری و همگرایی منطقه‌ای محورهای مهم در این كتاب هستند. مجموعه این ویژگی‌ها در كنار یكدیگر باعث شده تا حجم كتاب و تعداد فصل‌های آن زیاد شود. نسخه اصلی كتاب در 14 فصل ساماندهی شده است اما به جهت توجه به مباحث اصلی و نیز جلوگیری از افزایش حجم نسخه ترجمه‌شده تلاش بر آن بوده تا ضمن برگردان فصل‌های مهم بخش‌هایی را كه همپوشانی زیادی با سایر درس‌های تخصصی این رشته دارد (مانند امنیت غذایی و آب، ویژگی‌های جمعیتی خاورمیانه، بحث انرژی و جایگاه اسلام‌گرایی) در جای دیگر مرتبط با آن مورد بحث قرار گیرد. در ترجمه این كتاب كه حدود دو سال به طول كشیده است نهایت سعی بر آن بوده تا ضمن حفظ امانت‌داری و وفاداری به متن اصلی ترجمه‌ای سلیس و روان ارائه شود. در این راستا، همراهانی نیز بوده‌اند كه نقش مهمی را بر عهده داشته‌اند. سركار خانم سحر پیرانخو دانش‌آموخته مبرز مطالعات منطقه‌ای خاورمیانه در دانشگاه شیراز با تحمل مشقّت فراوان زحمت ترجمه بخش‌های مهمی از این كتاب را عهده‌دار شدند و درحالی‌كه برخی از همكاران مترجم دیگر به دلایل مختلف نتوانستند اینجانب را یاری كنند ایشان صبورانه مصائب ترجمه قسمت‌های دیگر را متحمل شدند و از این حیث شایسته سپاسی ویژه هستند. دانشجوی گران‌قدر تحصیلات تكمیلی دانشگاه شیراز جناب آقای سعید میراحمدی با صبر و حوصله به نمونه‌خوانی و ویراستاری مقدماتی اثر پرداختند و نكات ارزشمندی را در اصلاح و تنقیح اثر یادآور شدند. سركار خانم دكتر بهاره سازمند، دانشیار مطالعات منطقه‌ای دانشگاه تهران نیز به‌مانند همیشه در ترغیب و تسهیل فرایند كار نقشی بی‌بدیل داشته‌اند. ضمن تشكر از این بزرگواران و آرزوی موفقیت و سلامتی برای آن‌ها، از مسئولان محترم انتشارات مخاطب و نیز جناب دكتر طالبی آرانی و جناب آقای دارابی كه اهتمام در چاپ و انتشار این اثر را متقیل شدند سپاسگزاری می‌كنم.

قومیت: نژادپرستی طبقه و فرهنگ

تماس بگیرید

اطلاعات کتاب

نویسنده:استیو فنتون

مترجم: داود غرایاق‌زندی، سویل ماکوئی

انتشارات:مخاطب

سال انتشار:1395

کد شابک:9786005750263

درباره کتاب

کتاب «قومیت: نژادپرستی، طبقه و فرهنگ» در نوع خود کتاب مفید و قابل استفاده‏ای در مطالعات قومی است. اشاره به محورهای اصلی کتاب مشخص خواهد کرد تا چه میزان این کتاب می‏تواند برای این حوزه به‏طور عام و به‏طور خاص در ایران قابل بهره ‏برداری باشد. مطالعه این کتاب نشان می‏دهد چند وجه مهم در یک متن باهم درنظر گرفته شده است: نکته نخستی که توجه مخاطب را به این کتاب جلب می‏کند واژه نژادپرستی است و بلافاصله این پرسش به ذهن متبادر می‏گردد که آیا ما همچنان با مباحث نژادی در ارتباط هستیم و ممکن است علی‏رغم تمام فجایعی که تلقی نژادپرستانه مثلاً از نوع هیتلری در جهان داشته، همچنان شاهد تداوم آن هستیم. با مطالعه این کتاب مشخص خواهد شد که نه تنها کتاب سعی دارد نسبت معنایی قومیت و نژاد و چگونگی کاربرد آن را در سطح عمومی اجتماعی توضیح دهد، در عین حال بر این باور است که نژادپرستی علی‏رغم انکار آن در جهانی که در آن زیست می‏کنیم، وجود دارد. نشان دادن تداوم پنهان این مفهوم با تمام لوازم ناخوشایندش در لایه‏های زندگی انسان رویکرد مترقی این کتاب را نشان می‏دهد.