این خیابان سرعت گیر ندارن
تماس بگیرید
نویسنده: مریم جهانی
نشر: مرکز
توضیحات: مخاطب این حرف ها دیوار بود یا سینی چایی یا تلویزیون یا…پدر عادت داشت حرفش را خیره به جایی غیر از چشم مخاطبش بزند.اصولا اشیا را انتخاب میکرد چون زبان پاسخ گویی نداشتند از پاسخ شنیدن بیزار بود از پر گویی بیزار بودمادر اما مثل ظرفی که زیر چک چک سماور میگذارند،به ظهر نرسیده پر میشد از حرف،پدر که بر میگشت از سرکار ناهار و چایی اش را می داد و در همین حین زبانش هم کار میکرد همه می دانستیم مادر فقط گوش های پدر را لایق شنیدن حرفهاش می داند.همه می دانستیم وقتی پدر زل میزند به تلویزیون و میگوید صداشه ببرین،یعنی مادر خفه شود یعنی پدر ظرفیتش پر است…
شناسه محصول:
5952123
دسته: ادبیات, ادبیات داستانی, داستان, داستان فارسی, رمان, رمان ایرانی, عمومی
برچسب: مریم جهانی, نشر: مرکز