سال های خاطره و خطرات

این کتاب شامل خاطرات “فروغ ظفر امیر رفیعی (مروستی)”، همسر دکتر غلامحسین مروستی، است که بر اساس شجره‌نامه‌ی ابتدای کتاب، جد چهارم مادری ایشان به شاهزاده مزین‌السلطنه، کوچک‌ترین دختر ناصرالدین شاه، می‌رسد. هم‌چنین جد چهارم پدری‌شان نیز به حاج رفیع‌الدوله (مصطفوی رجالی) می‌رسد. میرزا حسن‌خان حاج‌رفیع‌الدوله، شکر یونس‌باشی خراسان بود که با دختر ناصرالدین شاه ازدواج می‌کند. در این کتاب خانم فروغ ظفر امیر رفیعی خاطراتی از پدر، مادر، همسر و برادرانش را نقل می‌کند.کودکی ایشان با حمله‌ی قوای متفقین به ایران و کناره‌گیری رضا‌شاه از قدرت همراه بوده است. پدر ایشان از زمین‌داران سرشناس مشهد بوده که پس از رفتن به تهران، در زمان نخست‌وزیری قوام‌السطنه، به سمت ریاست بازرسی نخست‌وزیری منصوب می‌شود. در این کتاب پس از خاطرات کودکی و انتقال از مشهد به تهران و معرفی غلامحسین مروستی (شوهر فروغ‌خانم)، نحوه‌ی آشنایی و ازدواج با ایشان، اعتقاد به امام هشتم، مدیریت بیمارستان پس از مرگ دکتر مروستی، و حوادث آن‌جا، سفر به مصر، سفرهای تابستانی به لندن، دبیری در آموزش و پرورش و… بیان شده است.