- شما نمی توانید "کیمیاگر - نشرثالث" را به سبد خرید خود اضافه کنید، این محصول در انبار موجود نیست.
- شما نمی توانید "مجنون لیلی" را به سبد خرید خود اضافه کنید، این محصول در انبار موجود نیست.
آلما
80,000 توماننویسنده: میثم نبی
نشر: آموت
توضیحات: رمان «آلما» حکایت روزگار شخصیتی است که بین فضایی شبه مدرن و شبه کلاسیک در نوسان است؛ شخصیتی که آمال درونی خود را با یک تک گویی طولانی بیان می کند و از دل همین گفتن ها و بازگفتن هاست که شمایل روایت داستانی آرام آرام آشکار می شود.
دختر راوی این داستان، ظاهرا شخصیتی ساخته شده از چند نسل است، شخصیتی که مدام در نه توی وجودی خود سفر می کند و حاصل این سفر را در واگویه هایی گاه دلنشین و گاه ترسناک به خواننده منتقل می کند:«نه سیاوشم و نه تهمینه و نه کیکاووسی که رستمی برای نجاتش بیاید. از همه شمشیرهای نیاکانم یک چاقوی کوچک چینی و از تمام رزم آوران و پیشینیانم تنها همین بند کوچک چرمی که به دوردست پیچیده ام به یادگار مانده برایم. نیستی رستم دستان. درکنارم نیستی که اگر بودی به همان گرز گران در دست، زیر لب برایم زمزمه می کردی که دختر!این غریبانه ترین حماسه سرزمین من است…
سفرهای پیاپی و درونی شخصیت این رمان که البته گاه با سفرهایی بیرونی و واقعی هم پیوند می خورند این حس را درخواننده ایجاد می کنند که هرکدام از شخصیت های این اثر، به دنبال واکاوی درون خود برای رسیدن به مرحله ای از سیر و سلوک هستند، سیر و سلوکی که برعکس آثار کلاسیک هرگز به سرانجامی درخور منتهی نمی شوند زیرا کاشت حسی مرموز از عدم قطعیت تمامی وجود آنها را در برگرفته است.»
جزیره افسونگران
تماس بگیریدنویسنده: فریبا کلهر
نشر: آموت
توضیحات: جزیره افسونگران (رمان نوجوان ایرانی) فریبا کلهر
رمان «جزیره افسونگران» اثری است درباره دانایی و شجاعت. این کتاب از شجاعت میگوید اما قبل از آن از دانایی ستایش میکند. نویسنده در این رمان بر این باور است که شجاعت بدون دانایی به بی راهه می رود و خطرآفرین می شود و دانایی بدون شجاعت انسان را به موجودی محتاط و گوشه گیر و بیثمر تبدیل میکند. کلهر در رمانش نوجوانان را به دنیایی فانتزی میبرد و با شخصیت اصلی داستان که دختری به اسم داناک است همراه می شود تا مسیر دانایی و دانا شدن را به نوجوانان نشان بدهد. در این رمان بسیاری از نام ها، اتفاقات، مکان ها، موجودات و…از اسطوره های ایران باستان گرفته شده است.
ولادیمیر میگوید
تماس بگیریدنویسنده: فریبا کلهر
نشر: آموت
توضیحات:
تازهترین رمان نوجوان «فریبا کلهر» با عنوان «ولادمیر میگوید» از سوی نشر فریبا منتشر شد. به گزارش خبرنگار مهر، تازه ترین رمان فریبا کلهر برای مخاطبان نوجوان با عنوان ولادمیر میگوید از سوی نشر فریبا (با همكاری نشر آموت) منتشر شد. کلهر در این رمان که چهارمین رمان از مجموعه رمانهای نوجوانانه وی است به سراغ روایت داستانی در فضای خارج از ایران رفته است. وی در این رمان راوی را دختربچهای قرار داده است که به همراه مادرش در کانادا زندگی میکند و در شیوه سنتی زندگی آنها پدر مجبور به ساختن گردنبندهای خاصی برای امرار معاش است. کلهر تالیف این رمان را در اسفند ماه گذشته به پایان برده است و نشر فریبا که متعلق به خود اوست انتشار آن را به عهده گرفته است. پیش از این از مجموعه رمانهای نوجوانانه کلهر که با عنوان کلی «رمان برای همه» منتشر شده است، پنج اثر با عنوان شهر یخهای خیلی یخ، سیسا سیاووش، قصه های یك دقیقه ای، دختر نفرین شده و پسران گل از سوی نشر آموت منتشر شده است. همچنین آثار تازهای از این مجموعه با عناوین افسونگران، سنجاقک نشسته کف استخر و کشور ده متری نیز در دست انتشار است.
دختر نفرین شده
تماس بگیریدنویسنده: فریبا کلهر
نشر: آموت
توضیحات: دختر جوانی،گردنبندی از کلمه ها به گردن آویخته بود که همه از زیبایی اش،خیره مانده بودند. پسر جوانی،داشت با جمله های آشنا،برای همه ماهی می گرفت تا به دختر جوان برسانندش. مادری،نوزادش را با ترانه ها آرام می کرد و همه دست به چانه زده بودند و نگاهش می کردند. پدری،بسته های کلمه را جابه جا می کرد تا جمله ای پیدا کند و همه در آن پیدا باشند. پیر مردی،دست کرده بود توی جعبه خاطرات و کلمه هایی را می گفت که برای همه جمع کرده بود. مادربزرگ ،جعبه جادویی اش را باز کرده و قصه هایی را می گفت که همه دوست شان داشتند. همه((فریبا کلهر))را می شناسند که برای همه می نویسد،کودک و نوجوان و جوان و میانسال و پیر،زن و مرد.
تقاص برادری
9,500 توماننویسنده: ناصر نخری مقدم
نشر: آموت
توضیحات:«یادش نمیآید برای مدت طولانی جایی ایستاده و لباس نو تنش بوده. تا جایی که میداند و یادش میآید سالی یک دست لباس بیشتر نخواسته برایش بخرند. از ول گشتن در خیابانها هیچگاه خوشش نیامده است. پدرش بارها به او گفته هرکس سر کوچه بایستد و دید بزند همه مردم فکر می کنند او لاتی آسمان جل است. هر وقت پسر دانشجوی همسایهشان در زمان کودکی اش می پرسید دوست داری لات باشی یا لوطی، با لبخندی روی لب پاسخ می داد لوطی.»
سمفونی بابونههای سرخ
تماس بگیریدنویسنده: محمد اسماعیل حاجیعلیان
نشر: آموت
توضیحات:«یک دل نه صد دل، دلباخته دختری پانزده ساله بودم که عادت داشت گیس هایش را در دو طرف گوش ببافد و چارقدی سرخ به سر کند که در فرازش دشتی از بابونه ی وحشی بود. سفیدی گلبرگ ها با زردی مغز بابونه در آن دشت سرخ ، چشمانم را برای اول بار از موج بافته ی گیسوانش کشاند به بالا. »
گشتن در دالان های پر پیچ و خم و گرد و غبار گرفته تاریخ و زمان یکی از شگفتی هایی است که همیشه انسان را مجذوب و متحیر خودش کرده است. بسیاری از شاعران و نویسندگان در طول تاریخ با جادوی کلمات و داستان توانسته اند بر زمان پیروز شده سد آن را بشکنند و به گذشته و آینده سفر کنند. رازهای سر به مهر را باز کنند و گره های تاریخی را بگشایند. اما در تاریخ داستان نویسی مدرن نویسندگان محدودی این توانایی را داشتند تا خواننده را در لابیرنت بی انتهای تاریخ و زمان سر در گم کنند.
بورخس، جویس و مخصوصا امبرتو اکو با نوع متفاوتی از داستان نویسی از طریق کاربرد زبان و امکاناتی که راوی های مختلف فراهم می کردند توانستند به این مهم دست پیدا کنند. « نام گل سرخ» و «پائو دو لینو» از رمان های پیچیده امبرتو اکو، نظریه پرداز ایتالیایی است که البته نویسنده سمفونی بابونه های سرخ از آن غافل نبوده است. در این رمان ها راوی نویسنده ای که معمولا خود را نویسنده نام نمی گذارد و بیشتر نسخه نویس و نسخه پردازی است که با اسناد تاریخی رنگ و رو رفته و خاک خورده سر و کار دارد نا گهان با ورق پاره هایی از تاریخ گمشده رو به رو می شود و حقایقی در آن میابد که در او انقلابی به وجود آورده و تلاش می کند رد ماجرا بگیرد و به این ترتیب در هزار توی تاریخ قدم گذاشته یکی یکی با یافتن هر سند تازه به روایت و تاریخ و حقایقی تازه دست پیدا می کند. با جلو رفتن داستان حتی وجود و حضور نسخه پرداز گم شده و این بار خود شخصیت های تاریخ هستند که به زبان می آیند و روایت شان را خود با زبان روز خود بازگو می کنند. خواننده چنان در داستان غرق می شود که نمی داند چرا و از کجا سر در آورده و به کجا خواهد رفت.
سنگ سیاه روی سنگ سفید
تماس بگیریدنویسنده: نگار تقی زاده
نشر: آموت
توضیحات: نگار تقی زاده، متولد 1363 تبریز و دانش آموخته رشته ی فیلم نامه نویسی از مرکز آموزش فیلم نامه نویسی و کارگردانی تبریز است. برخی از داستان های کوتاه او در مجموعه داستان هایی مانند «برای روزهای مبادا» منتشر شده اند. «سنگ سیاه روی سنگ سفید» که در 216 صفحه، توسط نشر آموت منتشر شده است؛ اولین تجربه ی این نویسنده در زمینه ی رمان است. این کتاب روایت سه زن از سه طبقه ی اجتماعی متفاوت است که از زبان دانای مطلق نوشته شده و هر سه رویداد توسط یک مرد به هم مربوط می شوند.
بخش اول با نام «دانه های بیهوده ی برف» اولین داستان است که زندگی سرد و بی روح خورشید را بررسی می کند. او همسر متعادلی ندارد، و فرزندی هم نیست تا باعث دل گرمی و هیجان باشد. مکان و زمانی که خورشید در آن قرار دارد و در آن دست و پا می زند، مشخص نیست. تنها چیزی که سطرهای ناامیدانه ی داستان را پر می کند مربوط به تشبیهات تلخ نویسنده از زبان خورشید و بیان حالات اوست. نام این بخش شاید برگرفته از همین زندگی و اتفاقات سرد آن باشد.
خسته کننده ترین بخش مربوط به آن است که مخاطب نمی تواند تا صفحه هفتاد دریابد که این دست و پا زدن خورشید و ناامیدی اش به چه دلیل است و آن قدر این کش و قوس طول می کشد که خواننده را بی تاب می کند. در نهایت مشخص می شود که سهراب شوهر خورشید با زنی فاسد به نام مهشید آشنا می شود و در میان همکاران آن زن، خورشید را ملاقات می کند و تعصب بیمارگونه وی بیدار می شود. پس از مشاجره ای دیوانه وار و غیرعادی، مهشید با دستان سهراب راهی گور می شود. در لحظات آخر مهشید عکس فرزندش را با نگرانی نگاه می کند و می میرد. همین باعث ارتباط داستان اول با داستان بعد می شود.
سهراب آشفته و هراسان به خانه ای باز می گردد که خورشید به خاطر دائم الخمر بودن وی آن جا را ترک کرده و دوباره بی دلیل به خانه اش باز گشته است. دیدن وضعیت خراب سهراب باعث می شود تا خورشید به بازگشت همسرش به یک زندگی سالم کمک کند؛ غافل از این که او قاتل یک زن است.
در بخش دوم به نام «لکه های سیاه» با زندگی زنی به نام بلور که کارگر یک کارخانه و در چند جای دیگر است، آشنا می شویم. او در کنار همه ی مشکلاتش که پرستاری از شوهر مریض و رسیدگی به دو دخترش، بخشی از آن است، نوه اش را هم نگه می دارد. نوه ای که نه مادر دارد و نه پدر! بنفشه مادر پسر بچه، دختر بزرگ بلور است که معلوم نیست به چه خاطر از خانواده جدا شده و در جایی دیگر به دور از فرزندش زندگی می کند، هیچ میلی هم به دیدن تنها فرزندش که شیرخواره است، ندارد. البته خواننده در مورد شوهر بنفشه و زندگی گذشته اش هیچ نمی داند و فقط می فهمد که او همان مهشید است که در خانه اش به روی مردان هرزه باز است. به نظر می رسد اگر نام این قسمت برای قسمت اول انتخاب شده بود، بهتر و پرمعناتر بود؛ چرا که در زندگی بلور این زن زحمت کش و دل سوز جز بنفشه لکه ی سیاه دیگری نیست و سیاهی در زندگی سهراب بی شمار است، هر چند انتخاب عنوان خود کتاب هم دلیل مشخصی ندارد.
بخش سوم «سمفونی بمب و فلسفه» نام دارد و درباره ی زنی عکاس و روشن فکر است که دغدغه ی جهانی شدن دارد؛ ولی به زودی در می یابد که از دیدن اطراف خود غافل بوده است و در قلبش دیگر چیزی از عشق و محبت یافت نمی شود. ارتباط این قسمت با دو بخش قبلی خیلی نامفهوم و گذراست و در آخر داستان بدون هیچ نتیجه ی قابل قبولی به پایان می رسد. اگر چه معلوم نیست نویسنده از ارتباط این سه داستان چه سودی می برد و در آخر می خواهد چه چیزی را به مخاطب نشان دهد؛ چرا که حتی اسم داستان ها هم با موضوع شان جفت و جور نیست.
تقی زاده محور اصلی روایت این رمان را برشی از موضوعات اجتماعی دو دهه ی اخیر از نگاه زنان قرار می دهد و در ارتباط با موقعیت آن ها فضای داستانی مرور شود؛ اما آن قدر درگیر توصیف وضعیت و حالات شخصیت ها می شود که سیر اصلی داستان، موضوع و زمان بیان آن و حتی رعایت دستور زبان فارسی از دستش خارج می شود. بارها در قسمت هایی از کتاب حروف اضافه را به طور غلط استفاده کرده است. این نکته اگر مورد کم لطفی نویسنده بوده، نباید از دید ویراستار و انتشارات معروف و کار کشته ای چون نشر آموت دور می ماند.
زمان داستان هم از این قائده مستثنی نیست. مثلاً یک فصل با زمان حال شروع می شود؛ ولی چون غوطه ور شدن شخصیت در واگویه ها و توصیفات زیاد می شود؛ ناگهان زمان از دست تقی زاده در می رود و به گذشته می رویم. انگار همه ی اتفاقات در گذشته بوده و زنی به مرور خاطرات خود می پردازد.
«سنگ سیاه روی سنگ سفید» دغدغه های سه زن از سه قشر متفاوت اجتماعی را مرور می کند، اما این مرور خیلی ناشیانه و منفی است. اگر چه نگار تقی زاده کوشیده است بی طرفی خود را در مورد شخصیت ها نشان دهد؛ اما این بی طرفی فضای رمان را سبک و بی مغز کرده است. درست است که در همه جای دنیا حتی در بهترین و معنوی ترین مکان ها انسان های به دور از نور ایمان و اعتقاد وجود دارد؛ اما در مورد توصیف شخصیت ها خصوصاً داستان اول اغراق زیادی صورت گرفته است.
سهراب مدام بین شیشه های پر و خالی شراب دست و پا می زند و همسرش هیچ اعتراضی نمی کند و تنها در خیالاتش غرق است. حتی به دنبال دلیلی نمی گردد تا بفهمد چرا همسرش به این بیچارگی رسیده است. بنفشه یا همان مهشید هم بی خیال و سرخوش به فسق و فجور خود مشغول است، بدون هیچ وجدانی که او را به فطرت پاکش راهنمایی کند. البته در رمان های جدید این طور مسائل به وفور یافت می شود، که علت آن هم مشخص نیست. گویی دستی روی کار آمده تا قبح بعضی از گناهان کبیره که انسان از گفتن نامش هم شرم می کند، بریزد و به مردم بگوید دلیلی ندارد پنهان کاری وجود داشته باشد. اما مگر نه این است که بازگو کردن گناه در ملاءعام خود گناه محسوب می شود، به دلیل آن که باعث ریختن قبح عمل می شود.
از ارتباط عاطفی که باید بین دختر و مادر باشد هم خبری نیست. نه بین خورشید و مادرش و نه بین بلور و دخترش! آیا واقعاً این تصویری صحیح از مردمانی بافرهنگ و اصیل است که پیشینه ای اسلامی را به دوش می کشند؛ اصلاً فرض که هیچ زمینه ی دینی هم نباشد، انسان ها در چنته ی فطرت خود چیزهای دیگری را هم به دوش می کشند؛ ارزش هایی که از ذات هیچ انسانی جدا نیست، ارزش هایی چون اخلاق، وجدان، وفاداری و دوری از فساد! خوب بود نویسنده به این مطالب پراهمیت التفات بیش تری نشان می داد، نه آن که آن قدر مسئله را عادی جلوه بدهد، که انگار از اصل وجود نداشته است.
به عنوان اولین رمان بلند باید گفت نگار تقی زاده زبان رمان را می شناسد. ذهن تصویری وی به پرداخت بهتر داستان کمک کرده است؛ اما توصیف های طولانی به بدنه ی روایت لطمه وارد کرده است. می توان بخش زیادی از توصیفات را به سود قصه از داستان جدا کرد. دیالوگ ها از اصلی ترین بخش های داستان ها هستند و بدون آن ها جذابیتی در نوشته نیست؛ و این رمان برعکس توصیفات از فقر دیالوگ رنج می برد و در دیالوگ های موجود تنها به بردن اسمی یا کلمه ای بسنده شده است.
صخرههای شیشهای
6,000 توماننویسنده: منیر السادات موسوی
نشر: آموت
توضیحات: رمان «صخره شیشهای» نوشته منیرالسادات موسوی منتشر میشود. به گفته موسوی در این رمان وضعیت زن ایرانی در مواجهه با مسایل اجتماعی و سیاسی دهههای اخیر ایران تشریح شده است. به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، موسوی درباره این کتاب که تا چند هفته آینده در قفسه کتابفروشیها جای میگیرد، توضیح داد: در این رمان مسایل اجتماعی و سیاسی 50 سال اخیر ایران در بستر قصه اصلی قرار دارند. وی افزود: این رمان درباره دختر و پسر دانشجویی است که در سالهای قبل از انقلاب با یکدیگر در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی همکاری داشتند و از زاویه سوم شخص وقایع داستانی در مسیر ارتباط عاطفی بین آنان شکل میگیرد. در این رمان قهرمان زن زندگی سیاسی و اجتماعی درخشانی دارد، ولی در زندگی زناشویی ناموفق است. در واقع چالش اصلی این داستان مرور مسایل زنان در این سالهاست همراه با مواجهه زن ایرانی و شرقی با مسایل اجتماعی و من نسبت به این نقد هیچ گونه قضاوت و یا فرضیهای را در طول داستان طرح نکردهام. این داستاننویس در ادامه گفت: زن که قهرمان اصلی این داستان است، با رویارویی با چالشهای عمیق سعی دارد تا لحظه آخر خانواده خود را حفظ کند و تلاشگری او از محورهای مهم خصیصههای این اثر است. به گفته موسوی این کتاب 150 صفحه است و از سوی نشر «آموت» به چاپ میرسد. «لطفا پنجره را ببندید» (انتشارات امیرکبیر، 1390)، «اشک رودخانه» (انتشارات اندیشهورزان، 1391) و «صعود با فرمانده» (نشر نوآور،1391) از تازهترین آثار داستانی موسویاند. رمان «جنگ و عشق» این نویسنده نیز در سال 1386 جایزه کتاب فصل و انجمن ادبی فردا را از آن خود کرد. کتاب «پرستوهای بیقرار» وی در سال 1387 برگزیده جایزه ادبی یوسف شد. همچنین داستان کوتاه «فرشته» موسوی نیز جایزه دهمین دوره شهید غنیپور را به دست آورد.
نیمکت و دریا
21,500 توماننویسنده: آلاله سلیمانی
نشر: آموت
توضیحات: چقدر اینجا خاطره های خوب داشتیم خاطره هایی که صدای دریا دوباره زنده شون کرد خدایا با این همه خاطره چی کار باید کرد؟ کی بود می گفت همه چیز را می شه فراموش کرد؟ کی بود می گفت به همه چیز می شه عادت کرد؟ چه فراموشی ای؟چه عادتی؟ وقتی با یه عطر،یه منظره،یه آهنگ و یا حتی یه صدا دوباره روی سرت هوار می شه…. حالا من بودم و نیمکت و دریا… چشم های داغم را بستم و دریا را عمیق بو کشیدم. اگه ازم می پرسیدن عشق چه بویی داره می گفتم بوی دریا…
قربانی سکوت
تماس بگیریدنویسنده: نرگش امبیر کردیانی
نشر: آموت
توضیحات: رمان «قربانی سکوت» داستان زندگی دختری روستایی به نام لیلا است که در نوجوانی در زادگاهش شاهد اجرای حکمی است که در آن تبعیض و بی عدالتی به گونه ای غم انگیز به وضوح دیده می شود؛ شلاق خوردن ناعادلانه چند دختر روستایی. این ماجرا که عواقب وخیمی برای لیلا و اطرافیانش دربردارد روح حساسش را به شدت جریحه دار می کند تا جایی که وادارش می کند به هر طریقی شده، انتقام ناکامی هایش را از مسببانش بگیرد. او هدفش را دنبال می کند اما به انتهای راه نرسیده، درگیر ماجرای عشقی می شود که شور و اشتیاق مبارزه را در او می کشد. درپی این اهمال، اندکی بعد همان عشق شورانگیز که لیلا به خاطرش، آرمانش را رها می کند، خود در دام عواقب زیانبار همان ماجرا گرفتار می شود.
نویسنده درباره رمان می گوید: در سیزده سالگی به چشم خودم دیدم که در روستای ما چند زن را در میدان شلاق زدند. البته پدر من فکر بازی داشت ولی تاثیر آن را در روحیه خودم و شرایط روستایمان دیدم.البته برخی از وقایع کتاب هم با تخیل من هماهنگ شده است اما تمام سوژه های کتاب واقعی است و آنها را لمس و تجربه کرده ام…یک اصطلاح است که می گوید گلیم بخت هر کسی را همانطور که بافته اند رخ می دهد و زندگی دختر داستان هم به این شکل است. یعنی دست و پا زدن در این مشکلات عدیده. البته این شخصیت مسائل را خیلی جدی تر می گیرد. چهار سالی که برای تحصیل و نامزدی سپری می کند در آرامش روحی است اما باقی زندگی اش با مشکلات رو به رو می شود…من این داستان را بر اساس نگرش زنانه ننوشتم اما چون زن بودم بیشتر بر احساسات زنانه آگاه بودم. در این داستان همه قربانی هستند، حتی مردان قصه هم قربانی نگرش کوتاه فکرانه و فرهنگ غلط هستند. شخصیت اول داستان فکر می کند بهتر است صدایش را ضبط کند و به رادیو بدهد و مسائلش را مطرح کند اما همواره دغدغه دارد. به خاطر آبروی پدرش سکوت می کند. این موضوع را در جامعه خودمان به خوبی می شود دید. خود من الان چهار سال است که مستقل شده ام اما بدون اجازه پدرم نمی توانم هیچ کاری انجام بدهم.سنت ها دست و پای ما را بسته است. من شخصی به ماجرا نگاه نکردم و فکر می کنم در اوج ناامیدی خدا کمک می کند. این دختر هم به خاطر یک رنگی و صداقتش خدا دریچه ای پیش رویش باز می کند.
چند بخش برگزیده از این رمان را می خوانیم:
«راستش از اینکه جزء چنین مردمی باشم از خودم بدم می آمد. خیلی وقت ها که پدرم در خانه بود، در حضورش از شنیدن آن حرف های رکیک که تقریبا بلند بلند هم ادا می شد، خجالت و عذاب کشیده بودم. پدرم از ملا مذهبی های ده بود و مقید به اصول و آداب. او هم از چنین وضعیتی زجر می کشید… این اولین باری بود که چنین محاکمه آشکاری صورت می گرفت. از چند و چون کار آگاه نبودم که می خواهد چه بشود و چه نشود؟ چیزی که مرا به هم ریخته بود، بردن اسم دخترها و فرا خواندن مردم بود. گیج بودم و متعجب. احساس خوبی نداشتم، نوعی دلشورگی داشتم.
دخترها را می شناختم، زاده خانواده ای پر جمعیت که سرپرست شان پدری بود که از مال و منال دنیا هیچ بهره ای نداشت و با عملگی و کارگری روزگار می گذراند. هفت دختر داشت و هیچ پسری. دخترانش اکثرا بی سواد بودند و سن بالا، که فقط یکی از آنها شوهر داشت. این اواخر حرفشان سر زبان ها افتاده بود. تا چند روز پیش که از صحبت های چند تن از کسانی که توی مرکز ده نشسته بودند، فهمیدم که کسی راپرتشان را داده و دستگیر شده اند و لابد حالا مجازاتی در پیش بود که مثل کار کدخداها و ریش سفیدها، یا نصیحتی بود یا گرفتن تعهد و رضایت خطی. «اما چرا جلوی مردم! خصوصا اینها که دختر هم هستن و موضوعشون فراتر از اختلاف آب و زمینه؟ نمی شد جلوی دیگرون این کار رو نکنن؟ اصلا حد چیه؟»
ولی هرچی هست از ته دل خوشحالم که بالاخره مردم با قانون و راهکارهاش آشنا میشن. آخه یه بار از بابام شنیدم که تو شهر جایی وجود داره به نام دادگاه که در اون با استفاده از قانون، اختلافات رو بطور اساسی و برای همیشه حل و فصل می کنن، که اگه مردم از دنگ و فنگش کلافه و خسته نشن، و مشکلشون رو به اونجا بسپرن، این همه جنگ و مرافعه های طولانی ندارن…
هنوز چند دقیقه ای از اعلام بلندگو نگذشته بود که جمعیتی فراوان از زن و مرد، پیر و جوون، کودک و خردسال خود را به میدان ده رساندند و دور دوتا اتومبیل -یکی لندرور خاکی رنگ و دیگری جیپی سبز رنگ- که در یکی دخترها زندانی بودند و در دیگری چند مامور تفنگ به دست، حلقه زدند.
مبهوتم و منتظر که می خواهد چه بشود و چه نشود. تا زمانی که سرو کله دوتا از خواهران دخترها پیدا نشد، هیچ آوایی از کسی برنخاست. شاید ترس از ژاندارم های تفنگ به دست که از ابتدا تا انتها بین جمعیت می پلکیدند، زبان ها را به سقف چسبانده بود. تختی چوبی از عقب وانت آبی رنگی بیرون آوردند و در وسط جمعیت متحیر گذاشتند. « تخت خواب واسه چی؟ »
چنان هول وولایی به جانم چنگ انداخت که نزدیک بود پس بیفتم و از پنجره پرت شوم بیرون. «این دیگه چه قانونیه؟ نمی شد تو خونشون یا جای دیگه این کار رو می کردن؟»
…و در مقابل، این مردم بودند که با فرود اولین تازیانه بر پیکره شان، همزمان با جیغ های هماهنگ دو خواهر کوچکشان، احساساتشان سر به طغیان زد. گویی صحرای محشر بود، ولوله ای در میان جمعیت افتاد که نگو و نپرس. آه بود که از سینه ها بر می خاست و دست ها بود که بر پشت دست ها فرود می آمد. عده ای که طاقت نداشتند همان ابتدا لب گزیدند و استغفار گویان به خانه شان رفتند…
*
«حالا که رفتی می فهمم که چقدر دوستت دارم، حال که نیستی می فهمم که چقدر محتاجتم، حالا! … تو هم که از من بدتر، طوری عقب نشینی کردی که انگار پدرتو کشتم. امیر خیلی بد جنسی، خیلی! چه غریب ماندی ای دل…نه غمی نه غمگساری… نه به انتظار یاری… نه زیاد انتظاری… ای لعنت بر اونایی که منو به چنین روزگاری انداختند لعنت بر ناآگاهی و جهل و ترس و …»
و باز باید در اسارت این دردها طوری رفتار می کردم که کسی متوجه نشود. چاره ای نیست جز اینکه مثل آن سال ها اما این بار به مراعات حال پدر به جای خلوت پناه ببرم و عقده ها و نا گفته ها را خالی کنم. آرزو می کردم کاش می توانستم به زمانی برگردم که غصه ام، نداشتن کفش تق تقی و نداشتن فلان لباس و لاک ناخن و چیزهایی از این قبیل بود.
صبحی زمستانی و مه آلود پدر، گل نساء را به عروسی دختر برادرش در شهر برده بود. به من اصرار کردند، اما نرفتم. نه حال و حوصله داشتم و نه از شلوغی خوشم می آمد. اصلا عزا و عروسی دیگر برام فرقی نداشت. فرصت را غنیمت دانستم و در نبود آنها و بچه ها که در مدرسه بودند، سجاده پهن کردم. و قصد داشتم برای آخرین بار حجت تمام کنم با خدایم؛ با کس بی کسان. تنها کسی که درد دلم را می فهمید. می خواستم هرچه در دل دارم بریزم بیرون. پنجره ها را به خاطر سرما از پشت با پلاستیک پوشانده بودیم و رفتن صدا به بیرون تقریبا غیر ممکن بود.
ولی اول باید بنویسم سرنوشتم را، دردهایم را، دغدغه هایم را. شاید آرزویم برآورده شد و در خواب، مرگ مرا در آغوش گرفت. آنوقت شاید بعد از مرگم فرجی شد و نوشته هایم به دستشان رسید و کار ساز شد. این طوری دردسری هم برای پدرم نخواهد شد که حرص بخورد. وصیت می کردم و از پدرم می خواستم آن را روز تشییع جنازه ام برای همه بخواند. تا روحم سبکبار تر از دنیا برود.
قلم را در دستان سرد و لرزانم گرفتم و نوشتم. قصه شور بختی ام را؛ قصه ای که از زور طولانی بودن نگارش درد و غصه اش، انگشتانم به درد آمده بود. هر آنچه را در دل داشتم. هر آنچه آزارم داده و می دهد، نوشتم و گله کردم و از قاضی های بی انصاف، آنها که در محکمه نفس خویش چشم به روی حقایق بسته بودند و قربانیان بی شماری را رقم زده بودند. از دخترکانی که فقط به خاطر ترس از آبروریزی و لطمه احتمالی تن به ازدواج تحمیلی داده بودند، از پدر و مادرانی که از ترس بدنامی جگر گوشه هایشان را به آسانی فروختند، از اصغر و اکبر که قربانی عقده دیرینه ای شده بودند، از رحمان، از کودکان مظلوم بی صدای بی دفاع، از خدیجه و از زنانی که پاسوز گناه شوهرانشان می شدند، از دیوانگی مادر کبری،از سکته شویش و از خودم، از بلا تکلیفی هایم، تشویش ها و مرگ تدریجی ام. از ناچاری و بیماری پدرم و … و … می نگاشتم و می نگاشتم و با با سطر سطرش اشک می ریختم.
می نوشتم هرچه را که تا آن لحظه کشیده بودم؛ آنچه را که تا جمله بالا نوشتم و تمام آنچه را که گذراندم. بعد نماز حاجت خواندم و بعد از آن سر بر سجاده گذاشتم. «آه!آه!آه!آه»خدایا به تو رو کردم چون تو فقط به درد دل من و سوزش جانکاهش آگاهی و مطلعی. می رم سر اصل مطلب چون حوصله تکرار غصه هامو ندارم. می خوام بعد از اینکه حرفامو زدم، منو به خواب ببری مثل اصحاب کهف، با این تفاوت که وقتی چشم باز کردم، دیگه تو این دنیا نباشم…
…دیگه خسته شدم از این صبوری های بی سرانجام، خسته شدم از بس شبا با گریه خوابیدم، خسته شدم از بس با خودم حرف زدم، خسته… وقتی می دونی آدم بی آینده و گذشته ای هستی، وقتی می دونی از هر حرکتی می ترسی، از سکون هم، پس مرگ برات بهتره.
برا همین ترجیح می دم تا بمیرم. بمیرم تا راحت بشم. اینکه از تو می خوام واسه خاطر بابامه. بابام که همه چیزمه و خودت می دونی به خاطر اونه که دست و پام بسته است. اگه بدونه به مرگ طبیعی رفتم شاید راحت تر بتونه تحمل کنه…
خدایا نگی ناشکری می کنم، من می دونم که لطف تو خیلی موارد شامل حالم شده، اما قبول کن دیگه نمی کشم. نمی کشم… همراه طنین روح نواز اذان که از مناره مسجد به گوش می رسید، آنقدر که خسته بودم، بیهوش افتادم.
سردی قطرات آب را بر صورتم حس می کنم. چشم باز می کنم. نور برق لامپ آزارم می دهد. چشم هایم را تنگ و گشاد می کنم. ساره را می بینم با چشمانی نم دار از اشک. مرا در آغوش می کشد: بلند شو لیلا جان! بلند شو! بالاخره راهت را پیدا کردی. بلند شو که با نوشتنه که آدما به جنگ بی عدالتی ها و کج روی ها می رن. بلند شو! که بهترین راه رو یافتی. چرا خدای نکرده سر قبرت بخونن. چاپش کن. چاپش کن با اسم مستعار و حرف دلت رو به گوش همه برسون تا سعادت رو هم توی این دنیا احساس کنی.
قیمت:
ترکش تقدیر
تماس بگیریدنویسنده: ش.شایسته
نشر: آموت
توضیحات:«ترکش تقدیر» نوشته ش. شایسته به زودی از سوی نشر آموت منتشر میشود. نویسنده این کتاب آن را براساس ماجرایی واقعی نوشته است و موضوع آن واکنشهای دو شخصیت اصلی داستان در نسبت با نوع نگاه به موضوع عشق است. به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، شایسته درباره این رمان توضیح داد: ماجرایی واقعی از زندگی یکی از اطرافیانم را دستمایه این اثر قرار دادم. راوی این داستان اول شخص است و از زبان یک زن روایت میشود. وی افزود: یکی از قهرمانان این رمان مردی است که در سالهای پیش از انقلاب به زندان افتاد و زنی که با او همکلاس بوده بعد از 30 سال دوباره او را میبیند. در واقع داستان به سمتی پیش میرود که زن به ادراک جدیدی از عشق میرسد و در سراسر داستان افت و خیزهای احساسی زن در مدت زمان سی ساله توصیف شده است. به گفته شایسته رمانی دیگری از وی با نام «نقطههای کور» را كه قبل از «تركش تقدیر» نوشته شده بود تا چند روز آینده به ناشر تحویل داده میشود.
مردگان
تماس بگیریدنویسنده: رضا ایزی
نشر: آموت
توضیحات: این رمان از زبان یک پزشک معتاد روایت می شود و مراحل اعتیاد وی به شیوه داستانی نوشته شده است. موضوع مورد توجه در این کتاب، توجه نویسنده به گرایش قشر تحصیل کرده به اعتیاد است.
به گفته نویسنده، نکته تأمل برانگیز این است که این قشر ظاهرا بدون هیچ دلیل خاصی به اعتیاد تمایل پیدا می کنند. ایزی می گوید: من به دلیل موقعیت شغلی ام با بسیاری از این جوانان مواجه می شوم و علت های گرایش آنان به اعتیاد همواره برایم سؤال برانگیز بوده است.
سنجاقکی نشسته بر کف استخر
تماس بگیریدنویسنده: فریبا کلهر
نشر: آموت
توضیحات:فریبا کلهر در رمان دیگر خود با عنوان «سنجاقکی نشسته بر کف استخر» داستانی زندگی شیخ شهاب الدین سهروردی در کودکی و نوجوانی روایت شده است. او در رمانش شرح شیفتگی پسری از دهکده سهرورد به تفکر و قصه و خیال را روایت می کند. کسی که در نوجوانی راهی اصفهان شد و پای درس استادان بسیاری نشست و سرانجام مکتب فلسفی اشراق را به وجود آورد.
با اینکه درک افکار فلسفى شیخ نیاز به سال ها مطالعه و تحقیق دارد. در جاى جاى این داستان بلند، قطره اى از دریاى عقاید شیخ به زبان ساده آورده شده است. از مجموعه رمان های نوجوان نوشته فریبا کلهر، پیش از این آثاری چون ولادیمیر می گوید، شهر یخ های خیلی یخ، دختر نفرین شده، پسران گل، قصه های یک دقیقه ای و سی سا سیاوش. منتشر شده است
نیمه ناتمام
تماس بگیریدنویسنده: نسرین قربانی
نشر: آموت
توضیحات: «نیمه ناتمام» چهارمین رمان نسرین قربانی و روایت زندگی خانوادهای در دو مقطع قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است که بر محور شرح حال یکی از اعضای این خانواده به نام مهناز میگذرد. مهناز در طبقه متوسط جامعه زمان زندگی خود قرار میگیرد. این رمان به روایتهایی مختلف از سرنوشت اعضای این خانواده میپردازد و پیروزی انقلاب اسلامی بهعنوان نقطه عطف این اثر، منجر به ایجاد تحولات زیادی در شخصیتهای داستان میشود و پس از این رویداد است که برخی از آنها از پوستین روایی داستان بیرون آمده و جبههبندیهای تازهای را پیش روی خود و مخاطبشان خلق میکنند. قربانی درباره این رمان گفته است که گرچه این رمان میتواند از واقعیت شخصی نویسنده نشأت گرفته باشد اما حجم این واقعیات به اندازهای نیست که بتواند چندین رمان ایجاد کند و به همین خاطر نویسنده باید بیش از پیش متکی به تخیلات خودش برای نوشتن باشد. در بخشی از این رمان میخوانیم: «خبر مثل بمبی منفجر شد: «دایی رضا را از سر کلاس بردند.» انگار شیئی سنگین توی سرم خورد و چیزی توی مغزم ترکید. گیج و ناهوشیار به دهان آقاجون نگاه کردم. چنگ انداختم به بازوی صبا. زمین زیر پایم تاب میخورد. چشمانم میجوشید…»
روایتهای من
تماس بگیریدنویسنده: حسین شکر بیگی
نشر: آموت
توضیحات:کتاب مجموعه داستان “روایتهای من” ظهر امروز در ایلام رونمایی شد. به گزارش خبرگزاری فارس از ایلام، در مراسمی که در محل مجتمع فرهنگی اداره کل ارشاد اسلامی استان ایلام برگزار شد از مجموعه داستان “روایتهای من” اثر حسین شکربیگی نویسنده و شاعر ایلامی رونمایی شد. در این مراسم که با حضور جمعی از نویسندگان و منتقدین ادبی ایلام برگزار شد جلیل صفربیگی شاعر و منقد ادبی به نقد محتوایی این اثر داستانی پرداخت. در ادامه این مراسم دیگر منتقدین و اساتید ادبیات حاضر در جلسه به بحث و تبادل نظر در خصوص این کتاب پرداختند. مجموعه داستان “روایتهای من” با موضوع جنگ ایران و عراق در شمارگان یکهزار و 100 نسخه و توسط انتشارات آموت و با حمایت حوزه هنری استان ایلام منتشر شده است. پس از مجموعه شعر “نیمی از صورتت را عاشقم”و رمان “چامانس” این سومین اثر ادبی منتشر شده حسین شکربیگی به حساب میآید.
برای تو همیشه خواهم گریست
تماس بگیریدنویسنده: شمسی خسروی
نشر: آموت
توضیحات: «گفته بودی از دانشگاه برایت بنویسم. بعضی از پسرهای دانشگاه یک هفته عاشقند و هفته دیگر فارغ. به قول مامان آدم باید تو این شهر چشم و گوشش را باز کند و اصلا وجودش بشود چشم و گوش که مبادا کلاه سرش بگذارند و یا کلاهش را بردارند و در بروند. باور کن اگر یک لحظه حواست جمع نباشد خودت را و آبرویت را برده اند و تو می مانی با یک دنیا رو سیاهی. »[1] برای تو همیشه خواهم گریست، داستان دو دوست است که شرایط زندگی آنها را از هم جدا کرده ، هر یک را در شهری نشانده و ارتباط آنها تنها از طریق نامه نگاری ادامه پیدا می کند. ساناز با خانواده اش به تهران کوچ می کند و وارد دانشگاه شده، در رشته ادبیات تحصیل می کند. فرشته اما مجبور است کنار خانواده بماند. خانواده سنتی و بسته فرشته به او اجازه ادامه تحصیل نداده تا جایی که تنها راه خوشبختی را ازدواج کردن تصور می کند. فکر تشکیل خانواده فرشته را به دام مردی می اندازد که دامانش را لکه دار کرده و بی پشت و پناه رهایش می کند. فرشته که حالا بچه ای در شکم دارد کارش به انزوا و غصه خوردن می کشد و با خودش و دنیا قهر می کند. نامه های پی در پی ساناز به او کمک می کند تا خود را ببخشد و برای آینده خودش و دختر ناخواسته اش چشم اندازهای تازه ای بگشاید. زمانی که فرشته بحران زندگی اش را پشت سر می گذارد متوجه می شود ساناز در همه این مدت در گیر بیماری سرطان بوده است و عاقبت بیماری بر او چیره شده از پای درش آورده است. برای تو همیشه خواهم گریست، روایتی دیگر از ایثار و از خود گذشتگی یک دوست است. در شرایطی که فرشته بحرانی ترین وضعیت خود را طی می کند، ساناز بیماری و جدال با مرگ را پنهان کرده تا مبادا وضعیت بد او بر مشکلات دوستش اضافه شود و او نتواند بر مشکلاتش چیره شده و خود را پیدا کند. این کتاب شامل بیست نامه است و روایتش را از طریق نامه نگاری بیان می کند. این نامه ها با دو نوع ادبیات رسمی و عامیانه نوشته شده است تا تفاوت نوشتاری ساناز و فرشته را نمایندگی کند. داستان روایت محور است و مسائل و مشکلات از طرف نویسنده هر نامه بیان می شود و کمتر به توصیف و تصویر و فضا سازی پرداخته می شود. در این نامه ها دختران ساده دلی به تصویر کشیده می شوند که تصورات انتزاعی، فانتزی و خیال پرورانه از زندگی دارند. هیچ پختگی در نوع نگاه هیچ کدام از شخصیت ها وجود ندارد. ساناز که خود را در ابتدا دانشجوی مهندسی جا می زند، در دانشکده ادبیات تحصیل می کند اما دیدگاه ناپخته او به زندگی خود و خانواده اش، از او شخصیتی می سازد که گویی هنوز دوران دبیرستان را نیز به پایان نبرده است. فرشته نیز چنان ناپخته و خام است که درگیر عشق پسری هوس باز شده و زندگی اش را به نابودی کشانده و کودکی ناخواسته به دنیا عرضه می کند. سراسر رمان نیز پر شده از جملات شعاری و نصیحت گونه که پیش از این که از زبان نویسنده نامه بیان شده باشد، از زبان نویسنده رمان بیان شده که دنیای دخترانه را بسیار ساده، سطحی، و خام می پندارد و تلاش می کند با شعار و نصیحت، برایشان موعظه کرده مسیری را که خود صحیح می پندارد پیش رویشان قرار دهد. برای تو همیشه خواهم گریست، روایتی دیگر از ایثار و از خود گذشتگی یک دوست است. در شرایطی که فرشته بحرانی ترین وضعیت خود را طی می کند، ساناز بیماری و جدال با مرگ را پنهان کرده تا مبادا وضعیت بد او بر مشکلات دوستش اضافه شود و او نتواند بر مشکلاتش چیره شده و خود را پیدا کند. آخرین نامه یکسر به نتیجه گیری، پیام داستان و تفسیر رفتار فرشته می پردازد و سعی می کند ساناز را قهرمان ایثار و از جان گذشتگی معرفی کند. آخرین نامه نشان می دهد نویسنده همان دیدگاهی را درباره خواننده دارد که درباره دختر بچه ها در سر می پروراند و از ترس این که مخاطب نتیجه را درنیافته باشد به بیان و تفسیرآن می پردازد. از این نظر می توان گفت این رمان در رده داستان های عامه پسندی است که رمان را بهانه ای برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطب قرار داده و نویسنده در آن به بیان عقاید و القا آن به خواننده می پردازد. از خسروی تا به حال بیش از 35 اثر داستانی منتشر شده است. «وداع»(زندگی شهید علیاکبر شیرودی)، «پوتین»، «تنهایی و دیگر هیچ»، «نیمه نارنج»(برگزیده جایزه «بانوی فرهنگ» وزارت ارشاد)، و «وداع یک مرد»(زندگینامه شهید مهندس رضوی مبرقع و برگزیده کتاب سال جشنواره شهید غنیپور) از جمله کتابهای این نویسنده است. « ساناز گلم که نیستی و هر لحظه بی تو درد می کشم و فریاد درونم سلول هایم را می سوزاند. تو نقشی به از من داشتی. تو حامی بودی ناجی و یک انسان برتر. نقش تو پویا تر و پر رنگ تر از من که برتر از همه کسانی است که در زندگی ام تا کنون شناخته ام.»
رقص کلاغ روی شانههای مترسک
21,500 توماننویسنده:سمیرا ابوترابی
نشر: آموت
توضیحات:
نخستین رمان سمیرا ابوترابی با عنوان «رقص کلاغ روی شانه های مترسک» که پیش از انتشار برگزیده دومین دوره جایزه رمان اول ماندگار شده است. این داستان روایتی است از پریزاد دختر ایرانی الاصلی که برای اولین بار به وصیت پدرش به ایران می آید تا شش ماهی را با خانواده پدریش زندگی کند. از آنجایی که در تمام سال های کودکی و نوجوانی پریزاد هرگز رابطه ای با این خانواده وجود نداشته، خود پریزاد هم سرگردان از وصیت پدر و تنها به دلیل علاقه و احترامی که به روح پدرش دارد، با تردید به ایران می آید.
ماجرای رمان از ورود پریزاد به ایران و واکنش ها نسبت به حضور غریب او با ظاهری نه چندان پذیرفته در خانواده پدری آغاز می شود و کم کم دامنه روابط پریزاد به غریبه ترها می کشد. آدم هایی که دوستدارش می شوند و یا حالت تدافعی نسبت به او می گیرند.
در این میان تمام خود در گیری های یک دختر جوان دارای اندیشه های سنتی و مذهبی در غالب یک دختر کاملا اجتماعی و به روز، در ارتباط با دیگران و چگونگی پذیرفته شدنش توسط نسل جوان امروز ایران، تم اصلی رمان را به خود اختصاص می دهد.
«رقص کلاغ روی شانه های مترسک» ماجرای دلبستگی غریب جوانی است به پریزاد. کسی که هرگز با عقاید مذهبی پریزاد کنار نیامده است. آنگونه که خود را همچون کلاغی که باید از مترسک دور بشود و نمی تواند، توصیف می کند.
او می ماند و بر شانه های مترسکش پای می کوبد تا شاید این پایکوبی، کابوس کلاغ گونه بودن را از ذهنش براند و یا پریزاد را همچون مترسکی که برخاک می افتد، از پای درآورد.
دیدا
تماس بگیریدنویسنده: ابراهیم میرقاسمی
نشر: آموت
توضیحات:طاهر، چله جوانمردی را شروع کرده بود اما هر لحظه که چشم روی هم می گذاشت. چهره مهربان و دوست داشتنی دیدا در نظرش مجسم می شد که او را به سوی خود می خواند، خنده زیبای او، چالی که روی زنخدانش می افتاد، مژگان بلند و عاشق کشش که هستی طاهر را به باد فنا داده بود. حرکات دستان بلورینش روی تارهای ننگ: همه و همه لحظه ای طاهر را به حال خود نمی گذاشتند… دیدا هم حال و روز خوشی نداشت، در تب و تاب دیدار طاهر می سوخت اما نمی توانست با کسی چیزی بگوید دیگر کسی صدای ساز افسانه ای او را به ندرت می شنید. (از متن رمان)
ماه تمام
تماس بگیریدنویسنده: معصومه چاوشی
نشر: آموت
توضیحات:نخستین رمان معصومه چاوشی با نام «ماه تمام» منتشر شده و در نمایشگاه كتاب تهران عرضه میشود. به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، چاوشی با اشاره به اینكه رمان «ماه تمام» در رابطه با ماجرای زندگی خصوصی یك پزشك زن است، اظهار كرد: این كتاب به زندگی خصوصی پزشكی میپردازد كه پس از عبور از فراز و نشیبهای بسیار و تحقق آرزوهایش، به دنبال معشوق آرمانیاش در مسیر حوادث و پستی بلندیهای هیجانانگیزی قرار میگیرد. او ادامه داد: این رمان در پنج بخش به نامهای: ماهزده، ماهگرفته، ماه چهارده، ماه محاق و ماه تمام تنظیم شده و نامگذاری هر بخش بنا بر حالات قهرمان اصلی داستان انتخاب شده است. این نویسنده با بیان اینكه «ماه تمام» نام بخش پایانی رمان است، عنوان كرد: در این بخش، قهرمان داستان با عبور از موانع جدی و حوادث غیرقابل پیشبینی با شدیدترین بحرانهای انسانی دست و پنجه نرم میكند و در این مسیر به واكاوی و تحلیل شخصیت خود و انسانهای پیرامونش میپردازد. او در رابطه با شیوهی روایت رمان «ماه تمام» گفت: شیوهی روایت در این رمان، تكگویی و به سبك خاطرهنویسی است؛ چرا كه این قالب به نویسنده اجازهی بیان ریزترین و جزییترین حالات انسانی و زنانهی قهرمان داستان را میدهد. وی ادامه داد: داستان علاوه بر بیان حالات روحی، روانی و شخصی پرسوناژ اصلی، به بیان مسائل ریز و درشت اجتماعی نیز پرداخته و در مقام یك بینندهی آگاه، بدون ورود به قضاوت و پیشداوری، به موشكافی بعضی از حقایق اجتماعی دست میزند. معصومه چاوشی با اشاره به تجربهی پزشكی خود، در رابطه با تأثیر این تجربه بر نگارش رمان «ماه تمام»، اظهار كرد: رمان واقعنگاری شده است و به همین دلیل نمیتوانیم بگوییم خیلی تخیلی است؛ اما مطمئن باشید با خیال خود بازی كردهام و داستان كاملا واقعی و برگرفته از زندگی خودم نیست. او همچنین گفت: به دلیل اینكه كتاب بر روی صنف خاصی نظر دارد، امیدوارم بازخوردها یكجانبه نباشد. سعی كردهام در رمانم تمام انتظارات را به رشتهی تحریر درآورم؛ اما ممكن است كسانی به این رمان جانبدارانه نگاه كنند؛ چرا كه من سعی كردهام در رمانم اغراق نكرده باشم. این نویسنده در ادامه اظهار كرد: رمان «ماه تمام» توسط نشر آموت به چاپ رسیده و قرار است روز دوشنبه، 19 اردیبهشتماه، جشنی برای رونمایی از این اثر در نمایشگاه كتاب برگزار شود. رمان «ماه تمام» در 312 صفحه با قیمت 7000 تومان به چاپ رسیده است. معصومه چاوشی متولد سال 1348 در تهران، تجربهی پزشكی و روزنامهنگاری دارد.
چهل دخترون
95,000 توماننویسندگان: م.آرام، مژگان مظفری
نشر: آموت
توضیحات:م.آرام و مژگان مظفری در بخشی از رمان «چهل دخترون» نوشتهاند: «دخترها سعی میکردند دست کسانی را بگیرند که لباسش از همه قشنگتر بود و دلبربایی بیشتری داشت! دخترهایی مثل شکوفه، دختر حاج سیفاله که آرزو داشتند او بیاید دستشان را بگیرد!» این کتاب از سوی نشر آموت منتشر شده است. به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) رمان «چهل دخترون» درباره زندگی دختری و پسری به نام «ماهبانو» و «کشتمند» است که دلبسته یکدیگرند. داستان این کتاب از کرمانشاه آغاز میشود، اما با عبور از فراز و فرودهای بسیار قصه، در نهایت به جایی می رسد که این دو جوان عاشق پیشه به روستای «گدووان» در شیراز فرار میکنند. در این رمان ضمن ارائه داستانی از زندگی ماهبانو و کشتمند، شرحی از آداب و سنتهای دو طایفه کرد و فارس بیان شده است. در بخشی از این رمان آمده است: «دخترها سعی میکردند دست کسانی را بگیرند که لباسش از همه قشنگتر بود و دلبربایی بیشتری داشت! دخترهایی مثل شکوفه، دختر حاج سیفاله که آرزو داشتند او بیاید دستشان را بگیرد! یا کتایون، دختر جوان بهرام که حسابی شهری شده بود و امروزی. فاصله ذهنی و طبقاتی، تا نگاه دخترانه آنها هم راه داشت. در این میان، آنهایی که لباسهای ارزان قیمت و کمبها داشتند، بینصیب از حضور در جمع سایر دختران شیکپوش، با بیانصافی تمام کنار گذاشته میشدند! چون کسی دستشان را نمیگرفت و …» از م.آرام کتابهای چون «نسکافه با عطر کاهگل»، «پاییز حافظیه» و «طلسم دلداده» منتشر شده است. همچنین رمانهای «جدال با سرنوشت»، «فصل تاک»، «ماهک»، «دهل»، «غروبهای غریب» نیز از جمله آثار مژگان مظفری است.
من کاتالان نیستم
تماس بگیریدنویسنده: هادی خورشاخیان
نشر: آموت
توضیحات: هادی خورشاهیان که کتاب «من کاتالان نیستم» او تا چند هفته منتشر میشود، گفت: این رمان ساختاری پست مدرن دارد و محور اصلی آن جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و فوتبال است و در آن سه جوان 30 ساله در دورههایی از سالهای انقلاب، دوران جنگ و سالهای اخیر حضور دارند و این رمان در لایههای پنهایی گویای این است که هویت ملی و مذهبی ما دوش به دوش یکدیگر پیش میروند. به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در این کتاب همراه با نگاه به فضای آشفته فوتبال و مافیای مواد مخدر در کشور آرژانتین، ایدهها و ارزشهای ایرانی در دوران جنگ با نگاهی تحسینآمیز توصیف شده است. خورشاهیان درباره این کتاب توضیح داد: این داستان ساختاری پست مدرن دارد و در آن شیوه بینامتنیت به کار رفته است و ارجاعات زیادی به کتاب قبلی من با نام «من هومبولتم» که در سال 1390 به چاپ رسیده، دارد. این نویسنده انقلاب و دفاع مقدس افزود: در این کتاب گوشههایی از فضای شب شعر و جلسات نقد ادبی در سالهای اخیر نیز گنجانده شده است و داستان را دو شخصیت با نامهای «مزدک» و «ایلیا» که خود نماینده موضوعاتی در طول داستان هستند، روایت میکنند. مزدک و ایلیا طرفدارن تیم بارسلونا هستند که با سفر به آرژانتین درگیر ماجرای مافیایی مواد مخدر میشوند؛ در واقع محور اصلی این داستان فوتبال و جنگ است. نویسنده «آلبوم دردسر» در ادامه گفت: 30 سالگی سه شخصیت در دورانهای انقلاب، جنگ و سالهای اخیر و در نسبت با موضوع فوتبال در لایههای پنهانی از این رمان گویای آن است که هویت ملی و مذهبی ما همواره دوش به دوش هم حرکت کردهاند. به گفته خورشاهیان این کتاب 150 صفحه است و از سوی نشر آموت منتشر میشود. «فلسطین و چشمهای بلقیس» نام تازهترین مجموعه شعر خورشاهیان است که به زودی از سوی نشر تکا منتشر میشود. کتاب «آلبوم دردسر» این نویسنده نیز از سوی انتشارات کانون پرورش فکری به چاپ میرسد. «ماه از طناب آه بالا رفت» نیز نام مجموعه غزلی است که دو هفته گذشته راهی بازار کتاب شد.
طلسم دلدادگان
65,000 توماننویسنده: م.آرام
نشر: آموت
توضیحات:«طلسم دلداده» داستان عشق سیاوش(چوپان ایاز خان) و نگار(دختر ایاز خان) است؛ عشقی که با تمام مشکلات پیش رو دوام دارد و از نفس نمی افتد.
این رمان از سوی نویسنده به بسیاری از بزرگان ادبیات داستانی دنیا همچون گابریل گارسیا مارکز، ژان پل سارتر و … تقدیم شده، بازتاب حیات عشق را در این سال های سیاه و غم انگیز به تصویر کشانده است. در این رمان احساس، نفرت، اعجاز و تناسخ، در قالبِ رئالیسم جادویی، به هم در می آمیزد و از میان آن، طلسم دلداده سر بر می آورد. افسانه به واقعیت گره می خورد و عشقی مقدس از آن زاده می شود.
نثر این رمان به سبک رئالیسم جادویی نوشته شده و حاوی یک روایت سه بعدی از شخصیت هایی مکمل همچون نگار و سیاوش است و در کنار آن شخصیت پردازی ها، همذات پنداری ها و سایر عناصر داستان نویسی، به وفور در این کتاب به چشم می خورد. از «م. آرام» پیش از این دو رمان «نسکافه با عطر کاهگل» منتشر و به چاپ سوم رسیده است. این رمان همچنین برنده جایزه کتاب فصل، نامزد جایزه جلال آل احمد و برنده جایزه رمان اول ماندگار شده است. رمان دیگر این نویسنده با عنوان «پاییز حافظیه» نیز به تازگی به چاپ دوم رسیده است.
رز مرا نگه دار
تماس بگیریدنویسنده: پری نرگسی
نشر: آموت
توضیحات:
داستان «رُز مرا نگه دار» نوشته پری نرگسی نیز داستانی است از زبان یک گل رُز که ماجراهای عجیب و غریبی از سر می گذراند تا به دست صاحب خود برسد. «رز مرا نگه دار» نوشته »پری نرگسی» با نگاهی به دنیای جوانان، دغدغه های امروز آنان در قالب رمان را مرور کرده است. نویسنده سعی داشته با تکیه بر مسایل عاطفی و نیز موضوعات اجتماعی روز دنیای جوانان را براساس دغدغه هایشان در قالب این رمان مرور کند.
شهری میان تاریکی
11,000 توماننویسنده: هورناز هنرور
نشر : آموت
توضیحات: قدم هایشان را سنگین تا دم دادگاه برداشتند. هر دو ساکت بودند. به آینده نامعلوم خود فکر می کردند. به چیزهایی که به دست می آوردند و به چیزهایی که از دست می دادند. خود را به جلو می راندند. همه چیز خیلی سریع پیش رفت. چند برگه را امضا کردند؛ چند سؤال و جواب ساده. کار که تمام شد، تنها شناسنامه هایشان بود که هنوز اسم های اضافی را حمل می کرد.»
رمانی اجتماعی درباره ی چهار شخصیت زن است که روایت داستانی آن در هریک از فصل های بیست گانه ی کتاب توسط یکی از شخصیت ها روایت می شود. شخصیت ها در این رمان در ابتدا درگیر زندان درون خود هستند که در پایان، پس از بیرون آمدن از زندان درون خود، به آزادی در اجتماع می رسند. این رمان داستان زندگی زنان در جامعه ی ایرانی را با نگاهی مدرن بررسی می کند.
داستان رمان «شهری میان تاریکی» در فصل پاییز شکل می گیرد و به زمستان ختم می شود. این رمان از زاویه دید زن ها شکل گرفته و مردان نقش مکمل دارند که به شخصیتِ تعبیری، از دیدِ زن تبدیل شده اند.
هر چهار شخصیت اصلی زن در رمان درگیر یک کشمکش درونی هستند که در انتها هرکدام با چالش هایی به شناخت این گره ها دست می یابند، هرچند بعضی از آن ها قربانی تصمیمات خود شده و خواهند شد؛ اما چیزی که در انتها نه به عنوان یک جمع بندی؛ بلکه به عنوان یک آغاز از منِ درونی کاراکترها عاید می شود، شاید مهم ترین نتیجه ای باشد که از ابتدا نویسنده به دنبالش بوده است.»
خواسته گاری
35,000 توماننویسنده: پوران ایران
نشر: آموت
توضیحات:
کتاب «خواستهگاری» نوشته پوران ایران شامل 14 روایت طنزآمیز از ماجرای خواستگاری از نویسنده آن منتشر شد. به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «خواستهگاری» تازهترین مجموعه داستان طنزی است که نشر آموت آن را به قلم پوران ایران منتشر کرده است. این کتاب مجموعهای از 14 داستان به هم پیوسته است که راوی تمامی آنها دختر نوجوانی است که موقعیتهای پیش آمده در امر خواستگاری مردان مختلف از خودش برای ازدواج را به زبانی طنز آمیز روایت کرده است. پوران ایران در گفتگو با خبرنگار مهر با اذعان بر اینکه این اثر نخستین تجربه نویسندگی او به شمار میرود گفت: شاید گفتن این جمله به صلاح من نباشد اما تمامی چهارده داستان این کتاب واقعیت دارد و همه آنها برای خود من اتفاق افتاده است. وی افزود: من عین رویدادی که در چهارده مورد خواستگاری انجام شده از من رخ داده را در این کتاب به زبان طنز نوشتهام. در این مدتبسیاری هم از من پرسیدند که چرا طنز و چرا با خودت این کار را کردهای؟ واقعیتش این است که نمیشود با هیچ نگاهی جز طنز به این آدمها و نوع ابراز محبتشان برای خواستگاری کردن نگاه کرد. این نویسنده افزود: البته داستانهای من با وجود ظاهر طنزشان، بسیار متاثر کننده نیز هستند از این منظر که بسیاری از معیارهای موجود در جامعه برای ازدواج را پیش چشم ما میآورند و چارهای جز نگاه طنزآلود به این رویداد نداریم. ایران تاکید کرد: کتاب بعدی من هم به نوعی در ادامه همین اثر خواهد بود و به سرنوشت زن راوی این داستانها و اینکه در نهایت چه تصیمیم برای خود و زندگیاش میگیرد، میپردازد. ایران در بخشی از داستان نخست این مجموعه مینویسد: ما که همواره بابت گناه شوهر نکردن زیر ذرهبین ملت همیشه در صحنه بودیم و سوگندهای من مبنی بر نداشتن خواستگار به باور کسی نمیگنجید، یکباره دست خداوند در این مدار نمایان شد و از چپ و راست، خواستگارانی برایمان به زعم جامعه، ترشیده پیدا شد که خود مثنوی هفتاد من کاغذ است. اما نه تنها نمیخواهیم شما را از دانستن محروم کنیم، بلکه بر آنیم تا ذره ذره رفتار و کردار و بلکه پندار این عزیزان را بازگوییم تا شما امت همراه، بدانید که ما هم به اندازه خودمان خواهان داشتهایم.
یورت
160,000 توماننویسنده:سید حسین میرکاظمی
نشر: آموت
توضیحات: دشت بیمأمن است، و همین سادهاش میکند. بیغل و غش است، و همین زخم پذیرش میکند. آبای، شخصیت اصلی رمان، نماد نسلی است که در دورهی تزاری- قاجاری و رضا شاهی جنگیده است، رنج کشیده است، و افق در نگاهش چون شعله لرزان.
بروز سنتهای ترکمن و تقابلشان با «آبای» که میخواهد با عشق به «آنا بخت» لحظههای رویایی صحرا را زندگی کند و … صدای دو تاری، و طنین سُمضربههای اسبان تیزرو و تازه نفس…
«یورت» نخستین رمان واقعگرایانه از زندگی مردم ترکمن صحراست و قلمرویی از هستیِ مردان، زنان و دختران ترکمن. خواننده با زندگیِ اندیشه، زندگیِ موقعیت، و زندگیِ رهایی برآمده از تجربه و رویاهای صحرا روبرو میشود. جاذبهی رمان یورت از عشق است، و زندگی اجتماعی و تاریخی ترکمن صحرا را از دوره محمدعلی شاه مخلوع تا تخت قاپوی رضاشاهی بازآفرینی میکند.
چهار زن
110,000 توماننویسنده: محمد اسماعیل حاجی علیان
نشر: آموت
توضیحات: برنده جایزه رمان اول ماندگار ماهی گفت: «میشه رفت توی ایوون؟» دکتر خندید و سرش را پایین انداخت. گفت: «شما هرجایی که بخوابین، می تونین برین.. راحت باشید!» ماهی رفت توی ایوان. عطر یاس امین الدوله همه فضای ایوان را از آن خودش کرده بود. ماهی نفس های عمیق می کشید و سرش را بالاتر می گرفت. توی ایوان قدم می زد که در ایوان خانه روبه رویش باز شد. دختری با موهای وزوزی و تاپ سبز رنگ که کتابی توی دستش بود، آمد بیرون. دکتر سیگارش را می گیراند. دو زن همدیگر را نگاه می کردند که یکی از رو برود و از ایوان برود بیرون، ولی هیچ کدامشان کوتاه نمی آمدند. دکتر که رد نگاه ماهی را دنبال کرد و متوجه موضوع شد، برگشت. پشت به دختر ایوان ایستاد و گفت: «اگه این مزاحم ها رو نداشت، جای خوبی واسه بازیابی انرژی بود» ماهی خندید و گفت: «روشم خیلی بازه، چشم دریده!»
روزگار تفنگ
تماس بگیریدنویسنده: حبیب خداداد زاده
نشر: آموت
توضیحات:
داستان این رمان حول شخصیت فردی با عنوان نعمت می گذرد که جوانی است عاصیِ و اهل دزفول . او وقتی می بیند انگلیسی ها با این سیاست که هرچه مردم گرسنه تر باشند، کمتر عصیان می کنند، گندم هایشان را می خرند و به آتش می کشند، دست به شورش می زند و تفنگ به دست می گیرد و علیه چپاول گران قد علم می کند.
نعمت در ادامه داستان و پس از ازدواج، قول می دهد که تفنگش را به زمین بگذارد ِ اما او نمی تواند آن همه ظلم را تحمل کند، دوباره تفنگ در دست می گیرد و در مقابل قشون انگلیسی به پا می خیزد.
به گفته نویسنده این رمان «نعمت علایی» در روزگار تفنگ شخصیتی حقیقی است که یک قرن پیش با انگلیسی ها و آمریکایی ها جنگید و روزگاری از سردشت و شهیون تا دزفول زیر سم اسب های او و یارانش بود که غیرتمندانه از ناموس این مردم دفاع کردند و در این راه جان دادند و به همین خاطر رمان «روزگار تفنگ» داستان یکی از سَمبل های مبارزاتی جنوب ایران علیه بیگانگان است.
حبیب خدادادزاده در این رمان، این شخصیت تاریخی را از پس غبار سالیان بیرون کشیده و به مدد کلمات باردیگر زنده کرده است.
از ورای روزگار تفنگ، به آسانی و زیبایی می توان به یک قرن گذشته دزفول سفر کرد و دیدنی هایی دید که یقینا تا مدت ها از ذهن خارج نخواهد شد.
پیله تنهایی عشق
تماس بگیریدنویسنده: فاطمه موسوی
نشر: آموت
توضیحات: رمان «پیله تنهایی عشق» اثر فاطمه موسوی منتشر شد. نویسنده این رمان تبیین جایگاههای مختلف زنان در جامعه را دغدغه خود در انتشار این کتاب میداند. به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رمان «پیله تنهایی عشق»، به تازگی از سوی نشر آموت منتشر شده است. نویسنده در این رمان سعی دارد تا با به کارگیری زبانی ساده و صمیمی، مخاطب عام را با خود همراه کند. در این اثر از جملات عامیانه زیادی استفاده شده و نوع روایت، اول شخص است. شخصیتهای محوری در این کتاب زنانی هستند که در موقعیتهای شخصیتی و اجتماعی متفاوت، به تجربیاتی دست مییابند. موسوی درباره محور کلی رمان «پیله تنهایی عشق» گفت: زنان باید بدانند در موقعیتهایی مانند مادر بودن، همسر بودن یا دختر بودن باید چگونه باشند و همواره از قدرتهای درونی خودشان کمک بگیرند. وی افزود: من نسبت به ترسها و ضعفهای برخی آدمهای ضعیف پیرامون ترحم نمیکنم، بلکه از آنان دوری میگزینم؛ چرا که فکر میکنم مسوول همه ترسها و ضعفها خود انسانها هستند. موسوی تصریح کرد: ما فقط در ظاهر حضرت فاطمه (س) را اسطوره میدانیم؛ در حالی که از قدرتمند بودن این بانو در زندگی فردی و اجتماعیاش کمتر الگو میگیریم. من اصطلاح «شیر» بودن را که برخی اوقات درباره یک زن به کار میبرند، خیلی دوست دارم و اعتقاد ندارم زنان باید مانند برخی زنان زمان گذشته در مطبخها، پنهانی با دامنشان اشکهایشان را پاک کنند. رمان «پیله تنهایی عشق» اینگونه آغاز شده است: «امروز صبح با صدای همسایه بالایی از خواب بیدار شدم. باز این زن و شوهر مثل سگ و گربه به هم پریدن. صد دفعه به بابا گفتم اینارو جواب کن؛ ولی اون میگه: «به تو ربطی نداره، هر وقت شوهر کردی، برام تعیین تکلیف کن» او هیچ وقت به فکر کسی نیست. به ساعت نگاه کردم ساعت نه صبح بود.»
پریباد
225,000 توماننویسنده: محمدعلی علومی
نشر: آموت
توضیحات: پریباد، داستان شهری است که یکدفعه و ناغافل در یک شب ناپدید شدهاست. راوی میگوید «هیچ قصهگویی ندیده بودم که قصه پریباد را کاملا بداند. شهری بوده انگار به نام پریباد که یک شب محو میشود و یا طوفان آن را میبرد و شاید برعکس، طوفان، شهری را میآورد به نام پریباد. بعضی میگفتند ساکنانش دیو بودند. در قصهها مکانش را حدود ایزدخواست در اطراف یزد میدانند و در روایتهایی، کنار جبار بارز، حدفاصل بم با نرماشیر. زابلیها هم میگویند این شهر کنار شهر سوخته بوده است.»
در ادامه داستان، «پیر ویس» ماجراهایی حیرتانگیز از شهر «پریباد» حکایت میکند. ماجراهای عجیب و غریب که آنها را از پدرش و او از پدر خود و او نیز از پدر خود یعنی مهرک، پسر میرزا فرجاد شنیده بود. خانمش هم هرچه را درباره پریباد و مردمش و ماجراهای شهر از پدر و مادر و پدربزرگهایش شنیده، بدون مضایقه، تعریف میکند.
حکایت ماجراهای حیرتآور و عجیب و غریب پریباد، غیر از قصوی بودن خود ماجراها، پاسخی هم هستند بر اینکه قصهها در جهان جدید نمردهاند: «پریباد که قصه نیست، نبود. شهری بود که محو شد؛ ناغافل در یک شب دود شد و رفت هوا …»
نویسنده «پریباد» ، این رمان را رمانی زنانه خوانده و میگوید: «پریباد» رمان زنانهای است؛ چون آناهیتا و نماد زن در فرهنگ ایران نقش مهمی دارد.
پریباد، داستانی اسطورهای و خوشخوان دارد که با نگاه به تاریخ معاصر ایران و اسطورههای ایرانی نوشته شده. از علومی، پیش از این دو رمان «سوگ مغان» و «خانه کوچک» در نشر آموت منتشر شده است.
سوگ مغان
73,000 توماننویسنده: محمد علی علومی
نشر: آموت
توضیحات: راوی «سوگ مغان»، که به نظر می آید دچار ناراحتی شدید روانی شده است، به توصیه روانکاو به زادگاهش «بم» می رود تا شاید در آنجا به آرامش برسد. همزمان با سفر، تعدادی از نشانه های رمزی ترسناک شروع می شوند. درویشی بیابانگرد و مارگیر که در کوزه قدیمی خود دست بریده ای را حمل می کند و.. راوی داستان در سفر خود به مکانی ماقبل تاریخ می رسد و در آنجا با موجودی اهریمنی آشنا می شود. در «بم» راوی سوگ مغان با دوستان خود از ستمهای مکرر کسانی مثل اسکندر و آغا محمد خان و اربابان محلی صحبت می کند و هر بار در فاجعه های بزرگ، راوی، مغان را می بیند که با آدابی خاص و اندوهی فراوان سوگوار هستند.
بلقیس سلیمان: جد این کتاب و کتاب هایی از این دست، رمان «بوف کور» صادق هدایت است. نویسنده ای هست که از جهان اطرافش می نالد و می خواهد آنچه بر سرش گذشته را برای سایه اش تعریف کند. راوی سوگ مغان نیز مانند قهرمان بوف کور از پنجره خانه اش این پیرمرد را نگاه می کند. به قول فوئنتس، هیچ اثری یتیم نیست و با یک رمان پیش از خودش نسبت دارد.
دکتر امیرعلی نجومیان: این رمان پر از نمایش زشتی ها و افسردگی ها و جنون و وحشت است اما ناگهان در آخرین فصل از زیبایی ها می گوید و تلاش می کند از تلخی ها کم کند بگوید که زندگی زیبایی هایی هم دارد. این در پایان خواننده را دچار شوک می کند زیرا خواننده ای که تا اینجا با جوهره وحشت روبه رو شده است. به فضای تازه ای می رسد.
دایره سرخ
180,000 توماننویسنده: عبدالرحمان اونق
نشر: آموت
توضیحات: دایره سرخ رمانی است با زمینه تاریخی که زندگی و درگیریهای ترکمن های قوم تکه در زمان سلطنت ناصرالدین شاه را به تصویر می کشد.
در معرفی این رمان می خوانیم:
«جبار یک چشم، راهزن بی رحم ترکمن در صدد جذب حاجی مراد، جوان جنگجوی شجاعی است که به خاطر کشته شدن پدرش بر خلاف خانِ ترکمن ها برای خودش سپاه درست کرده است اما ایل و تبار حاجی مراد با جبار یک چشم خصومت دیرینه دارند. در این بین حاجی مراد دلباخته ی جرن، تنها دختر جبار شده است. جبار از این فرصت استفاده می کند اما لشکر کشی سپاه خراسان و جنگ ناخواسته مسیر دیگری را پیش روی این دو جوان قرار می دهد که …»
این رمان نیز مثل رمان های دیگر اونق پر از ماجرا و حوادث پیچیده ای است که خوانندگان را تا آخر قصه با خود همراه می کند.
عبدالرحمان اونق متولد 1339 در ترکمن صحرا از نویسندگان مطرح این سال هاست. بعضی از آثار منتشر شده او عبارتند از: قصه های ترکمن (مجموعه داستان)- سورتیک(مجموعه داستان)- در عمق شبهای تار (رمان نوجوان)- چوپان کوچک (رمان نوجوان)- راز خایر خوجه (رمان بزرگسال)- آوای صحرا (رمان بزرگسال)- حماسه گوراوغلی (رمانس)- سماجت (مجموعه داستان ترجمه از ترکمنستان). همچنین رمان رازخایر خوجه و آوای صحرا جایزه جشنواره معلم کشور را در سالهای 81 و83 دریافت کردند. به سفارش شبکه ی 2 از روی کتاب سورتیک فیلم تلویزیونی ساخته شد.
در بخشی از رمان «دایره سرخ» می خوانیم:
«هیچ کدام حال خوشی نداشتند و حاجی مراد بدتر از همه، از همان لحظه ای که فهمید اِسن به جای خود کس دیگری را به خیوه فرستاده حالش گرفته تر شد. از بابت جِرن اما نمی دانست خوشحال با شد یا ناراحت، با اینکه نگرانش بود اما تا می دیدش خوشی غریبانه ای که بعد از آشنایی با او پدید آمده بود درونش را به آشوب می کشید. با تمام این احوال ظاهرش را حفظ می کرد تا کسی متوجه آنچه که در دلش می گذرد نشود. اما تا تنها می شد فقط جِرن بود که جلو چشمش می آمد. با بهانه یا بی بهانه خودش را از دیگران جدا می کرد تا به او فکر کند. گاهی البته خودش را تشر می زد “تو چه ات شده حاجی مراد؟ یعنی عشق اینقدر قدرت داره که تو را از همه چیز و همه کس بیزار بکنه؟ نه، تو قوی تر از این حرفهایی…تو حاجی مرادی، تو که اینقدر ضعیف نبودی؟!”
نهیبی که بر خود می زد برای چند لحظه تاثیر می کرد. بعد چوب بر می داشت و اسم جِرن را روی خاک می نوشت، آنقدر که دستهایش خسته می شدند. بعد انگار که اسم مقدسی را نوشته باشد تا مدتها به آن خیره می ماند و اگر کسی سراغش نمی آمد پاکشان نمی کرد. طوری که گاهی از دست کسی که مزاحم خلوتش شده عصبانی می شد. هرچند بعد عذر خواهی می کرد اما این دلیل نمی شد که دوستانش نگران او نباشند.
سواران اما در سکوت و خفا، پشت تپه های بلندی که آنها را ازقشون جدا می کرد اطراق کرده بودند…»
رک و پوست کنده
تماس بگیریدنویسنده: آسیه جوادی
نشر: آموت
توضیحات: «رک و پوست کنده» شامل یادداشتهای مطبوعاتی و روزانه آسیه جوادی (ناستین) است که در کمتر از یک سال به چاپ سوم رسیده است. ناستین در 54 یادداشت روزانه خود در این کتاب با زبان شوخی و طنز و نگاهی بیطرفانه، به طرح مسائل و دغدغهها و مشکلات دنیای زنان پرداخته است. استفاده از پسوند «…های ما زنان» مانند توقعهای ما زنان، آزارهای ما زنان، الفتهای ما زنان، تبعیضهای ما زنان و… نشان از نگاه منسجم و خط سیر مشخص اوست. در بخشی از متن این کتاب میخوانیم: «اگر مردان میدانستند که دل زنان چه آسان نرم میشود، این همه دعوا و طلاق نبود. گاهی یک شاخه گل و از آن مهمتر نگاهی یا جملهای بهموقع میتواند کار گردنبند گرانبهایی را بکند که شاید هرگز به گردن آویخته نشود. نمیفهمم که چرا برای آنها (مردان) راحتتر است از پول مایه بگذارند تا احساساتشان…»
بهانهای برای ماندن
تماس بگیریدنویسنده: حسن کریم پور
نشر: آموت
توضیحات: «پدرم، زاهدان یک مزرعه کوچک و یک باغ داشت که با همان، زندگی ماها رو که دو برادر و سه خواهر بودیم می گذروند. من از همون دوران نوجوونی دوست داشتم ناخدای کشتی بشم، چون اغلب در تابستون که مدرسه ها تعطیل می شد می رفتم چاه بهار نزد داییم. از اونجا بود که به دریا علاقمند شدم. کلاس ششم ابتدایی رو که تموم کردم داییم خدا بیامرز منو گذاشت تو کشتی ناخدا خورشید.»
وقتی حسن کریم پور اولین رمانش به نام «درماندگان» را می نوشت اصلا گمان نمی کرد به زودی یکی از رمان نویسان سرشناس بشود. درماندگان در سال 1357 روانه بازار کتاب شد و از استقبال نسبی بر خوردار شد. اما رمان دومش ورق را برگرداند و او را بر سر زبان ها انداخت. «باغ مارشال» دومین رمان حسن کریم پور تاکنون بیست و هفت بار تجدید چاپ شده است و در آینده از سوی انتشارات پنگوئن در انگلستان منتشر خواهد شد. استقبال از این رمان چنان بود که کریم پور شماره های دوم و سوم این کتاب را هم نوشت.
از آن زمان تاکنون کریم پور رمان های بسیاری نوشته است. هر چند سایر رمان هایش همچون باغ مارشال برایش شهرتی افزون تر نیاورد اما تمامی نوشته هایش خوانده شدند و حتی به چاپ های هفتم و هشتم رسید.
وی خواننده های بسیاری پیدا کرد و مخاطبانی که دائم منتظر منتشر شدن کارهای بعدی او هستند.
خوابی در هیاهو، نقشی بر تصویر دیگر، خیال عشق، وسوسه خانه مادربزرگ، باغ رویاها، من محکوم می کنم، کیش گم کردکان، مرهمی بر زخم کهن، ازدیاری به دیار دیگر و آن سوی نیزار رمان های دیگر حسن کریم پور است. موضوع اغلب رمان های کریم پور مسائل عاشقانه و خانوادگی است. موضوعاتی که رمان های عامه پسند همواره درباره آن پرداخته اند.
کریم پور، درباره این رمان می گوید: تا به حال داستان های زیادی درباره روابط میان زن و مرد نوشته شده، ولی به رابطه عاطفی که ممکن است میان یک خواهر و برادر وجود داشته باشد، کمتر پرداخته ایم.
کریم پور گفته است فیلمنامه روزی روزگاری را نوشته و به تلویزیون فروخته و برایش خیلی هم مهم نیست که نامش پای این فیلنامه نیست. با این حال کریم پور برای هیچ کدام از رمان هایش جایزه خصوصی و دولتی نگرفته است. خود وی درباره این موضوع می گوید: این که جوایز به آثار من نپرداخته اند، شاید به دلیل این باشد که آن طور که باید، تبلیغ نشده است و ضمن این که خودم هم دنبال این چیز ها نرفته ام و برایم مهم این بوده است که آثارم را تألیف کنم و به دست مخاطبانم برسانم.
بهانه ای برای ماندن، حکایت عشق و فداکاری خانواده ای است که برای درکنار هم ماندن از هیچ تلاشی فرو گذار نمی کنند. آنها با مشکلات فراوانی رو به رو می شوند.
کریم پور، درباره این رمان می گوید: تا به حال داستان های زیادی درباره روابط میان زن و مرد نوشته شده، ولی به رابطه عاطفی که ممکن است میان یک خواهر و برادر وجود داشته باشد، کمتر پرداخته ایم.
در این رمان خانواده ای از فقر به ثروت و خوشبختی می رسد، به گونه ای که شاید برخی خوانندگان پایان این کتاب را مبتنی بر تبعات حسن نیت این خواهر و برادر نسبت به یکدیگر تلقی کنند.
داستان در یک قهوه خانه آغاز می شود و هر کدام از شخصیت های داستان در بخش های مختلف از زبان خود ماجرا را بیان می کند. این رمان به شیوه رئالیستی نوشته شده و از هر گونه پیچیدگی های نوشتاری و روایتی پرهیز می کند. حال و هوای این رمان حال و هوای سیستان و بلوچستان است که مملو از فضاهایی بکر است. این رمان شامل ده فصل است.
گفتنی است که رمان « دختر بویر احمدی» تازه ترین رمان این نویسنده توسط نشر آموت منتشر خواهد شد.
«دوست داشتم همان روزهای نخست پیروزی به ایران بر می گشتم اما تا باغ و باغچه و آپارتمان و لنج را تبدیل به پول می کردم، زمان زیادی می طلبید. آنچه برایم عجیب بود اینکه دسته دسته از ایران به خارج از کشور فرار می کردند و بر عکس من سابقه دار فراری با چه ذوقی و شوقی عازم ایران می شدم.»
خانه کوچک
تماس بگیریدنویسنده: محمدعلی علومی
نشر: آموت
توضیحات:امیر که از تغییرات جدید به شوق آمده بود با کمی خجالت از علی و منیژه پرسید: می شود خانه کوچکی داشته باشم؟
بی تردید برای امیر، آن خانه کوچک، مامن و پناهگاه عاطفی زخمی او بود. در کنار منیژه. بی هیچ تردیدی، خانه کوچک، تبدیل به قصری رویایی می شد. چنان قصری که در هر گوشه و کنار آن، باغی از رویاها، باغی از گلهای درخشان و عطرآگین، با چشمه سارانی از آفتاب و آب و بلور می رویید و می درخشید و بی شک، با امیری تازه و سرفراز، رهید از دام دیو اعتیار و با حضور منیژه ای که تصور و تجسمی از مهر و مهربانی آناهیتا بود. همان خانه کوچک، خانه ای نمونه می توانست باشد اگر…
پسران گل
تماس بگیریدنویسنده: فریبا کلهر
نشر: آموت
توضیحات: در یادداشت ناشر درباره این رمان آمده است: «دختر جوانی گردنبندی از کلمه ها به گردن آویخته بود که همه از زیبایی اش خیره مانده بودند. پسر جوانی داشت با جمله های آشنا برای همه ماهی می گرفت تا به دختر جوان برسانندش. مادری نوزادش را با ترانه ها آ رام می کرد و همه دست به چانه زده بودند و نگاهش می کردند. پدری بسته های کلمه را جابه جا می کرد تا جمله ای پیدا کند و همه در آن پیدا باشند. پیرمردی دست کرده بود توی جعبه خاطرات و کلمه هایی را می گفت که برای همه جمع کرده بود. مادربزرگ جعبه جادویی اش را باز کرده و قصه هایی را می گفت که همه دوست شان داشتند. همه فریبا کلهر را می شناسند که برای همه می نویسد؛ کودک و نوجوان و جوان و میانسال و پیر؛ زن و مرد.»
یک پرونده کهنه
86,000 توماننویسنده: رضا جولایی
نشر: آموت
توضیحات: پنج نفر بودند: یک سرهنگ ستاد، یک سرگرد فراری، یک سروان اخراجی و دو نفر شخصی. دور یک میز گرد قدیمی با چند صندلی لهستانی و یک چراغ سقفی حبابدار که نور اندکی به اتاق میپاشید. پردهها را کشیده بودند. نمیدانستند که بیرون برفریزی شروع به باریدن کرده. زمستان سختی بود. دایم برف میبارید. همهجا یخ زده بود، حتی شاخههای درختان یخ زده بودند و از آنها قندیلهای بلورین آویزان بود. هرشب چند پرنده یخ میزدند وزیر شاخهها میافتادند، اما کسی به آنها نگاه نمیکرد…
نفرین سرخ
15,000 توماننویسنده: مینا یکتا
نشر: آموت
توضیحات: روزنامه دنیای اقتصاد (محمد غلامی پور): رمان نفرین سرخ نوشته مینا یکتا یكی از كتابهایی است كه چندی پیش وارد بازار شد و مورد استقبال رمان خوانان قرار گرفت و به چاپ دوم رسید. این كتاب در 5 فصل نوشته شده است و در پنج مقطع زمانی پیش از تولد، تولد، 7 سالگی، 14 سالگی، 21 سالگی و 28 سالگی از شخصیت اصلی داستان را در بر میگیرد. به بهانه انتشار این كتاب با مینا یکتا نویسنده این رمان به گفتوگو نشستیم. رمان نفرین سرخ با وجود ماجراهای زیادی كه در كتاب اتفاق میافتد در انتها انسان را سرشار از حس تلاش و باور معرفی میكند. آیا برای القای این حس عمدی داشتید؟ داستان درباره دختری است که طرد شده و آرزویش پذیرفته شدن توسط افراد جامعهاش است و دردناکتر از همه اینکه حتی پدرش هم او را شوم و نفرین شده میداند. قیم دختر زنی جوان و تحصیلکرده است و دختر یک حکیم محلی بوده و بهخاطر رویای پدرش چندسالی را در شهر درس خوانده است. او تصمیم میگیرد برای آنکه پریگل (شخصیت اصلی) بتواند با مشکلاتش کنار بیاید و آنها را بپذیرد افق دیدش را گسترده کند و او را برای رسیدن به هرچه میخواهد قوی سازد. برای همین از او میخواهد یک کلمه را پیدا کند که به تمام کلمات دیگر معنا میبخشد به کلماتی مثل عشق، ایمان، آرزو و… این كلمات آموختنی هستند؟ احتمالا زندگی به خیلی از خوانندههای شما این کلمه را آموخته است. همانطور که پریگل این کلمه را از پس زندگی پر فراز و نشیبش پیدا کرد. فقط گاهی ارزش این کلمه را فراموش میکنیم و قصد من تنها یادآوری ارزش عمیق این واژه بود. چیز جالبی که در کتاب شما نظر من را جلب کرد گذر فصول در هر بخش بود. دلیل خاصی داشتم. در کتاب فصل اول بهار است و بعد تابستان، پاییز و زمستان و در نهایت به بهار بر میگردیم. این چرخه واقعی زندگی است. البته هر فصل زیباییهای خاص خودش را دارد و تلاش کردم آنها را در داستانم منعکس کنم تا خوانندهها از فخر فروشی طبیعت لذت ببرند. چرا در فصل چهارم در قسمتی نوشتهاید که هرگز بعد از پاییز، بهار نمیآید. اگر پاییز را نشانه سختی و برهنگی برای درختان در نظر بگیریم میبینیم که با وجود التماس آنها با دستهای برهنه، بازهم خداوند به آنها شاخ و برگ سبز نمیدهد زمستان را برایشان میفرستد اما درختان هرگز تسلیم نمیشوند و به محبت خدا ایمان دارند. ایمان دارند که خداوند بهار را برایشان خواهد فرستاد. گاه ما انسانها هم از دعا کردن خسته میشویم و تسلیم افکاری میشویم که شیطان به ما القا میکند درحالیکه باید از اجابت نشدن دعایمان بدانیم که این زمستان ماست و بعد از آن حتما بهاری خواهد بود اگر تسلیم نشویم. قضیه كتاب بیجلد كه به آن اشاره میكنید چیست؟ تمام جذابیت کتاب بی جلد معرفی شدن تدریجی آن است. فقط همین قدر بگویم که کتابی است که پریگل نویسندهاش را نمیشناسد و خواندن و نوشتن را از روی آن میآموزد و در نهایت مسیر زندگیاش را از روی مطالب آن کتاب پیدا میکند. کتاب نفرین سرخ درباره یک دختر سرخ چشم است که با ماجراهایی روبهرو میشود وسعی میکند آنها را حل كند. داستان پر از فرازونشیبهای زندگی این دختر است. گاه تا حدودی موفقیت کسب میکند و در بعضی برههها شکست میخورد تا بالاخره راز ایستادن در برابر مشکلات را یاد میگیرد. داستان یک پایان باز دارد و خواننده هرطور که دوست دارد داستان را در ذهنش تمام میکند. مثل اینكه این کتاب تجربه اول شما هم بود. درست است؟ بله نفرین سرخ کتاب اول من است و از آنجا که محتوای آن نیاز به تحقیق و بررسی داشت نوشتنش برایم زمان زیادی طول کشید. طرح داستان که مختصری از آغاز تا پایان داستان است یکسال زمان برد و دوسال صرف نوشتن خود کتاب شد. در کتاب حرفهایی درباره سرنوشت زده شده است. آیا قصد داشتید تعیینکننده سرنوشت را معرفی کنید؟ نه، اصلا. تمام تلاشم را کردم که داستان فقط حالت روایتی بگیرد. تمام تلاشم، تعریف کردن داستان زندگی یک انسان متفاوت بود، البته شخصیت اصلی تفاوت جسمانی داشت ولی خوب تفاوتهای دیگری هم هست که به گونهای میتواند آنها را هم شامل شود. کتاب نفرین سرخ نقل یک داستان است که شخصیت اصلی آن به دنبال راهی برای رسیدن به آرامش و پذیرفته شدن توسط مردم جامعهاش است. تعیینکننده سرنوشت در این داستان برای هر فرد بسته به باورهایش میتواند متفاوت باشد. ایده داستان را از كجا گرفتید؟ ایده این داستان را من در سن نوزده سالگی داشتم و از بیست سالگی شروع به پرداخت طرح آن کردم. از نظر من این سن کمی است و شاید نمادین حرف زدن در آن سن و سال چیز معمولی باشد و اینکه چرا شخصیت اصلی یک دختر است بیشتر به خاطر جنسیت خودم است. مسلما به خاطر مشابهت جنسیتی پرداخت و شخصیتسازی برایم راحتتر است و این در کتاب اول که نوشتن آن پر از استرس است یک نکته مثبت به حساب میآید. چرا استرس ؟ خب مسلما هر کار برای اولین بار دغدغههای خاص خودش را دارد. در فضای داستان از جنگل، کوه، صدای رودها و… صحبت کرده اید؟ بهتر نبود فضای ملموستر و نزدیكتر به جامعه را انتخاب کنید؟ من فکر میکنم نکته قوت کار من همین فضا باشد.به اندازه کافی در زندگی روزمره با ماشینها و صدای بوق هایشان، شلوغی و آلودگی سرو کار داریم. حداقل زمانی را که برای مطالعه میگذرانیم در فضای روح نواز طبیعت باشد. برای ما شمال نشینان جنگل لذتبخشترین تفریحگاه است، خواستم این لذت را با ساکنان سایر شهرها قسمت کنم.
دخترم، عشق ممنوع!
تماس بگیریدنویسنده: شهلا آبنوس
نشر: آموت
توضیحات: محور اصلی این رمان درباره وضعیت اجتماعی و فرهنگی برخی اقشار جامعه ایرانی در دهه 60 و برخی موضوعات حاشیه جنگ و نیز تقابل زندگی شهری با روستایی است.
در خلاصه داستان نیز می خوانیم: فرزانه، دختری با خاطرات شیرین کودکی، به همراه خانواده اش از روستا به تهران می آید. خانواده فرزانه بسیار سنتی است و پدر و مادرش به دلیل تلاش فراوان برای تربیت فرزندان شان زبان زد خاص و عام هستند. در همین احوال، دانشجویی برای زندگی با خانواده فرزانه، وارد زندگی آن ها می شود. عشق بین فرزانه و دانشجوی تازه وارد، زندگی خانواده این دختر جوان را وارد درگیری عجیبی می کند. هیچ کدام از اعضای خانواده با این عشق موافق نیستند.
شهلا آبنوس، نویسنده، درباره رمانش می گوید: در رمان، تقابل فرهنگی زندگی شهری با روستایی در قالب داستانی عاطفی درباره دختر و پسری جوان بیان شده است. در میان برخی از خانواده های ایرانی در دهه ای که درباره آن نوشته ام، دختران حق اظهار نظر نداشته اند و در حالی که پسران خانواده به راحتی خواسته های خود را بیان و اجرا می کردند؛ ولی این حق طبیعی به دختران داده نمی شد.
سی سا سیاوش
7,000 توماننویسنده: فریبا کلهر
نشر: آموت
توضیحات:
دختر جوانی،گردنبندی از کلمه ها به گردن آویخته بود که همه از زیبایی اش،خیره مانده بودند.
پسر جوانی،داشت با جمله های آشنا برای همه ماهی می گرفت تا به دختر جوان برسانندش.
مادری،نوزادش را با ترانه ها آرام می کرد و همه دست به چانه زده بودند و نگاهش می کردند.
پدری بسته های کلمه را جا به جا می کرد تا جمله ای پیدا کند و همه در آن پیدا باشند.
پیرمردی،دست کرده بود توی جعبه خاطرات و کلمه هایی را می گفت که برای همه جمع کرده بود مادر بزرگ جعبه جادویی اش را باز کرده و قصه هایی را می گفت که همه دوستشان داشتند.
همه (فریبا کلهر) را می شناسند که برای همه می نویسد کودک و نوجوان و جوان و میانسال و پیر زن و مرد.
آیدا میدود
33,000 توماننویسنده: سمیه فرهمندیان
نشر: آموت
توضیحات:
کتاب حاضر دربردارندة رمانی ایرانی و ماجرای زندگی دختری امیدوار و شاداب اما بیمار به نام «آیدا» است. «آیدا» مبتلا به بیماری «ژیوانیسم» (غول آسایی) است و قدش بسیار بلند است؛ امّا از مبارزه دست نمی کشد. او با وجود مشکل جسمانی، گام در راه مارتن می گذارد و ثابت می کند که انسان در حین مبارزه، اگر جزو بهترین ها نباشد، می تواند دریافت خودش را از فضای پیرامون داشته و زندگی خود را با معنا و مفهوم سازد. کتاب با هدف انتقال مفاهیمی چون امیدواری، پایداری و مقاومت در برابر مشکلات و زندگی پرمعنا تدوین شده است.
پرتقال خونی
155,000 توماننویسنده: پروانه سراوانی
نشر: آموت
توضیحات: کتاب «پرتقال خونی» اثر «پروانه سراوانی» است. این اثر اولین رمان این نویسنده است که موفق به کسب جایزهی رمان اول ماندگار شده است. پرتقال خونی، شرح خم و راست شدنهای ستون یک خانواده است. خانوادهای سنتی که افراط در یکبعدی نگریستن به زندگی، سبب عصیانگری اعضای جوان آن میشود. در معرفی این رمان میخوانید: «پرتقال خونی داستانی عاشقانه نیست، اما عشق عنصر اصلی آن است. عشقی مادرانه که نازلی را به آنسوی مرزها میکشاند تا برای فراهمکردن آسایش پسرانش، تن به خطر بسپارد و تا مرز مرگ و زندگی پیش برود. نازلی دلال اجناس دستدوم ثروتمندان است. او با داشتن همسری منفعل و بیاراده تصمیم به ادارهکردن خانوادهاش گرفته و با وجود مخالفتهای افراطی پدرشوهری سلطهجو، یک بوتیک لباس را نیز اداره مینماید. تصادف و خانهنشینی او را در باغ پرتقال خانهنشین کرده، جایی که نازلی از کودکی از آن متنفر است. باغ برای نازلی هیولایی ماده است که باید برایش پول خرج کنی. زندگی مرتاض وارانهی خانه پدری و همسر، او را از باغ و مسائل جانبی مربوط به باغ متنفر کرده است. خانهنشینی و مسئولیتهای اجباری نازلی در باغ، باعث ایجاد تغییراتی در نگاه نازلی به باغداری میشود اما…» این کتاب را «نشر آموت» منتشر کرده است.
شومینه خاموش
تماس بگیریدنویسنده: آلاله سلیمانی
نشر: آموت
توضیحات: رمان «شومینه خاموش» نوشتهی «آلاله سلیمانی» است. این رمان با روایت داستانی عاشقانه، به رابطهای عاطفی میان دو فرد از دو طبقهی اجتماعی متفاوت میپردازد. در توضیح پشت جلد کتاب آمده است: «در توضیح پشت جلد کتاب آمده است: «وقتی نشست کنار دستم و در ماشین را بست، تمام احساسهای خوب دنیا را ریخت توی دلم. میترسیدم یک وقت یک اتفاق عجیبی بیفتد و این لحظهی خوب تمام بشود. یک عالمه اتفاق که اصلا دلم نمیخواست بهشان فکر کنم. یک عالمه اتفاق که بعضیهاشان اصلا عجیب هم نبود، مثل رسیدن. رسیدن میتوانست این لحظهی خوب را تمام کند. نگاهم کرد. لبخند زد و گفت: خوبی؟ (از متن رمان) رهام پسر سرایدار باغ اسفندیار وهابزاده، یکی از ملاکین بزرگ است. پدر رهام با دلایل نه چندان موجه همیشه او را از روبهرویی با خانوادهی وهابی منع میکرده تا اینکه یک روز طی یک حادثهی اسبسواری، شوکا برادرزادهی اسفندیار او را میبیند و نسبت به او کنجکاو میشود. رهام از بچگی شوکا را میدیده و برای خودش خیالبافی میکرده، اما از آن روز به بعد ماجرا فرق میکند.» کتاب حاضر را نشر «آموت» منتشر کرده است.
رک و راست بگم
تماس بگیریدنویسنده: آسیه جوادی
نشر: آموت
توضیحات:کتاب «رک و راست بگم؟» که به تازگی از سوی نشر آموت منتشر شده است، ادامه منطقی کتاب «رک و پوست کنده» به شمار می رود اما در این کتاب جدید سعی کرده ام عمیق تر و پخته تر به مسایل مربوط به زنان بنگرم.
وی افزود: تنوع مضمونی کتاب «رک و راست بگم؟» از کتاب قبلی ام بیشتر است. به گمانم زن ها انسان هایی هستند که نسبت به مردان به شکلی جزئی نگرانه تر با مسایل ریز و درشت زندگی برخورد و برخی از جزئیات را که مردها نمی بینند بهتر درک می کنند. من در این کتاب سعی کرده ام به پشت صحنه حوادث زندگی بپردازم که همانا بررسی اندیشه و زندگی زنان ایرانی است.
این نویسنده اضافه کرد: کتاب من خصوصیات زنان ایرانی را بهتر و بیشتر روشن می کند. پس از اقبال قابل توجهی که به کتاب «رک و پوست کنده» شد و به چاپ سوم رسید و طرفداران زیادی هم داشت ترغیب شدم که ادامه آن کتاب را بنویسم. این کتاب آن زمان ها در روزنامه ها منتشر می شد اما در هر حال پس از نوشتن این کتاب قصددارم به دغدغه اصلی ام یعنی قصه و قصه نویسی بپردازم.
نظر محمود دولت آبادی
محمود دولت آبادی نویسنده رمان 10 جلدی «کلیدر» و صاحب آثاری چون «جای خالی سلوچ» و «روزگار سپری شده مردم سالخورده» درباره جلد پیشین این مجموعه در مطبوعات ایران می نویسد: «این کتاب کتابی است صمیمانه و نکاتی را بازگو می کند که احتمالا بسیاری از زنان از گفتنش واهمه دارند و متشکل است از یادداشت هایی که اغلب به لبه های داستانی هم جا به جا نزدیک می شود. به عنوان مثال در بخش «پز دادن ما زن ها» که نوشته ای است بدون رودربایستی و آینه ای است برابر چهره اکثریت زنان در لایه های پایین از طبقه متوسط توصیفات، کاملاً صریح و صمیمانه هستند و یکی از بهترین صحنه های داستانی اش صحنه ای است که زن با همسرش می رود برای گذراندن یک روز خوب و هر دو بر خشکی کف رودخانه می نشینند، بی آن که در طول روز کلامی با هم سخن بگویند.»
از ناستین جوادی همچنین کتاب های «کارد زدن به گوجه فرنگی»، «رک و پوست کنده» و «تمشک های نارس» منتشر شده است. وی همسر جوادی مجابی، شاعر، داستان نویس و نقاش ایرانی است.
قصه های یک دقیقه ای
تماس بگیریدنویسنده: فریبا کلهر
نشر: آموت
توضیحات: فریبا کلهر مجموعه «قصههای یک دقیقهای» خود را که پیش از این در سه مجلد تالیف شده بود، در قالب یک مجلد از سوی نشر آموت منتشر میکند. فریبا کلهر در گفتگو با خبرنگار مهر از انتشار مجدد داستانهای یک دقیقهای خود یک دهه پس از انتشار آن خبر داد و گفت: «داستانهای یک دقیقهای» مجموعهای از داستانهای من بود که در سال 78 در ماهنامه سروش کودکان منتشر میشد و مخاطب عام داشت. در واقع این داستانها با اینکه در ظاهر کودکانه بودند، اما تم کودکانه نداشتند و والدین هم قادر به خوانش آن بودند. وی ادامه داد: نشر حنانه در همان سالها دو جلد از این داستانها شامل هر مجلد 40 داستان را منتشر کرد و جلد سوم از آن هم علیرغم آماده انتشار شدن، در نهایت راه به انتشار نبرد. البته 40 داستان اول آن در همان سالها در 12 جلد کوچکتر چاپ شد که هر کتاب از آن نیز شامل 7 قصه بود. کلهر افزود: اما زمینه برای تجدید چاپ آن فراهم نشد. در نتیجه تصمیم گرفتم که امسال تمام آن داستانها را البته با حذف برخی و افزودن تعدادی داستان تازه منتشر کنم که در مجموع بیش از 120 داستان را در بر گرفت و نشر آموت نیز در تدارک انتشار آن است. نویسنده رمان «شوهر عزیز من» افزود: روی این داستانها کار تازهای انجام نشده است. تنها زمینه بازچاپ آنها در یک مجلد فراهم شده است. این قصهها در زمان خودشان توجه زیادی را به خود جلب کردند و حتی نویسندگان زیادی نیز از آن الهام گرفتند و به هر شکل مروج ادبیات تازهای نیز به شمار میرفتند، من هم به نظرم میرسید که میتوان آنها را دوباره بازچاپ کرد. وی همچنین از تحویل تازهترین رمان خود به نام «عاشقانه» به ناشر خبر داد و گفت: نگارش این رمان اردیبهشت ماه امسال تمام شد، اما برای بازخوانی و اعلام نظر آن را به چند نفر از دوستان نویسنده دادم و پس از دریافت نظر آنها، در نهایت نیز به تازگی از سوی نشر آموت برای کسب مجوز به وزارت ارشاد رفت.
شووآ
19,800 توماننویسنده: شیوا پورنگ
نشر: آموت
توضیحات: نوشت: میپرستمت. نوشت: دوست دارم نوشت: عاشقتم. نوشت: مادر. نوشت: شووآ…
پاییز حافظیه
51,000 توماننویسنده: م.آرام
نشر: آموت
توضیحات: رمان «پاییز حافظیه» نوشته «م. آرام» از سوی نشر آموت منتشر شد. این داستان نویس به این بهانه گفت که بخشهایی از داستان «پاییز حافظیه» را با الهام از زندگی فروغ فرخزاد نوشته است. م. آرام به خبرگزاری كتاب ایران(ایبنا) گفت: دومین رمانم به نام «پاییز حافظیه» شرح زندگی دختری شیرازی در خانوادهای سنتی است كه جدا از جنبههای سرگرمی، مسایل روانشناختی و تربیتی را در قالب داستان به مخاطب ارایه میدهد. البته بخشهایی از این داستان با الهام از زندگی فروغ فرخزاد نوشته شده است. نویسنده رمان «نسكافه با عطر كاهگل» ادامه داد: این رمان درباره دختری شیرازی به نام «نوشین» است كه به پسری علاقه مند است. ولی در نهایت پس از آزار و اذیت بسیار خانوادهاش در خانه زندانی و از تحصیل محروم می شود و به اجبار به همسری پسرخالهاش در میآید. نویسنده رمان «طلسم دلداده» اظهار كرد: از بین رفتن حق و حقوق زنان در جامعه، عدم وجود حق انتخاب برای آنها، زندگی در جامعهای مرد سالار و نادیده انگاشتن زن، از مسایلی است كه در این كتاب به آن پرداخته شده است، اما در نهایت این مخاطب است كه باید برداشت خود را از این اثر داشته باشد. رمانهای «نسكافه با طعم كاهگل»، «پاییز حافظیه» و «طلسم دلداده» از آثار م. آرام هستند. وی پیشتر جایزه «رمان اول ماندگار»، «کتاب فصل» را به دست آورده است و رمان «نسکافه با طعم کاهگل» او نامزد جایزه «جلال آلاحمد» شده است. از این نویسنده به زودی رمان «طلسم دلداده» نیز از سوی نشر آموت منتشر میشود.
نسکافه با عطر کاهگل
تماس بگیریدنویسنده: م. آرام
نشر: آموت
توضیحات: کتاب «نسکافه با عطر کاهگل» اثر «م. آرام» است. این کتاب برندهی دومین دورهی جایزهی رمان اول ماندگار شده است. در توضیحات پشت جلد آمده است: «شهریار، جوان بیهویتی است که در کودکی، بر اثر سانحهای حافظهی خود را از دست میدهد و برای فرار از خیابانخوابی و آوارگی، به خانوادهای متمول پناهنده شده، بهمرور فرزند آن خانواده میشود. گذشته گاهی همچون رویایی محو در پیش چشمهاش ظاهر میشود، اما بهروشنی خود را به وی نشان نمیدهد. چندین سال بعد، فکر پیداکردن هویت واقعی، حتی افکار شهریار را در عشقی که با دختر استاد برتر دانشگاه محل تحصیلش پیریزی شده، تحتتأثیر قرار میدهد و او را مردد میکند. سرانجام در تلاش وی برای یافتن گذشتهاش، با دیدن حادثهای مشابه همان رویداد که در کودکیاش به وقوع پیوسته، حافظهاش را بازمییابد.» در قسمتی از کتاب میخوانیم: «حال خوبی داشتم، سبک بودم و دلم آرام بود. بوی خوبی میآمد، به پلکهایم فشار آوردم و چشمهایم را با اکراه باز کردم. همه جا سپید بود و گرم. خیالم راحت شد، بالاخره مرده بودم و از بند دنیای زندههای بیوجود آزاد شده بودم.» این کتاب را انتشارات «آموت» چاپ و منتشر کرده است.
ایراندخت
71,000 توماننویسنده: بهنام ناصح
نشر: آموت
توضیحات: رمان «ایراندخت»، نوشته بهنام ناصح، اثر برگزیده جایزه گام اول، کتاب شایسته تقدیر پانزدهمین دوره جشنواره کتاب فصل و نامزد نهایی جایزه شهید حبیب غنی پور به چاپ پنجم رسید. چاپ چهارم این کتاب در بیست و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران عرضه و در روزهای پایانی نمایشگاه کتاب تمام شد.
«ایراندخت»، نخستین اثر داستانی ناصح و درباره دختری به نام «ایراندخت» و جوانی به نام روزبه است. این داستان با الهام از شخصیت های تاریخی دوران ساسانی و در موقعیت هایی با نگاه به برخی رویدادهای آن دوره و واگویه های ذهنی قهرمانان داستان روایت شده است. وقایعی که هر دو شخصیت این رمان با آن ها مواجهند، در نهایت به کاوشی درونی می رسد که به درجاتی از تعالی معنوی آن ها می انجامد.
در بخشی از این کتاب آمده است: «تا ساعتی هیچ کدام حرفی از روزبه نزدند. ایراندخت انگار بخواهد با چشم هایش تمام فضای خانه را اندازه بگیرد به دنبال ذره ذره های یادگارهای روزبه در ذهنش می گشت و با خود تجسم می کرد: «حتما او از اینجا رد می شد. شاید هم اینجا. ممکن است آن جا اتاقش باشد.» هیچ وقت فکرش را نمی کرد این قدر به روزبه نزدیک باشد و این همه دور. چراغی زیبا و چند بطری و آبگینه لب طاقچه چیده شده بود….»
شوهر عزیز من
107,000 توماننویسنده: فریبا کلهر
نشر: آموت
توضیحات: کتاب «شوهر عزیز من» نوشتهی «فریبا کلهر» است. کتابی که پیش رو دارید یک رمان با موضوعات اجتماعی چون ازدواج در دههی 60 و اتفاقات زمان جنگ و اعزام رزمندگان به جبهههاست. موضوعاتی دربارهی آسیبهای اجتماعی مربوط به این مسائل بهخوبی در داستان گنجانده شده است. فریبا کلهر نویسندهی خوشآوازهی گروه کودک و نوجوان است که پس از سالها تجربهاندوزی در این حوزه پا به عرصهی ادبیات داستانی بزرگسالان گذاشت و با نوشتن آثاری چون «شروع یک زن» و «پایان یک مرد» به موفقیت چشمگیری دست پیدا کرد. این رمان دربارهی زندگی دختر نوزدهسالهای است که در سالهای پس از انقلاب و آغاز جنگ شکل میگیرد. در بخشی از متن این کتاب میخوانید: «دیگر علاقهای به تعبیر خوابم ندارم. بهقدری خوابی که دربارهی مهندس سین دیدهام از من دور شده که تعبیرش لطفی ندارد. شاید تعبیرش مرگ آقای آذر بود، شاید آمدن پروانه و پیداشدن سروکلهی نسرین ماجدی، شاید اخراج کوروش از کارش تعبیر خواب من بود. شاید هم باید زخم بیست و اندی سال پیش سر باز میکرد تا من دوباره رنجهای خاموش و تلخکامیهایم را مرور کنم. صدای شاهین را میشنوم که بهانه میگیرد به مدرسه نرود. اول صبحی هوس شنیدن قصه کرده است. به کوروش میگوید: قصهی احمد جغول بغول را برایم بگو!…» این کتاب را «نشر آموت» منتشر کرده است.
پروانهای روی شانه
145,000 توماننویسنده: بهنام ناصح
نشر: آموت
توضیحات: دومین رمان بهنام ناصح، نویسنده برگزیده جایزه گام اول با عنوان «پروانهای روی شانه» به زودی منتشر میشود. ناصح موضوع اصلی این رمان را مبتنی بر مضامینی چون عشق و فلسفه دانست و گفت: در شیوه روایت این رمان هم مانند رمان قبلی ام، خواسته ام زبانی ساده را حفظ کنم و بیش از پیش نگاهی انسانی همراه با توجه به دنیای درونی آدمها برایم اهمیت داشت. به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، بهنام ناصح درباره این کتاب گفت: «پروانهای روی شانه» از زبان پنج راوی اول شخص روایت میشود كه هر یک به نوبت و به تناوب بخشی از رویدادهای زندگی خود را شرح میدهند. این روایتها در بخشهایی با هم تلاقی پیدا میكنند و در مجموع خواننده با مطالعه آنها به كلیت موقعیت داستان دست مییابد. نویسنده برگزیده جایزه گام اول با اشاره به درونمایه کلی رمانش توضیح داد: عشق، مسایل اجتماعی و فلسفی درونمایههای اصلی این رمان را تشكیل میدهند، هر چند که به طور مشخص نمیتوان هیچ یک از این مضامین را غالب بر فضای كلی داستان دانست. ناصح در ادامه با تاکید بر حفظ نگاه انسانی و دنیای درونی آدمها در جای جای داستان گفت : پرداختن به مشكلات خانوادههای كمشنوا و نگاه به زندگی دو جوان به نامهای «نرگس» و «سیاوش» از محورهای مهم این کتابند. البته سعی نداشتم این مشكلات را به عنوان محور اصلی رمان پررنگ كنم ضمن آنکه در تلاش بودم نگاه انسانی و دنیای درون آدمها را به صورت عام در این رمان به نمایش بگذارم. ناصح تصریح کرد: سیاوش، منیر، نرگس، مسعود و منصور شخصیتهای اصلی رمان «پروانهای روی شانه» اند كه بر حسب روایت هر یک فضای داستان گاه حال و هوایی شاعرانه پیدا میکند و گاه خشن میشود. بخشهایی از داستان نیز در خلال گفتوگوها در فضای مجازی شكل میگیرند. وی در پایان با اشاره به این که در نگارش رمان «پروانهای روی شانه» تلاش داشته است که از نظر شیوه روایت با رمان پیشینش «ایراندخت» فاصله بگیرد، گفت : اگر چه در «پروانهای روی شانه» سعی كردهام مانند رمان قبلیام «ایراندخت» از زبانی ساده بهره ببرم تا خوانندگان عام را هم در میان خوانندگان کتابم داشته باشم، ولی از نظر فضا و نحوه روایت تلاش كردهام از آن فاصله بگیرم و شیوههای دیگری را در دنیای ادبیات تجربه كنم. رمان « پروانهای روی شانه» در 320 صفحه به زودی از سوی انتشارات « آموت» راهی بازارکتاب میشود. بهنام ناصح، نویسنده، ویراستار و فعال مطبوعاتی متولد 1352 در رشت است. وی برای رمان «ایراندخت» که در سال 1389 از سوی انتشارات «آموت» منتشر شده است، شایسته تقدیر پانزدهمین دوره جایزه كتاب فصل، برگزیده پنجمین دوره جایزه گام اول و نامزد یازدهمین دوره جایزه كتاب سال شهید غنیپور شد. وی بازنویسی «جوامع الحکایات» برای نوجوانان را نیز در كارنامه خود دارد که به زودی از سوی نشر پارسه منتشر میشود. «پروانهای روی شانه» بهنام ناصح نشست بهنام ناصح از پایان تالیف و صدور مجوز انتشار دومین رمان خود با عنوان «پروانهای روی شانه» خبر داد. بهنام ناصح در گفتگو با خبرنگار مهر از پایان تالیف و صدور مجوز انتشار دومین رمان خود با عنوان «پروانهای روی شانه» در نشر آموت خبر داد و گفت: در این رمان 5 داستان از زبان 5 راوی مختلف و درباره دو خانواده مطرح میشود که هرکدام از آنها به دلیل داشتن یک فرزند کمشنوا به نوعی زندگی خود را پیوند خورده با دیگری میبیند. وی ادامه داد: با آنکه در این رمان هر راوی از زاویه نگاه خود به موضوعی اشاره دارد، اما محوریت ماجرای رمان حضور یک دختر و پسر کمشنوا در هر کدام از این دو خانواده است. ناصح در ادامه با اشاره به سوژه این اثر گفت: جرقه اصلی این داستان زمانی به ذهن من خطور کرد که با یک نشریه ویژه کودکان کمشنوا همکاری داشتم و مشکلات آنها و تلاششان برای زندگی عادی را مشاهده میکردم. البته در این رمان سعی نکردم که تنها به این موضوع بپردازم. وی ادامه داد: این رمان با وجود تم اصلی آن که گفتم، مجموعهای از دغدغههای اجتماعی، انسانی و فلسفی را برای مخاطب خود روایت میکند. در واقع این مشکلات به گونهای سفارشی در متن داستان ننوشته است، بلکه بهانهای است برای بیان برخی از دغدغههای انسان معاصر. نخستین رمان ناصح با عنوان «ایراندخت» در سال 1389 به چاپ رسید و در پانزدهمین دوره جایزه کتاب فصل شایسته تقدیر شناخته شد.
بیوه کشی
180,000 توماننویسنده: یوسف علیخانی
نشر: آموت
توضیحات: کتاب «بیوه کشی» نوشته یوسف علیخانی است. این کتاب که چهارمین رمان اوست، با استقبال بسیاری از سوی مخاطبانش مواجه شد. وی که علاقه خاصی به فعالیت در حوزه ادبیات بومی دارد و همیشه سعی در بازتاب فرهنگ و اندیشه زادگاهش، الموت، را در آثارش داشته است، این بار با نوشتن این اثر بیشازپیش به این هدف خود نزدیک شده است. این کتاب حاوی پیامی است از ناکارآمدی سنتهای منسوخ گذشته در زمان امروز. در قسمتی از متن این داستان میخوانید: « هفت شبانهروز بود خواب میدید هفت کوزهای که به هفتچشمه میبرد، بهجای آب، خون در آن پر میشود و هفت بار که کوزهها میشکنند، آب چشمهها دوباره برمیگردد و دیگر خون در آنها جوش نمیزند. لازم هم نبود شب باشد و خواب باشد تا کوزه به دوش، سر اژدر چشمه برود و کوزه در آب بکند که بعد ببیند کوزه پر از خون شده است….» این کتاب توسط انتشارات آموت منتشرشده است.
نیشخند ایرانی
تماس بگیریدنویسنده: جواد مجابی
نشر: روزنه
توضیحات: تاب نیشخند ایرانی گزیدهای است از چند کتاب (یادداشتهای آدم پر مدعا / آقای ذوزنقه / یادداشتهای بدون تاریخ / شبنگارهها / مقدمه و مؤخرهها / طرحهای هجایی) آقای جواد مجابی، شاعر، نویسنده، طنزپرداز، منتقد ادبی و نقاش معروف که سال پیش ـ سال ۹۵ ـ توسط نشر روزنه تجدید چاپ شده است. کتابی که بسیاری طنز ِ بعضا گزنده را در خود جای داده و رسالت طنز پرداز که گسترش نگاهی نو و اصلاح جامعه و رو به تعالی بردن آن است را، به انجام رسانده.
نوشتههای آقای مجابی، مرا به یاد آثار مارک توان میاندازند و ایشان چنین معتقدند که: «طنز از شک آگاهانه هنرمند به موقیعیتهای کاذب مسلط بر روابط موجود نشأت گرفته است. انسان خواستار آزادی از قید و بند است. طنز این آزادی را میسر میسازد.»
پس از یادداشت نویسنده، در بخش «موقعیتهای طنزآمیز» این کتاب چنین میخوانیم:
«بازی مشهوری است، جمعی از نوجوانان چشکبند سیاه به صورت، گرداگرد تالار حلقه زده، منتظر شنیدن صدای نوجوانی از مرکز دایره ماندهاند که صدا بزند: بیا! و بازی آغاز شود. در این بازی همه چشمبند دارند، هم شکار و هم شکارگران جرگه، صدای شکار، راهنمای شکارگران در پی هدفی گریزان است. هر کس میکوشد جهت صدا، سمت راه و سوی گریز او را تشخیص بدهد. با گرفتن او یک دور بازی تمام میشود.
در این بازی از آعاز، چشمبند از چشم یکی فروافتاده است. او بازی را مینگرد. بی آن که در بازی دخالت کند. زمین خوردنها، به در و دیوار زدنها، اشتباه گرفتن و فریب دادن دیگران را میبیند. تمامی ارتباطات مضحکی را که به صورت جدی با هیجان کامل ادامه دارد.
بازی مشهوری است زندگی؛ و در این عرصه چشمبند از رخسارهی تک و توکی از بازیگران فروافتاده است. آنان که از دیدن این همه ناهنجاری و توهم و نادانی، در این خیمهشببازی پایانناپذیر، واکنشهای متفاوتی دارند: چارهجویی، خشم، شفقت، سخره و گاه بهرهکشی.
انواع آدمهای بیچشمبند را میتوان بین انقلابیها، متفکران، رندان و گاه ارباب اقتدار یافت…»
بدون پسرم هرگز
تماس بگیریدنویسنده: مسعود سمندری
نشر: روزنه
توضیحات:
“بدون پسرم هرگز “داستانی است که در آن نگارنده دنیای غرب را سرابی بیش نمیداند و طی آن از لحظات بیسامانی، اندوه و تحقیر در کشورهای غربی نیز غم دوری از فرزند، درد غربت و آوارگی داد سخن میدهد .
سایههای بلند
200,000 توماننویسنده: شهریار عباسی
نشر: روزنه
توضیحات: با انتشار این رمان، قصه این رمان برای من پایان پیدا نکرده است و باید آن را ادامه داد؛ البته هنوز به جلد دوم فکر نکردهام و چیزی هم ننوشتهام و اگر هم بنویسم بعید میدانم با عنوان جلد دوم از این اثر نامگذاری شود.
عباسی تاکید کرد: ابایی ندارم که بگویم این رمان برای من همان چیزی بود که از داستان نویسی توقع داشتم و دوست داشتم تا بنویسمش…
این رمان داستان زندگی یک خانواده ایرانی را در مقطعی ۳۰ ساله از دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد تا جنگ تحمیلی به تصویر میکشد.
گراف گربه
تماس بگیریدنویسنده: هادی تقی زاده
نشر: روزنه
توضیحات: موقعیت خوبیست تا مار نامرئی زمان، زنگ دمش را به صدا درآورد و شما را به یاد گذشته بیاندازد، تا فقط کمی از گذشته را به یاد بیاورید. زمانی که هم سنسال او بودید و به مدرسه میرفتید. مهم نیست، ماجرا از کجا شروع میشود و چه اطلاعاتی را باید بدهید تا دنیای تخیلات شخصیتان لو نرود و آسیب نبیند. به هر روی کار زمان همیشه همین بوده است: «آسیب زدن» در این مکتوب: «اسماگ» جادوگر اسب سرشت، «میلوژ» شاهزادهی اپتیکوفیل، «قاسم» گربهای که یک دستش را در جنگ از دست داده است، «من» و ستوان بازنشستهی پلیس «سروقدم» در پی گشودن اسرار زمان به مرگز گردبادی سرشار از ماجراهای دیروز و امروز پرتاب میشویم. از کتابها، داستانها و مکانهای بیشماری میگذریم تا در تلاقی کلمات بیاساییم. از اتاقی به اتاق و از جهانی به جهانی، تا ازاعماق دنیایی آزاد و رویازده سربرآوریم. اما دیریست کشتی رستگاری از این بندر برگذشته و ردی از تنباکوی جویده شده بر جای نهاده است. اکنون هنگام آن رسیده تا از دروازهی کتاب به سرزمین کلمات مجروح و شهر رویاها وارد شوید: اگر مثل من دختری هشت ساله داشته باشید که تازه به مدرسه رفته باشد، در یک بعدازظهر…
شهرزاد چاه
17,000 توماننویسنده: مژده ساجدین
نشر: ققنوس
توضیحات: زن جوانی که در تهران زندگی میکند، دایه پیر او، مادربزرگش و یک راوی دانای کل، هر یک گوشهای از زندگی گذشته و ماجراهایی را که در زمان حال میگذرد بازگو میکنند: «صبح، عوض اینکه وایستم روی چهارپایه روشویی دست و رو بشورم. میروم لب حوض. لبه دامنم رو میکنم زیر کمربند، شیر روی ستون سنگی رو که ننه نیلو سفتسفت میبنده به زور وا میکنم. تا آخر میپیچونمش تا آب از دهن پرنده بزنه بیرون. بعد سرم رو میبرم جلو و صورتم، موهام، بلوز و دامنم خیس میشه. ننه نیلو همیشه دعوا میکنه ولی این قده کیف داره…! پرندههه سفید و پادراز و کاکلیه. خانوم خانوما بهش میگه حواصیل. ننه نیلو میگه دریاسری. دستش رو میگیره جلو دهنش، صداش رو در میآره. صدای دریاسری بَده ولی خودش خیلی قشنگه. همین که ننه نیلو موهام رو میبافه و چشمنظر صدفی رو به پیرهنم سنجاق میکنه، از اتاق رو به آفتاب میدُوم بیرون که برم پیش خانم خانوما. خانم خانوما بعضی روزا که فقط خودش میدونه و خانومای همسایه توی اتاق مهمونخونه، که سردرش یه خورشید خانوم گنده و دوتا خورشید خانوم کوچولو داره، زنها رو میبینه. زنها میآن خوابشون رو براش تعریف میکنن. اونم یه چیزایی واسهشون تعریف میکنه. بعضیا میترسن، بعضیا میخندن، بعضیا گریه میکنن. دو ساعت مونده به اذون ظهر، ننه نیلو دیگه کسی رو راه نمیده. تا صدای اذون از مسجد میآد، خانوم خانوما داره لب حوض دست و رو میشوره. دم سجادهاش میشینم تا نمازش تموم بشه و ننه نیلو سفره ناهارو پهن کنه… .» حوادث این داستان، در تهران و در روستایی در گیلان به نام «سیاه آتش» و نیز در گوشههایی از سرزمین هفتاد و دوملت یعنی هندوستان میگذرد. روابط، مرتبط و حکایات به هم پیوستهاند و نوعی پازل را در کنار یکدیگر، تشکیل میدهند.
مردهها در راهند
تماس بگیریدنویسنده: ناتاشا امیری
نشر: ققنوس
توضیحات: در سالهای ١٣٣٢ تا ١٣٩٠ خورشیدی نسلهای گوناگونی از زنهای یک خانواده با نامهای «افسون»، «مهوش»، «آتشه»، «پری» و… موجب رخ دادن اتفاقات عجیبی در زندگی یکدیگر میشوند، مانند یک دومینو که حرکت مهرهای، بقیه مهرهها را میاندازد. یکی با قدرتهای فرا طبیعی، تصوراتش را عینیت میبخشد. دیگری برای رسیدن به خواستههایش به جادو روی میآورد. آنها وقتی دنبال عشق هستند، تنفر را پیدا میکنند و میفهمند در این دنیا قابل دسترس نیست و فقط میشود به خیال آن دست پیدا کرد. آنها حتی گاهی به خاطر ناکامی تا مرز خودکشی هم پیش میروند.
همچنین زندگی شخصیتهای مرد داستان، فرامرزخان، نریمان، جهانگیر و… در تحولات اجتماعی و نقاط حساس تاریخی دستخوش تغییر و تحولات میشود اما فرامرزخان با درکی که از معنویت دارد تمام هویتهای قبلی خود را فراموش میکند. وقایع زندگی هر یک از این مردان میتواند متأثر از افرادی باشد که در زمانهای دیگری هم بودند مثل «ساشای لهستانی» که در زمان جنگ جهانی دوم به اردوگاهی در ایران آمده بود.
در کتاب مردهها در راهند همه در جستجوی این هستند که بفهمند چه چیزی خلأ روحشان را پر میکند اما در همین حال بازیهای دنیا آنها را از حقیقت دورشان میکند. برای آنها مرگ مهم نیست، مهم آن است که چگونه با آن مواجه شوند و بفهمند از زندگی چه یافتهاند.
ناتاشا امیری پیش از این مجموعه داستانهای هولا… هولا، عشق روی چاکرای دوم، بعد دیگر نمیتوان خوابید و رمان با من به جهنم بیا را منتشر کرده است.
آفتابپرست نازنین
16,000 توماننویسنده: محمدرضا کاتب
نشر: ققنوس
توضیحات: « آفتابپرست نازنین » داستان زندگی دختری است که میان سختیها و دردهای فراوانی محصور شده است و نمیتواند خود را از دست مشکلات و مصائب زندگی مشقتبارش برهاند . دخترک مسبب تمام این بدبختیها را مادرش میداند و …
کافه نادری
تماس بگیریدنویسنده: رضا قیصریه
نشر: ققنوس
توضیحات:بحران باب روز بود: بحران خانواده، بحران عشق،بحران روابط مشترک. حتی اظهار عشق هم می توانست یک عمل ابلهانه بورژوایی باشد وباعث اختتاق جنسی بشود.
من ببر نیستم…
تماس بگیریدنویسنده: محمدرضا صفدری
نشر: ققنوس
توضیحات: رمان برگزیده سال 81 منتقدان و نویسندگان مطبوعات و جایزه ادبی اصفهان
قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟
22,000 توماننویسنده: راضیه مهدی زاده
نشر: ققنوس
توضیحات: قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟ شامل چهارده داستان است که اکثر آنها در شهر نیویورک، به عنوان یکی از پایتختهای فرهنگی، هنری و ادبی دنیا، روایت میشود. در این داستانها با زندگی شخصیتهای ایرانی و مهاجران و نگاه جدیدشان به جهانی در هم پیچیده و تازه رو به رو هستیم؛ و همچنین با نوعی مقایسه ناخودآگاه بین ایران و شهر نیویورک و زندگی در دو دنیای گوناگون. در نهایت این مقایسه به برتری هیچکدام نمیانجامد اما به شناختی تازه منجر میشود.
بیمکانی و نداشتن قرار، موضوع اصلی این داستانهاست. یکی را برای یافتن شهری آرمانی به سقراط و خرابههای یونان میکشاند و دیگری را به کشتن مادربزرگ و فرستادنش به بهشت. یکی دیگر را به خانهای در شهر نیویورک امید میدهد و آن یکی فکر میکند در چشمهای مادرش چیزی تغییر کرده و باید از بوستون بلیط اتوبوس بگیرد و راهی شود تا نگاهی دوباره به مادر بیندازد. دیگری میگردد و مردههای کشور و سرزمینش را در مرزهای دور شهری دیگر زنده میکند و یکی دیگر در قطاری با یک سرباز آمریکایی رو در رو میشود و …
هتل گمو
5,200 توماننویسنده: شهریار عباسی
نشر: مرکز
توضیحات: کلاشینکفها را روی دوشمان میاندازیم و کلاههای کاموایی را تا روی گردن پایین میآوریم. حالا فقط چشمهایم بیرون است. وقتی راه میرویم، چکمههایمان تا نصفه داخل برف میرود. از کنار واحدها و گردانها که رد میشویم اسم شب را میگوییم. این رمان حاصل تجارب نویسنده در جبهههای جنگ عراق با ایران است. شهریار عباسی، نویسندهی رمان حاضر، در سال 1349 در خرمآباد به دنیا آمد. در سال 1367 داوطلبانه به جبهه رفت. او اکنون در حوزهی آسیبهای اجتماعی به ویژه «اعتیاد» سر دبیر یک نشریه ایرانپاک با همین موضوع است. شهریار عباسی چند کتاب دیگر هم دارداز جمله: التهاب، میخواهم یک نامه کوتاه بنویسم، پیتزای برشته و رمانی به نام زنی پنهان در میان واژهها که در سال 1388 از طرف جایزهی ادبی اصفهان تقدیر شد.
خانه ی دو طبقه ی خیابان سنایی
تماس بگیریدنویسنده: روبرت صافاریان
نشر: مرکز
توضیحات: در خانه ی ما هیچ کتابی نبود، روزنامه و مجله هم نبود. کلاس دوم یا سوم ابتدایی بودم که شروع کردم به خواندن روزنامه هایی که گوشت و سبزی و چیزهای دیگری را که مادرم می خرید در آن می پیچیدند. چیزی که بیشتر از همه دوست داشتم بخوانم آگهی های روزنامه ها بود و بخصوص آگهی های سینماها که اعلام می کردند از فردا شب یا بزودی فلان فیلم در فلان سینماها به نمایش در می آید. آگهی های فیلم ها مصور بودند و من خیلی وقت ها آن ها را قیچی می کردم و جداگانه نگه می داشتم و یک دوره هم در دفترچه ای می چسباندم . در ضمن مدت ها فکری بودم که چطور این روزنامه را همین طوری مجانی به ما می دهند و کسانی که آن ها را می خرند چرا خودشان نگه شان نمی دارند.
روزنامه نویس
تماس بگیریدنویسنده: جعفر مدرس صادقی
نشر: مرکز
توضیحات: تو اصلن دلت نمی خواست منو اینجا ببینی. تو اصلن دلت نمی خواست منو هیچ جا ببینی. فقط دلت می خواست منو توی محله ی خودمون ببینی. فقط عصرها بریم با هم قدم بزنیم و گاهی وقتها هم برای تو سرمقاله بنویسم. سرمقاله ها را هم که دیگه خودت می نویسی. تو فقط دلت می خواست که من همیشه یک همسایه باشم، دلت می خواست که من همیشه توی سایه باشم. حالا از توی سایه آمدم بیرون. حالا دلم می خواد با تو حرف بزنم. دلم می خواد تو هم منو ببینی. نه این که فقط من تو رو ببینم. تو هم منو ببینی…
روز دیگر شورا
89,500 توماننویسنده: فریبا وفی
نشر: مرکز
توضیحات: شورا با عجله خودش را میرساند به اتاقش و منتظر زنگ موبایلش میماند. فکر این است که از کی به این روز افتاد. موبایلش حکم اسباببازی را داشت برایش. پرتاش میکرد، گماش میکرد. دیگران پیدایش میکردند میدادند دستش. حالا دستش گم میشود، گوشی گم نمیشود. پایش گم شود، گوشی گم نمیشود. شده کپسول اکسیژن برایش. در انتظار زنگ آن نفسش تنگ میشود. بیقرار میشود. زنگش انگار زنگ نیست. زنگ زندگی است. زنگ خیال است. گوشی را میچسباند به گوشاش و در را نیمهباز میگذارد تا صدا به هال نرود.
کله اسب
تماس بگیریدنویسنده: جعفر مدرس صادقی
نشر: مرکز
توضیحات: کله ی اسب ومین کتاب کسراست. در اولین کتاب این سه گانه –شریک جرم- که به وقایع اولین سال های بعد از انقلاب برمی گردد، کسرا سر از زندان در می آورد و آشنایی او با یک زندانی دیگر و سوء تفاهمی که بعد از زندانی شدنش پیش می آید، به حلول آن دیگری در کالبد او می کشد. در سفر کسرا -که سومین کتاب این سه گانه است- او را با یک نفر دیگر اشتباه می گیرند و وقتی که به خانه برمیگردد، می بیند همه چی برگشته است به زمانی که او هنوز در نرفته بود و سر جای خودش بود. در کله ی اسب، دل سپردن او به یک دختر کرد او را به جهان دیگری می برد. کله ی اسب داستان یک کشمکش و جدال بی سرانجام است میان دو جهان: مردی که می خواهد دختر سرکشی را پابند و رام کند و دختری که سخت درگیر حوادث روزگار است و سوداهای دیگری در سر دارد.
نقطه صفر مرزی
تماس بگیریدنویسنده: مرتضی خبازیان زاده
نشر: مرکز
توضیحات: چهار مرد قبل از سرخی غروب بیابان، از اتاق کوچک و دود گرفتهای در حاشیهی پنجگور، سی کیلومتر مانده به مرز بیرون زده بودند تا قبل از تاریک شدن هوا به بازارچهی مرزی برسند. غووب، به تپههای مشرف به بازارچه رسیدند. نقابهای سیاه را به صورت زدند و از جنوب بازارچه وارد بستر خشک نهنگ رود شدند. بعد از ساخته شدن دیوار مرزی رفت و آمد کم شده بود و کسانی که میخواستند از مرز عبور کنند باید تا بازارچهی مرزی میرفتند: بازارچهای که یک طرفش دشت خشک پنجگور بود و طرف دیگرش، کوهک.
ناگهان سیلاب
19,800 توماننویسنده: مهدی سحابی
نشر: مرکز
توضیحات: کتاب «ناگهان سیلاب» اثر «مهدی سحابی» است. مهدی سحابی را باید، نقاش، مجسمهساز، نویسنده، عکاس و مترجمی به حساب آورد که بیشتر به خاطر ترجمهی مجموعهی «در جستوجوی زمان از دست رفته» نوشتهی مارسل پروست شناخته شده است. بخشی از متن کتاب در پشت جلد آمده است: «میخرند، میفروشند. کار هرروزشان این است. فقط همین. هر روز در سرتاسر سال. در همه جا هر روز بازار برپاست. نه جمعه بازار یا شنبه بازار. همه یا در حال خرید چیزیاند که میخواهند بعد بفروشند، یا در حال فروش چیزی که تازه خریدهاند. یا در حال پیشخرید چیزیاند که بعدا خواهند فروخت، یا در حال پیشفروش چیزی که بعد خواهند خرید.» این کتاب را انتشارات «مرکز» منتشر کرده است.
پایان یک مرد
48,500 توماننویسنده: فریبا کلهر
نشر: مرکز
توضیحات: عبدالحسین خان میگفت: «زمان همه چیز را تغیر میدهد. چیزی كه دیروز بد بود معلوم نیست كه امروز هم بد باشد . در دنیا چند نفر را میشناسید كه یك ساعت درونی داشته باشند كه به موقعاش زنگ بزند و بگویید : وقتش است! چمدانت را بردار و راه بیفت! كجا؟ به دنبال یك نقطهی سفید افسونگر، به دنبال یك گمشده! گمشده چیست؟ برای هر كس یك چیز. اما در بازی ابدی «گشتم نبود نگرد نیست» برندهی واقعی فرجامها هستند كه چمدان میبندد و راه میافتند به دنبال گمشدهی ازلی و ابدی.»
من تا صبح بیدارم
تماس بگیریدنویسنده: جعفر مدرس صادقی
نشر: مرکز
توضیحات: کتاب «من تا صبح بیدارم» اثر «جعفر مدرس صادقی» است. در بخشی از داستان میخوانیم: «بازی ما تازه داشت گرم میشد، تماشایی میشد… خراب نمیکردیم، توپ نمیرفت توی تور، نمیافتاد زمین، اوت نمیشد، مکثل اینکه توی خواب بازی میکردیم… فقط بازی میکردیم، فقط بازی میکردیم. با فاصله با میز بازی میکردیم و با یک آهنگ ثابت، بدون وقفه، به کندی، با حوصله. تازه داشت دستمان میآمد که چه جوری بازی کنیم. تازه داشتیم مثل بار آخری که بازی کرده بودیم بازی میکردیم… اما بار آخری که بازی کرده بودیم خودمان بودیم و خودمان و یک نفر تماشاچی هم نداشتیم. اما حالا تماشاچی داشتیم و تماشاچیها داشتند یکی یکی میآمدند و دور میز را پر میکردند. ازدهام غریبی شد. از چپ و راست… سر میزهای دیگر هم حالا داشتند بازی میکردند. اما تماشاچیها بیشتر دور میز ما بودند تا دور آن دوتا میز… فقط بازی ما بود که تماشا داشت. دلم میخواست خودم به جای یکی از تماشاچیها بودم. خیلی وقت بود که ساکت ساکت بودیم و فقط بازی میکردیم. از اول زنگ تا حالا هیچ کداممان خراب نکرده بودیم. فقط بازی میکردیم. بیآنکه فکر کنیم به خواباندن توپ، به امتیاز گرفتن، به بردن. فقط به بازی فکر میکردیم…» این کتاب را نشر «مرکز» منتشر کرده است.
سکوت ها
11,500 توماننویسنده: محبوبه موسوی
نشر: مرکز
توضیحات: گم گشتگی درون مایه اصلی رمان سکوت ها است.شخصیت ها در برابر هم قرار می گیرند.اما هریک به گونه ای در جهان خود گم شده اند و به همین دلیل حرف چندانی برای هم ندارند و در برابر هم سکوت میکنند.رمان سکوت ها فرمی قطعه قطعه دارد که هر قطعه ی آن به مثابه یک بخش از رمان حول شخصیت یا شخصیت هایی جریان دارد که در عنوان فصل هم آمده است.
برهنه در باد
79,500 توماننویسنده: محمد محمد علی
نشر: مرکز
توضیحات: کتاب «برهنه در باد» نوشتهی «محمد محمدعلی» است. «رعد و برق بیباران»، «نقش پنهان»، «باورهای خیس یک مرده»، «قصهی تهمینه»، «آدم و حوا»، «جمشید و جمک»، «مشی و مشیانه» و «جهان زندگان» عنوانهایی از دیگر رمانهای این نویسنده است. در توضیح پشت جلد کتاب آمده است: «او سرهنگ است و کیهانی و بزرگتر ما و احترامش واجب. من که دامادم، جوانمردم و شاید سر سوزنی آدم. همسرم حوا نیست، فرشته است، فرزند کیهانی و آذرمیدختی. آن که ستون داستان است، منصور بیتل است با منصور مرعشی پاچناری، افسر سابق ارتش و آگاهی و … با توست که بگویی برآمده از روشنایی یا تاریکی؟ یا هر نامی دیگر که برازنده شخصیت اول یک اثر پلیسی غیر متعارف باشد، دیگران هم در این گیرودار خواهند بود. هر کس به صدا و نقشی که خود اختیار کند یا در اختیارش بگذارند در این لوح که داستان زندگیاش نامند داستان عبرت میآموزد و سبب دسرپاییاش آن که نوبهنو شود در هر عصر و به مقتضیات زمانه. شاید نام کیان و مهران (بعدا مهرانه) گوشهی چشمی باشد به مشی و مشیانه یا اعقاب شیث که پهلو میزند به انسانهای پس از انسانهای نخستین. کسی چه میداند نسلی که از آنان پس افتد به چه اندام و خلق و خو باشد. فقط خدای عزوجل عالم است به هر دو جهان.» کتاب حاضر را نشر «مرکز» منتشر کرده است.
این خیابان سرعت گیر ندارن
تماس بگیریدنویسنده: مریم جهانی
نشر: مرکز
توضیحات: مخاطب این حرف ها دیوار بود یا سینی چایی یا تلویزیون یا…پدر عادت داشت حرفش را خیره به جایی غیر از چشم مخاطبش بزند.اصولا اشیا را انتخاب میکرد چون زبان پاسخ گویی نداشتند از پاسخ شنیدن بیزار بود از پر گویی بیزار بودمادر اما مثل ظرفی که زیر چک چک سماور میگذارند،به ظهر نرسیده پر میشد از حرف،پدر که بر میگشت از سرکار ناهار و چایی اش را می داد و در همین حین زبانش هم کار میکرد همه می دانستیم مادر فقط گوش های پدر را لایق شنیدن حرفهاش می داند.همه می دانستیم وقتی پدر زل میزند به تلویزیون و میگوید صداشه ببرین،یعنی مادر خفه شود یعنی پدر ظرفیتش پر است…
کولی کنار آتش
65,000 توماننویسنده: منیرو روانی پور
نشر: مرکز
توضیحات: «مگریز آینه،مگریز…» می گریزد،نه به جانب جایی که من می خواهم،روی دو زانو می افتد،دستش را دراز می کند کاکل سبز بوته ای را می گیرد تا برخیزد،به پهلوی راست یله می شود،لبانش را به دندان می گزد،توش و توانش را جمع می کند تا دوباره بر خیزد… «مگریز آینه،مگریز…» «آخر کجا می خواهی بروی؟» «هیچ کجا فقط از این قصه می روم…» بلند می شود،چند گامی بر می دارد…
رازی در کوچه ها
49,700 توماننویسنده: فریبا وفی
نشر: مرکز
توضیحات: حمیرا بر بالین پدر محتضرش حاضر میشود تا در آخرین لحظههای زندگی همراهش باشد و در همان حال سفری دارد به دوران کودکی و کوچههای کودکی، مادرش ماهرخ و دوست و همبازیاش آذر. کوچه تنگ و باریک است و مناسبات خاص خودش را دارد. ما همراه حمیرا از خانه به کوچه میرویم و زندگی با ماجراهای ریز و درشت آن را تجربه میکنیم. حمیرا و آذر با هم کوچه و خانهها و آدمهایش را کشف میکنند و بزرگ میشوند. کوچه اما تحمل بلندپروازی و جسارت را ندارد و آذر عاصی را در بالای بلندترین درختش به آتش میکشد. داستان با یادآوری رنج و تردید ماهرخ در برگشتن به خانهاش به پایان میرسد.
بخشی از کتاب :
درخت مثل خود آذر است. شوخ و شنگ و دیوانه. از مدتها پیش پیله کرده ام به درخت.شاید هم درخت پیله کرده است به من. بعضی وقتها می آید و مثل ولگردی می چسپد به دیوارهی مغزم و همان جا از نو سبز میشود. آفتاب از هر طرف به آن می تابد و درخت انگار یک هوا بلندتر می شود. از همه خانه های محله می شود آن را دید. بعد آرام و بی صدا دود از آن بلند می شود. مثل این است که ذره بین گنده ای رویش بگیری و آتشش بزنی یا انگار صاعقه آن را زده باشد. صاعقه ای بدون باران,آن هم در هوای آفتابی, اریب, ناگهانی و بی صدا. درخت سیاه می شود.
کافهای کنار آب
تماس بگیریدنویسنده: جعفر مدرس صادقی
نشر: مرکز
توضیحات: دیگه میگه آخه این که نمیشه.همه شاعرند،همه داستان نویس اند،همه استعداد دارند،همه یا کتاب چاپ شده دارند یا کتابشون زیر چاپه،دیک میگه توی این جمعیت به این انبوهی،من تنها کسی هستم که نه شعر میگم و نه داستان مینویسم و نه کتاب چاپ شده دارم و نه کتاب زیر چاپ.میگه دنیا را عمله ها و مهندس ها می سازند و شاعرها و نویسنده ها این وسط هیچ کاره اند…میگه هیچ شعر و داستانی نمیتونه شکم اون بچه ای که از شب تا صبح باید زیر پل بخوابه و از سرما به خودش بلرزه در حد پتو لحاف هم نیست…
پیوند زدن انگشت اشاره
تماس بگیریدنویسنده: مهام میقانی
نشر: چشمه
توضیحات:ارسلان، شخصیت اصلی داستان، کنار پنجرهی خانهاش ایستاده و به بیرون نگاه میکند. به ظاهر روز و ساعت بیاهمیتی است اما برای او که مدتهاست زودتر از ساعت هشت صبح از خواب بیدار نشده، امروز روز مهمی است. اتفاق عجیبی در شهر میافتد. و او بیدار و شاهد این ماجراست. مرغ ماهیخوار غولپیکری در تهران به تراس خانه میافتد و ارسلان برای نجاتش با آتشنشانی تماس میگیرد. اما بعد از اینکه متوجه میشود مرغ ماهیخوار بیمار را به موزه بردند و تا پس از مرگ، تاکسیدرمی کنند، گرفتار اتفاقات عجیبی میشود. در همین حین است که با دوست قدیمی و میانسالش که حال و روز خوبی ندارد، چاقو خورده است و به شدت ترسیده است، ملاقات میکند.
ارسلان درگیر سلسله ماجراهایی میشود که زندگی شهری سرشار از خشونت عریان را به او نشان میدهد.
کتاب پیوند زدن انگشت اشاره را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب پیوند زدن انگشت اشاره برای دوستداران رمان و داستانهایی از نویسندگان ایرانی، جذاب و خواندنی است.
دعا برای ربوده شدگان
170,000 توماننویسنده: جنیفر کلمنت
مترجم: میچکا سرمدی
نشر: چشمه
توضیحات: لیدی دی گارسیا مارتینز پرشور، باهوش و شوخ طبع است. او پا به دنیایی گذاشت که دختر بودن در آن خطرناک است. اینجا در سایه ی درگیری های باندهای مواد مخدر، جنازه ها در حاشیه ی روستاها پیدایشان می شود تا به وسیله ی مارها و عقرب ها به درون خاک برگردند. کلاس های درس با وقفه تشکیل می شوند و این زمانی اتفاق می افتد که داوطلبی حاضر شود برای یک ترم تحصیلی از شهر بزرگش دور بماند تا بچه های روستایی را آموزش دهد. در گوررو سرکرده های باندهای مواد مخدر پادشاهی می کنند و مادرها به دخترهاشان لباس پسرانه می پوشانند یا آنها را با تراشیدن موها و سیاه کردن دندان ها زشت می کنند تا از چنگال شکارگر انحصارگران در امان باشند و هنگامی که ماشین های شاسی بلند سیاه دور شهرک می گردند، لیدی دی و دوستانش مثل حیوانات به سوراخ هایی که در حیاط کنده اند می خزند تا از دید جانیان محفوظ باشند. دعا برای ربوده شدگان تصویری زنده و تاثیرگذار از زنان روستاهای مکزیک ارائه می دهد و کاوشی است خیره کننده در پیامدهای جنگی نابرابر. داستانی فراموش نشدنی درباره ی دوستی، خانواده و اراده ی محکم.
خواب آندلس
15,000 توماننویسنده:ناصر فرزین فر
نشر: چشمه
توضیحات: رمان خواب آندلس،نوشته ی ناصر فرزین فر،اثری است با لایه های گوناگون روایی که به تدریج باز می شوند و مخاطب را با اتفاق ها و خرده قصه هایی تاثیر گذار مواجه می کنند.فرزین فر رمان خود را براساس زندگی یک پسر جوان ترسیم کرده که فقیر است و در جست و جوی دختری که مدت ها از گم شدنش می گذرد. قهرمان او که چهار سال زندانی بوده . حالا از تبریز به تهران آمده یک ماجرای پلیسی رقم می زند.او شب ها در یک حمام عمومی محقر کار می کند و همان جا هم می خوابد و روزها در یک کتاب فروشی مشغول است.زندگی او به خاطر یک ماجرای عجیب گره خورده با حفره ای که زندان برایش ساخته و حالا او با جدیت در حال گشتن است… فرزین فر با فصل های کوتاه،ریتمی سریع و وارد کردن شجاعانه ی شخصیت هایی فرعی مدام فضای اولیه ی کا را می گسترد و روایتش را به سمتی می برد عملا غیر قابل پیش بینی. رازهاو روزهای این قهرمان جوان کم کم گشوده می شوند و در می یابیم که او چگونه دچار این روزگار غریب شده و حالا چه طور با استفاده از حاشیه نوشته های جزوه ی درسی دختری که دوستش دارد به خیابان می زند تا مگر بتواند او را که همه از یافتنش ناامید شده اند،بیابد.