معجزه
تماس بگیریدنویسنده: طاهره حسن پور زعفرانی
نشر: شقایق
توضیحات: به چشمانش خیره شد، سختترین لحظه زندگیاش بود! از همان لحظه اول که نگاه او را تجربه کرده بود تمام روح و روانش به هم ریخته بود و نمیدانست دلتنگ چیست. اما وقتی در چشمان او خیره میشد گویی تمام دلشورهایش تبدیل به هیجان و احساس غریبی میشد که او را تا اوج آسمانها میبرد.
وسوسه
95,000 توماننویسنده: زهره کلهر
نشر:شقایق
توضیحات: دلش پرپر می زد که اعترافی شیرین از او بگیرد و همان دم جلوی پایش جان دهد ولی انگار هنوز با او سر جنگ داشت و ناامیدش می کرد. دستهایش را از هم باز کرد و سرش را رو به آسمان بالا گرفت.حالاغ هر دویشان خیس شده بودند. بی خبر از ضربان تند و دیوانه وار قلب او،ناگهان فریاد زد و یکریز و بی وقفه خدا را صدا زد و این دقیقا همان نقطه پایان بود.
مینویسم زن بخوان عشق
38,500 توماننویسنده: مژده قزلباش
نشر: شقایق
توضیحات: نو از دو دوست…
روایتی از زشت و زیبا… و
حکایتی خواندنی از دردها و دلبستگی ها…
از من بگذر
46,500 توماننویسنده: هانیه حدادی
نشر: شقایق
توضیحات:من معنی واقعی عشق رو فهمیدم، وقتی میگم دوستت دارم، دروغ نیست. وقتی میگم عاشقتم، تملق نمیگم. من میترسم عزیزم میترسم از روزی که یه مرتبه به خودم بیام و ببینم…نباشی! من هم عشق تو رو باور کردم که دیگه همه حرفها به نظرم بیارزش مییاد. کجا برم بدون تو؟ فقط روزی از توجدا میشم که خدا برام رقم زده باشه. اگر زندگی بازیهای بیشتر و سختتری هم با من داشته باشه، باز هم عاشقت هم میمونم باور کن…
جرم عاشقی
45,000 توماننویسنده: الهه محمدی
نشر: شقایق
توضیحات: فکر میکردم التهاب نگاهت، موجهای قرار دریاست. آخه مردی چون تو عاشق دختری گریخته مثل من؟ اما انگار واقعیت داشت! میدیدم…احساس نگاهت رو میفهمیدم و درک میکردم اما نمیخواستم باور کنم. حضور تو آرومم میکرد، حرفات برام دلپذیر و شنیدنی بود و حس به وجودم هدیه میکرد که وصف نشدنی است… تمام آن لحظات را میدیدم اما نخواستم باور کنم. مثل حالا که نمیخوام برم اما مجبورم!
کابوس یک رویا
36,500 توماننویسنده:آتنا طلا پور
نشر: شقایق
توضیحات: عاشقی را باید از پیچکهای نیلوفر یاد گرفت که سر در آغوش هم رشد میکنند و بالا میروند، آنقدر که از حرارت آفتاب خشک شوند و از آنها جز ردی روی دیوار باقی نمیماند. باید چشمها را باز کرد، باید از خواب و خیال رهید، به قول سهراب: چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید
هلما
24,500 توماننویسنده:مریم دالایی
نشر: شقایق
توضیحات:هنوز هم وقتی پلکهایم را روی هم میگذارم تصویر چشمهای تو پشت آنها مینشیند و من به آن شب به خیر میگویم!به آن چشمها که مال من بود، به آن چشمها که دنیای من، باور من، روشنی دنیام بود، اما رفت، رفت و آرزوی اینکه باز هم صبحی دیگر وقتی پلکهایم را باز میکنم او را ببینم در وجودم کم رنگ شده…دلم برای دیدن چشمهایت…برای لحظههایی که به چشمهایم خیره میشدی و آواز میخواندی و من با ولع نفسهای گرمت را میبلعیدم، تنگ شده…
رویای پراکنده در باد
120,000 توماننویسنده: طاهره پور رحمتی
نشر: شقایق
توضیحات: کاش تکلیفم را با دلم روشن میکردم. دلی که بیصدا فریاد میکشید دوستش داره اما من به خاطر شرایطی که اسیرش بودم ترجیح میدادم آن را نبینم.
درسا
46,500 توماننویسنده:مریم شهسواری
نشر: شقایق
توضیحات:میتوان آیا به دل دستور داد؟ میتوان آیا به دریا حکم کرد؟ که دلت را یادی از ساحل مباد؟ اشک ریزان با هم همنوا شدند! آن که دستور زبان عشق را بیگزاره در نهاد ما نهاد خوب میدانست تیغ تیز را در کف مستی نمیبایست داد.
آن سوی ساحل
44,500 توماننویسنده:مارگارت دیکینسن
مترجم:مریم فتاحی
نشر: شقایق
توضیحات: رمان های «بوی پاییز»،«آن سوی ساحل» و«سکوت سیاه» به ترتیب ادامه هم می باشند.این سه رمان که از قصه ی زندگی سه نسل مادر بزرگ،مادر و نوه را روایت می کنند که از احساسات،آرزوها،ناکامی ها و البته عشق آن ها سخن می گویند و پای به دنیای راز آلودشان می گذارند.در این سه داستان نسل ها به مصاف هم میروند و تفکر کهنه و نو با هم می ستیزد .روند داستان ها به گونه ای است که خواننده مشتاق و کنجکاو،سر در گم رها نمی شود،بلکه همسفر با شخصیت های اصلی داستان،جاده عمرشان را تا انتها می پیماید.رمان«بوی پاییز»قصه ی زندگی «استراوت،رمان«آن سوی ساحل»قصه ی زندگی دختر او «کیت هیلتون»و «سکوت سیاه»قصه ی زندگی دختر کیت یعنی «والا»است.
شاید یکی از مزایای این سه اثر همین سه توالی باشد،با این حال نحوه ی نگارش داستان ها به گونه ای است که هر یک از آنها داستان مستقلی به حساب آمده و جدا از هم قابل خواندن و درک می باشد.
آتاناز
50,000 توماننویسنده: الهه محمدی
نشر: شقایق
توضیحات: دلش میخواست همان دم برخیزد و به عمارت، نزد او بارگردد خوب میدانست که طاقت دوری او را تا همین حد هم نداشته خوب دوام آورده بود، اما از این به بعدش دیگر محال بود. دلش برای آن چشمهای روشن و آن وجود مهربان پر میکشد. حقش نبود که با او آنگونه رفتار کند. خواست از جا برخیزد که ناگهان صدایی آشنا او را بر جا میخکوب کرد.
مجنون لیلی
46,500 توماننویسنده: اعظم نیک سرشت
نشر: شقایق
توضیحات: .اما میدانست میرود و آخر هم رفت. مجبور شد، دلش اختیار دار شده بود و تاب مقاومت نداشت. رفت تا تمام آن نگاه عاشق و بیقرار را یکجا در چشمهای او بریزد و آرام بگیرد. وقتی رسید نمیتوانست به اطراف نگاه کند. جرات نمیرد. سرگردان با دلش در جدال بود.
با من از عشق بگو
110,000 توماننویسنده: فاطمه صابری کرمانی
نشر:شقایق
توضیحات: اونقدری دست روی دست میگذاری تا پرنده خوشبختیات درست از بین دستهات بپره. این تجربه وحشتناک رو دوباره تکرار نکن. یادت رفته شب ازدواج نازنین با آیدین چقدر پشیمون بودی؟ پرندهات رو روی بام دیگری میدیدی و هی خون دل میخوردی
رویای آبی
تماس بگیریدنویسنده:نسرین سیفی
نشر: شقایق
توضیحات:مغناطیس وجود مغرور و مرموزش و جاذبهای که در صورت زیبا اما بیتفاوتش با آن موهای جوگندمی وجود داشت، هر انسانی را به خود جذب میکرد. مثل یک تابلوی نقاشی بود. مثل اسب سرکش تابلوی پشت سر من، مغرور، بیتفاوت و جذاب.
فصل خوشههای طلا
70,000 توماننویسنده:مریم دالایی
نشر: شقایق
توضیحات:نمی دانست دچار چه احساسی بود که ته مایه ای از امید را در وجود خود می دید و با همان کورسو میان دنیای در هم تنیده ی آشفته حالی از جا برخاست و زندگی را انتخاب کرد. بازنده بود اما زنده هم بود پس باید زندگی می کرد. انتخابش برای شروعی دوباره اجازه نداد از پا بیفتد. سخت بود و جان فرسا اما با یک تصمیم معقولانه و با امید به آینده ای روشن میان روزگار سیاهی ها دوباره برخاست و لنگ لنگان در جاده ی زندگی به راه افتاد تا تکه های گمشده ی پازل زندگی بهم ریخته اش را کنار هم بچیند بلکه به جواب سؤالات ذهنش برسد. چندین بهار سبز و تابستان داغ گذشت.چندین فصل خوشه های طلایی را با حسرت پشت سر گذاشت و چندین زمستان سرد و یخ بندان را تجربه کرد، اما… اما هنوز بعد از سال ها میان کوچه پس کوچه های این پازل هزار تکه پرسه می زد و می گذشت.
تقابل
85,000 توماننویسنده: اعظم کلانتری
نشر: شقایق
توضیحات:درباره محصول
تقابل نوشته ی اعظم کلانتری (یاسی) است که توسط شقایق در سال 1398 و 688 صفحه به بازار عرضه شده است. این اثر از نظر موضوعی در دسته/های ذیل قرار میگیرد:
کتاب بزرگسال ادبیات و داستان رمان و داستان فارسی مدرن رمان و داستان بلند معاصر بعد از انقلاب
کتاب بزرگسال ادبیات و داستان رمان عاشقانه ایرانی
خیال ماندنت را دوست دارم
225,000 توماننویسنده:مائده فلاح
نشر: شقایق
توضیحات:دستی به پیشانی بلندش کشید تا چند تار موهای تاب خورده به سمتشان را کنار بزند. راست نشست. قبل از اینکه حرفی بزند، گفتم:
-اومدم امشب اینجا بمونم.
لبخند زد، اما من جان کندم تا بگویم. مثل آرام آرام سقوط کردن از یک ساختمان چند طبقه بود. هیجان و ترس را همزمان داشتم. ماندنم درست بود؟
از جایش بلند شد و به سمتم آمد. او نزدیک شد. سر تا پایم را از نظر گذراندو گفت:
-کار خوبی کردی که اومدی، شبها هر وقت دلت خواست بیا خونهم. هیچ کس ندونه تو که میدونی من بر عکس روزا که ازت متنفرم، شبا عاشقتم.
چرا از گفتن این حرفها نمیترسید؟ خیلی از نقشههایش را نقش بر آب کرده بودم. چرا نمیفهمید که این حرف های حقارت بار تاوان دارد. دستی به گونهام زد و ادامه داد:
-دیدی بعضی گلها فقط شب بو دارند؟ روزها که از کنارشون رد میشی انگار نه انگار همون گلن. ولی وای به حال شب، یه دفعه مستت میکنن، یه دفعه از خود بیخودت میکنن هرچهقدر هم ازشون دور میشی باز بوش دنبالت میآد.تو مثل همون گلا هستی، شب که میشه یهو مستم میکنی، یهو از خود بیخودم میکنی. هر جای خونه که میرم بوت دنبال منه.
پاییز سال بعد
80,000 توماننویسنده:سمیرا ایرتوند
نشر: شقایق
توضیحات: بین خیابان ها و میان مردم شهر گشتن حالم را خوب نمیکرد. اما فکرم را باز میکرد. این روزها که هوا رو به گرمی می رفت هنوز یک سوز سرد در زندگی ما وجود داشت. سوزی که یادگار پاییز بود. نمی دانم شاید مادرم راست می گفت! پاییز فصل نحسی بود وامسال تلخ و سردتر زاز همیشه، ردش به اردیبهشت هم رسیده بود.
و من وحشت داشتم که این رد تا پاییز سال بعد ادامه پیدا کند. آن وقت بود که دیگر امید، رفته رفته کمرنگ میشد و سوز پاییز رسیده از سرمای شدید یخ میزد.
اما من نمی گذاشتم پاییز سال های بعد برایم تکرار یخ زدگی باشند تا من هم مثل مادرم به زمین و زمان غر بزنم و با شکایت از پاییز، زندگی یکنواختم را ادامه بدهم.
پاییز برای من سمفونی خش خش برگ ها و بازی رنگ هاست. من در پاییز عاشق شدم و با پاییز سال بعد و بعدتر عاشقی را قشنگ تر از سال قبل معنا میکنم.زیر لب زمزمه کردم: من نمی ذارم
کابوس ناتمام
تماس بگیریدنویسنده: ثنا نصیری
نشر: شقایق
توضیحات:خیره به لباس تنش در آینه، چند قدم به عقب برداشت و لبهی تخت نشست.نمیخواست به او فكر كند؛ اما لباسش را دوست داشت.نمی خواست به خاطرات گذشته فكر كند؛ اما گردنبند همان غریبه روی سینهاش سنگینی می كرد. نمیخواست جایی كه او نفس كشیده، راه رفته، خوابیده،حتی خندیده و آن چال گونهاش را به رخ زمین و زمان كشیده بماند؛ اما این اتاق از همان چند دقیقهی پیش، شده بود جزیی از گذشته و آینده اش.
حریف دلش كه نمی توانست بشود، می توانست؟ اصلا چه شد كه همه چیز خراب شد؟ جوابی نداشت. سالها بود كه این سوال را از خودش می پرسید و بیجواب میماند.
خندید و اشك روی گونههایش لغزید. خودش را به آغوش كشید.آرام و قرار نداشت.سریع از روی تخت بلند شد. با صدای لرزانی گفت:بمیر…! داری به كی فكر می كنی ؟دیونه شدی؟لعنتی اون…
چهل سالگی
52,000 توماننویسنده: صفورا لواسانی
نشر: شقایق
توضیحات:به سمت ماشین رفتم،خواستم در جلو را برایش باز کنم ولی خودداری کردم. دزدگیر را زدم خودش در جلو را باز کرد و منتظر شد تا من سوار شوم. با سر اشاره کردم که سوار شود و بعد در صندلی جا گرفت. در پوست خود نمی گنجیدم، این اولین بار بود که او را در کنار خود می دیدم، چه شیرین بود احساس با او بدن. سعی می کردم خودم را بی تفاوت نشان بدهم اما خودم هم می فهمیدم که خیلی موفق نیستم انگار او را در آن حالت می کاویدم از این زاویه هم دیدنش برایم جذابیت داشت و بی اختیار به سمتش برمیگشتم و نگاهش میکردم، می فهمیدم که کمی معذب است چون اصلا حرف نمی زد و دائم از پشت شیشه بیرون را تماشا میکرد، سعی میکردم آهسته برانم تا هم برای او زمان بخرم هم خودم بیشتر در آن حالت داشته باشمش.
پریماه
65,000 توماننویسنده: فاطمه جمشیدی
نشر: شقایق
توضیحات: انگشتهای ظریفش را روی شیشه بخار گرفته به حرکت در آورد و نقش یک قلب را روی آن به تصویر کشید. مدتی بود که دلش میخواست حسی را تجربه کند، حسی به نام عشق! چشمهایش به هر سو که مینگریست، به دنبال نشان یا نشانهای از نیمه گمشدهاش میگشت
نغمه
تماس بگیریدنویسنده: نسرین سیفی
نشر: شقایق
توضیحات: دلم او را میخواهد، زیاد هم میخواهد و مدام سرزنشم میکند. دلم میخواهد گوشیام را بردارم، شمارهاش را بگیرم و به او التماس کنم که تنهایم نگذارد. از خود میپرسم: همه دوست داشتن ما دونفر همینقدر بود؟ و میدانم همینقدر بود.
نازنین
46,500 توماننویسنده: نیلوفرپور عباسی
نشر: شقایق
توضیحات:سالها سعی کردم ولی هیچوقت نشد، روز به روز فاصله بیشتر شد، گاهی وقتا دلمو تو پتو قایم میکردم که یخ نزنه، مگه زندگی فقط نون و آب و لباس و سرپناهه؟ همیشه دنبال یه دست گرم بودم که نوازشم کنه. دنبال یه لبخند میگشتم که رنگ محبت داشته باشه، یه رنگ ولو کمرنگ، یه کلمه دل خشک کنک، اینا چیزایی بود که گم کرده بودم و هیچوقت پیداشون نکردم. دیگهام دنبالشو نمیگردم
رایکا
44,500 توماننویسنده:فهیمه سلیمانی
نشر: شقایق
توضیحات:رایکا عنوان کتابی است از فهیمه سلیمانی که توسط انتشارات شقایق در سال 1394به چاپ رسیده است. موضوع اصلی این کتاب داستان های فارسی است. نیز در بازار کتاب موجود میباشد. از فهیمه سلیمانی، کتابهای دوشیزه(شقایق)، دیوار شیشه ای(شقایق)، قصر یخی(شقایق)، نیز در بازار کتاب موجود میباشد.
نفرین جسد
56,000 توماننویسنده:دلارا دشت بهشت
نشر: شقایق
توضیحات: جلوی درخت نشست و شروع کرد با دست به کندن زمین.
با وحشت نگاهم رو اطراف می چرخوندم، به نظرم هر لحظه امکان داشت یه وسیله ای یا یه شخصی یا هرچیزی باعث دور کردن ما از اون درخت بشه، اما او همچنان با دست مشت مشت خاک برمی داشت.
شنیدم… زمزمه ها… جیغ ها…
-کافیه، من می ترسم.
بدون اینکه به من نگاه کنه گفت:
-بذار ببینم این تو چی هست که ماجرا تموم بشه بره پی کارش.
دیدم… سایه ها… نگاه ها….
بغض کردم و با اینکه نمی خواستم اما چشم هام و گوش هام دنبالشون کشیده می شد، با سرعت و سردرگم می دویدند. بعضی ها به صورت سایه و بعضی ها واضح تر، حتی نگاه بعضی ها رو هم می دیدم. اما هیچ کس نزدیکمون نمی شد.
-مهناز جان چقدر باید بکنم؟
چشمهای بارانی
50,000 توماننویسنده:فهیمه سلیمانی
نشر: شقایق
توضیحات: پونه بلند شد و به پشت پنجره رفت. آفتاب کاملا از آسمان رخت بر بسته بود و آسمان مملو از ابرهای تیره شده بود و با اینکه وسط روز بود به عصر بیشتر شبیه بود. نمنم باران شروع به بارش کرده بود و موجهای سهمگین دریا با شدت خود را به ساحل میکوبیدند. زمان هنوز روی تکه سنگ بزرگی که کمی جلوتر از ساحل در میان آبهای دریا قرار داشت نسشته بود و موهای بندش در زیر نمنم باران خیس و مرطوب شده بود. پونه هرچه تلاش کرد و طاقت مقاومت نداشت هزاران چهره در ذهنش به وجود آمده بود…
آخرین پناه
36,500 توماننویسنده:مریم معجونی
نشر: شقایق
توضیحات: آنقدر زیبا سخن میگفت، که مرا در این لحظات کوتاه شیفته خود ساخته بود، دوست داشتم زودتر او باب سخن را میگشود و مرا از دنیای پر رمز و راز خود آگاه میساخت و برایم از سرنوشتش سخن میگفت، با خود میاندیشیدم اگر او را در جایی دیگر مثلا در خیابان و یا مجلسی میدیدم هیچگاه به مغزم خطور نمیکرد که در پس این چهره زیبا و آرام دلی پر درد و روحی رنج کشیده داشته باشد.
بازیچه نقدیر
تماس بگیریدنویسنده:مریم دالائی
نشر: شقایق
توضیحات: دیگر از نسیم نمیخواهم به باغ خاطرات یاد مرا بیاورد. دیگر هیچگاه با ترنم صدای باران بهار. به یاد صدای تو اشک نخواهم ریخت. بگذار سینهام کویری سوزان و خشم مبدل شود تا هیچ جوانهای از عشق. در آن شکوفه نزند. آه ای ماهیان سواره بر موج مرا هم با خود به عمق دریاها ببرید که از ساحل بیزام. بگذارید در میان یک صدف تن غمآلودهام را پنهان سازم. میخواهم برای همیشه پنهان شوم تا اندیشهام از سرها بیرون رود. میخواهم غرق و نیست شوم تا اندیشهام از سرها بیرون رود. میخواهم غرق و نیست شوم. تا نامحرمان عشق مرا از خاطرشان بزدایند. دیگر هیچ احساسی جز احساس پوچی در خود سراغ ندارم نه خشمی، نه رحمی، نه غمی و نه عشقی. فقط بیتاب گریزم. میخواهم تکیه بر بازوی ابر، از اینجا بگریزم و خاطرات گذشته را به دست باد بسپارم.
ناز تو نیاز من
667,000 توماننویسنده: زهرا دلگرمی
نشر:شقایق
توضیحات: : پاییز و آشوب باران. پاییز و اندوه و اشک، پاییز و پاییز و عشق؛ از دست خودش کلافه بود. از حالی که داشت و غمی که در اعماق وجودش میخروشید و بهانه میشد و دم نمیزد. از گوشهایش بیزار بود که دائم منتظر شنیدن صدایی از او بود. از چشمهایش گله داشت که هر لحظه با هر تلنگری به یاد او غوغا میکرد. حتی از شامهاش که به عطرهای شبیه رایحه همیشگی او تیز میشد و دلش را بازیچه تب و تابی بیقرار میکرد.
نبض عاشقی
32,500 توماننویسنده:الناز محمدی
نشر: شقایق
توضیحات: مدتها بود که با گذر هر ساعت و دقیقه، غم تازهتری را میشناخت. زخم دوری از او؛ روز به روز کاریتر میشد اما مرهمی نداشت. گذر این روزمرگیها خیلی نفسگیر شدیه بود. روزها عذابآورتر از قبل سپری میکرد اما چارهای جز کور شدن و ندیدن نداشت. دست روی سینه گذاشت. قلبش میتپید.هنوز برای او میتپید. خاطرهای دور در ذهنش پر رنگ شد. چشمهایش رابست. خاطرهها جان گرفت
رهایم کن
115,000 توماننویسنده:الناز محمدی
نشر: شقایق
توضیحات:از پس قاب شیشهای لرزان چشمهایش به دنبال آخرین، قطرات سرگردان و معلق در هوا که تن سرد پنجره را نوازش میکرد. آخرین و تلخترین خاطره برایش تداعی میشد. بغضی چون کوه، بر سینهاش سنگینی میکرد که هیچ دست نیرومندی قادر به شکست آن نبود. شاید میخواست تا ابد در سینهاش محفوظ بماند و بهانهای برای فراموش نکردن بازی تلخ زمانه شود… با فشاری آرام که به شانهاش آمد نگاهش به عقب برگشت
آسمان من نگاه تو
45,000 توماننویسنده:سحر ممبنی
نشر: شقایق
توضیحات:اشکهایم یکی پس از دیگری روی گونه سر خورد. میخواستم حرف بزنم اما صدایم در گلو میشکست و به هقهق تلخ تبدیل میشد. با خودم فکر کردم، «دیوونه چرا یادت میره زندگیت یه زندگی عادی نیست؟ اون عاشقت نیست و از خداشه صدات یه پرده بالا بره…احمق! چرا فکر میکنی اونم مثل تو عاشقانه این زندگی رو چسبیده؟
میمیرم با تو نفس میگیرم
46,500 توماننویسنده: سحر ممبنی
نشر: شقایق
توضیحات:فقط یه جمله بگم…دوستت دارم به اندازه ستارهها. نه، ستارهها صبح میروند، به اندازه چیزی که هیچوقت نمیره، یه چیزی که همیشه هست، چیزی مثل نفس که جونم به وجودش بنده، آری به اندازه نفس که اگه بره منم میرم، مثل نفس برام عزیزی و اگه بری، میمیرم. فرقی نمیکنه چهجوری، فقط تو زندگیم بمون. اشتباه گفتم زندگی من بیارزشتر از این حرفهاست ، فقط اجازه بده، یه قسمت کوچیک از زندگیت مال من باشه…
شبگرد
55,000 توماننویسنده: فهیمه سلیمانی
نشر: شقایق
توضیحات: فکر میکنی برای من آسون بود؟ دیدنت در کنار یکی دیگه و…ناباورانه نگاهش کردم و او با همان طنین گرم و گرفته ادامه داد: اعتراف من اگر برای تو یه کابوسه، برای خودم یه رویای محال بود. سکوتم نه تنها تو، که خودم رو هم آزار میداد. انگار خواب میدیدم. دیگر حرفهایش را نمیشنیدم، شاید هم نمیخواستم که بشنوم. سرم گیج میرفت، دیگر توان ماندن نداشتم. حالم خوب نبود، حالا که او اعتراف کرده بود، من توان تحملش را نداشتم. دستم را به صندلی گرفتم تا از افتادنم جلوگیری کنم. او به کمکم شتافت و مرا روی صندلی نشاند..