گفتوگو در باغ
120,000 توماننویسنده:شاهرخ مسکوب
نشر: فرهنگ جاوید
توضیحات: کتاب گفتوگو در باغ تصویر سکوت در قاب کلمات است. دو ایرانی فرهیخته (شاهرخ) و هنرمند (فرهاد) رودرروی هم و در فضایی بیمرز، مفهوم «باغ» در فرهنگ ایرانی را دستمایه سیاحت ذهنی خود قرار میدهند و از قدیم به جدید، از کهنه به نو، و از آرمان به واقعیت گریز میزنند؛ و عاقبت سخن از این باغی که سیمرغ و زال در آن آشیانه دارند، این باغ نمادین، باغ خیال، باغ جان یا مأوای روح که صبح میتوان آبِ روانش را دید و به وجد آمد، به حسرتی ختم میشود که در غفلت از واقعیتِ ملموس و عینی ریشه دارد: «آدم نهالی بیرون از فصل و بیهنگام است، در زمان خودش نیست، خزان است در میانه بهار یا برعکس.»
روی دیگر سکه
130,000 توماننویسنده:صادق هدایت
نشر: هزاره سوم اندیشه
توضیحات: این كتاب شامل سالنگار زندگی صادق هدایت نویسنده نامدار ایرانی و مجموعه نسبتا كاملی از تمامی داستانهای كوتاهش و همچنین شرح شخصیت پیچیده و عجیب اوست.
پرسه در خیابانهای سرد
7,500 توماننویسنده: ناهید کبیری
نشر:مروارید
توضیحات: این مجموعه داستان شامل ۳۱ داستان کوتاه از این شاعر و نویسنده است . کبیری داستان های خود را به طور عمده با فضایی شاعرانه و با موضوع محوری عشق و آزادی تالیف کرده و بن بست های موجود در رسیدن این دو به هم را به تصویر کشیده است. داستان های این مجموعه نیز از منظر نثر و محتوا از این قاعده مستثنی نبوده و علاقه وی به شیوه خاصی از نگارش را می توان در آن ردیابی کرد. برخی از عناوین داستان های این مجموعه عبارتند از پرسه در خیابان های سرد در خانه چه می کنی آقای کارگردان سرزمینی که دوست می داشتی در نیمه های شب بلیط یکطرفه کاغذ دیواری پینوکیو مسافر سی سی تی مرغ سحر در دستگاه ماهور اگر وطن به تو عادت کنم و… بخشی از داستان/… «کلمه ها مثل گنجشک بی قرار غروب اردیبهشت دور سرش پرپر می زدند و میل نوشتن شعر تازه ای را در نوک انگشت هایش بارور می کردند.
رقص باد و آب
135,000 توماننویسنده: شهره وکیلی
نشر: علم
توضیحات: موضوع داستان در مورد مشکلات یک خانواده در برخورد با دوقلوهای یکسان خودشون و پدید آمدن مشکلات تربیتی و اجتماعی برای اونهاست.
درد
188,000 توماننویسنده: صادق کرمیار
نشر: علمی فرهنگی
توضیحات: این کتاب روایت همزمان تلاشهای اطلاعات عملیات ایران و بخشی از استخبارات عراق برای غلبه بر یکدیگر است و نیز مروری است بر خاطرات جانبازی که هنوز درد میکشد؛ درد جسمی ناشی از جراحات جنگ و درد اجتماعی.
من و استادم
189,000 توماننویسنده: الیف شاکاف
مترجم: صابر حسینی
نشر: نیماژ
توضیحات:
رمان من و استادم در سال ۲۰۱۳ در ترکیه به انتشار رسید. این کتاب یک رمانی تاریخی است که محور داستان آن حول شخصیت جهان، پسربچهای هندی میچرخد که پادشاه هند او را همراه با فیلش به دربار سلطان سلیمان عثمانی میفرستد. جهان در قصر سلطان سلیمان با مهرماه دختر سلطان آشنا شده و عاشق او میشود. دیدارهای پنهانی او با دختر سلطان، همزمان میشود با آشنایی جهان با معمار سینان که یکی از معماران معروف دربار سلطان سلیمان است و بسیاری از مساجد و بناهای تاریخی آن دوران را ساخته است. او در کنار معمار سینان به یادگیری فوت و فن معماری میپردازد و همراه با او در بسیاری از جنگها شرکت میکند و به ساختن پلها و مسجدها میپردازد.
این رمان از آن جهت اهمیت دارد که به واکاوی بخشی از تاریخ سلاطین عثمانی میپردازد. در جایجای رمان ردپای مردمانی از فرهنگهای مختلف دیده میشود، مردمی با مذاهب گوناگون که هرکدام به شکلی بیطرفانه در ماجراهای داستان نقش دارند. توجه خاص شافاک به معماری اسلامی و رابطهی گنبدها و منارههای بلند مساجد با عرفان و خداشناسی امری انکارناپذیر است.
رمان من و استادم داستانی است روایت محور. برخی از شخصیتهای داستان واقعی و برخی دیگر خیالی هستند. شافاک سعی بر آن داشته تا با تم اجتماعی و عرفانی داستان را پیش ببرد. این کتاب تلاشی است برای آشتی دادن مذاهب و در کنار هم قرار دادن ملتها. رابطهی معماری بناها با درونمایههای فردی معمار سینان و جهان که نیمنگاهی به تکامل روحی انسان برای رسیدن به خدا دارد، یکی از جانمایههای رمان من و استادم است. شاید الیف شافاک با وارد کردن معمار سینان و جهان به جریان داستان، نظری هم به رابطهی مراد و مریدی مولوی و شمس داشته است.
راهنمای بازدید از موزه کمونیسم
75,000 توماننویسنده: اسلاونکا دراکولیج
مترجم: بابک واحدی
نشر: ماهی
توضیحات:اسلاونکا دراکولیچ، نویسنده ی کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم. در کتاب حاضر دست به کاری بدیع زده است، ترسیم تصویری متفاوت از زندگی در اروپای شرقی. شاهدان و راویان این کتاب این بار نه آدم ها که حیواناتند. این بار طوطی دست آموز ژنرال تیتو از سال های حکومت او می گوید. زاغی مرگ اسرارآمیز نخست وزیر آلبانی را روایت می کند و موش کوری در زیر دیوار برلین مشاهداتش را بر زبان می آورد. در این کتاب طنز و سیاهی با هم آمیخته اند و حاصلش تصویری شگفت انگیز و البته منصفانه است. هم از زندگی در پشت پرده ی آهنین و هم سال های پس از فروپاشی، روایتی از افراط ها و تفریط ها.
پنهان
140,000 توماننویسنده: الیف شاکاف
مترجم: صابر حسینی
نشر:نیماژ
توضیحات: برشی از رمان:
اگر فقط به دیدههایت اکتفا کنی، تنها کرم را میبینی. کرم زشت است، نمیتواند توجه تو را به خود جلب کند. اگر بخواهی فراتر از ظاهر را ببینی، اگر پرده را کنار بزنی و با چشم دل نگاه بکنی، میتوانی پروانه را مقابل خود ببینی. پروانه زیباست، توجهات را جلب میکند. اگر با چشم دل ببینی عاشق پروانه نه، بلکه عاشق کرم میشوی…
فکر نکن تنهایی
175,000 توماننویسنده: الیف شافاک
مترجم: صابر حسینی
نشر: مروارید
توضیحات: فکر نکن تنهایی آخرین کتاب الیف شافاک است که در سال 2018 منتشر شد. او در این کتاب به موضوعهای مختلفی همچون ادبیات، هویت زن، مسائل اجتماعی و زندگی شخصی خود پرداخته است.
برایت با کلمات پیچکها بافتهام. شبها که چشمهایت را میبندی، وقتی وسط آن لحظهی بیهمتای خواب و بیداری هستی، وقتی میان جنها تکوتنها میمانی، آنها را ببویی و به یاد بیاوری. برایت لباسی از حرفها بافتهام تا با افتخار بپوشی و هیچوقت سردت نشود. لباسی از مخمل ضخیم. با نخهایی طلایی. اولین حرف اسمت را رویش دوختم، بیصدا و صمیمانه، بیآن که کسی باخبر شود، درست مثل سوگندی که تنها خداوند آن را میشنود.
در جمع زنان
58,000 توماناطلاعات کتاب
نویسنده:چزاره پاوزه
مترجم: مجتبی ویسی
انتشارات:ثالث
سال انتشار:1396
کد شابک:9789643806439
درباره کتاب
کتاب زندگی در ایتالیای پس از جنگ را به تصویر می کشد. نگاه نویسنده به ایتالیای آن زمان، انتقادی و تلخ است. نکته جالب آن است که در این میان، کار و تلاش فردی ستوده میشود
نه تر و نه خشک
30,000 توماننویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی
نشر:معین
توضیحات:باغ روستای سیرچ كرمان پرنده در چشم و خیال كودكیم پرید. بابا بزرگ اسم این پرنده چیست؟ « نه ترونه خشك» قصه ای دارد. 8 سالم بود. قصه كوتاه بود. 8 جمله مثل سالهای عمر من از آن به بعد پا به پای من دوید. 50 سال مثل پیچك بر درخت با قصه ها آمیخت. مثل شاخه بر درخت. جوانه زد توی ذهم من و در خیال من رشد كرد.
پیمان قلبها
تماس بگیریدنویسنده:خدیجه سیفی
نشر: شقایق
توضیحات:
در این داستان، خانوادهای مستمند که کاشانه خود را بر اثر زلزله از دست دادهاند پس از در به دری، برای تامین کار و معاش به تهران میآیند و در منزل یکی از ثروتمندان شهر تهران به کار مشغول میشوند .غزاله دختر زیبای این خانواده است که بعدها در رشته پزشکی به دانشگاه راه مییابد .آشنایی او با “ساسان “در خانه جدید محور اصلی وقایع داستان را تشکیل میدهد .
سایههای تردید
تماس بگیریدنویسنده: پروانه ایجازی
نشر: شقایق
توضیحات:
با اشتیاقی كودكانه مقابل آینه دیواری ایستادم و با وسواس اونیفورم مدرسه ام را پوشیدم انگار برای اولین بار است به مدرسه می رفتم …
عطر یاد تو
تماس بگیریدنویسنده:زهره میرباقری
نشر: شقایق
توضیحات:با گفتن این جمله انگار آسمون بر سرم فرو ریخت. لرز عجیبی در درونم حس كردم زبونم بند اومده بود. تنها به دنبالش رفتم قدرت گفتن حتی یك كلمه رو نداشتم بدون اینكه سرشو برگردونه از ساختمون بیرون رفت و وارد حیاط شد غرش و رعد و برق به گوشم رسید و قطرات باران بر سر و صورتم چكید و با اشكم همراه شد. نگاهم از باران و اشك تار شده بود و تنها محو رفتن او شده بودم…
حادثه یک نگاه
تماس بگیریدنویسنده:نسرین سیفی
نشر:شقایق
توضیحات:
آن روز كه به روی سبزه های كنار جوی قدم بر می داشتی نمی دانی برای اولین بار با چه دلهره ای و فقط برای تسكین دلم نگاهت كردم و چه اضطرابی داشتم … اعتراف می كنم كه خیلی دوستت دارم و اصلا در این فكر نیستم ….
ملیسا
تماس بگیریدنویسنده:نیلوفر پور عباسی
نشر: شقایق
توضیحات: لحظههای عشق یه باغ پر گله، یه آسمون پر ستارهست، بارونیه که کویر تنهایی رو سیراب میکنه، مثل نسیم صبحگاهی میمونه، آدم با خنکاش از خواب بیدار میشه! هزاران لحظه نصیبتان باد.
سیاوش
95,000 توماننویسنده: نرگس عینی
نشر: شقایق
توضیحات: هنگامی که به خانه رسید هوا کاملا تاریک شده بود، وارد اتاقش شد و چراغ را روشن کرد و نگاهی به عکس او روی میز مطالعهاش انداخت و بیاختیار به گریه افتاد. آیا باید به همین سادگی او را از دست میداد؟ کاش هیچگاه به او نگفته بود که دوستش دارد، کاش هیچگاه عاشقش نشده بود! چگونه باید به او میفهماند که روزهای خوش به همین زودی به پایان رسیدهاند؟ چگونه به او میگفت که نگرانیاش بیهوده نبوده و اتفاقی که همه از وقوع آن واهمه داشتند به وقوع پیوسته است. با دلی آکنده از درد و سینهای مالامال از غم روی تخت افتاد و بارش باران تند بهاری را از پنجره تماشا کرد آسمان نیز همراه او اشک میریخت.
گوش ماهی
290,000 توماننویسنده: مدیا خجسته
نشر:شقایق
توضیحات:من حکایت خاصی ندارم . نه میدونم کی ام و نه می دونم متعلق به کجام .تنها چیزی که از خودم میدونم اینکه یه طوفان بزرگ تو زندگیم شد.یه سیاهی عمیق…بعد مثل ماهی از آب بیرون آمدم . چشمام و وا کردم و دیدم اینجام. همین!نگاهش میکنم. انقدر عمیق به دریا زل زده که از تصور دردی که می کشه قلبم به درد میاد. لبخند تلخی میزنم:
ماهی نه،گوشماهی،!شبیه یه گوشماهی بزرگی،حس میکنم یه دنیای بزرگ و پر سرو صدا داخلته.اگه بشه گوش کرد بهش،خیلی حرفا برای گفتن داره. اما بیرونت انقدر آرومه که همه رو به اشتباه می اندازه!
رامش
105,000 توماننویسنده: زهرا قاسم زاده
نشر:شقایق
توضیحات: می خندید روزی!
اما حرفش هم نمی آید حالا!
نامردی که شاخ و دم ندارد! قسم می خورد و زخم پشت زخم می زند. حتی اگر مرد باشد و تنها!
و حالا گرگ تر از همیشه باز می گردد!
توبه گرگ
95,000 توماننویسنده: پگاه مرادی
نشر: شقایق
توضیحات:شتابزده خود را به کنار ساحل رساند. عصبی و هراسان بهسوی دریا رفت، موجهای خروشان با شتاب مچ پاهایش را در بر گرفتند، دستهایش لرزش خفیف داشتند اما مگر در برابر لرز از دست دادن لیلیاش، مهم بود؟
دریای بیکران وسعتش به بزرگی قلب لیلیاش بود. آخ لیلی لیلی جانش کجا بود؟ تپشهای قلبش دوتا یکی میزد… فقط خدا میتوانست رحمی به دل عاشقش کند. چنگی به موهایش زد نعرهی لیلی لیلی گفتنهایش، گوش فلک را هم کر میکرد. چه برسد به مردهایی که کنارش ایستاده و چند نفر به دل دریا هجوم برده بودند. آب از سر و صورتش چکه کرد. با دیدن قایق واژگون، رعشهای بیامان به جانش افتاد. ای کاش لیلی تنها به دل دریا نمیرفت. ای کاش نمیگذاشتند او به کنار ساحل برود.
امیدش را از دست نداد اینبار نعره بلندتری کشید:
-لیلی… لیلی…
چند قطره اشک از گوشهی چشمش چکید. اشکهایش درد داشت. به خدا که درد داشت؛ مگر میتوانست از این ثانیه به بعد نفس بکشد؟ به ولله که حرام است حرام! باید لیلی اش را از موجهای دریا پس میگرفت. بدون لیلی نمیتوانست حتی نفس بکشد. سرش را رو به آسمان بلند کرد و از ته دل فریاد کشید:
-خدا… خدا… خدایا کمکم کن…
سمفونی
165,000 توماننویسنده:عادله حسینی
نشر: شقایق
توضیحات:
اونی که من بهش فکر می کنم حتی بهم فکر نمی کنه.
لبخند می زنم از ته دل و دوستانه می گویم:
طرف بی سلیقه ست. خودتو ناراحت نکن.
پریشانی ماه
62,000 توماننویسنده: م.راهپیما
نشر:شقایق
توضیحات:
من بودم، همیشه بودم اما تو منو نمیدیدی. اولش به عنوان یه دختر شکستخورده یا یه همخون دوستت داشتم. شاید ترحموار. اما بعد دیدم درگیرت شدم. درگیر نگاهت، کلامت و آرامشت. تو طوفانزدهای بودی که به من آرامش دادی. بعد یهو دیدم تا میبینمت قلبم تند میزنه. دیگه بازیچه نمیخواستم. تو رو میخواستم. تو ماه پریشون من بودی…
سهم من از عاشقانههایت
225,000 توماننویسنده:مائده فلاح
نشر: شقایق
توضیحات:دلش یادآوری تموم اون مکلمه ی لعنتی را می خواست.
چشم هاش رو بست. اون روز اصلا براش مهم نبود چی می گه. فقط می خواست دست به سرش کنه. تمرکز کرد و سعی داشت بیاد بیاره چی گفته؟
مائده فلاح نویسنده رمان های فارسی است و از آثار وی استقبال زیادی به عمل آمده است.
آبنوس
تماس بگیریدنویسنده: بهاره غفرانی
نشر: شقایق
توضیحات: کتاب آبنوس نوشته ی بهاره غفرانی، رمانی خواندنی و جذاب، که توسط نشر شقایق بهترین انتشارات در زمینه رمان های ایرانی که دارای رمان های بسیار زیبا و پر فروش می باشد، به چاپ رسیده است. گزیده ای از کتاب آبنوس: می آیم جانانم؛ می آیم تو چطور؟ آنجا منتظر ایستاده ای؟! می توانی باز هم دل به دلم بدهی؟ می توانی دلیل زندگی من؟! می رسم به کوچه باریک و معروف. می رسم و عجیب نیست که در این ساعت روز پرنده هم پر نمی زند. من و او قول و قرار گذاشته بودیم. چرا نیامدی؟ چرا زندگی ام را بی دلیل و عبث کردی؟! نا امیدانه قدم در کوچه گذاشته و دستی به صورت خیسم می کشم. نیامدی، نیامدی عزیز دل آبنوس! حالا من جواب این دل که خود را به در و دیوار قفسه ی سینه ام می کوبد، چه بدهم؟ گام بر می دارم و اشک امانم را بریده است. نه دیگر می توانم سنگین و با وقار رفتار کنم، نه دیگر آن آبنوس سابقم؛ همه ی خودم را در قمار عشق باختم و باز هم مشتاق اویم. تا انتهای کوچه چند قدم بیشتر فاصله ندارم. این کوچه، کوچه ی قهر و آشتی. نه قهر کرده ایم و نه آمد که آشتی کنیم، آه دو قدم مانده به قعر جهنم… بیا! آبنوس!… خیال است و وهم؟! نه، خیال نیست. صدا، صدای خودش بود. سر نمی چرخانم همه ی وجودم را به سمت و سوی او می گردانم. چشمانم گشاد نمی شود. او باید زودتر از این ها می آمد…
فصل زندگی
62,000 توماننویسنده: مینا سلطانی
نشر: شقایق
توضیحات:با شنیدن کلمه ی عاشق، چشم های ناباورم را باز کردم و به او خیره شدم. با چشم های خیس از اشک به من نگاه می کرد. یعنی عشق من گریه می کرد؟! و من با دهان نیمه باز و چشم های خیس به آواری که هر لحظه بیشتر روی سرم فرو می ریخت و آرزوهایم را ویران و مرا مدفون می کرد، خیره شده بودم. اصلا از ابتدا ساختنی هم بود که حالا ویرانی باشد؟ یا همش سراب بود؟ آری زندگی رویایی ام سرابی بیش نبود. همین برای نابودی ام کافی بود…
مبتلا
62,000 توماننویسنده: مائده باوندپور
نشر: شقایق
توضیحات:درد بودند و درمان هم . اما دور از هم…مبتلای عشق بودند و عذاب عشق سهم شان بود.حرف زیاد داشتند ولی لبهایشان خاموش میدان را به عشق بازی نگاهشان داده بود. نگاههایشان گویای حرفهای زیادی بود. باز هم قطره اشکی بی اجازه از پلکهایش بیرون جست. نگاه او در پی آن قطره دوید.
-اینجا موندی که تنها بمونی و گریه کنی؟….
مرا به نام بخوان
68,000 توماننویسنده: فاطمه اشکمو،پگاه مرادی
نشر: شقایق
توضیحات:
آهی از اعماق وجود کشیدم و با اندوه آنجا را ترک کردم. هیجان زده در را بسته و به آن تکیه دادم. سرم را به سمت آسمان گرفتم. آسمان آبی در دل زمستان کمی دلگیر شده بود. این که مرا بی پسوند و پیشوند صدا زده بود اتفاق کمی نبود. باید چه فکری کنم؟ باز هم بی منظور بپندارم و رهایش کنم؟ باز هم بگویم او از حرف هایش قصد و منظوری ندارد؟
آخر مگر می شود…
ناگفتهها
تماس بگیریدنویسنده:بهاره حسنی
نشر: شقایق
توضیحات: با تکان هواپیما از خواب پریدم و کتاب از روی پاهایم سر خورد و
کف هواپیما افتاد. خم شدم تا آن را بردارم. ولی کسی که کنار من
نشسته بود سریعتر از من خم شد و کتاب را که تقریبا زیر پای خودش
افتاده بود، برداشت و به دستم داد. سرم را بلند کردم و با لبخند، از
چهرهی جوان و خنده رویش تشکر کردم. وقتی که سوار شده بودم
هنوز صندلی کناریام خالی بود. تقریبا اولین مسافری بودم که سوار
شده بود و خسته و خواب آلود، همان لحظات اول خوابم برده بود و
متوجه نشده بودم که چه زمانی صندلی کناریام پر شده است.
متشکرم!
کتاب را جلوی چشمانش گرفت و جلدش را نگاه کرد و با لبخند و به
فارسی غلیظ و با لهجهایی گفت:
بیتو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم!
پرواز با » خندهام را فرو خوردم و دستم را برای گرفتن کتاب
فریدون مشیری دراز کردم. کتاب را کف دستم گذاشت و « خورشید
دست دیگرش را به طرفم دراز کرد. کتاب را روی زانوانم گذاشتم و با
او دست دادم.
پشت ابرهای سیاه
58,000 توماننویسنده:دل آرا دشت بهشت
نشر: شقایق
توضیحات: با مرگ هدایت رمضانی و نابود شدن ثروتش ضربهی بدی به تنها فرزندش غزاله وارد میشه، آقای شیخی (دوست هدایت) به عنوان حامی وارد زندگی غزاله میشه و همه ی سعی اش رو می کنه که فکر این دختر رو از کینه ای که نسبت به رییس پدرش، یعنی کیانمهر عابدی داره دور کنه، تا حدی هم موفق میشه، با وادار کردن غزاله به ادامه تحصیل و حتی سر کار بردنش؛ اما با پیدا شدن دوبارهی کیانمهر تمام خاطرات بد غزاله زنده میشن.
سنگ، کاغذ، قیچی
260,000 توماننویسنده: رویا رستمی
نشر: شقایق
توضیحات: با دیدنش دستپاچه از صندلی پایین آمد اما روسریش گیر کرد به شکستگیه کوچک لبهی صندلی و قبل از اینکه به خودش بیاید روسریش کمی جابجا شد. میشود یک زن زیبا نباشد؟ مثلا موهایش گوجهای بالای سرش باشد به جای این گیس بلند. صورتش رنگ نگیرد به جای این دانه اناری شدن خوشرنگ گونههایش! آرام باشد و بیخیال به جای این دستپاچگی دوست داشتنی؟ پس چرا بعضی از زنها این همه خود به خود زیبا میشوند؟ جلالخالق، خدا هم شوخیش گرفته بود
روزهای التهاب
38,500 توماننویسنده: طاهره ناخدا زاده
نشر: شقایق
توضیحات: از مهر شناور در صدایش برای لحظهای احساس غوطهور شدن در ابرها را داشتم. رفتارش به دور از هرگونه ریا و تظاهر بود و محبت و نگرانیاش واقعی و از اعماق دل به نظر میرسید. عطر یاسی که در فضا موج میزد، به سمفونی آرامشی که از حضورش بر قلبم مینشست، میافزود. نگاه مخملی و پر از نوازشش مرا به گفتن ترغیب میکرد، گفتن حقیقای که تا به حال درمورد آن با هیچ کس حرف نزده بودم. با این اطمینان که او تنها کسی است که میتواند همرازی باشد
یاغی
210,000 توماننویسنده:زهرا قاسم زاده
نشر: شقایق
توضیحات:و من ! پر بودم از حسرت داشتن مردی که دلش با دیگری بود…! و آن مرد شاید از آن مردهایی نیست که بپسندی! از آن مردهایی نیست که اخلاقش زبانزد باشد! ناز بکشد…بخندد…بخنداند و با دوستت دارمها گفتنش هر روز شاخه گلی از رز سرخ تقدیم کند! او اما از آن دسته معدود مردهایی است که وقتی نمیبینیاش…انگار چیز بزرگی گم کردهای…چیزی به حجم تمام دوستتدارمهای گفته شده از دهان تمام مردان مورد پسند! چیزی قدر دوست داشتنهایت که با هیچکس…هیچ احدی دیگر تکرار نمیشود! درست عین مرد من. درست عین یاغی من!
سایههای فریب
تماس بگیریدنویسنده:سهیلا بامیان
نشر: شقایق
توضیحات: برای صدمین بار دست بر چهره کشید تا رد اشکهای بیامانش را که بیوقفه جاری بود پاک کند. کنترلی روی این قطرات غلتان نداشت. فقط فکر کردن به ترک این خانه و ندیدن او کافی بود تا اشکهایش را روان سازد. در بد مخمصهای اسیر شده بود. اگر در شرایط و با عنوانی دیگر با او آشنا شده بود جای امیدواری باقی میماند اما حالا راهی جز رفتن نداشت.
معجزه
تماس بگیریدنویسنده: طاهره حسن پور زعفرانی
نشر: شقایق
توضیحات: به چشمانش خیره شد، سختترین لحظه زندگیاش بود! از همان لحظه اول که نگاه او را تجربه کرده بود تمام روح و روانش به هم ریخته بود و نمیدانست دلتنگ چیست. اما وقتی در چشمان او خیره میشد گویی تمام دلشورهایش تبدیل به هیجان و احساس غریبی میشد که او را تا اوج آسمانها میبرد.