اتمام موجودی
دیدا
تماس بگیرید
نویسنده: ابراهیم میرقاسمی
نشر: آموت
توضیحات:طاهر، چله جوانمردی را شروع کرده بود اما هر لحظه که چشم روی هم می گذاشت. چهره مهربان و دوست داشتنی دیدا در نظرش مجسم می شد که او را به سوی خود می خواند، خنده زیبای او، چالی که روی زنخدانش می افتاد، مژگان بلند و عاشق کشش که هستی طاهر را به باد فنا داده بود. حرکات دستان بلورینش روی تارهای ننگ: همه و همه لحظه ای طاهر را به حال خود نمی گذاشتند… دیدا هم حال و روز خوشی نداشت، در تب و تاب دیدار طاهر می سوخت اما نمی توانست با کسی چیزی بگوید دیگر کسی صدای ساز افسانه ای او را به ندرت می شنید. (از متن رمان)
شناسه محصول:
2263725
دسته: ادبیات, ادبیات داستانی, داستان, داستان فارسی, رمان, رمان ایرانی, عمومی
برچسب: ابراهیم میرقاسمی, نشر: آموت