بازاریابی و رویاها
تماس بگیرید
مولف: اسحاق قورچی بیگی
نشر: بازاریابی
توضیحات:”حرفهايهاي فروش” در سالهاي اخير دست به كار شدهاند تا تجربيات خود را در قالب كتاب، تقديم جامعه بويژه اهالي بازاريابي كنند.
اين كتاب نمونهاي است از آثار فروشندگاني كه مبتدي يا آماتور بوده اند،اما با كوشش و مرارت، و كسب دانش به همراه تجربههاي متنوع، پلههاي ترقي را طي كردهاند و شور و شوق، و هيجان آنچه از “دانشگاه بازار” آموختهاند سبب شده تا علاقهمند شوند اين دانستهها را در اختيار ديگر اهالي بازاريابي قرار دهند.
اسحاق قورچيبيگي، نويسندهي اين كتاب، در زمرهي اين فروشندگان است. خاطرم هست كه بيش از 14 سال پيش، در ميهن، مصاحبهي استخدامياش با من بود. آموزشهاي متعددي را براي ويزيتورهاي ميهن داشتم كه قورچيبيگي، اين آموزشها را با عشق پيگيري كرد.
دو سال بعد، سرپرستي فروش مناطق شمالغرب تهران به او واگذار شد. پس از راهاندازي شعب پخش در سراسر كشور، شعبهي غرب مازندران به او سپرده شد.
بعدها، چند شعبهي بزرگ و پرچالش براي ميهن در دستور كار قرار گرفت. اهميت اهواز بيش از ساير شعبهها بود. اين بار نيز قورچيبيگي به مديريت شعبهي اهواز برگزيده شد. “يادگيري”، “مطالعه”، حضور در كارگاهها و سمينارها روزبهروز بر پختگي، دانايي، و تجربههايش ميافزود. در كلاسهاي آموزشگاه بازارسازان شركت ميكرد و همزمان با كار، ليسانس گرفت. پس از 8 سال حضور در شركت ميهن، به “مديريت فروش و پخش تهران بزرگ” منصوب شد.
شور و اشتياق او براي يادگيري از “دانشگاه علم” و “دانشگاه بازار” ظرفيتهاي فكري و عملياتي او را گسترش داده بود. پس از سه سال فعاليت در اين سمت، با راهاندازي برند جديد بستني، مديريت سازمان فروش بستنيهاي برنارد و پاندا، به قورچيبيگي سپرده شد. تصور ميكنم قورچيبيگي، رمز ارتقاي حرفهاياش را بخوبي ميدانست. بايد هوشمندانه كار كند، پرشور و هيجان بياموزد، و لحظهاي از “دانشگاه علم” و “دانشگاه بازار” غافل نباشد. پس از 14 سال از حضور اين ويزيتور و فروشندهي مبتدي، اينك به بالندگي رسيده بود. با آزمون به دورهي كارشناسي ارشد رشتهي بازاريابي دانشگاه راه يافت، همچنين مدير سازمان فروش طبيعت سبز ميهن شد.
ترديدي نيست كتابهايي از جنس “بازاريابي و روِياها” اثر اين فروشندهي ايراني، درسهاي بيشتري براي ويزيتورها و فروشندههاي ايراني دارد.
خاطرتان هست كه حدود 10 سال پيش يا كمي دورتر 12 – 13 سال پيش، كتابهاي برايان تريسي، شيفمن، و ساير فروشندگان بزرگ جهاني، بازار نشر ايران را به سيطرهي خود درآورده بود. اكنون نيز اين كتابها با تيراژ كمتر چاپ ميشود اما بازار ايران، ولع خاصي در قياس با گذشته نسبت به آن كتابها ندارد.
چرا؟ پارامترهاي فراواني در بازار ايران رخ داده است. ويژگيهاي متعددي “بازار ايران” دارد كه گاه با متنهاي ترجمهاي اين بزرگان، همخوان نيست. از ديگر سو، فروشندگان ايراني و ويزيتورها با مطالعهي بيشتر، اين جسارت را در خود ديدند كه ميتوانند آنچه را “كليد طلايي فروش” است، در قالبي آسانخوان تقديم كنند.
اسحاق قورچيبيگي، فروشندهي حرفهاي هلدينگ صنايع غذايي ميهن، در زمرهي اين فروشندگان است؛ آنانكه اين جسارت را پيدا كردند كه دست به قلم شوند و آنچه را از “دانشگاه بازار” آموخته اند، در دسترس ساير فروشندگان و ويزيتورها قرار دهند.
قورچيبيگي، همچنانكه دانشجوي فوقليسانس مديريت بازرگاني دانشگاه است، بر اين باور است كه “بازار” بهعنوان يك آزمايشگاه كاملاً طبيعي، هر روز يادگيريهاي تازهاي را نصيب آناني خواهد كرد كه با چشماني باز، گوشهاي تيز، مشاهدهگر فعالي هستند كه “پردازش عقلي” خود را به كار مياندازند. ترديدي نيست دانش نوين بازاريابي، امكانات و ابزارهاي بيشتري در اختيارش قرار داده است كه ميتواند “بازار” را بهتر رصد كند، از حدسيات خودبافته و تعصبورزي به تجربيات ازكارافتاده كنارهگيري كند.
متأسفانه بارها و بارها ديدهام كه فروشندگان حرفهاي در دام و تلهي تجربيات قبلي خود غوطهورند؛ اين در حالي است كه “بازار” تغيير كرده است، رفتار مصرفكنندگان در اين بازار تغيير كرده است، رقبا و بازيگران تازهاي به “بازار” ورود كردهاند كه رفتار جديدي را براي به دست آوردن سهم بيشتر از “بازار” در پيش گرفتهاند، اما برخي همچنان به تجربيات خود دلبستهاند كه اينك در تلاطم بازار كنوني، كماثر است.
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.